۲۵۴
ویرایش
خط ۳۵۹: | خط ۳۵۹: | ||
۶ . اگر كسى غدير را قبول دارد، اما در نتايجى كه از غدير گرفته اشتباه رفته، روشن كردن او لازم است، همه اينها گام برداشتن در راه رساندن پيام واقعى غدير بوده و لازم است. | ۶ . اگر كسى غدير را قبول دارد، اما در نتايجى كه از غدير گرفته اشتباه رفته، روشن كردن او لازم است، همه اينها گام برداشتن در راه رساندن پيام واقعى غدير بوده و لازم است. | ||
۷ . اگر كسى در جايى كه نبايد غدير را تبليغ كند، اين كار را انجام دهد؛ براى صيانت غدير از | ۷ . اگر كسى در جايى كه نبايد غدير را تبليغ كند، اين كار را انجام دهد؛ براى صيانت غدير از ضربه هاى منفى، نهى او در چنين مواردى لازم است. | ||
۸ . اگر براى تبليغ غدير لازم است گناه يا اشتباه يا خلاف كسى را ناديده بگيريم، يا با او رفيق شويم تا بتوانيم غدير را ابلاغ كنيم، اين موارد از مصاديق تعارض دو واجب يا تعارض اَفسَد و فاسد | ۸ . اگر براى تبليغ غدير لازم است گناه يا اشتباه يا خلاف كسى را ناديده بگيريم، يا با او رفيق شويم تا بتوانيم غدير را ابلاغ كنيم، اين موارد از مصاديق تعارض دو واجب يا تعارض اَفسَد و فاسد مى شود و در هر موردى بايد جداگانه تشخيص داده شود. اما به طور كلى براى تبليغ هيچ واجبى ما نبايد كارى به اشتباهات و گناهان كسى داشته باشيم و بايد موضوع مورد نظر خود را تبليغ كنيم، مگر آنكه نوع برخورد مثبت ما او را بر گناهش جرئت دهد. | ||
۹ . بر هم زدن جمع و اسباب كسانى كه بر ضد غدير كار | ۹ . بر هم زدن جمع و اسباب كسانى كه بر ضد غدير كار مى كنند، در صورت عدم خطر و مسائل جنبى واجب است، و تا حد امكان بايد از آنچه مظهر منكرات است جلوگيرى شود، كه اين هم يكى از مصاديق آن است. | ||
۱۰ . اگر قهر يا قطع كردن ارتباط با مخالفان غدير تأثيرى داشته باشد، اين كار واجب است؟ با مخالفان غيرمستقيم يعنى كسانى كه مستقيماً با غدير مخالف نيستند، اما مجموعاً با اعتقادات صحيح غدير و ولايت مخالفند يا موردى از موارد غدير را چه تاريخى و چه سندى و چه حديثى | ۱۰ . اگر قهر يا قطع كردن ارتباط با مخالفان غدير تأثيرى داشته باشد، اين كار واجب است؟ با مخالفان غيرمستقيم يعنى كسانى كه مستقيماً با غدير مخالف نيستند، اما مجموعاً با اعتقادات صحيح غدير و ولايت مخالفند يا موردى از موارد غدير را چه تاريخى و چه سندى و چه حديثى نمى پذيرند، نيز فاصله گرفتن لازم است. در هر دو صورت قطع ارتباط به عنوان تبرّى لازم است، و به عنوان نهى از منكر اگر تأثيرى داشته باشد واجب مى شود. | ||
۱۱ . اظهار تمايل به دشمنان يا مخالفان غدير يا سكوت در جايى كه مىتوان اظهار مخالفت كرد، حرام است. اين برخورد از مظاهر واضح ضديت با امر به معروف و نهى از منكر است و چنين اظهار تمايل يا سكوتى حرام است. | ۱۱ . اظهار تمايل به دشمنان يا مخالفان غدير يا سكوت در جايى كه مىتوان اظهار مخالفت كرد، حرام است. اين برخورد از مظاهر واضح ضديت با امر به معروف و نهى از منكر است و چنين اظهار تمايل يا سكوتى حرام است. | ||
۱۲ . برائت و بيزارى و تبرّى قلبى - بدون هيچ گونه اظهار - نسبت به دشمنان و منكران و مخالفان غدير با توجه به آنچه در خطبه غدير آمده واجب است آنجا كه | ۱۲ . برائت و بيزارى و تبرّى قلبى - بدون هيچ گونه اظهار - نسبت به دشمنان و منكران و مخالفان غدير با توجه به آنچه در خطبه غدير آمده واجب است آنجا كه مى فرمايد: «نُبايِعُكَ عَلى ذلِكَ بِقُلوبِنا وَ اَنفُسِنا وَ اَلسِنَتِنا وَ اَيدينا»: «بر اين مطلب با قلب و جان و زبان و دستانمان با تو بيعت مى كنيم».<ref>خطبه غدير: بخش ۱۰ .</ref> اضافه بر اينكه تبرى از قلبى شروع مى شود تا به زبانى و عملى مى رسد. | ||
انگيزه سوم:حاكم بودن غدير بر همه مسائل دين | ==== انگيزه سوم:حاكم بودن غدير بر همه مسائل دين ==== | ||
يكى از مسائلى كه ما را به سوى تبليغ غدير مى كشاند آن است كه غدير يک مسئله فرعى نيست، بلكه پايه اى است كه بر اساس آن همه مسائل دين و آنچه خدا از ما مى خواهد بنا شده است؛ چرا كه دستورات الهى فقط از طريق صاحبان غدير يعنى امامان معصوم عليهم السلام بايد به دست ما برسد. | |||
جا دارد بگوييم: غدير با هدف بيمه كردن ابدى اسلام به صورت مجموعه اى واحد، اقدام به معرفى بيمه كنندگان اسلام تا روز قيامت كرده است. | |||
اگر مى خواهيم تبليغ غدير را مهندسى كنيم، بايد يدانيم كه ابلاغ و رساندن يک داستان تاريخى و يا يكى از ابعاد اعتقادى نيست، بلكه ركن اصلى اسلام است كه اولاً مسير توحيد و نبوت بدان منتهى مى شود، و آنچه از اعتقادات و احكام و اخلاق مى پذيريم بايد از كسانى كه خدا توسط پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير معرفى كرده گرفته باشيم. | |||
به عبارت ديگر آنچه در احاديث اهل بيت عليهم السلام درباره امامت و معجزات ائمه عليهم السلام داريم و رواياتى كه در احكام وارد شده، بلكه آنچه در همه اعتقادات و احكام و اخلاق داريم بيان تفصيلى غدير و نتيجه غدير است. | |||
==== انگيزه چهارم:بزرگ ترين كليد مصلحت همه انسان ها ==== | |||
از وجوه اهميت غدير آن است كه برنامه اى جامع براى همه بشريت تا آخر دنياست، كه خير دنيا و آخرت همه مردم جهان در آن است، و از اين جهت در ميان موارد تبليغى جهان يک استثنا به شمار مى رود. | |||
بيان اين مصلحت جهانى چنين است كه اصل واقعه غدير بر خدا محورى بنا شده است. يعنى خدايى كه انسان را آفريده خودش در همه امور دنيا و آخرت او مصلحت قطعىِ او را تعيين مى كند و در واقع زحمت پيدا كردن مصلحت را هم از دوش انسان برداشته است. البته قبول اين مصلحت ها اختيارى نيست كه هر كس نپسنديد قبول نكند، بلكه خدا توسط انبيا از همه انسانها خواسته طبق مسيرى كه او برايشان تعيين كرده حركت كنند و حق جدا شدن و حركت در غير آن مسير را ندارند. | |||
از | اين مسير كه در طول بيش از پنج هزار سال توسط انبيا به بشر انتقال يافته، بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله تا آخر دنيا به دوازده امام عليهم السلام سپرده شده تا بشر نتواند ذره اى از راه خدا تخطى كند. | ||
بنابراين وقتى حضرت مى فرمايد: «اَلا وَ اِنَّ رَأسَ الاَمرِ بِالمَعروفِ ...» يعنى اين اصلِ همه برنامه هاى بشريت است، و بالاتر از اين مطلبى براى تبليغ نيست! پس اول و بيشتر از همه بايد به تبليغ آن پرداخت. چون غدير اصل مطلب و مثل دعوت به اصل اسلام است، مخاطب آن همه بشريت اند و براى مهندسىِ تبليغ آن بايد همه انسانها را حتى ملحدين و بت پرستان را در نظر گرفت و اين خبر را به همه آنها رساند. | |||
==== انگيزه پنجم:غدير براى همه اهل عالم ==== | |||
بالاتر از آنكه غدير مصلحت همه انسانها و برنامه جامع بشريت است، بايد بدانيم كه غدير و ولايت - بعد از توحيد - تنها مسئله اى است كه مختص انسانها نيست، و خداوند آن را به همه موجودات - بدون استثنا - ابلاغ فرموده و بر آنها عرضه كرده و از آنها پاسخ مثبت خواسته است. | |||
اينجاست كه عظمت ابلاغ آن براى ما روشن مى شود و انگيزه ما براى اين تبليغ بالا مى رود. در واقع ما گوشه كوچكى از مخلوقات خدا هستيم كه غدير براى ما تبليغ شده، و ما موظف به تبليغ مطلبى شده ايم كه به همه موجودات ابلاغ شده است. | |||
در اينجا آنچه دلالت بر عرضه ولايت در غدير بر همه موجودات دارد، در ۲ قسمت ذكر مى كنيم: | |||
در اينجا آنچه دلالت بر عرضه ولايت در غدير بر همه موجودات دارد، در ۲ قسمت ذكر | |||
۱ . غدير براى اهل آسمانها | ۱ . غدير براى اهل آسمانها | ||
ابلاغ ولايت فراتر از اهل زمين است و شامل اهل آسمان هم | ابلاغ ولايت فراتر از اهل زمين است و شامل اهل آسمان هم مى شود. پيامبرصلى الله عليه وآله به يک چادر نشين اطراف مدينه كه درباره غدير سؤال كرد چنين فرمود: | ||
خداوند ولايت | خداوند ولايت امیرالمؤمنین علیه السلام را هم بر اهل آسمان و هم بر اهل زمين واجب كرده است.<ref>بحار الانوار: ج ۵۴ ص ۸۹ .</ref> | ||
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: | همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: | ||
من على را در زمين منصوب ننمودم تا خداوند او را در آسمانها معرفى كرد و ولايت او را بر ملائكه واجب نمود. | من على را در زمين منصوب ننمودم تا خداوند او را در آسمانها معرفى كرد و ولايت او را بر ملائكه واجب نمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۹ ح ۲ .</ref> | ||
امام رضاعليه السلام در اين باره | امام رضاعليه السلام در اين باره مى فرمايد: | ||
روز غدير در آسمانها مشهورتر از زمين است ... در روز غدير خداوند ولايت را بر اهل آسمانهاى هفتگانه و | روز غدير در آسمانها مشهورتر از زمين است ... در روز غدير خداوند ولايت را بر اهل آسمانهاى هفتگانه و زمين ها عرضه كرد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱ .</ref> | ||
همچنين امام رضاعليه السلام در كيفيت عرضه غدير و ولايت بر اهل | همچنين امام رضاعليه السلام در كيفيت عرضه غدير و ولايت بر اهل آسمان ها فرمود: | ||
خداوند در روز عيد غدير ولايت را بر اهل آسمانها عرضه كرد، و اهل آسمان هفتم در قبول آن از ديگران سبقت گرفتند. به همين جهت خداوند آسمان هفتم را به عرش خود مزين فرمود. سپس اهل آسمان چهارم بر ديگران سبقت گرفتند، و خداوند آن را به بيت المعمور مزين فرمود. سپس اهل آسمان اول سبقت گرفتند، و خداوند آن را به ستارگان مزين فرمود. | خداوند در روز عيد غدير ولايت را بر اهل آسمانها عرضه كرد، و اهل آسمان هفتم در قبول آن از ديگران سبقت گرفتند. به همين جهت خداوند آسمان هفتم را به عرش خود مزين فرمود. سپس اهل آسمان چهارم بر ديگران سبقت گرفتند، و خداوند آن را به بيت المعمور مزين فرمود. سپس اهل آسمان اول سبقت گرفتند، و خداوند آن را به ستارگان مزين فرمود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴ .</ref> | ||
۲ . غدير براى حيوانات و گياهان و جمادات | ۲ . غدير براى حيوانات و گياهان و جمادات | ||
امام رضاعليه السلام كيفيت عرضه غدير و ولايت بر موجودات زمين را بيان فرمود، كه | امام رضاعليه السلام كيفيت عرضه غدير و ولايت بر موجودات زمين را بيان فرمود، كه خلاصه اش چنين است:<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۴ .</ref> | ||
۱ . عرضه ولايت بر | ۱ . عرضه ولايت بر بقعه هاى زمين، و سبقت مكه در قبول آن و زينت آن به كعبه. | ||
۲ . قبول مدينه ولايت را بعد از مكه، و زينت آن به پيامبرصلى الله عليه وآله. | ۲ . قبول مدينه ولايت را بعد از مكه، و زينت آن به پيامبرصلى الله عليه وآله. | ||
خط ۴۲۷: | خط ۴۲۴: | ||
۳ . قبول كوفه ولايت را بعد از مدينه، و زينت آن به اميرالمؤمنين عليه السلام. | ۳ . قبول كوفه ولايت را بعد از مدينه، و زينت آن به اميرالمؤمنين عليه السلام. | ||
۴ . عرضه ولايت بر | ۴ . عرضه ولايت بر كوه ها، و قبول سه كوه پيش از سايرين: عقيق، فيروزه، ياقوت؛ و به همين جهت بر ساير جواهرات فضيلت دارند. | ||
۵ . قبول معادن طلا و نقره ولايت را بعد از عقيق و فيروزه و ياقوت. | ۵ . قبول معادن طلا و نقره ولايت را بعد از عقيق و فيروزه و ياقوت. | ||
۶ . هر كدام از | ۶ . هر كدام از كوه ها كه ولايت را قبول نكرد چيزى بر آن نمى رويد. | ||
۷ . عرضه ولايت بر | ۷ . عرضه ولايت بر آب ها، آن كه قبول كرد گوارا و آن كه قبول نكرد تلخ و شور شد. | ||
۸ . عرضه ولايت بر نباتات، هر كدام قبول كرد شيرين و خوش طعم، و هر كدام قبول نكرد تلخ شد. | ۸ . عرضه ولايت بر نباتات، هر كدام قبول كرد شيرين و خوش طعم، و هر كدام قبول نكرد تلخ شد. | ||
خط ۴۳۹: | خط ۴۳۶: | ||
۹ . عرضه ولايت بر پرندگان، هر كدام قبول كرد با صداى زيبا و فصيح مىخواند، و هر كدام قبول نكرد اَلكَن شد. | ۹ . عرضه ولايت بر پرندگان، هر كدام قبول كرد با صداى زيبا و فصيح مىخواند، و هر كدام قبول نكرد اَلكَن شد. | ||
انگيزه ششم | ==== انگيزه ششم : حساس ترين فراز براى مقابله با دشمن ==== | ||
قوى ترين و مقبول ترين و متواترترين خبرى كه در مقابل دشمنان شيعه داريم خبر غدير است، كه راويان و مؤلفين بسيارى از اهل سنت آن را نقل كرده و به تواتر آن اعتراف كرده اند.<ref>به عبقات الانوار (مرحوم علامه ميرحامد حسين) و الغدير (علامه امينى)، و خلاصه هاى اين دو كتاب مراجعه شود.</ref> از اين نگاه بايد عنايت خاصى به تبليغ آن داشته باشيم به گونه اى كه اگر هيچ دليل و خبر ديگرى هم براى تشيع نداشتيم همين يک سند كافى بود. | |||
با مرورى بر تاريخچه تبليغ غدير در دوران غصب خلافت، قدر امروز آن را مى شناسيم، كه از نظر آزادى بيان و از نظر امكانات تبليغى و آسانىِ تبليغ براى همه انسانها و منحصر نبودن ابزار تبليغ در دست گروه يا گروه هاى خاص، وجوب دستور «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ» چه اندازه تكليف بر عهده ما مى آورد و امروزه چه آسان از عهده دفاع از غدير برمى آييم و چگونه مى توانيم تجربه اقرار دشمن به غدير در گذشته و امروز آن را در تابلوهاى جهانى به همه نشان دهيم. | |||
بالاترين و تنها راه خدامحورى براى همه مردم جهان غدير است و با تثبيت آن به جنگ همه | ==== انگيزه هفتم : مقابله با همه راه هاى ضد خدا ==== | ||
بالاترين و تنها راه خدامحورى براى همه مردم جهان غدير است و با تثبيت آن به جنگ همه راه هاى ضد خدا رفته ايم. اين حقيقت از آنجاست كه مسئله پذيرفتن غدير مستقيماً به قبول توحيد باز مى گردد، زيرا خداوند براى رساندن دستوراتش به بشر فقط يک راه گذاشته و آن فرستادن انبيا و اوصيا به عنوان نمايندگان خاص خود است. | |||
آخرين مرحله نمايندگان خدا دوازده جانشين پيامبرند كه در غدير منصوب شدند. از آنجا كه همه آنچه بشر تا قيامت نياز دارد فقط بايد از طرف خدا باشد و هيچ راهى جز امامان عليهم السلام براى رسيدن به اوامر خدا نيست، نتيجه مى گيريم كه هر راه ديگرى براى به دست آوردن دستور خدا باطل و ضد خداست، و تبليغ غدير معنايى جز مقابله با تمام راههاى ضد خدا ندارد. | آخرين مرحله نمايندگان خدا دوازده جانشين پيامبرند كه در غدير منصوب شدند. از آنجا كه همه آنچه بشر تا قيامت نياز دارد فقط بايد از طرف خدا باشد و هيچ راهى جز امامان عليهم السلام براى رسيدن به اوامر خدا نيست، نتيجه مى گيريم كه هر راه ديگرى براى به دست آوردن دستور خدا باطل و ضد خداست، و تبليغ غدير معنايى جز مقابله با تمام راههاى ضد خدا ندارد. | ||
امام رضاعليه السلام درباره اين جهت كه خلاصه غدير تسليم محض در مقابل پروردگار است، چنين | امام رضاعليه السلام درباره اين جهت كه خلاصه غدير تسليم محض در مقابل پروردگار است، چنين مى فرمايد: | ||
مَثَل مؤمنين در قبول ولايت اميرالمؤمنين در روز غدير مَثَل ملائكه در سجودشان بر آدم است، و مثل آنان كه ولايت آن حضرت در روز غدير را نپذيرفتند مثل ابليس است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱. </ref> | مَثَل مؤمنين در قبول ولايت اميرالمؤمنين در روز غدير مَثَل ملائكه در سجودشان بر آدم است، و مثل آنان كه ولايت آن حضرت در روز غدير را نپذيرفتند مثل ابليس است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۲۱. </ref> | ||
پس جا دارد بگوييم: تبليغ غدير به | پس جا دارد بگوييم: تبليغ غدير به يک معنا تشكر از خداوند است، و اعلان به همه مردم كه امورشان به دست خودشان سپرده نشده است. يعنى با ابلاغ پيام غدير راه هاى ضد خدا را زير سؤال مى بريم و همه آنها را خلع سلاح مى نماييم. | ||
انگيزه هشتم | ==== انگيزه هشتم : دفاع از حق غدير ==== | ||
يكى از انگيزه هاى تبليغ غدير آن است كه ما بايد هميشه پشتيبان حقيقت و مدافع مظلوميت سخن حق باشيم، و غدير بالاترين حقى است كه هم دشمنان بسيارى دارد و هم در طول تاريخ مظلوميت هاى بسيارى كشيده است. اكنون ما به دفاع از اين حقى كه خدا حق بودن آن را اعلام كرده برخاسته ايم و در صدد جبران مظلوميت هزار و چهارصد ساله آن هستيم. پيامبرصلى الله عليه وآله مدافعين غدير را در خطبه ياد كرده و فرموده است: | |||
يكى از | |||
اللّهُمَّ ... انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ وَ الْعَن مَن اَنكَرَهُ. | اللّهُمَّ ... انْصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ وَ الْعَن مَن اَنكَرَهُ. | ||
خط ۴۷۹: | خط ۴۶۷: | ||
اكنون نوبت آن است كه حقانيت غدير و لزوم و كيفيت دفاع از آن را در ۲ مرحله بيان كنيم: | اكنون نوبت آن است كه حقانيت غدير و لزوم و كيفيت دفاع از آن را در ۲ مرحله بيان كنيم: | ||
مرحله اول : اثبات حق غدير | ==== مرحله اول: اثبات حق غدير ==== | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله حقانيت غدير را در مواضعى از خطبه رسماً مطرح كرده و گوشزد كرده كه در مقابل آنچه خدا و رسولش حق بدانند هيچ حقى وجود ندارد. در اين باره فرموده است: | پيامبرصلى الله عليه وآله حقانيت غدير را در مواضعى از خطبه رسماً مطرح كرده و گوشزد كرده كه در مقابل آنچه خدا و رسولش حق بدانند هيچ حقى وجود ندارد. در اين باره فرموده است: | ||
۱ . فَهُوَ الَّذى يَهدى اِلَى الحَقِّ وَ يَعمَلُ بِهِ ، وَ يُزهِقُ الباطِلَ وَ يَنهى | ۱ . فَهُوَ الَّذى يَهدى اِلَى الحَقِّ وَ يَعمَلُ بِهِ ، وَ يُزهِقُ الباطِلَ وَ يَنهى عَنهُ<ref>خطبه غدير: بخش ۳ .</ref> | ||
اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل | اوست كه به حق هدايت نموده و به آن عمل مى كند، و باطل را ابطال نموده و از آن نهى مى نمايد. | ||
۲ . وَ اتَّقوا اللَّهَ اَن تُخالِفوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعدَ | ۲ . وَ اتَّقوا اللَّهَ اَن تُخالِفوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعدَ ثُبوتِها<ref>خطبه غدير: بخش ۳ .</ref> | ||
از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. | از خدا بترسيد كه با على مخالفت كنيد و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. | ||
۳ . وَ صيروا اِلى مُرادِهِ وَ لا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَن سَبيلِهِ . | ۳ . وَ صيروا اِلى مُرادِهِ وَ لا تَتَفَرَّقْ بِكُمُ السُّبُلُ عَن سَبيلِهِ .<ref>خطبه غدير: بخش ۶ .</ref> | ||
به سوى مقصد و مراد او برويد، و | به سوى مقصد و مراد او برويد، و راه هاى بيگانه شما را از راه او منحرف نكند. | ||
۴ . اَنَا صِراطُ اللَّهِ المُستَقيمُ الَّذى اَمَرَكُم بِاتِّباعِهِ ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِن بَعدى ، ثُمَّ وُلدى مِن صُلبِهِ اَئِمَّةُ الهُدى ، يَهدونَ اِلَى الحَقِّ وَ بِهِ يَعدِلونَ . | ۴ . اَنَا صِراطُ اللَّهِ المُستَقيمُ الَّذى اَمَرَكُم بِاتِّباعِهِ ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِن بَعدى ، ثُمَّ وُلدى مِن صُلبِهِ اَئِمَّةُ الهُدى ، يَهدونَ اِلَى الحَقِّ وَ بِهِ يَعدِلونَ .<ref>خطبه غدير: بخش ۷ .</ref> | ||
من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به پيروى آن امر نموده، و سپس على بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان | من راه مستقيم خداوند هستم كه شما را به پيروى آن امر نموده، و سپس على بعد از من، و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايت اند، به حق هدايت مى كنند و به يارى حق به عدالت رفتار مى كنند. | ||
۵ . اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى الدّينِ . اَلا اِنَّهُ المُنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ ... اَلا اِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ ... وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ ... | ۵ . اَلا اِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى الدّينِ . اَلا اِنَّهُ المُنتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ ... اَلا اِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ ... وَ لا حَقَّ اِلاّ مَعَهُ ...<ref> خطبه غدير: بخش ۸ .</ref> | ||
اوست غالب بر اديان، اوست انتقام گيرنده از ظالمين ... اوست يارى دهنده دين خدا ... هيچ حقى نيست مگر همراه او. | |||
۶ . قولوا : | ۶ . قولوا : «الحَمدُ ِللَّهِ الَّذى هَدانا لِهذا وَ ما كُنّا لِنَهتَدِىَ لَو لا اَن هَدانَا اللَّهُ لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ».<ref>خطبه غدير: بخش ۱۱ .</ref> | ||
و بگوييد: | و بگوييد: «حمد و سپاس خداى را كه ما را به اين راه هدايت كرد، و اگر خداوند هدايت نمى كرد ما هدايت نمى شديم. فرستادگان پروردگارمان به حق آمده اند». | ||
۷ . وَ اغضِب عَلى مَن جَحَدَ حَقَّهُ. | ۷ . وَ اغضِب عَلى مَن جَحَدَ حَقَّهُ.<ref>خطبه غدير: بخش ۴ .</ref> | ||
غضب نما بر هر كس كه حق على را انكار نمايد | غضب نما بر هر كس كه حق على را انكار نمايد | ||
اكنون ما اثبات حق غدير را با تبليغ علمى آن و اثبات اسناد آن و تحقيق متون مربوط به آن و نشر آن محقق | اكنون ما اثبات حق غدير را با تبليغ علمى آن و اثبات اسناد آن و تحقيق متون مربوط به آن و نشر آن محقق مى نماييم. | ||
دفاع از مظلوميت غدير با ابطال آنچه سقيفه و | ==== مرحله دوم : دفاع از مظلوميت غدير ==== | ||
دفاع از مظلوميت غدير با ابطال آنچه سقيفه و بنى اميه و بنى عباس و ساير غاصبين حق ايشان ساخته اند و نشان دادن جنايات و بدعت هاى آنان محقق مى شود. پيامبرصلى الله عليه وآله از آن همه مظلوميت غدير و صاحبانش خبر داشته كه در خطبه غدير مطالب متعددى درباره آن فرموده است: | |||
۱ . اِنَّهُ سَيَكونُ مِن بَعدى اَئِمَّةٌ يَدعونَ اِلَى النّارِ وَ يَومَ القِيامَةِ لا يُنصَرونَ . | ۱ . اِنَّهُ سَيَكونُ مِن بَعدى اَئِمَّةٌ يَدعونَ اِلَى النّارِ وَ يَومَ القِيامَةِ لا يُنصَرونَ .<ref>خطبه غدير: بخش ۶ .</ref> | ||
بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت | بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى كنند و روز قيامت كمک نمى شوند. | ||
۲ . وَ سَيَجعَلونَ الاِمامَةَ بَعدى مُلكاً وَ اغتِصاباً ، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الغاصِبينَ | ۲ . وَ سَيَجعَلونَ الاِمامَةَ بَعدى مُلكاً وَ اغتِصاباً ، اَلا لَعَنَ اللَّهُ الغاصِبينَ المُغتَصِبينَ<ref>خطبه غدير: بخش ۶ .</ref> | ||
به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور | به زودى امامت را بعد از من به عنوان پادشاهى و با ظلم و زور مى گيرند. خداوند غاصبين و تعدى كنندگان را لعنت كند. | ||
انگيزه نهم | ==== انگيزه نهم : معدن علم براى همه بشريت ==== | ||
يكى از نيازهاى همه بشريت علم و دانش است و هيچ اجتماعى و انسانى پيدا نمى شود كه خود را در امور مادى و معنوى از آن بى نياز بداند. از سوى ديگر همه در جستجوى منبعى از علم هستند كه خطاى آن كمتر و يافته هاى آن دقيق تر باشد، تا سريع تر و با اطمينان تر به اهداف دنيوى يا اخروى خود برسند. پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير اعلام كرده كه تمام علوم - از هر موضوعى كه باشد - با ضمانت عصمت امامان، آن هم متصل به منبع بى پايان علم الهى در دسترس ايشان است. در اين باره ۶ فراز بسيار مهم در خطبه غدير آمده، كه در آنها بر همه علوم و موظف بودن مردم به مراجعه به ايشان تصريح شده است: | |||
۱ . ما مِن عِلمٍ اِلاّ وَ قَد اَحصاهُ اللَّهُ فىَّ ، وَ كُلُّ عِلمٍ عُلِّمتُ فَقَد اَحصَيتُهُ فى اِمامِ المُتَّقينَ، وَ ما مِن عِلمٍ اِلاّ وَ قَد عَلَّمتُهُ عَليّاً، وَ هُوَ الاِمامُ المُبينُ الَّذى ذَكَرَهُ اللَّهُ فى سورَةِ يس : «وَ كُلَّ شَىءٍ اَحصَيناهُ فى اِمامٍ مُبينٍ». | |||
هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است، و هر علمى را كه آموخته ام در امام المتقين جمع نموده ام، و هيچ علمى نيست مگر آنكه آن را به على آموخته ام. اوست «امام مبين» كه خداوند در سوره يس ذكر كرده است: «و هر چيزى را در امام مبين جمع كرديم».<ref>خطبه غدير: بخش ۳ .</ref> | |||
هيچ علمى نيست مگر آنكه خداوند آن را در من جمع كرده است، و هر علمى را كه | |||
۲ . وَ هُوَ وَ مَن يَخلُفُ مِن ذُرِّيَّتى يُخبِرونَكُم بِما تَسأَلونَ عَنهُ وَ يُبَيِّنونَ لَكُم ما لا تَعلَمونَ. | ۲ . وَ هُوَ وَ مَن يَخلُفُ مِن ذُرِّيَّتى يُخبِرونَكُم بِما تَسأَلونَ عَنهُ وَ يُبَيِّنونَ لَكُم ما لا تَعلَمونَ. | ||
او و آنان كه از نسل مناند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر | او و آنان كه از نسل مناند از آنچه سؤال كنيد به شما خبر مى دهند و آنچه را نمى دانيد براى شما بيان مى كنند. <ref>خطبه غدير: بخش ۱۰ .</ref> | ||
۳ . اِنّى قَد بَيَّنتُ لَكُم وَ اَفهَمتُكُم ، وَ هذا عَلِىٌّ يُفهِمُكُم بَعدى . | ۳ . اِنّى قَد بَيَّنتُ لَكُم وَ اَفهَمتُكُم ، وَ هذا عَلِىٌّ يُفهِمُكُم بَعدى . | ||
من برايتان روشن كردم و به شما فهمانيدم، و اين على است كه بعد از من به شما | من برايتان روشن كردم و به شما فهمانيدم، و اين على است كه بعد از من به شما مى فهماند.<ref>خطبه غدير: بخش ۹ .</ref> | ||
۴ . وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَنِىَ الحَلالَ وَ الحَرامَ وَ اَنَا اَفضَيتُ بِما عَلَّمَنى رَبّى مِن كِتابِهِ وَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ اِلَيهِ . | ۴ . وَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَرَّفَنِىَ الحَلالَ وَ الحَرامَ وَ اَنَا اَفضَيتُ بِما عَلَّمَنى رَبّى مِن كِتابِهِ وَ حَلالِهِ وَ حَرامِهِ اِلَيهِ . | ||
خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او | خداوند عز و جل حلال و حرام را به من شناسانده است، و آنچه پروردگارم از كتابش و حلال و حرامش به من آموخته به او سپرده ام.<ref>خطبه غدير: بخش ۳ .</ref> | ||
۵ . اِنَّ اللَّهَ قَد اَمَرَنى وَ نَهانى ، وَ قَد اَمَرتُ عَلِيّاً وَ نَهَيتُهُ بِاَمرِهِ . فَعِلمُ الاَمرِ وَ النَّهىِ لَدَيهِ. | ۵ . اِنَّ اللَّهَ قَد اَمَرَنى وَ نَهانى ، وَ قَد اَمَرتُ عَلِيّاً وَ نَهَيتُهُ بِاَمرِهِ . فَعِلمُ الاَمرِ وَ النَّهىِ لَدَيهِ. | ||
خداوند مرا امر و نهى نموده است، و من هم به امر الهى على را امر و نهى | خداوند مرا امر و نهى نموده است، و من هم به امر الهى على را امر و نهى نموده ام، و علم امر و نهى نزد اوست.<ref>خطبه غدير: بخش ۶ .</ref> | ||
۶ . اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلمٍ وَ المُحيطُ بِكُلِّ فَهمٍ. | ۶ . اَلا اِنَّهُ وارِثُ كُلِّ عِلمٍ وَ المُحيطُ بِكُلِّ فَهمٍ. | ||
اوست وارث هر علمى و احاطه دارنده به هر فهمى. | اوست وارث هر علمى و احاطه دارنده به هر فهمى.<ref>خطبه غدير: بخش ۸ .</ref> | ||
اكنون جا دارد بگوييم: يكى از انگيزه هاى ما در تبليغ غدير آوردن مردم بر سر معدن علمى است كه در همه امور دنيا و آخرتشان بدان نياز دارند، در حالى كه خودشان هم خبر ندارند، و بايد اين سرچشمه هاى علم را به آنان نشان داد و درباره آنان آگاهشان نمود. | |||
بايد توجه داشته باشيم كه اولين مُبلّغ غدير و اولين مؤكِّد بر تبليغ غدير خداى متعال است كه كلمه تبليغ را به كار برده و صريحاً فرموده: | ==== انگيزه دهم : خدا و رسول و امامان عليهم السلام در اين ابلاغ پيشگام اند ==== | ||
بايد توجه داشته باشيم كه اولين مُبلّغ غدير و اولين مؤكِّد بر تبليغ غدير خداى متعال است كه كلمه تبليغ را به كار برده و صريحاً فرموده: «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ»<ref>سوره مائده: آيه ۶۷ .</ref> ؛ و هيچ حكمى را با اين تأكيد به بشريت بلكه به همه موجودات ابلاغ نكرده است<ref>چنان كه در انگيزه پنجم گذشت.</ref>؛ و در درجه دوم پيامبرصلى الله عليه وآله و همه انبياى قبل مُبلّغ غدير و ولايت بوده اند؛ و در درجه سوم همه معصومين عليهم السلام - گذشته از اينكه مظهر غديرند - خود اهتمام خاصى بر تبليغ غدير داشته اند.<ref>تفصيل اين مطالب در فصل سوم كتاب حاضر با عنوان «سابقه مهندسى تبليغ غدير»خواهد آمد.</ref>گويا هنوز صداى پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير در گوشمان است كه فرمود: | |||
اَلا وَ قَد اَدَّيتُ ، اَلا وَ قَد بَلَّغتُ ، اَلا وَ قَد اَسمَعتُ ، اَلا وَ قَد اَوضَحتُ . اَلا وَ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قالَ ، وَ اَنَا قُلتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. | اَلا وَ قَد اَدَّيتُ ، اَلا وَ قَد بَلَّغتُ ، اَلا وَ قَد اَسمَعتُ ، اَلا وَ قَد اَوضَحتُ . اَلا وَ اِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قالَ ، وَ اَنَا قُلتُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. | ||
بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل | بدانيد كه من ادا نمودم، بدانيد كه من ابلاغ كردم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من روشن نمودم، بدانيد كه خداوند فرموده است و من از جانب خداوند عز و جل مى گويم.<ref>خطبه غدير: بخش ۳ .</ref> | ||
با اين سابقه از خالق غدير و اولين | با اين سابقه از خالق غدير و اولين شخصيت هاى مخلوقين، خود را در انتهاى صفى مى يابيم كه در راه رساندن مهم ترين پديده خلقت يعنى غدير كمر همت بسته اند. اين افتخار ما را بس كه از مُبلّغين غدير در چنين صفى طولانى و آبرومند باشيم، و اين خدمتگزارى انگيزه اى حركت دهنده براى تلاش هر چه بيشتر براى مشاركت در اين ابلاغ عظيم خواهد بود. | ||
== منبع == | == منبع == |
ویرایش