۲۱٬۹۷۲
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(قرار دادن ابلاغ ولایت) |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
<big>اين آيات از پنج بُعد قابل بررسى است:</big> | <big>اين آيات از پنج بُعد قابل بررسى است:</big> | ||
=== <big>'''متن خطبه غدير'''</big> === | === <big>'''[[متن خطبه غدير]]'''</big> === | ||
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّه وَ بَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى، وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ:</big> | <big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدِ اسْتَشْهَدْتُ اللَّه وَ بَلَّغْتُكُمْ رِسالَتى، وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ:</big> | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
== <big>آيۀ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»</big><ref>مائده/67. غدیر در قرآن: ج1 ص35، 84-150.</ref> == | == <big>آيۀ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»</big><ref>مائده/67. غدیر در قرآن: ج1 ص35، 84-150.</ref> == | ||
<big>از جمله مشهورترين آيات غدير آيه اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد:</big> | <big>از جمله مشهورترين [[آيات غدير]] آيه اى است كه پس از اتمام مراسم حج و در مسير مكه به سوى غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد:</big> | ||
<big>«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»:</big> | <big>«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ، إِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ»:</big> | ||
خط ۷۱۸: | خط ۷۱۸: | ||
<big>پس به طور يقين نظريه اول درست نيست و بايد متعلق «ما انزل اليک» تحقق ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام همراه با «بيعت عمومى» باشد. اينكه فرمود: «اى رسول (خدا) امروز آنچه را بر تو نازل كرديم به مردم برسان» يعنى ولايت حضرت على عليه السلام و يازده امام از فرزندان او عليهم السلام را ابلاغ كن، و سپس از مسلمانانى كه به بركت مراسم حج از سراسر جهان در اين سرزمين گرد آمده اند و ديگر چنين اجتماعى پديد نخواهد آمد، بيعت و اعتراف بگير. به تعبير ديگر: مسئله امامت را در بينش و باور و با اعتراف عمومى، و در عمل با بيعت عمومى به انجام رسان. چون در غدير پس از انتخاب الهى و ابلاغ رسول خدا صلى الله عليه وآله، بيعت عمومى مردم نيز تحقق يافت.</big> | <big>پس به طور يقين نظريه اول درست نيست و بايد متعلق «ما انزل اليک» تحقق ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام همراه با «بيعت عمومى» باشد. اينكه فرمود: «اى رسول (خدا) امروز آنچه را بر تو نازل كرديم به مردم برسان» يعنى ولايت حضرت على عليه السلام و يازده امام از فرزندان او عليهم السلام را ابلاغ كن، و سپس از مسلمانانى كه به بركت مراسم حج از سراسر جهان در اين سرزمين گرد آمده اند و ديگر چنين اجتماعى پديد نخواهد آمد، بيعت و اعتراف بگير. به تعبير ديگر: مسئله امامت را در بينش و باور و با اعتراف عمومى، و در عمل با بيعت عمومى به انجام رسان. چون در غدير پس از انتخاب الهى و ابلاغ رسول خدا صلى الله عليه وآله، بيعت عمومى مردم نيز تحقق يافت.</big> | ||
<big>به ديگر بيان: تنها ابلاغ ولايت تنشزا نيست و امت را به فروپاشى تهديد نمى كند و شورش هاى مسلحانه را به همراه ندارد و پيامبرخدا صلى الله عليه وآله را نمى ترساند، كه 3 بار از جبرئيل درخواست استعفا كند! همه اين ترس ها و نگرانى ها براى تحقق «[[بيعت عمومى]]» بود.</big> | <big>به ديگر بيان: تنها ابلاغ ولايت تنشزا نيست و امت را به فروپاشى تهديد نمى كند و شورش هاى مسلحانه را به همراه ندارد و پيامبرخدا صلى الله عليه وآله را نمى ترساند، كه 3 بار از جبرئيل درخواست استعفا كند! همه اين ترس ها و نگرانى ها براى تحقق «[[بيعت عمومى]]» بود.</big> | ||
== <big>زیارت امیرالمؤمنین علیه السلام در روز غدیر و ابلاغ ولایت</big><ref>اسرار غدیر: ص252، 253، 353-363.</ref> == | |||
<big>يكى از مضامينى كه در زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير آمده<ref>بحارالانوار: ج97 ص360.</ref> ابلاغ ولایت است:</big> | |||
<big>أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِاللَّه صلى اللَّه عليه و آله ... ، وَأَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما أَنْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَأَوْجَبَ عَلى أُمَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَوِلايَتِكَ وَعَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَجَعَلَكَ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: أَلَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَكَفى بِكَ شَهيداً وَ حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الإِقْرارِ وَناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ:</big> | |||
<big>شهادت مى دهم كه تو برادر پيامبر صلى اللَّه عليه و آله هستى ... ، و آن حضرت از طرف خداوند آنچه درباره تو نازل كرده بود رسانيد و دستور خدا را به اجرا در آورد و وجوب اطاعت تو و ولايتت را بر مردم واجب كرد، و براى تو از آنان [[بيعت]] گرفت تو را نسبت به مؤمنين صاحب اختيارتر از خودشان قرار داد همانطور كه خداوند به آن حضرت را چنين مقامى داده بود.</big> | |||
<big>سپس خداى تعالى را بر آنان شاهد گرفت و فرمود: آيا من به شما رساندم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش و تو به عنوان شاهد و حاكم بين بندگان كفايت مى كنى.</big> | |||
<big>خداوند [[منكر ولايت]] تو را بعد از اقرار و شكننده عهد تو را بعد از پيمان لعنت كند.</big> | |||
<big>و در فرازى ديگر آمده است:</big> | |||
<big>إِنَّ اللَّهَ تَعالى اسْتَجابَ لِنَبِيِّهِ صلى اللَّه عليه و آله فيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهارِ ما أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ وَإِعْلاناً لِبُرْهانِكَ وَ دَحْضاً لِلْأَباطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعاذِيرِ. فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفاسِقينَ وَاتَّقى فيكَ الْمُنافِقينَ أَوْحى إِلَيْهِ رَبُّ الْعالَمينَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ». فَوَضَعَ عَلى نَفْسِهِ أَوْزارَ الْمَسيرِ وَ نَهَضَ فى رَمْضاءِ الْهَجيرِ فَخَطَبَ وَأَسْمَعَ وَ نادى فَأَبْلَغَ، ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى. فَقالَ: اللّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قالَ: أَلَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقالُوا: بَلى. فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» . فَما آمَنَ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فيكَ عَلى نَبِيِّهِ إِلاَّ قَليلٌ وَلا زادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسيرٍ:</big> | |||
<big>خداوند تعالى دعاى پيامبرش صلى اللَّه عليه و آله را درباره تو مستجاب كرد، و به او دستور داد تا [[ولايت]] تو را بر امت اظهار كند تا مقام تو را بلند مرتبه و دليل تو را اعلام كرده باشد و سخنان باطل را كوبيده و عذرهاى بىجا را ريشه كن كرده باشد. آنگاه كه از [[فتنه]] [[فاسقان]] احساس خطر كرد و از [[منافقان]] درباره تو ترسيد، پروردگار جهان به او چنين وحى كرد:</big> | |||
<big>«اى پيامبر، برسان آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر نرسانى رسالت او را نرسانده اى، و خداوند تو را از شر مردم حفظ مى كند». پيامبر صلى اللَّه عليه و آله سختى سفر را متحمل شد و در شدت حرارت ظهر بپا خاست و خطبه اى ايراد كرد و شنوانيد و ندا كرد و رسانيد. سپس از همه آنها پرسيد: آيا رسانيدم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. عرض كرد: خدايا شاهد باش. سپس پرسيد: آيا من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر نبوده ام؟ گفتند: آرى. پس دست تو (اميرالمؤمنين عليه السلام) را گرفت و فرمود: «هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند». ولى به آنچه خداوند درباره تو بر پيامبرش نازل كرد جز عده كمى ايمان نياوردند و اكثرشان جز زيانكارى براى خود زياد نكردند.</big> | |||
== <big>سند مكتوبِ غدير و ابلاغ ولايت</big><ref>سخنرانی استثنائی غدیر: ص57.</ref> == | |||
<big>تفاوت ميان سخن و نوشته در آن است كه «ما كُتِبَ قَرَّ وَ ما حُفِظَ فَرَّ»، و منظور آن است كه آنچه نوشته شود ماندگار مى گردد و آنچه فقط در حافظه قرار بگيرد از ذهن پاک مى شود. اين بدان معناست كه اسناد مكتوب پشتوانه هايى پابرجا هستند كه جزئيات موضوع مورد نظر در آن تبيين مىشود و قابل تغيير و تحريف نيست، اما سخنرانى مجموعه اى از گفتار است كه معمولاً اجمالى از آن در خاطره ها مى ماند و بسيارى از جزئيات آن فراموش مى شود.</big> | |||
<big>هنگام استناد نيز همين تفاوت بين سند مكتوب و اسناد منقول وجود دارد. اكنون اگر [[خطيب]] خصوصيتِ يک سخنرانى را به عنوان يک سند رسمى و دائمى اعلام كرد همه موظف مى شوند كه متن آن را با تمام جزئياتش به خاطر بسپارند و حفظ كنند، و در واقع آن را تبديل به يک سند مكتوب نمايند. اين بدان معناست كه كلمه به كلمه و جمله جملۀ گفتار را از دست ندهند و عيناً آن را در صفحه كاغذ منعكس كنند تا سندى باشد براى همه كسانى كه مى خواهند به فرازهاى آن در مسائل مختلف استناد نمايند.</big> | |||
<big>اين همان نكته بى سابقه اى بود كه مردم براى اولين بار در يک سخنرانى پيامبرصلى الله عليه وآله از آن حضرت مى شنيدند كه خطبه غدير را اتمام حجتى قرار داد بر آنان كه مقابل منبر غدير حاضرند و بر كسانى كه در آنجا حضور ندارند، و حتى بر آنان كه به دنيا نيامده اند. آن حضرت در اين باره فرمود: من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم، تا حجت باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، و به دنيا آمده اند يا نيامده اند.</big> | |||
== <big>فرمان ابلاغ عمومى غدير</big><ref>تبلیغ غدیر در سیرۀ معصومین علیهم السلام: ص181، 182.</ref> == | |||
<big>دستور ابلاغ همگانى و دائمى غدير با جمله «فَليُبَلِّغِ الحاضِرُ الغائِبَ وَ الوالِدُ الوَلَدَ اِلى يَومِ القِيامَةِ»<ref>خطبۀ غدیر: بخش ششم.</ref> به معناى ضمانت نامه ابلاغ دائمى آن است؛ كه درباره هيچ يک از اوامر الهى چنين فرمانى به طور خاص صادر نشده است. در اين باره توضيحى از لسان [[صاحب غدير]] مى شنويم:</big> | |||
<big>غدير معرفى كسانى بود كه مى توانند همه پيام هاى رسول اللَّه صلى الله عليه وآله را از طرف او برسانند، چه از نظر علم به آن پيام ها و چه از نظر عصمت و مصونيت از اشتباه. بنابراين رساندن پيام غدير تبليغ همه دين و ابلاغ مجموعه اهداف نبوت است؛ آن هم به دست كسانى كه جز ايشان هيچ شخص ديگرى نَه مى تواند و نَه اجازه دارد چنين ابلاغى را انجام دهد؛ و هر كس تبليغ دين مى كند از ايشان آموخته و در واقع كلام ايشان را بازگو مى كند.</big> | |||
<big>از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيدند: چطور كسى جز تو نمى تواند از طرف پيامبرصلى الله عليه وآله پيامى را برساند در حالى كه در مواردى به ما فرموده: «فَليُبَلِّغِ الشاهِدُ الغائِب»؟</big> | |||
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span><big>حضرت فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله اين جمله را فقط در روز [[غدير خم]] و در روز [[عرفه]] و در روز رحلتش فرموده ... ، و به عموم مردم دستور داده كه هر كس را ديدند واجب بودن [[اطاعت]] از امامان آل محمدعليه السلام و واجب بودن حقشان را برسانند و اين وظيفۀ [[ابلاغ]] را در هيچ مطلبى غير از اين موضوع نفرموده است.<ref>كتاب سليم: حديث 11. </ref></big> | |||
<span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"><span dir="RTL"></span><span dir="RTL"></span></span><big>در واقع پيامبرصلى الله عليه وآله به عموم مردم دستور داده كه به مردم برسانند حجّت و دليل كسانى را كه همه آنچه پيامبرصلى الله عليه وآله بدان مبعوث شده را، از قول او كسى جز ايشان نمى رساند.</big> | |||
<big>براى موارد بيشتر در مورد «ابلاغ ولایت» مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] / آيۀ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...»، و عنوان: [[تبليغ]].</big> | |||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == | ||
<span dir="RTL"></span> | <span dir="RTL"></span> |