۲۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
شواهد موجود در کتب تاریخى گویاى این حقیقت است که پیامبر اکرم( | شواهد موجود در کتب تاریخى گویاى این حقیقت است که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) از آغاز رسالت با رویکرد عمده زنان به آیین توحیدى روبرو شدند. اولین پذیرنده اسلام (خدیجه سلام الله علیها)<ref>در باره اسلام خدیجه این سخن امیرمؤمنان به تنهایى کافى است که فرمود: «لم یجمع بیت واحد یومئذ فى الاسلام غیر رسول الله و خدیجه و انا ثالثهما» نهج البلاغه خطبه ۱۹۲ (قاصعه).</ref>، اولین شهیده (سمیه سلام الله علیها)<ref>کانت سمیه ام عمار بن یاسر و ابوه یاسر ممن عذب فى الله تعالى فصبرا و ارادتهما قریش على ان رجعا عن الاسلام الى الکفر فابیا فضرب ابوجهل سمیة بحربة فى قبلها فماتت... اعیان الشیعه، ج۷ ، ص۳۱۹. | ||
ریاحین الشریعة، ج ۲، ص ۳۰۵.</ref> و بانوانى که از سابقین و مهاجران شمرده مى شدند نمونه روشنى از مشارکت زنان در عرصه هاى اجتماعى را به نمایش مى گذارند. | |||
حضور زنان در حجة الوداع بارز ترین و ماندگار ترین نوع شرکت در صحنه هاى اجتماعى است. اخبار فراوانى که به وسیله راویان زن از این مراسم عظیم نقل شده<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۷۰.</ref>، گویاى تلاش گستردۀ زنان در پاسدارى از این میراث مقدس است. دستاوردهاى بانوان در عرصه اخبار غدیر به دو گروه عمده تقسیم مى شود: | |||
در | |||
اخبار زنان صحابى | |||
در سال دهم هجرى، با اعلام پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، مؤمنان بسیارى از شهرهاى مختلف به سوى مدینه روان شده، در حومه شهر مسکن گزیدند و به انتظار موسم حج نشستند؛ حجى که بعدها به حجةالوداع، حجةالاسلام، حجةالبلاغ، حجةالکمال، حجةالتمام شهرت یافت. | |||
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روز شنبه، پنج یا شش روز قبل از آغاز ذى حجة، از مدینه حرکت کرد. در این سفر همه زنان و اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با وى همراه بودند.<ref>الغدیر ج ۱، ص۹.</ref> | |||
گروهى از این بانوان حدیث غدیر را نقل کرده اند؛ که نام و روایتشان چنین است: | |||
حضرت زهرا(سلام الله علیها) | |||
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) یگانه یادگار رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، که همچون دیگر اهل بیت(علیهم السلام) بارها به یادآورى واقعه غدیر پرداخت. نگاهى به سخنان آن بزرگوار جایگاه وى در عرصه اخبار غدیر را آشکار مى سازد: | |||
گروهى از انصار، براى توجیه خطاى خویش، به ایشان گفتند: اگر مطالب شما را قبل از بیعت با دیگران مى شنیدیم با غیر على بیعت نمى کردیم. حضرت فرمودند: | |||
آیا پدرم در روز غدیر براى کسى جاى عذر باقى گذاشت؟ <ref>خصال صدوق، ج ۱، ص۱۷۳; عوالم، ج ۱۱، ص۴۶۷. «هل ترک ابى یوم غدیر خم لاخذ عذرا» تاکید مورخان بر این که اهل بیت پیامبر(ص) از جمله حاضرین در غدیر بودند مبین این مطلب است که حضرت فاطمه زهرا(س) نیز در بین آنان حضور داشته است. زیرا مورخان حضور زنان پیامبر را به طور مستقل بیان کرده و گفتهاند که امهات مؤمنین همراه پیامبر بودند بنابراین از طرفى فاطمه زهرا(س) داراى چنان شخصیتبرترى است که در صورت عدم حضور وى در غدیر باید بتوان روایاتى دال بر آن یافت که ظاهرا وجود ندارد از این روى مىتوان گفت که ایشان نیز در بین جمع حاجیان در حجةالوداع حضور داشته است.</ref> و نیز در جواب محمود بن لبید که پرسیده بود: آیا از سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دلیلى بر امامت على علیه السلام دارید؟ | |||
فرمودند: شگفتا، آیا روز غدیر را فراموش کردید؟! | |||
محمود بن لبید گفت: آن روز چنان بود ولى از آنچه به شخص شما اشاره شده، بگویید. | |||
حضرت فرمودند: خدا را شاهد مى گیرم، شنیدم [پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] فرمودند: على بهترین کسى است که در میان شما جانشین خود قرار مى دهم. على(علیه السلام) امام و جانشین بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین امامان نیک اند. اگر از آنان اطاعت کنید، شما را هدایت خواهند کرد و اگر با آنان مخالفت ورزید، تا قیامت اختلاف در میان شما حاکم خواهد بود.<ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۳ و ۳۵۴; اسمى المناقب، ص ۳۲; نهجالحیاة، ص ۳۸.</ref> | |||
روایتى با سند بسیار دقیق و مشهور بیان مى دارد که دختر بزرگوار پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حدیث غدیر را چنین بیان فرمودند: | |||
قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم): «من کنت ولیه فعلى ولیه و من کنت امامه فعلى امامه.»<ref>احقاق الحق، ج ۲، ص ۴۶۰. در فیض الغدیر، ص ۳۹۱ به نقل از ینابیع الموده حدیث را چنین نقل کرده است «قالت: قال رسول الله(ص) من کنت ولیه فعلى ولیه و امامه».</ref> | |||
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: هر که من سرپرست اویم على سرپرست اوست و هر که من امام او هستم على امام اوست. احتجاجى از فاطمه زهرا به وسیله چند تن از زنان به این صورت روایت شده است: | |||
قالت: انسیتم قول رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) یوم غدیر خم، من کنت مولاه فعلى مولاه و قوله: انت منى بمنزلة هارون من موسى علیهما السلام.<ref>الغدیر، ج ۱، ص۱۹۷; «من کنت مولاه فعلى مولاه» احقاق الحق، ج۶، ص ۲۸۲; ارجح المطالب، ص ۵۷۱ و ۴۴۸. صاحب فیض الغدیر توضیحى بر احتجاج حضرت فاطمه دارد (فیض الغدیر، ص ۳۹۰).</ref> | |||
آیا سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم را فراموش کرده اید، که فرمودند: هر که من مولاى او هستم على مولاى اوست و آیا سخنش را فراموش کرده اید که فرمود: تو نسبت به من مانند هارون نسبت به موسى هستى. حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) عمر خویش را در راه اثبات ولایت امیرمؤمنان به انصار و مهاجرین صرف نمود و سرانجام نیز در همین راه به شهادت رسید و سیده شهیدان ولایت نام گرفت. | |||
ام سلمه | |||
حضور زنان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم، از جمله ام سلمه<ref>ام سلمه دختر ابى امیه بن المغیرة مخزومى است مادرش عاتکه دختر عبدالمطلب است او دختر عمه پیامبر و همسر وى بود و در سال ۶۵ هجرى وفات یافت. (اعلام خصال صدوق، ص ۳۰۱)</ref> در مراسم غدیر، در کتب مختلف مورد تاکید قرار گرفته است.<ref>معارج النبوة، ج ۲، ص ۳۱۸.</ref> صاحب روضةالصفا مى گوید: «چون حضرت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر خم حدیث «من کنت مولاه فعلى مولاه» در شان امیرمؤمنان فرمودند پس از منبر فرود آمد و در خیمه خاص خود نشست و فرمود که امیرمؤمنان در خیمه دیگر بنشیند بعد از آن طبقات خلائق را فرمود تا به خیمه على(علیه السلام) رفتند و زبان به تهنیت على(علیه السلام) گشودند. چون مردم از این امر فارغ شدند امهات مؤمنین به فرموده آن حضرت نزد على رفتند و او را تهنیت دادند».<ref>فیض الغدیر، ص ۳۸۸ -۳۸۹.</ref> | |||
ام سلمه یکى از دو زن پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است که حدیث غدیر را روایت کرده است. او ماجراى غدیر را چنین باز مى گوید: | |||
اخذ رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) بید على بغدیر خم فرفعها حتى راینا بیاض ابطیه فقال «من کنت مولاه فعلى مولاه» ثم قال «ایها الناس انى مخلف فیکم الثقلین کتاب الله و عترتى و لن یفترقا حتى یردا على الحوض».<ref>الغدیر، ، ج ۱، ص۱۷ و ۱۸; ملحقات احقاق الحق، ص۵۳; معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۱۷۷.</ref> | |||
رسول خدا( | در غدیر خم رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دست على(علیه السلام) را بالا برد، تا آنجا که سفیدى زیر بغلش را دیدیم، آنگاه فرمود: هر که من مولاى او هستم پس على مولاى اوست. | ||
بعد فرمود: اى مردم، من دو چیز گران بها در میان شما بر جاى مى گذارم کتاب خدا و عترتم. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا وقتى در حوض به من برگردند. | |||
ام سلمه از معدود کسانى است که بعد از شهادت نبى اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) در خط ولایت امیرمؤمنان باقى ماند. او به فرزنش چنین وصیت کرد. «یا بنى الزمه فلا و الله ما رایت بعد نبیک صلى الله علیه و آله اماما غیره»; پسرکم، همراهش [على] باش. به خدا قسم، بعد از پیامبرت امامى غیر او ندیدم.<ref>اعلام النساء، ص ۶۵۱; بصائر الدرجات، ص۱۸۳، ح ۴.</ref> ام سلمه روایات دیگرى نیز، در باره امیرمؤمنان، از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) نقل کرده است.<ref>مانند «من سب علیا فقد سبنى و من سبنى فقد سب الله تعالى» (المستدرک على الصحیحین، ج۳، ص ۱۲۱) و «قال رسول الله(ص) کانى دعیت فاجیب و انى تارک فیکم الثقلین احدهما اکبر من الاخر کتاب الله عز و جل حبل ممدود من السماء الى الارض و عترتى اهل بیتى فانظروا کیف تخلفونى فیهما». اعلام النساء، ص ۶۳۴ نقل از امالى شیخ طوسى، ج ۲، ص ۹۲; کشف الغمه، ج۲، ص ۳۲، ارجح المطالب، ص ۳۳۸، از طریق ابن عقده.</ref> | |||
اسماء بنت عمیس | |||
او به دلیل تقرب به اهل بیت روایات فراوانى نقل کرده است; تنها حدود شصت روایت از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) دارد که بسیارى از آنها در منزلت امیرمؤمنان است.<ref>اعیان الشیعه، ج۳، ص ۴۰۸; جامع الرواة، ج ۲، ص ۴۵۵; خلاف طوسى، ج ۱، ص ۵.</ref> اسماء از سابقین در اسلام است و از جمله افرادى است که قبل از آنکه مردم در خانه ارقم ایمان بیاورند به همراه همسرش جعفر علیه السلام به خدمت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم آمد و اسلام اختیار نمود و به همراه جعفر علیه السلام به حبشه مهاجرت کرد. بعد از شهادت جعفر طیارعلیه السلام به عقد ابوبکر در آمد و از وى صاحب (محمد) شد در آن زمان که همسر غاصب اول بود توطئه قتل وصى پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را با هوشیارى و ایثار تمام خنثى نمود. وى همواره از محبان و ملازمان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بود او بعد از شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از جمله زنان على(علیه السلام) شد. فرزندش محمد را چنان تربیت کرد که از مریدان و مخلصان امیرمؤمنان شد. زمانى که در حجةالوداع شرکت جست همسر ابوبکر بود. و محمد بن ابى بکر نیز در مسیر حجةالوداع متولد شد. ابن عقده در کتاب ولایت حدیث غدیر را از او روایت کرده است.<ref>الغدیر، ج ۱، ص۱۷.</ref> اسماء همچنین از راویان حدیث ردالشمس<ref>امالى مفید، ص ۵۵ و۵۶; ارشاد مفید، ص۱۶۳ و ۱۶۴. مجموعه فضایل و عنایات اسماء بنت عمیس به اهل بیت(ع) در ضمن مقاله اى مستقل در شماره هاى آینده به خوانندگان گرامى ارائه خواهد شد.</ref> به شمار مى رود. | |||
از جمله | |||
ام هانى بنت ابى طالب (سلام الله علیهما) | |||
نام این | او فاخته نام دارد<ref>اعیان الشیعه، ج۳، ص ۴۸۸.</ref> و خواهر امیرمؤمنان(علیهما السلام) است. ام هانى از راویان<ref>رجال برقى، ص ۶۰.</ref> و اصحاب<ref>رجال شیخ طوسى، ص۳۳.</ref> پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود پیامبر ضمن حدیثى او را «یکى از بهترین مردم» خواند.<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۷۳; معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص ۸۸۱.</ref> این بانوى گرانقدر احادیثى چون ثقلین<ref>اعلام النساء، ص ۴۸۸; ارجح المطالب، ص۳۳۷.</ref> و غدیر را از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده است. او در باره واقعه غدیر مى گوید: | ||
رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از حج بازگشت، تا در غدیر خم فرود آمد، سپس برخاست و در گرماى سوزان چنین گفت: [اى مردم هر که من مولاى او هستم، پس على مولاى اوست. خدایا، هر که او را دوست دارد، دوست بدار و هر که با او دشمنى کند، دشمن بدار; هر که او را زبون سازد، زبون گردان و هر که او را یارى کند، یارى کن].<ref>«رجع رسول الله(ص) من حجة حتى نزل بغدیر خم ثم قام خطیبا بالهاجرة فقال: ایها الناس [من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و اخذل من خذله و انصر من نصره]» ینابیع المودة، ص ۴۰; اعلام النساء، ص۴۸۹. روایت غدیرى فاخته را در الغدیر، ج ۱، ص ۱۸ و احقاق الحق، ج ۲، ص۴۶۳ ببینید.</ref> | |||
عایشه دختر ابى بکر | |||
او در شمار زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم<ref>عایشه در سال۵۷ در مدینه درگذشت و در بقیع دفن شد. (اعلام خصال صدوق، ص ۳۱۵)</ref> و حاضران در حجةالوداع جاى داشت. در کتب مختلف اهل سنت روایت غدیر از وى نقل شده است. ابن عقده در «حدیث ولایت» روایت او را نیز ذکر مى کند.<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۴۸; احقاق الحق، ج ۲، ص ۴۶۰.</ref> | |||
بررسى موضع گیری هاى وى و تطبیق آن با عملکرد ام سلمه همسر دیگر پیامبر گرامى صلی الله علیه و آله و سلم که در تاریخ از خود بر جاى نهاده و تحقیق در انگیزه ها، تعیین جهت گیری ها و موقعیت هاى آن دو مى تواند براى بانوانى که امروز در مقابل امواج سهمگین و بنیان کن سیاست بازى تبلیغات رنگارنگ و هدفدار و شعارهاى برخاسته از مطامع نفسانى و دنیوى دنیاداران قرار دارند نمونه هایى تجربه شده و تاریخى و الگویى عملى و آکنده از راهکارهاى مذهبى و سیاسى باشد. | |||
فاطمه دختر حمزة بن عبدالمطلب | |||
او از صحابه مشهور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) است و ابن عقده و منصور رازى حدیث غدیر را از وى نقل کرده اند.<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۵۸. | |||
منصور بن حسین آبى معروف به ابوسعد صاحب کتاب نثرالدرر متوفى قرن پنجم کتابى به نام حدیث الغدیر نوشته و بنا به گفته مناقب ابن شهرآشوب این کتاب راویان حدیث غدیر را بر حسب حروف الفبا برشمرده است. «غدیر در آینه کتاب، ص۷۹»</ref> | |||
همسر زید بن ارقم | |||
از جمله کسانى که حدیث غدیر را روایت کرده اند زید بن ارقم و نیز همسر وى مى باشد علامه طباطبایى ضمن نام بردن از گروه کثیرى که روایت (من کنت مولاه فعلى مولاه) را نقل کرده اند به ایشان نیز اشاره مى کند.<ref>المیزان فى تفسیر القرآن، ص۵۹.</ref> | |||
روایات زنان تابعى و ... | |||
در میان روایات غدیر روایتى با ده سند به چشم مى خورد که همه راویانش زن هستند. | |||
نام این بانوان چنین است: | |||
۱. الشیخة ام محمد زینب ابنة احمد بن عبدالرحیم المقدسیه. | |||
۲. فاطمه دختر امام موسى بن جعفر(علیهم السلام) | |||
۳. زینب دختر امام موسى بن جعفر(علیهم السلام) | |||
۴. ام کلثوم دختر امام موسى بن جعفر(علیهم السلام) | |||
۵. فاطمه دختر جعفر بن محمد الصادق(علیهم السلام) | |||
۶. فاطمه دختر محمد بن على(علیهم السلام) | |||
۷. فاطمه دختر على بن الحسین(علیهم السلام) | |||
۸. فاطمه دختر حسین بن على(علیهم السلام) | |||
۹. سکینه دختر حسین بن على(علیهم السلام) | |||
۱۰. ام کلثوم دختر فاطمه زهرا(سلام الله علیها) | |||
این گروه از فاطمه زهرا(سلام الله علیها) نقل کرده اند که حضرت فرمود: | |||
«انسیتم قول رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) یوم غدیر خم، من کنت مولاه فعلى مولاه و قوله انت منى بمنزلة هارون من موسى علیهما السلام.»<ref>روایت فوق را حافظ بزرگ ابوموسى مدینى در کتاب خود آورده است. او مى گوید: این حدیث سلسله دار است. زیرا هر یک از فاطمه ها از عمه خود روایت کرده اند و این روایت پنج خواهر برادر است که هر یک از دیگرى نقل کرده اند. رک: اسنى المطالب فى مناقب على بن ابى طالب»، شمس الدین ابوالخیر الجزرى، ص ۳۲; احقاق الحق، ج ۲۱، ص۲۶ و۲۷; بحارالانوار، ج۳۶، ص۳۵۳; عوالم، ج ۱۱، ص ۴۴۴; اثبات الهدى، ج ۲، ص۵۵۳ و ج۳، ص۱۲۷; اعلام النساء المؤمنات، ص ۵۷۸ و مسند فاطمه معصومه(سلام الله علیها)، سید علیرضا سید کبارى، ص۵۶ (چاپ نشده).</ref> | |||
آیا سخن رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر را فراموش کردید، که فرمود: هر که من مولاى او هستم على مولاى اوست. و [آیا] گفتارش را [فراموش کردید که فرمود]: [اى على،] جایگاه تو در برابر من مانند جایگاه هارون در برابر موسى است. | |||
عایشه بنت سعد | |||
- | عایشه بیشتر روایت هایش را از پدرش سعد<ref>ابواسحاق سعد بن ابى وقاص در سال ۵۴ - ۵۸ و عایشه بنت سعد در سال۱۱۷ وفات یافتند. نسایى روایت وى را نقل کرده است. به خصائص نسایى، ص۳ مراجعه شود.</ref> بن ابى وقاص نقل مى کند و نزد ابن حجر از راویان موثق به شمار مى رود.<ref>التقریب، ابن حجر، ص۴۷۳.</ref> او روایت غدیر را، از زبان پدرش چنین بازگو مى کند: | ||
- | «کنا مع رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) بطریق مکة و هو متوجه الیها (کذا فى النسخ و الصحیح و هو: متوجه الى المدینه) فلما بلغ غدیر خم وقف للناس ثم رد من تبعه و لحقه من تخلف فلما اجتمع الناس الیه قال: ایها الناس من ولیکم؟ قالوا: الله و رسوله. ثلاثا ثم اخذ بید على فاقامه ثم قال «من کان الله و رسوله ولیه فهذا ولیه اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه».<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۳۸- ۴۱; خصائص نسائى، ص ۱۸ و ۲۵. | ||
عایشه بنت سعد احادیث دیگرى راجع به فضایل امیرمؤمنان دارد; به اسنى المطالب، ص ۵۲ و ملحقات احقاق الحق، ص۱۸۹ و ۱۹۰ رجوع کنید.</ref> | |||
با رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در راه مکه بودیم و او به سوى مکه توجه داشت. (در نسخه هاى صحیح مى خوانیم که به مدینه توجه داشت.) وقتى به غدیر خم رسید، ایستاد; آنان که جلو بودند بازگشتند و آنان که عقب مانده بودند، رسیدند. مردم پیرامونش گردآمدند و حضرت فرمود: | |||
اى مردم، سرپرست شما کیست؟ حاضران سه بار گفتند: خدا و پیامبرش. آنگاه دست على را بلند کرد و فرمود: هر که خدا و رسول او سرپرستش هستند، این سرپرست اوست. خدایا، هر که او را دوست دارد، دوست بدار و آن که با او دشمنى مى ورزد، دشمن بدار. | |||
عایشه بنت سعد حدیث دیگرى نیز از پدرش روایت کرده، که ولایت على(علیه السلام) را آشکار مى سازد: | |||
«سمعت ابى یقول: سمعت رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) یوم الجحفه فاخذ بید على فخطب فحمد الله و اثنى علیه ثم قال: ایها الناس انى ولیکم قالوا صدقت یا رسول الله ثم اخذ بید على فرفعها فقال: هذا ولیى و یؤدى عنى دینى و انا موالى من والاه و معادى من عاداه.»<ref>الغدیر، ج ۱، ص ۳۸ - ۴۱.</ref> | |||
شنیدم پدرم گفت که، رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در روز جحفه دست على(علیه السلام) را گرفت، سپس خطبه خواند، خداى را سپاس گفت، ستایش کرد و فرمود: اى مردم، من ولى شما هستم. گفتند: راست گفتى، اى رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم). سپس دست على را گرفت و بالا برد و فرمود: این جانشین من است و دین مرا ادا مى کند. من دوست دار کسى هستم که او را دوست بدارد و دشمن کسى هستم که با او دشمنى ورزد. | |||
دارمیه حجونیه کنانیه | |||
او از شیعیان معروف و بسیار مشهور حضرت امیرمؤمنان بوده به نحوى که آوازه اش تا بدان حد پیچیده بود که معاویه موقع ورود به مکه از وى سراغ گرفت این موضوع خود به خوبى مى تواند نمایان گر فعالیت هاى مؤثر و ارزنده این بانوى شیعه و محب اهل بیت باشد (ما تنها به آن بخش از سخنان وى که مربوط به غدیر مى شود مى پردازیم)<ref>دارمیه حجونیه از زنان فاضل، خردمند و فصیح بود. او استدلالى قوى داشت و در خط ولایت استوار بود. روایت او را ابن عبد ربه در عقد الفرید از سهل بن ابى سهل تمیمى از پدرش نقل کرده است.(عقد الفرید، ج ۱، ص ۳۵۲; بلاغات النساء، ص ۷۲)</ref> آنچه از گفتگوى او و معاویه بر جاى مانده است را زمخشرى در کتاب «ربیع الابرار» چنین باز مى گوید: | |||
او | |||
سالى معاویه به حج رفت و از زنى که به نام دارمیه حجونیه، که سیاه چهره و تنومند بود، سراغ گرفت وقتى او را نزد معاویه آوردند، پرسید: اى دختر حام، چگونه اى؟ | |||
او | |||
گفت: خوبم، حام نیستم، از قبیله بنى کنانم. | |||
گفت: راست گفتى، آیا مى دانى چرا تو را فرا خواندم؟ | |||
- سبحان الله! من غیب نمى دانم. | |||
- خواستم بپرسم چرا على را دوست دارى و با من دشمنى مى ورزى؟ | |||
- آیا از پاسخ معافم مى دارى؟ | |||
- نه. | |||
- حال که نمى پذیرى مى گویم; من على را به خاطر عدالتش و تقسیم یکسانش دوست داشتم و با تو دشمنى مى ورزم چون با او با آن که براى حکومت از تو سزاوارتر بود، جنگیدى و در پى چیزى برآمدى که براى تو نیست. با على دوستى ورزیدم به خاطر ولایتى که رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، در روز غدیر خم در مقابل چشم تو، براى او اقرار گرفت، به خاطر آنکه به بی چارگان محبت مى ورزید و دین داران را بزرگ مى داشت و ....<ref>متن کامل مباحثه دارمیه حجونیه را در کتب ذیل بخوانید: | |||
بلاغات النساء، ص ۷۲; العقد الفرید، ج ۱، ص ۱۶۲; صبح الاعشى، ج ۱، ص۲۵۹; الغدیر، ج ۱، ص۲۰۹; اعلام النساء المؤمنات، ص۳۳۳; اعیان الشیعه، ج۶، ص ۳۶۴.</ref> | |||
حسنیه | |||
او در خانه امام صادق(علیه السلام) پرورش یافته بود و از شاگردان مکتب وى شمرده مى شد.<ref>ریاض العلماء، ج ۵، ص ۷۰۴. او فاضل، عالم، مدقق و آگاه به اخبار و آثار بود.</ref> | |||
حسنیه، با استعداد سرشارش، در مناظرات مختلف، که توسط هارون الرشید ترتیب داده مى شد، شرکت جسته و از مقام ولایت دفاع مى کرد. در یکى از این مناظره ها از فردى، که ابراهیم خوانده مى شد، پرسید: آیا در هیچ جاى تفاسیر شما آمده است که در حجةالوداع رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) به امر پروردگار، در غدیر خم، فرود آمده، این آیه را: (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالتک). با بیمناکى براى مردم تلاوت کرد و سپس آیه والله یعصمک من الناس نازل شد و [آیا در تفاسیر شما آمده است که پس از نزول «والله یعصمک من الناس» پیامبر خدا دست على بن ابى طالب را گرفت; بر منبرى، که از جهاز شتر ساخته بودند، برآمد و گفت: من کنت مولاه فعلى مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله و العن من ظلمه. آنگاه، این آیه نازل شد: «الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتى و رضیت لکم الاسلام دینا.» | |||
ابراهیم سر به زیر افکند، حسنیه علماء را مخاطب ساخت و آنان را به جان هارون سوگند داد. حاضران، که خود را در مقابل هارون الرشید مى دیدند، لب به تایید گشودند. | |||
ابو یوسف گفت: بیشتر صحابه و مفسران تصریح کرده اند که این آیه در باره على بن ابى طالب نازل شده است و حدیث من کنت مولاه فعلى مولاه نیز مشهود است. | |||
حسنیه پرسید درباره «انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون الزکوة و هم راکعون» چه مى گویید؟ | |||
ابو یوسف گفت: به اجماع امت در باره على بن ابى طالب است. | |||
آنگاه حسنیه با شگفتى پرسید: ... احکام و نصوص الهى را وا مى نهید و بیعت روز غدیر را نادیده مى گیرید؟!<ref>این متن در حلیة المتقین، بخش مناظرات حسنیه، ذکر شده است. در باره موضوع مناظره حسنیه اختلاف است. سید محسن امین در اعیان الشیعه، ذیل کلمه «حسنیه» مى گوید: این [مناظره] از اختراعات ابوالفتوح رازى است. مرحوم خوانسارى در روضات الجنات این مناظره را ذکر کرده است و شیخ آقابزرگ در ذریعه مى نویسد: | |||
الحسنیه: رسالة فى الامامة تنسب الى مؤلفها و هو بعض الجوارى من بنات الشیعة فیها مناظراتها مع علماء المخالفین فى عصر هارون الرشید. (الذریعه، ج۷، ص ۲۰۰، رقم۸۹; نقل از اعلام النساء، ص ۳۰۰ تا ۳۰۱). براى تحقیق بیشتر در باره شخصیت حسنیه به تنقیح المقال، ج۳، ص۲۴۷; ریاض العلماء، ج ۵، ص۴۰۷; روضات الجنات، ج ۱، ص۱۵۳; الذریعة، ج۷، ص ۲۰۰ و ج ۴، ص۹۷ و ج ۲۵، ص۲۹۶ و ج ۵، ص ۱۰۵ و ۱۴۵ و ۱۶۱; من لا یحضره الفقیه، ج ۴، ص ۷۵. معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۱۸۷ رجوع کنید. خلاصه اى از مطالب کتب فوق در اعلام النساء ص ۳۰۰ تا ۳۰۲ آمده است.</ref> | |||
عمیرة بنت سعد بن مالک | |||
او نیز از تابعین شمرده مى شود<ref>پیام غدیر، عذرا انصارى، ایشان روایت را از تاریخ دمشق، باب تاریخى على بن ابى طالب(علیه السلام) ص ۵۱ نقل نموده اند.</ref>. عمیره، اهل مدینه و خواهر سهل ام رفاعه ابن مبشر بود. او از راویان حدیث غدیر است و در سلسله سند حدیث «مناشده» امیرمؤمنان(علیه السلام) قرار دارد. | |||
ام المجتبى علویه | |||
او حدیث غدیر را از عدى بن ثابت نقل کرده است و ابن عساکر در تاریخ خود از حدیث وى یاد مى کند. | |||
فاطمه بنت على بن ابى طالب(علیه السلام) | |||
او دختر على بن ابى طالب(علیه السلام) است و مادرش ام ولد مى باشد. برقى در رجال خود وى را از راویان امام حسن(علیه السلام) مى داند<ref>رجال برقى، ص ۶۰; معجم رجال الحدیث، ج۲۳، ص۱۹۷، رقم۱۵۶۵۹.</ref> و در تهذیب الاحکام از راویان امیرمؤمنان(علیه السلام)، ابى حنیفه، اسماء بنت عمیس شمرده شده است. حدیث منزلت و ردالشمس از جمله روایات اوست. وى حدیث غدیر را از ام سلمه نقل نموده است.<ref>تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص ۴۷۰.</ref> | |||
«اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیکم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب ائمة ابرار لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیمة».<ref>اعیان الشیعة، ج ۸، ص۳۹ - ملحقات احقاق الحق؛ص۲۶۲. | |||
همان، ص ۵۴.</ref> |
ویرایش