ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>آيه «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ...»</big><ref>بقره/285. غدير در قرآن: ج 2 ص223-224.</ref> ==
== <big>آيه «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ...»</big><ref>بقره/۲۸۵. غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۲۳-۲۲۴.</ref> ==
<big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى ‏خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه‏ اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.</big>
<big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى ‏خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه‏ اى براى آينده‏ ها تعيين كرد.</big>


<big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله بدان ها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى ‏شود 10 آيه است، كه يكى از آنها آيه 285 سوره بقره است:</big>
<big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله بدان ها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى ‏شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۲۸۵ سوره بقره است:</big>


<big>«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ، لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»:</big>
<big>«آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِالله وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ، لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»:</big>
خط ۱۴: خط ۱۴:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلى عَلِىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَ قُولُوا: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا الَّذى قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلى عَلِىٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، وَ قُولُوا: «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ»:</big>


<big>اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد (تكرار كنيد)، و به على به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد و بگوييد: «شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا مغفرت تو را مى ‏خواهيم و بازگشت به سوى توست».<ref>اسرار غدير: ص 159 بخش 11.</ref></big>
<big>اى مردم، آنچه به شما گفتم بگوييد (تكرار كنيد)، و به على به عنوان «اميرالمؤمنين» سلام كنيد و بگوييد: «شنيديم و اطاعت كرديم، پروردگارا مغفرت تو را مى ‏خواهيم و بازگشت به سوى توست».<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۹ بخش ۱۱.</ref></big>


=== <big>'''موقعيت تاريخى'''</big> ===
=== <big>'''موقعيت تاريخى'''</big> ===
<big>در آخرين فرازهاى خطبه غدير، به عنوان اقرار نهايى دستور مى‏د هد كه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»، و اين در حالى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن بلندى را قرائت فرموده تا مردم تكرار كنند. لذا يک بار ديگر مى ‏فرمايد: آنچه گفتم تكرار كنيد؛ و براى آنكه اين اقرار حاكى از ايمان قلبى باشد قسمت اخير آيه 285 سوره بقره را عيناً در كلام خود تضمين مى‏ نمايد كه در قرآن با تعبير «قالُوا» آمده، و در اينجا حضرت به مردم امر مى‏ كند كه «قُولُوا».</big>
<big>در آخرين فرازهاى خطبه غدير، به عنوان اقرار نهايى دستور مى‏د هد كه بگويند: «شنيديم و اطاعت كرديم»، و اين در حالى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله متن بلندى را قرائت فرموده تا مردم تكرار كنند. لذا يک بار ديگر مى ‏فرمايد: آنچه گفتم تكرار كنيد؛ و براى آنكه اين اقرار حاكى از ايمان قلبى باشد قسمت اخير آيه ۲۸۵ سوره بقره را عيناً در كلام خود تضمين مى‏ نمايد كه در قرآن با تعبير «قالُوا» آمده، و در اينجا حضرت به مردم امر مى‏ كند كه «قُولُوا».</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
خط ۲۵: خط ۲۵:
'''<big>سمع و طاعت در امامت دوازده امام ‏عليهم السلام</big>'''
'''<big>سمع و طاعت در امامت دوازده امام ‏عليهم السلام</big>'''


<big>استشهاد به اين آيه در موقعيتى از خطبه غدير انجام گرفته كه پيامبر صلى الله عليه و آله از آغاز بخش 11 خطبه -  كه آخرين بخش خطبه است -  تقريباً تمام خطبه را تلخيص فرموده و درباره همه آن از مردم اقرار مى‏ گيرد.</big>
<big>استشهاد به اين آيه در موقعيتى از خطبه غدير انجام گرفته كه پيامبر صلى الله عليه و آله از آغاز بخش ۱۱ خطبه -  كه آخرين بخش خطبه است -  تقريباً تمام خطبه را تلخيص فرموده و درباره همه آن از مردم اقرار مى‏ گيرد.</big>


<big>اين اقرار با عبارات مختلف از مردم خواسته شده كه آغاز آن «انّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ...» است. سپس با جمله «نُبايِعُكَ عَلى ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ انْفُسِنا وَ الْسِنَتِنا وَ ايْدينا» مؤكّد شده است. آنگاه با جمله «وَ لا نُغَيِّرُ وَ لا نُبَدِّلُ، وَ لا نَشُكُّ وَ لا نَجْحَدُ وَ لا نَرْتابُ، وَ لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ» محكم كارى بيشترى پيرامون آن صورت گرفته است.</big>
<big>اين اقرار با عبارات مختلف از مردم خواسته شده كه آغاز آن «انّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ...» است. سپس با جمله «نُبايِعُكَ عَلى ذلِكَ بِقُلُوبِنا وَ انْفُسِنا وَ الْسِنَتِنا وَ ايْدينا» مؤكّد شده است. آنگاه با جمله «وَ لا نُغَيِّرُ وَ لا نُبَدِّلُ، وَ لا نَشُكُّ وَ لا نَجْحَدُ وَ لا نَرْتابُ، وَ لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ» محكم كارى بيشترى پيرامون آن صورت گرفته است.</big>
خط ۳۳: خط ۳۳:
<big>پس از اين همه تأكيد آيه قرآن به ميان مى‏ آيد و اين گونه است كه كلمه «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» در آن باز مى ‏گردد به سمع و طاعت در ولايت و صاحب اختيارى دوازده امام معصوم پس از پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان دستورى كه از جانب خداوند براى مردم و «ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» است.</big>
<big>پس از اين همه تأكيد آيه قرآن به ميان مى‏ آيد و اين گونه است كه كلمه «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» در آن باز مى ‏گردد به سمع و طاعت در ولايت و صاحب اختيارى دوازده امام معصوم پس از پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان دستورى كه از جانب خداوند براى مردم و «ما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ» است.</big>


== <big>آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»</big><ref>صافّات/71. غدير در قرآن: ج 2 ص287، 291.</ref> ==
== <big>آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»</big><ref>صافّات/۷۱. غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۸۷، ۲۹۱.</ref> ==
<big>بزرگ‏ ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه ‏هاى مختلف به ميان آمد.</big>
<big>بزرگ‏ ترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه‏ اى راه گريز نماند. در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى‏ توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى‏ توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه ‏هاى مختلف به ميان آمد.</big>


<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏ بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به 11 آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه 71 [[سوره صافات]] است:</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه غدير، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش‏ بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۷۱ [[سوره صافات]] است:</big>


<big>«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»:</big>
<big>«وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»:</big>
خط ۴۸: خط ۴۸:
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ:</big>
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قَدْ ضَلَّ قَبْلَكُمْ اكْثَرُ الاوَّلينَ:</big>


<big>اى مردم، قبل از شما اكثر پيشينيان گمراه شدند.<ref>اسرار غدير: ص 149 بخش 6.</ref></big>
<big>اى مردم، قبل از شما اكثر پيشينيان گمراه شدند.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶.</ref></big>


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>هدف از ارسال انبياء عليهم السلام ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم 124000 پيامبر صلى الله عليه و آله و [[ائمه اثنی عشر|دوازده امام معصوم ‏عليهم السلام]] و در سايه‏ سار ايشان علما و مؤمنين هر قومى، نهايت تلاش خود را در گستره زمين براى هدايت مردم به ايمان به حق تعالى و پيامدهاى اين اعتقاد به كار گرفته ‏اند.</big>
<big>هدف از ارسال انبياء عليهم السلام ايمان و اعتقاد واقعى مردم است، و بدون شک اين حجج الهى با رقم ۱۲۴۰۰۰ پيامبر صلى الله عليه و آله و [[ائمه اثنی عشر|دوازده امام معصوم ‏عليهم السلام]] و در سايه‏ سار ايشان علما و مؤمنين هر قومى، نهايت تلاش خود را در گستره زمين براى هدايت مردم به ايمان به حق تعالى و پيامدهاى اين اعتقاد به كار گرفته ‏اند.</big>


<big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم 14 آيه به صراحت اكثريت را «غير مؤمن» مى ‏خواند و در 8 آيه عنوان «كفر» را به جاى ايمان به اكثريت نسبت مى‏ دهد.</big>
<big>با اين برنامه گسترده الهى، قرآن را كه ورق بزنيم۱۴ آيه به صراحت اكثريت را «غير مؤمن» مى ‏خواند و در ۸ آيه عنوان «كفر» را به جاى ايمان به اكثريت نسبت مى‏ دهد.</big>




<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ».</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[قرآن]] /  آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ».</big>


== <big>آيه «وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ . قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»</big><ref>انعام/98. غدير در قرآن: ج 3 ص386-388.</ref> ==
== <big>آيه «وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ . قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ»</big><ref>انعام/۹۸. غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۸۶-۳۸۸.</ref> ==
<big>يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.</big>
<big>يكى از جلوه‏ هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.</big>


خط ۶۷: خط ۶۷:
<big>«اوست كه شما را از يک نفر به وجود آورده يا مستقر خواهد بود يا به امانت سپرده شده. ما آيات را براى كسانى كه فهم را به كار مى‏ بندند تفصيل داديم».</big>
<big>«اوست كه شما را از يک نفر به وجود آورده يا مستقر خواهد بود يا به امانت سپرده شده. ما آيات را براى كسانى كه فهم را به كار مى‏ بندند تفصيل داديم».</big>


<big>«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»<ref>مائده/7.</ref></big>:
<big>«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»<ref>مائده/۷.</ref></big>:


<big>«به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفته، آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقوى را به كار بنديد كه خداوند به راز سينه‏ ها آگاه است».</big>
<big>«به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفته، آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقوى را به كار بنديد كه خداوند به راز سينه‏ ها آگاه است».</big>
خط ۷۶: خط ۷۶:
<big>در بخشى ديگر از دعاى روز غدير كه بعد از نماز آن خوانده مى‏ شود، چنين آمده است:</big>
<big>در بخشى ديگر از دعاى روز غدير كه بعد از نماز آن خوانده مى‏ شود، چنين آمده است:</big>


<big>اللّهُمَّ انّى اسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذى جَعَلْتَهُ عِنَدَهُمْ وَ بِالَّذى فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعالَمينَ جَميعاً، انْ تُبارِكَ لَنا فى يَوْمِنا هذا الَّذى اكْرَمْتَنا فيهِ بِالْوَفاءِ لِعَهْدِكَ الَّذى عَهِدْتَ الَيْنا وَ الْميثاقِ الَّذى واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، وَ تَمُنَّ عَلَيْنا بِنِعْمَتِكَ وَ تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَ لا تَسْلُبَناهُ ابَداً؛ وَ لا تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَانَّكَ قُلْتَ: «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»، فَاجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثابِتاً<ref>عوالم العلوم: ج 3/15 ص 219. الاقبال: ص 475.</ref></big>:
<big>اللّهُمَّ انّى اسْأَلُكَ بِالْحَقِّ الَّذى جَعَلْتَهُ عِنَدَهُمْ وَ بِالَّذى فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعالَمينَ جَميعاً، انْ تُبارِكَ لَنا فى يَوْمِنا هذا الَّذى اكْرَمْتَنا فيهِ بِالْوَفاءِ لِعَهْدِكَ الَّذى عَهِدْتَ الَيْنا وَ الْميثاقِ الَّذى واثَقْتَنا بِهِ مِنْ مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، وَ تَمُنَّ عَلَيْنا بِنِعْمَتِكَ وَ تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَقَرّاً ثابِتاً وَ لا تَسْلُبَناهُ ابَداً؛ وَ لا تَجْعَلَهُ عِنْدَنا مُسْتَوْدَعاً فَانَّكَ قُلْتَ: «فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ»، فَاجْعَلْهُ مُسْتَقَرّاً ثابِتاً<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۹. الاقبال: ص ۴۷۵.</ref></big>:


<big>خدايا، از تو مى‏ خواهم به خاطر حقى كه نزد آنان قرار داده‏اى و به فضيلتى كه آنان را بر همه جهانيان داده‏اى، كه چنين روزى را بر ما مبارک گردانى. اين روزى كه در آن بر ما اكرام نمودى با وفا به عهدت كه با ما پيمان بسته بودى و ميثاقى كه از ما درباره ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت گرفته بودى. از تو مى‏ خواهيم كه با نعمتت بر ما منت گذارى و آن را نزد ما مستقر ثابت قرار دهى و هرگز آن را از ما نگيرى، و آن را به صورت امانتى موقت نزد ما قرار ندهى، چرا كه خود فرموده‏ اى: «ايمان مستقر و وديعه ‏اى است». پس خدايا آن را مستقر و پابرجا قرار ده.</big>
<big>خدايا، از تو مى‏ خواهم به خاطر حقى كه نزد آنان قرار داده‏اى و به فضيلتى كه آنان را بر همه جهانيان داده‏اى، كه چنين روزى را بر ما مبارک گردانى. اين روزى كه در آن بر ما اكرام نمودى با وفا به عهدت كه با ما پيمان بسته بودى و ميثاقى كه از ما درباره ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت گرفته بودى. از تو مى‏ خواهيم كه با نعمتت بر ما منت گذارى و آن را نزد ما مستقر ثابت قرار دهى و هرگز آن را از ما نگيرى، و آن را به صورت امانتى موقت نزد ما قرار ندهى، چرا كه خود فرموده‏ اى: «ايمان مستقر و وديعه ‏اى است». پس خدايا آن را مستقر و پابرجا قرار ده.</big>
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
<big>خدا كه در قرآن ايمان را به دو صورت «مستقر وَ مُسْتَوْدَعٌ» مطرح فرموده طبق اين دعا منظورش ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و برائت از دشمنان ايشان است كه ممكن است پذيرنده آن روزى از اعتقادش دست بردارد.</big>
<big>خدا كه در قرآن ايمان را به دو صورت «مستقر وَ مُسْتَوْدَعٌ» مطرح فرموده طبق اين دعا منظورش ولايت اهل‏ بيت ‏عليهم السلام و برائت از دشمنان ايشان است كه ممكن است پذيرنده آن روزى از اعتقادش دست بردارد.</big>


<big>در اين باره به كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه مى ‏فرمايد: ايمان دو گونه است: يكى مستقر ثابت در قلوب و ديگرى عاريه بين قلب و سينه. مستقر آن است كه از بين نمى ‏رود، ولى مستودع حتماً مورد بازگشت قرار مى‏ گيرد، اگر چه يک لحظه قبل از خروج روح باشد.<ref>المحتضر: ص 24.</ref></big>
<big>در اين باره به كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام گوش مى‏ سپاريم كه مى ‏فرمايد: ايمان دو گونه است: يكى مستقر ثابت در قلوب و ديگرى عاريه بين قلب و سينه. مستقر آن است كه از بين نمى ‏رود، ولى مستودع حتماً مورد بازگشت قرار مى‏ گيرد، اگر چه يک لحظه قبل از خروج روح باشد.<ref>المحتضر: ص ۲۴.</ref></big>


<big>همچنين امام جعفر صادق ‏عليه السلام درباره سلب ايمان از عده ‏اى چنين مى ‏فرمايد: ايمان مستقر آن است كه در قلب كسى پابرجا گشته و هرگز از آن جدا نمى ‏شود، و مستودع آن است كه تا زمانى ايمان را به امانت در خود نگاه مى‏ دارد، ولى بعداً از او سلب مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج 66 ص 222. </ref></big>
<big>همچنين امام جعفر صادق ‏عليه السلام درباره سلب ايمان از عده ‏اى چنين مى ‏فرمايد: ايمان مستقر آن است كه در قلب كسى پابرجا گشته و هرگز از آن جدا نمى ‏شود، و مستودع آن است كه تا زمانى ايمان را به امانت در خود نگاه مى‏ دارد، ولى بعداً از او سلب مى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۶۶ ص ۲۲۲. </ref></big>


== <big>«الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج 2 ص 23.</ref> ==
== <big>«الَّذِينَ آمَنُوا» در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۳.</ref> ==
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطبه غدير مى‏ فرمايد:</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد تفسير «الَّذِينَ آمَنُوا» به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در خطبه غدير مى‏ فرمايد:</big>


<big>وَ لا خاطَبَ الله الَّذينَ آمَنُوا الاّ بَدَأَ بِهِ: خداوند در قرآن مؤمنين را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز نموده است.<ref>اسرار غدير: ص 147 بخش 5.</ref></big>
<big>وَ لا خاطَبَ الله الَّذينَ آمَنُوا الاّ بَدَأَ بِهِ: خداوند در قرآن مؤمنين را مورد خطاب قرار نداده مگر آنكه با او آغاز نموده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵.</ref></big>




خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:


=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
=== <big>تحليل اعتقادى</big> ===
<big>در قرآن كريم بيش از 90 بار خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به كار رفته است. همچنين غير از اين عبارت در گونه‏ هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته‏ اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيسشان على‏ عليه السلام است.</big>
<big>در قرآن كريم بيش از ۹۰ بار خطاب «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» به كار رفته است. همچنين غير از اين عبارت در گونه‏ هاى مختلف ديگرى نيز مورد خطاب خداوند قرار گرفته‏ اند. در همه اين موارد صف بلند مؤمنان را كه در نظر آوريم اول آنان و رئيسشان على‏ عليه السلام است.</big>


<big>از همين جاست كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب ‏عليه السلام دارد.<ref>بحار الانوار: ج 37 ص290-340. امالى الطوسى: ص 185. الهداية الكبرى: ص 40. المائة منقبة: المنقبة 26. تفسير فرات: ص 64 . تفسير العياشى: ج 1 ص 181.</ref>اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است. اولين كسى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود<ref>بحار الانوار: ج 38 ص201-288، كه منابع بسيارى از اهل‏ سنت را نيز آورده است.</ref>، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.</big>
<big>از همين جاست كه لقب «اميرالمؤمنين» اختصاص به على بن ابى طالب ‏عليه السلام دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص۲۹۰-۳۴۰. امالى الطوسى: ص ۱۸۵. الهداية الكبرى: ص ۴۰. المائة منقبة: المنقبة ۲۶. تفسير فرات: ص ۶۴ . تفسير العياشى: ج ۱ ص ۱۸۱.</ref>اين بدان معنى است كه سر دسته مؤمنان و رئيس آنان در ظاهر و باطن على‏ عليه السلام است. اولين كسى كه به پيامبر صلى الله عليه و آله ايمان و اسلام را اظهار كرد على‏ عليه السلام بود<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص۲۰۱-۲۸۸، كه منابع بسيارى از اهل‏ سنت را نيز آورده است.</ref>، اگر چه از روز اول خلقت محمد و على‏ عليهما السلام نورى بودند كنار هم و تمام جهان به بركت آنان خلق شد.</big>


<big>در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على ‏عليه السلام داشت كه فرمود: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً»: «اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد»<ref>بحار الانوار: ج 67 ص 321.</ref>، و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى‏ كرد و اشک مى‏ ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى‏ رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى‏ كرد.</big>
<big>در باطن هم بالاترين درجه ايمان را على ‏عليه السلام داشت كه فرمود: «لَوْ كُشِفَ الْغِطاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقيناً»: «اگر پرده كنار رود يقين من بيشتر نخواهد شد»<ref>بحار الانوار: ج ۶۷ ص ۳۲۱.</ref>، و همو بود كه آن گونه با خدايش مناجات مى‏ كرد و اشک مى‏ ريخت و بيهوش مى‏ شد، و آن گونه به استقبال مرگ مى‏ رفت، و آن گونه مظاهرِ ايمان در صبر او جلوه مى‏ كرد.</big>


<big>اگر چه همه اين ها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على ‏عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درک ما نيست، ولى براى اينكه امثال ابوبكر بن ابى‏قحافه و عمر بن خطاب در يک كلمه ساده نگويند: «انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ»: «شما مؤمنانيد و من امير شمايم»<ref>بحار الانوار: ج 28 ص261، 297. الغدير: ج 8 ص86، 87. الامامة و السياسة: ص 13. تاريخ طبرى: ج 5 ص 22. مقدمه ابن خلدون: ص 227.</ref>، بايد اين مظاهر ايمان را كه از على‏ عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.</big>
<big>اگر چه همه اين ها مظاهر بسيار كوچكى از ايمان على ‏عليه السلام است و آن گونه كه بوده قابل درک ما نيست، ولى براى اينكه امثال ابوبكر بن ابى‏قحافه و عمر بن خطاب در يک كلمه ساده نگويند: «انْتُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ انَا اميرُكُمْ»: «شما مؤمنانيد و من امير شمايم»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص۲۶۱، ۲۹۷. الغدير: ج ۸ ص۸۶، ۸۷. الامامة و السياسة: ص ۱۳. تاريخ طبرى: ج ۵ ص ۲۲. مقدمه ابن خلدون: ص ۲۲۷.</ref>، بايد اين مظاهر ايمان را كه از على‏ عليه السلام به ظهور رسيده باز گوييم تا اختصاص امارت مؤمنان به آن حضرت روشن شود.</big>


<big>همانطور كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ<ref>التحصين (ابن طاووس): ص 547 باب 9.</ref>: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الارْضِ ...، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى...، و اهل آسمان‏ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى ‏زنند.<ref>التحصين (ابن طاووس): ص 569 باب 23.</ref></big>
<big>همانطور كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: يا عَلِىُّ، انْتَ اميرُ الْمُؤْمِنينَ، وَ شيعَتُك الْمُؤْمِنُونَ<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۴۷ باب ۹.</ref>: يا على، تو اميرالمؤمنين هستى و شيعيانت مؤمنين هستند، و يا فرمود: انْتَ يا عَلِىُّ اميرُ مَنْ فِى السَّماءِ وَ اميرُ مَنْ فِى الارْضِ ...، وَ انَّ اهْلَ السَّماواتِ يُسَمُّونَكَ اميرَ الْمُؤْمِنينَ: يا على، تو امير اهل آسمان و اهل زمين هستى...، و اهل آسمان‏ها تو را اميرالمؤمنين صدا مى ‏زنند.<ref>التحصين (ابن طاووس): ص ۵۶۹ باب ۲۳.</ref></big>


<big>و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه ‏اش تا بهشت امتداد مى‏ يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد:</big>
<big>و اين امامت و امارت مؤمنان اختصاص به دنيا ندارد كه دامنه ‏اش تا بهشت امتداد مى‏ يابد، آنگاه كه منادى ندا دهد:</big>