۲۵۴
ویرایش
خط ۸۳۴: | خط ۸۳۴: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در طول مدت تبليغش آنچه براى مسلمانان لازم بود كه آنان را وارد بهشت كند و از جهنم دور نمايد بيان نموده بود. از اصول دين مانند توحيد و عدل گرفته تا حلال و حرام يعنى فروع دين همه بيان شده بود، بجز امامت و ولايت، كه آن را هم به طور رسمى در واقعه غدير و در خطابه غدير براى مسلمانان بيان فرمود. با اعلام ولايت و وصايت بود كه رسالتش تكميل گرديد و نعمت بر مسلمانان تمام شد، زيرا نعمت ولايت بزرگترين نعمت هاى الهى است. | پيامبر صلى الله عليه و آله در طول مدت تبليغش آنچه براى مسلمانان لازم بود كه آنان را وارد بهشت كند و از جهنم دور نمايد بيان نموده بود. از اصول دين مانند توحيد و عدل گرفته تا حلال و حرام يعنى فروع دين همه بيان شده بود، بجز امامت و ولايت، كه آن را هم به طور رسمى در واقعه غدير و در خطابه غدير براى مسلمانان بيان فرمود. با اعلام ولايت و وصايت بود كه رسالتش تكميل گرديد و نعمت بر مسلمانان تمام شد، زيرا نعمت ولايت بزرگترين نعمت هاى الهى است. | ||
== لنگر نجات بر ساحل سبز ولايت على عليه السلام در غدير<ref>سيد احمد حسينى</ref> == | |||
غدير كه به مذاق عده اى گوارا و براى برخى ناگوار است، به عدم دخالت مردم در انتخاب امام بازمى گردد. اين سخن ادامه همان است كه مردم را در انتخاب پيامبر رأيى نيست. | |||
بر اساس اين باور، بانگ پيروزى دين خدا از مأذنه ولايت بلند مى شود: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم ...» و «اليوم أكملتُ لكم دينكم و أتممتُ عليكم نعمتى و رضيت لكم الإسلام دينا»؛ و آنگاه است كه بشريت بر ساحل نجات ولايت على عليه السلام لنگر انداخته در فضاى نعمت ولايت او تنفس مى كند. | |||
حماسه اعجاب آفرين و دلنشين غدير «عيد ولايت» در تاريخ اسلام است؛ كه به مذاق عده اى گوارا و شيرين و براى برخى ناگوار و تلخ است. ولى براى فرقه ناجيه و پيروان مكتب علوى حجت قاطعى است كه براى هيچ كس عذرى باقى نگذاشته است. چون در جهان بينى توحيدى، مقام تشريع و قانون گذارى اصالتا از آن خداى هستى آفرين است و، بس همانگونه كه در سوره انعام آيه ۵۷ مى فرمايد: «إن الحكم | |||
إلا للّه»، حق تعيين پيامبر نيز كه مقام الهى است از آن حق تعالى است همانگونه كه در سوره انعام آيه ۱۲۴ مى فرمايد: «اللّه أعلم حيث يجعل رسالته». | |||
بنابراين انتخاب و گزينش و اعطاى رسالت به پيامبر صلى الله عليه و آله منحصرا كار خداى سبحان است، و انتخاب و رأى مردم در برگزيدن پيامبر و تعيين او اثرى ندارد. نقش مردم نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله و پيام، الهى ايمان آوردن و اطاعت كردن است. | |||
بر اين اساس ما شيعه معتقديم كه جانشين پيامبر مانند خود پيامبر از جانب خدا تعيين مى شود؛ زيرا آگاهى و اطلاع بر صفاتى همانند علم و عصمت كه از مهم ترين شرايط جانشين پيامبر است براى انسان هاى عادى امكان پذير نيست، و فقط خدا مى داند كه چه كسى بايد وصى و جانشين پيامبر باشد. | |||
اكنون دين خدا پيش از هر چيز و هر كس، در روز غدير خم خرسند و شادمان است، و بانگ تكبير و پيروزى را از مأذنه ولايت سر مى دهد كه: «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم فلاتخشوهم و اخشون، اليوم أكملتُ لكم دينكم و أتممتُ عليكم نعمتى و رضيت لكم الإسلام دينا». | |||
شادمانى و شادابى دين از آن روست كه در كنار سرو قامت امامت على بن ابى طالب عليه السلام مأوى گزيد، و بر ساحل نجات ولايت سبز على عليه السلام لنگر انداخت، تا نقش هدايت و آزادى انسان ها را بهتر انجام دهد. | |||
يا على! ما نيز دست بر ذيل امامت و ولايت تو مى زنيم، و از تو تمنا مى كنيم و محبت خود را به درگاه تو ابراز مى داريم. ما چون مثال كورى كه بوى منزل معشوق را دنبال مى كند رو به سوى ولايت تو افتاده ايم. | |||
يا على! از چاه هاى بين راه نيز دست گيرمان ولايت توست، چرا كه ما در جاده ولايت تو گام مى زنيم، و در فضاى نعمت ولايت تو تنفس مى كنيم، چون ما بدون ولايت تو در پيشگاه خدا كسى نيستيم. اين ولايت توست كه ما را از خنجرهاى مهلک و تيرهاى آفتبار و زخم بلاهاى ايمان خوار حفظ مى كند. ما آرايش روح خود را در ولايت تو مى يابيم كه همچون جان در تن قرار مى گيرد. | |||
يا على! بال طمع در پاى ولايت تو متواضعانه پهن كرده ايم. اين دل خسته پاى رغبت به سوى ولايت تو مى دواند، و اين دست شكسته ولايت تو طلب مى كند، و اين قامت به كمان نشسته توان از ولايت تو مى جويد. اين زبان ترک خورده چون لايه هاى كوير خشک دم از ولايت تو مى زند، اين جان در اشتياق ولايت تو مى سوزد. از سوزان جهنم به سايه ولايت تو پناه آورده ايم، كه ميانجی گرى ما نزد خدا كنى. | |||
== منبع == | == منبع == |
ویرایش