۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
<big>دهلوى در باب امامت، احاديث بسيارى را رد می كند كه پيشوايان بزرگ هم مذهبش و محدثان نامدار عامه آنها را با اسانيد پرشمار و از طرق گوناگون روايت كرده اند؛ مثل حديث طائر، حديث مدينة العلم و حديث اشباه (يا تشبيه) ! جالب اينجاست كه اين سه حديث را پدر او نيز در احاديث فضائل اميرالمومنين عليه السلام روايت كرده است. با اين همه بسيار عجيب است؛ دهلوى كه چنين احاديث صحيح و مستفيض و بلكه متواتر را رد می كند، چگونه در اين مقام به حديث ابونعيم استناد می نمايد؟!</big> | <big>دهلوى در باب امامت، احاديث بسيارى را رد می كند كه پيشوايان بزرگ هم مذهبش و محدثان نامدار عامه آنها را با اسانيد پرشمار و از طرق گوناگون روايت كرده اند؛ مثل حديث طائر، حديث مدينة العلم و حديث اشباه (يا تشبيه) ! جالب اينجاست كه اين سه حديث را پدر او نيز در احاديث فضائل اميرالمومنين عليه السلام روايت كرده است. با اين همه بسيار عجيب است؛ دهلوى كه چنين احاديث صحيح و مستفيض و بلكه متواتر را رد می كند، چگونه در اين مقام به حديث ابونعيم استناد می نمايد؟!</big> | ||
<big>دهلوى، شيعه را به سبب احتجاج به حديث مدينة العلم - با اين همه اعتبار - ريشخند می كند و به آنان خرده می گيرد، به اين بهانه كه اين حديث به گمان او ساختگى است. با اين حال به حديث ابونعيم - كه هرگز به پاى حديث مدينة العلم و ديگر احاديث فضائل اميرالمومنين عليه السلام نمی رسد - احتجاج می كند! آيا آن واژگانى كه در استهزاء و ريشخند شيعه بر زبان آورده، به خود او باز نمی گردد؟!</big> | |||
<big>هفت. بطلان معارضه به روايت ابونعيم، بر اساس سخن پدر دهلوى</big> | |||
<big>چنانكه بطلان استدلال دهلوى به روايت ابونعيم از سخن شخص او ثابت شد، از گفتار پدرش شاه ولی اللَّه دهلوى نيز ثابت می شود، زيرا وى در پايان كتابش «قرّة العينين فى تفضيل الشيخين» تصريح كرده كه مناظره با زيديه و اماميه با احاديث صحيحين جايز نيست، چه رسد به احاديث ديگر كتاب ها. بنابراين، استناد دهلوىِ پسر به روايت ابونعيم در اينجا، مخالفت با قواعد مقرّر و مخالف گفتار پدر است!</big> |