۵۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
امروز، در عصر انقلاب شکوهمند اسلامى، یکى از کارهاى که باید به جد به آن پرداخته شود، معرفى اینگونه دانشمندان و اینگونه آثار است، تا نسل جوان با گذشته فرهنگى خود آشنا شوند، و الگوهاى مناسب را بشناسند و از آن پیروى کنند. در این فرصت ما بر آنیم تا در حد وسع خویش، برخى از امتیازات و ویژگیهاى این اثر بزرگ را بیان نماییم تا طبقات مختلف جامعه ما، بیش از پیش با «الغدیر» آشنا شده و از معارف بلند آن بهره مند گردند. | امروز، در عصر انقلاب شکوهمند اسلامى، یکى از کارهاى که باید به جد به آن پرداخته شود، معرفى اینگونه دانشمندان و اینگونه آثار است، تا نسل جوان با گذشته فرهنگى خود آشنا شوند، و الگوهاى مناسب را بشناسند و از آن پیروى کنند. در این فرصت ما بر آنیم تا در حد وسع خویش، برخى از امتیازات و ویژگیهاى این اثر بزرگ را بیان نماییم تا طبقات مختلف جامعه ما، بیش از پیش با «الغدیر» آشنا شده و از معارف بلند آن بهره مند گردند. | ||
اکنون نظر خوانندگان گرامى را به مواردى از این ویژگیها جلب | اکنون نظر خوانندگان گرامى را به مواردى از این ویژگیها جلب مى کنم: | ||
1- شاهکار ادبى: | 1- شاهکار ادبى: | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
او هر گاه سخن یا نوشته اى مشاهده مى کند که در جهت خلاف فکر «وحدت امت اسلامى» گفته و یا نوشته شده باشد، بر مى آشوبد و سخت از خود حساسیت نشان مى دهد. | او هر گاه سخن یا نوشته اى مشاهده مى کند که در جهت خلاف فکر «وحدت امت اسلامى» گفته و یا نوشته شده باشد، بر مى آشوبد و سخت از خود حساسیت نشان مى دهد. | ||
از دیدگاه صاحب الغدیر تنها | از دیدگاه صاحب الغدیر تنها رشته اى که مى تواند امت اسلام را به یکدیگر پیوند دهد و آنان مى توانند با چنگ زدن به آن در طریق سعادت آفرین وحدت اسلامى قرار گیرند، همانا تمسک به قرآن و عترت است. قرآن و عترت دو عضو هدایتگر و سعادت آفرین اند و به منزله دو بال اند براى هر مسلمانى که مى خواهد در مسیر سعادت و کمال حرکت کند. و چنان که در حدیث ثقلین آمده است، پیامر گرامى، هدایت و سعادت امت اسلامى را تنها در پرتو پیروى از این دو مسیر مى داند و بس. بنابراین اگر کسى بخواهد با تمسک به یکى از این دو در مسیر کمال حرکت کند، به سر منزل مقصود نخواهد رسید. در گذشته تاریخ نیز کسانى که اهلبیت(علیهم السلام) را رها کردند و خواستند راه سعادت را تنها در پرتو قرآن بپی مایند، راه به جایى نبرده و در انبوهى از انحرافات و مشکلات گرفتار آمدند. عنصر دیگرى که از دیدگاه علامه امینى در مساله وحدت امت اسلامى نقش مهمى بر عهده دارد، عنصر «شناخت و آگاهى» است. | ||
وحدت پایدار پیروان مذاهب اسلامى در صورتى میسر است که برخاسته از شناخت و آگاهى و درک متقابل پیروان مذاهب، از اعتقادات و باورهاى مذهبى یکدیگر باشد، و «الغدیر» نیز دقیقا در راستاى تحقق این عنصر وحدت آفرین، پدید آمده است. | وحدت پایدار پیروان مذاهب اسلامى در صورتى میسر است که برخاسته از شناخت و آگاهى و درک متقابل پیروان مذاهب، از اعتقادات و باورهاى مذهبى یکدیگر باشد، و «الغدیر» نیز دقیقا در راستاى تحقق این عنصر وحدت آفرین، پدید آمده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
5 - آموزگار نقد و دانشگاه نقدشناس: | 5 - آموزگار نقد و دانشگاه نقدشناس: | ||
در کتاب پر ارج «الغدیر» «نقد»، از اهمیت و جایگاه ویژهاى برخوردار است، و اساسا مىتوان | در کتاب پر ارج «الغدیر» «نقد»، از اهمیت و جایگاه ویژهاى برخوردار است، و اساسا مىتوان گفت شالوده «الغدیر» بر پایه «نقد و نقادى» پىریزیى شده است، خواننده، هیچ فصل و مبحثى را در این کتاب بزرگ پیدا نمى کند، مگر اینکه یک یا چند نقد اساسى و آموزنده در آن وجود دارد. | ||
مرحوم امینى این کتاب را با هدف اثبات یکى از | مرحوم امینى این کتاب را با هدف اثبات یکى از اساسى ترین مسائل اعتقادى و سیاسى تشیع، یعنى مساله «امامت و ولایت»، بر اساس منابع مورد قبول خود اهل سنت تالیف نموده است، این رسالت بزرگ را با چنان دقت و قدرت و استحکام و هوشیارى، بانجام رسانده است که تعجب هر خواننده اى را برمى انگیزد. | ||
در حول محور «نقد و نقادى»، مىتوان از ابعاد مختلفى در باره «الغدیر» سخن گفت، و «نقد» را از دیدگاه «الغدیر» و مؤلف دانشمند آن به اقسام مختلفى تقسیم نمود. مانند: نقد کتابهاى منفى و | در حول محور «نقد و نقادى»، مىتوان از ابعاد مختلفى در باره «الغدیر» سخن گفت، و «نقد» را از دیدگاه «الغدیر» و مؤلف دانشمند آن به اقسام مختلفى تقسیم نمود. مانند: نقد کتابهاى منفى و تفرقه افکن، نقد شخصیتهاى منفى، نقد نظریه هاى نادرست، نقد اجمالى، نقد تفصیلى و ... اینها و مواردى از این قبیل برخى از اقسام نقد است که در «الغدیر» به زیباترین شکلى مطرح است. | ||
نکته مهم آن است که این نقدها، نه از سر خصومت و دشمنى، بلکه از سر صدق و صفا و با هدف متحد ساختن صفوف امت اسلامى صورت گرفته است. | نکته مهم آن است که این نقدها، نه از سر خصومت و دشمنى، بلکه از سر صدق و صفا و با هدف متحد ساختن صفوف امت اسلامى صورت گرفته است. | ||
بعنوان مثال اگر علامه امینى، شخصیت و عملکرد افرادى مانند عمروعاص و معاویه یا افکار و | بعنوان مثال اگر علامه امینى، شخصیت و عملکرد افرادى مانند عمروعاص و معاویه یا افکار و اندیشه هاى افرادى مانند: ابن عبد ربه، ابن حزم اندلسى، عبدالکریم شهرستانى، ابن تمیمه، و رشید رضا و ... را مورد نقد قرار مى دهد، به خاطر آن است که در پرتو نقد، و با نشان دادن انحرافات موجود در اندیشه و عمل این اشخاص، چهره واقعى آنها را به جامعه اسلامى بشناساند، تا کسى فریب سخنان غرض آلود آنان را نخورد. علامه امینى(ره) پس از نقل و نقد مطالب تعدادى از آثار مغرضانه و سراسر اتهام برخى از پیشینیان اهل سنت مى گوید: | ||
«این بود | «این بود نمونه هایى از یاوه سراییهاى کتب قوم، بدون اینکه بخواهیم به طور کامل آنها را بررسى کنیم... تنها مقصود ما از نشان دادن این نمونه ها، توجه امت اسلامى به موجبات کینه توزىها و دشمنى هاى آمیخته با روحیات گروهى دشمنان دغل باز اهل بیت(ع) و دنباله رویهاى متعصب آنان است تا در قبال طایفه بزرگى از امت (شیعه اهل بیت)، به اینگونه کتب و نوشته هاى آلوده مانند باطل گرایان و گمراهان شتابزدهاى که نام بردیم، اعتماد نکند. پیداست، وقتى خواننده، انگیزه خیانت آنان را بداند، او را مى رسد که پیرامون مطالب موهن و بى اساس و نسبتهاى نارواى آنان تحقیق بعمل آورد. » (1) | ||
مرحوم امینى، شخصیت و افکار شمار زیادى از اینگونه افراد را با شیوهاى کاملا تحقیقى و عالمانه، و با تکیه بر ادله محکم و غیر قابل انکار، به نقد کشیده است، بگونهاى که اگر مؤلفان و نویسندگان آن کتابها امروز زنده بودند و نقدهاى نیرومند علامه امینى را بر | مرحوم امینى، شخصیت و افکار شمار زیادى از اینگونه افراد را با شیوهاى کاملا تحقیقى و عالمانه، و با تکیه بر ادله محکم و غیر قابل انکار، به نقد کشیده است، بگونهاى که اگر مؤلفان و نویسندگان آن کتابها امروز زنده بودند و نقدهاى نیرومند علامه امینى را بر نوشته هاى خود مى دیدند، از نوشته خود اظهار پشیمانى مى کردند. | ||
در این زمینه نیز «الغدیر» بمنزله آموزشگاهى است و «امینى» بمنزله آموزگارى که بهترین نوع «نقد» را به انسان | در این زمینه نیز «الغدیر» بمنزله آموزشگاهى است و «امینى» بمنزله آموزگارى که بهترین نوع «نقد» را به انسان مى آموزد. رسم مرحوم امینى(ره) بر آن است که در نقد نظریات حریف، در مسائل مهمى که مورد اختلاف فریقین است، مانند مساله جانشینى پیامبر(ص) و مباحث مربوط به آن، هرگز بر منابع تشیع تکیه نمى کند، بلکه نقد خود را صرفا بر منابع گوناگون اهل سنت استوار مى سازد تا اینکه سخن حق او ضایع نشده و مورد قبول مخاطب قرار گیرد. | ||
6 - ویژگیهاى نقد در الغدیر: | 6 - ویژگیهاى نقد در الغدیر: | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
علامه امینى، در نقد آثار، شخصیتها و نظرات نادرست، داراى اصول و ویژگیهاى خاصى است. برخى از آن ویژگیها عبارت است از: | علامه امینى، در نقد آثار، شخصیتها و نظرات نادرست، داراى اصول و ویژگیهاى خاصى است. برخى از آن ویژگیها عبارت است از: | ||
الف: | الف: خستگى ناپذیرى: | ||
صاحب «الغدیر» کار خود را در نقد، بر پایه صبر و بردبارى و متانت، بنا نهاده است. و سعى او بر آن است تا مساله مورد نظر را بصورت جامع و با همه ابعاد و زوایاى آن، نقد و بررسى کند. و هیچگاه در انجام رسالتى که در | صاحب «الغدیر» کار خود را در نقد، بر پایه صبر و بردبارى و متانت، بنا نهاده است. و سعى او بر آن است تا مساله مورد نظر را بصورت جامع و با همه ابعاد و زوایاى آن، نقد و بررسى کند. و هیچگاه در انجام رسالتى که در جهت بیان حقایق بر عهده دارد احساس خستگى نمى کند. بعنوان نمونه بنگرید به نقد و پاسخ ایشان به «عبدالله قصیمى» در بحث «سلسله دروغگویان و حدیثسازان». | ||
«قصیمى» پس از اینکه رجال شیعه را متهم به جهل و دروغسازى | «قصیمى» پس از اینکه رجال شیعه را متهم به جهل و دروغسازى مى کند، مى گوید: «و در میان اهل سنت، کسى که متهم به دروغسازى به خاطر دنیا و تقرب به اهل آن ... باشد وجود ندارد.» (2) | ||
علامه امینى در پاسخ به ادعاى قصیمى، اگر چند نمونه از دروغ سازانش که نامشان در منابع اهل سنت آمده و خود دانشمندان اهل سنتبه | علامه امینى در پاسخ به ادعاى قصیمى، اگر چند نمونه از دروغ سازانش که نامشان در منابع اهل سنت آمده و خود دانشمندان اهل سنتبه حدیث سازى و دروغ پردازى آنها اعتراف و تصریح کرده اند را ذکر مى نمود، براى اثبات بى اساس بودن ادعاى آقاى «قصیمى» کافى بود، ولى ایشان به این مقدار اکتفا نکرده و از تعداد 700 نفر با نام و نشان یاد کرده از رجال احادیث اهل سنت که به جعل حدیث و دروغ پردازى اشتغال داشته اند. | ||
مرحوم امینى هم زمان با ذکر نام و نشان آن 700 نفر، شمار کثیرى از دانشمندان بزرگ اهل سنت را نام | مرحوم امینى هم زمان با ذکر نام و نشان آن 700 نفر، شمار کثیرى از دانشمندان بزرگ اهل سنت را نام مى برد که به دروغسازى این 700 نفر اعتراف نموده و احادیث وارده از طریق آنها را فاقد ارزش و اعتبار اعلام داشته اند». (3) | ||
ب: استفاده از منابع مورد قبول اهل سنت: | ب: استفاده از منابع مورد قبول اهل سنت: | ||
«ایشان در تمامى موارد، نقدهاى خود را بر منابعى استوار | «ایشان در تمامى موارد، نقدهاى خود را بر منابعى استوار ساخته اند که مورد قبول مخاطبان اصلى «الغدیر» یعنى اهل سنت، است. و بر این اساس، باب هر گونه بهانه جویى را بر حریف بسته است». | ||
ج: رعایت ادب علمى: | ج: رعایت ادب علمى: | ||
مؤلف «الغدیر» در نقد | مؤلف «الغدیر» در نقد اندیشه ها و افکار دیگران، همواره از متانت و ادب علمى سود مى جوید، و هرگز سخنان یاوه و بى اساس دروغ پردازان، قلم او را از صراط مستقیم اعتدال خارج نمى سازد. | ||
د: امانت در نقل: | د: امانت در نقل: | ||
وى در نقدهاى خود | وى در نقدهاى خود مى کوشد تا نخست سخن طرف را نقل نموده و آنگونه که مقصود خود نویسنده آن است به طرح سخن او بپردازد، بدون آنکه هیچگونه دخل و تصرفى در آن روا داشته باشد و آنگاه به نقد آن مى پردازد. | ||
ه: در نقد شبهات، همواره، بیش از حد نیاز به القاءکننده شبهه پاسخ | ه: در نقد شبهات، همواره، بیش از حد نیاز به القاءکننده شبهه پاسخ مى دهد، حسن این اقدام این است که موجب مى شود تا خواننده «الغدیر» بطلان شبهه، و نیز حقانیت پاسخهاى صاحب «الغدیر» را با همه وجود باور کند، و در حقانیت تشیع، جاى هیچگونه شک و تردیدى براى او باقى نماند. | ||
7 - نقد نقد: | 7 - نقد نقد: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
«الغدیر» را افزون بر «نقد» «نقد نقد» نیز مىتوان به حساب آورد، چون نویسنده هوشمند آن، کتاب خویش را بگونهاى تالیف نموده است که اشکالات و نقدهاى احتمالى مخالفین را پیشاپیش پاسخ گفته است. بنابر این اگر کسى به نقد «الغدیر» یا بخشهایى از آن بپردازد، پاسخ ناقد، در خود «الغدیر» موجود است، و نیاز به پاسخ و نقد تازهاى نخواهد داشت. | «الغدیر» را افزون بر «نقد» «نقد نقد» نیز مىتوان به حساب آورد، چون نویسنده هوشمند آن، کتاب خویش را بگونهاى تالیف نموده است که اشکالات و نقدهاى احتمالى مخالفین را پیشاپیش پاسخ گفته است. بنابر این اگر کسى به نقد «الغدیر» یا بخشهایى از آن بپردازد، پاسخ ناقد، در خود «الغدیر» موجود است، و نیاز به پاسخ و نقد تازهاى نخواهد داشت. | ||
یکى از عللى که موجب شده تا «الغدیر» در طى بیش از نیم قرن که از انتشار نخستین جلدهاى آن | یکى از عللى که موجب شده تا «الغدیر» در طى بیش از نیم قرن که از انتشار نخستین جلدهاى آن مى گذرد، مورد نقد قرار نگیرد همین مساله است. چرا که نویسنده دانشمند «الغدیر» کوشیده است تا با بکار بردن اصول و روشهایى، این کتاب را بصورت اثرى نقدناپذیر درآورد و باب هر گونه چون و چرا را بر حریف ببندد. وى براى تحقق این هدف، دستبه اقداماتى زده که مواردى از آن چنین است: | ||
1 - مثلا در مواردى که به روایات استفاده شده که ممکن است کسى بگوید: فلان روایت که امینى به آن استناد نموده ضعیف است، یا راوى ثقه نیست. مرحوم امینى هم صحت روایت و هم ثقه بودن راوى را اثبات نموده است، و آن را به تایید عدهاى از | 1 - مثلا در مواردى که به روایات استفاده شده که ممکن است کسى بگوید: فلان روایت که امینى به آن استناد نموده ضعیف است، یا راوى ثقه نیست. مرحوم امینى هم صحت روایت و هم ثقه بودن راوى را اثبات نموده است، و آن را به تایید عدهاى از صاحب نظران اهل سنت نیز رسانده است. | ||
2 - یک حدیث را از طرق مختلف و با سلسله سندهاى متعدد، نقل نموده تا جاى هیچگونه | 2 - یک حدیث را از طرق مختلف و با سلسله سندهاى متعدد، نقل نموده تا جاى هیچگونه شبه هاى در صحت و واقعیت آن باقى نماند. | ||
3 - در هر مورد، به ذکر یک دلیل اکتفا | 3 - در هر مورد، به ذکر یک دلیل اکتفا نمى کند، بلکه ادله فراوانى از دیدگاههاى مختلف، براى اثبات مدعاى خود اقامه نموده است که نمونه آن (در بحث در سلسله دروغگویان و حدیثسازان) گذشت. | ||
4 - در نقل مطالب از متون و منابع اهل سنت، به یک یا دو کتاب اکتفا ننموده، بلکه به منابع متعددى استناد نموده، و گاه دهها و یا صدها دلیل براى اثبات مدعاى خود ذکر | 4 - در نقل مطالب از متون و منابع اهل سنت، به یک یا دو کتاب اکتفا ننموده، بلکه به منابع متعددى استناد نموده، و گاه دهها و یا صدها دلیل براى اثبات مدعاى خود ذکر مى کند، و خواننده، وقتى به دقت آن را مورد مطالعه قرار دهد به صحت آن اطمینان حاصل خواهد نمود. | ||
8 - منابع اهل سنت | 8 - منابع اهل سنت تکیه گاه اصلى الغدیر: | ||
مؤلف «الغدیر» | مؤلف «الغدیر» تکیه گاه اصلى خویش را، آثار و منابع اهل سنت قرار داده و شالوده «الغدیر» را بر اساس این منابع پى ریزى نموده، و بیشترین بهره را از آن برده است. | ||
او با انتخاب این روش منطقى و درست، باب هر گونه | او با انتخاب این روش منطقى و درست، باب هر گونه بهانه جویى را بر اهل سنت که مخاطبین اصلى «الغدیر»اند بسته است. | ||
دانشور فرزانه ما، استفاده از منابع تشیع را به موارد خاص و معین محدود ساخته و از آن در حد ضرورت استفاده نموده است. | دانشور فرزانه ما، استفاده از منابع تشیع را به موارد خاص و معین محدود ساخته و از آن در حد ضرورت استفاده نموده است. |
ویرایش