۲۵۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
آنان تا آنجا پيش رفتند كه پيمان نامه اى براى برنامه هاى آينده خود آماده كردند تا براى مقابله با اسلام منسجم تر عمل كنند، ولى هنوز آن را امضا نكرده بودند. خداوند اين اقدام آنان را كه قبل از پايان مراسم حج هنوز عملى نكرده بودند با دو آيه قرآن به پيامبرش خبر داد. | آنان تا آنجا پيش رفتند كه پيمان نامه اى براى برنامه هاى آينده خود آماده كردند تا براى مقابله با اسلام منسجم تر عمل كنند، ولى هنوز آن را امضا نكرده بودند. خداوند اين اقدام آنان را كه قبل از پايان مراسم حج هنوز عملى نكرده بودند با دو آيه قرآن به پيامبرش خبر داد. | ||
يكى آيه ۱۹ سوره زخرف كه فرمود: «سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْأَلُونَ» : «به زودى شهادت آنان نوشته مى شود و مورد سؤال قرار مى گيرند» . ديگرى آيه ۳۹ همين سوره كه فرمود: «وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ اِذْ ظَلَمْتُمْ اَنَّكُمْ فِى الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ» : «بيزاى شما از يكديگر در روز قيامت فايده اى به حالتان ندارد چرا كه ظلم كرده ايد و در نتيجه در عذاب مشترک خواهيد بود» ، و اين گونه بود كه در كنار اتمام حجت عظيم غدير توطئه هاى اساسى دشمنان ولايت نيز پى ريزى مى شد و مرحله به مرحله پيش مى رفت. <ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۱۹ و ج ۳۱ ص ۶۱۰ و ج ۳۶ ص ۱۵۳.</ref> | يكى آيه ۱۹ سوره زخرف كه فرمود: {{قرآن|«سَتُكْتَبُ شَهادَتُهُمْ وَ يُسْأَلُونَ»}} : «به زودى شهادت آنان نوشته مى شود و مورد سؤال قرار مى گيرند» . ديگرى آيه ۳۹ همين سوره كه فرمود: {{قرآن|«وَ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ اِذْ ظَلَمْتُمْ اَنَّكُمْ فِى الْعَذابِ مُشْتَرِكُونَ»}} : «بيزاى شما از يكديگر در روز قيامت فايده اى به حالتان ندارد چرا كه ظلم كرده ايد و در نتيجه در عذاب مشترک خواهيد بود» ، و اين گونه بود كه در كنار اتمام حجت عظيم غدير توطئه هاى اساسى دشمنان ولايت نيز پى ريزى مى شد و مرحله به مرحله پيش مى رفت. <ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۳۱۹ و ج ۳۱ ص ۶۱۰ و ج ۳۶ ص ۱۵۳.</ref> | ||
پس از اتمام اعمال حج در سفر حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به سوى غدير خم در روز چهاردهم ذىحجة، از بين همسران پيامبرصلى الله عليه وآله نوبت عايشه بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مىماند. اما حضور علىعليه السلام براى تحويل ودايع مانع از اين مسئله شد. | پس از اتمام اعمال حج در سفر حجةالوداع و در راه بازگشت از مكه به سوى غدير خم در روز چهاردهم ذىحجة، از بين همسران پيامبرصلى الله عليه وآله نوبت عايشه بود كه حضرت طبق قاعده نزد او مىماند. اما حضور علىعليه السلام براى تحويل ودايع مانع از اين مسئله شد. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: »محمد مىخواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابىطالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود، چرا كه محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مىكند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مىكند. پس درباره خود و چنين مسئلهاى نيك نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد« . | آنان با يكديگر به مشورت پرداختند و گفتند: »محمد مىخواهد امر خلافت را مانند كسرى و قيصر تا آخر روزگار در خاندان خود قرار دهد. نه به خدا قسم! اگر خلافت به على بن ابىطالب برسد براى شما از زندگى نصيبى نخواهد بود، چرا كه محمد طبق ظاهرتان با شما رفتار مىكند، اما على طبق آنچه در دل نسبت به شما دارد عمل مىكند. پس درباره خود و چنين مسئلهاى نيك نظر كنيد و هر چه در نظر داريد اعلام كنيد« . | ||
اين گونه بود كه سرّ پيامبرصلى الله عليه وآله به دست عايشه و حفصه افشا شد، و پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد كه خبر از كار آن دو زن مىداد، آنجا كه فرمود: | اين گونه بود كه سرّ پيامبرصلى الله عليه وآله به دست عايشه و حفصه افشا شد، و پيرو آن خداوند آيات اول تا سوم سوره تحريم را نازل كرد كه خبر از كار آن دو زن مىداد، آنجا كه فرمود: {{قرآن|«وَ اِذْ اَسَرَّ النَّبِىُّ اَلى بَعْضِ اَزْواجِهِ حِديثاً، فَلَمّا نَبَّأَتْ بِهِ وَ اَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَ اَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ. فَلَمّا نَبَّأَها بِهِ قالَتْ مَنْ اَنْبَأَكَ هذا قالَ نَبَّأَنِىَ الْعَليمُ الْخَبيرُ»}} . | ||
هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله گفتارى پنهانى به بعضى از همسرانش سپرد. آنگاه كه آن زن راز پيامبرصلى الله عليه وآله را افشا كرد، و خدا پيامبرش را از اين مسئله باخبر نمود، آن حضرت قسمتى از كارشان را براى آنان بازگو كرد و از گفتن قسمتى ديگر اعراض نمود. آن زن )عايشه( از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: چه كسى افشا كردن مرا به تو خبر داد؟ حضرت فرمود: خداى عليم آگاه به من خبر داد. | هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله گفتارى پنهانى به بعضى از همسرانش سپرد. آنگاه كه آن زن راز پيامبرصلى الله عليه وآله را افشا كرد، و خدا پيامبرش را از اين مسئله باخبر نمود، آن حضرت قسمتى از كارشان را براى آنان بازگو كرد و از گفتن قسمتى ديگر اعراض نمود. آن زن )عايشه( از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيد: چه كسى افشا كردن مرا به تو خبر داد؟ حضرت فرمود: خداى عليم آگاه به من خبر داد. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سپس خداوند با آيه چهارم سوره تحريم به پيامبرشصلى الله عليه وآله خبر داد كه اگر آنان اظهار توبه هم نمايند قلوبشان منحرف و مريض است، و اگر بخواهند بر ضد پيامبرصلى الله عليه وآله اقدامى كنند ياور آن حضرت خداوند و جبرئيل و ملائكه و اميرالمؤمنين على بن ابىطالبعليه السلام هستند. | سپس خداوند با آيه چهارم سوره تحريم به پيامبرشصلى الله عليه وآله خبر داد كه اگر آنان اظهار توبه هم نمايند قلوبشان منحرف و مريض است، و اگر بخواهند بر ضد پيامبرصلى الله عليه وآله اقدامى كنند ياور آن حضرت خداوند و جبرئيل و ملائكه و اميرالمؤمنين على بن ابىطالبعليه السلام هستند. | ||
آيه چنين است: | آيه چنين است: {{قرآن|«اِنْ تَتُوبا اِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُما وَ اِنْ تَظاهَرا عَلَيْهِ فَاِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْريلُ وَ صالِحُ الْمُؤمِنينَ وَ الْمَلائِكَةُ بَعْدَ ذلِكَ ظَهيرٌ»}} : | ||
«اگر شما دو نفر نزد خدا توبه كنيد اما قلبهايتان از حق منحرف شده است، و اگر بر ضد او اقدم نماييد بدانيد كه خدا صاحب اختيار اوست و جبرئيل و صالح مؤمنين و ملائكه بعد از خدا كمك اويند» . | |||
وقتى خداوند اين خبر را به پيامبرش داد حضرت آنان را احضار كرد. حضرت مسئله افشاى سِرّ خود را از آنان سؤال كرد و به توطئه و نقشه منافقين اشارهاى نكرد. آنان با كمال وقاحت قسم ياد كردند كه چنين كارى نكردهاند و راز حضرت را فاش ننمودهاند. | وقتى خداوند اين خبر را به پيامبرش داد حضرت آنان را احضار كرد. حضرت مسئله افشاى سِرّ خود را از آنان سؤال كرد و به توطئه و نقشه منافقين اشارهاى نكرد. آنان با كمال وقاحت قسم ياد كردند كه چنين كارى نكردهاند و راز حضرت را فاش ننمودهاند. | ||
اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: | اينجا بود كه آيه هفتم سوره تحريم در تكذيب آنان نازل شد: {{قرآن|«يا اَيُّهَا الَّذينَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ اِنَّما تُجْزَوْنَ ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»}} : «اى كسانى كه كافر شديد، امروز عذر نياوريد كه طبق آنچه عمل كرديد جزا داده مىشويد» .××× ۱ ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۳۵ - ۱۱۲. تفسير فرات: ص ۱۸۵. مجمع البيان: ج ۱ ص ۵۶ . نور الثقلين: ج ۵ ص ۳۷۰ ح ۸ . مناقب اميرالمؤمنينعليه السلام: ج ۲ ص ۳۴۶. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۶۹۷ . الصراط المستقيم: ج ۳ ص ۱۶۸. تفسير القمى: ج ۲ ص ۳۷۶. امالى الطوسى: ص ۳۰۲. بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۲۳۲، ص ۲۳۹ ح ۴، ص ۲۴۳ ح ۲۴۶ ۹ ح ۱۷ و ج ۲۷ ص ۲۴۶ ح ۱۷ و ج ۲۸ ص ۱۰۷ ۱۰۶ ۹۵ - ۹۷ و ج ۳۰ ص ۳۸۳ و ج ۳۱ ص ۶۴۰ ح ۱۵۷. صحيح البخارى: ج ۷ ص ۱۷ و ج ۸ ص ۴۴۹. صحيح مسلم: ج ۷ ص ۲۴. السيرة النبوية )ابن كثير( : ج ۴ ص ۴۴۹. فتح القدير )شوكانى( : ج ۵ ص ۲۵۰. مجمع الزوائد )هيثمى( : ج ۷ ص ۱۲۶. تفسير قرطبى: ج ۱۸ ص ۱۸۷. زاد المسير )ابن جوزى( : ج ۸ ص ۵۱ . مسند احمد: ج ۱ ص ۳۳ و ج ۶ ص ۵۲ . ××× | ||
پس از اتمام مراسم حجةالوداع، ساعاتى از روز هفدهم ذىالحجة گذشته بود كه زمان استراحت در منزل »قديد« به پايان رسيد و كاروان آماده حركت به سوى غدير شد. منافقين در آن لحظات با نزديك شدن غدير به تكاپوى عجيبى افتادند و براى اجراى نقشههاى خود وارد عمل شدند. | پس از اتمام مراسم حجةالوداع، ساعاتى از روز هفدهم ذىالحجة گذشته بود كه زمان استراحت در منزل »قديد« به پايان رسيد و كاروان آماده حركت به سوى غدير شد. منافقين در آن لحظات با نزديك شدن غدير به تكاپوى عجيبى افتادند و براى اجراى نقشههاى خود وارد عمل شدند. |
ویرایش