۷۶۴
ویرایش
خط ۲۱۰: | خط ۲۱۰: | ||
مى توان ادعا كرد بزرگترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref> | مى توان ادعا كرد بزرگترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref> | ||
وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد: يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ....<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ،ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳، ص ۱۵۱.</ref> | وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد:{{قرآن| يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...}}.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ،ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳، ص ۱۵۱.</ref> | ||
در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام عليه السلام مى فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى هاشم برسد. | در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام عليه السلام مى فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى هاشم برسد. | ||
بنابراين همان صحيفه «كلمه كفر» است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه :در آيه مى فرمايد:وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا:«قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند».<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۰۱. بحار الانوار: ج ۲۲ ،ص ۹۶ ،ص ۴۹ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۳.</ref> | بنابراين همان صحيفه «كلمه كفر» است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه :در آيه مى فرمايد:{{قرآن|وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا}}:«قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند».<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۰۱. بحار الانوار: ج ۲۲ ،ص ۹۶ ،ص ۴۹ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۳.</ref> | ||
در حديث ديگرى دامنه اين قسم هاى دروغ را تا قيامت مى كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى شود انكار مى كنند و قسم ياد مى كنند. متن حديث چنين است: | در حديث ديگرى دامنه اين قسم هاى دروغ را تا قيامت مى كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى شود انكار مى كنند و قسم ياد مى كنند. متن حديث چنين است: | ||
خط ۲۲۲: | خط ۲۲۲: | ||
و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند. | و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند. | ||
* وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...:«به خدا قسم ياد مى كنند كه چنان سخنى نگفته اند در حالى كه سخن كفر را گفته اند و بعد از اسلامشان كافر شده اند، و قصد كرده اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ،ص ۲۰۹، ح ۱۰۲ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۵ ،تفسير القمى: ج ۲ ،ص ۳۵۸.</ref> | * وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...}}:«به خدا قسم ياد مى كنند كه چنان سخنى نگفته اند در حالى كه سخن كفر را گفته اند و بعد از اسلامشان كافر شده اند، و قصد كرده اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ،ص ۲۰۹، ح ۱۰۲ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۵ ،تفسير القمى: ج ۲ ،ص ۳۵۸.</ref> | ||
در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد. | در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد. |
ویرایش