پرش به محتوا

آیه ۱۸ عنکبوت و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:


=== تحليل تاريخى‌ ===
=== تحليل تاريخى‌ ===
اكنون بايد ببينيم آنچه تبليغ آن در غدير بر عهده خاتم انبيا حضرت محمد صلَّى اللَّه عليه و آله گذارده شده بود، چه بود و چه زمانى حضرت به تبليغ آن دستور داده شد و حضرت چگونه آن را ابلاغ فرمود كه در اين مقطع پايان مأموريت خود را با جمله «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ» اعلام مى‌فرمايد.
اكنون بايد ببينيم آنچه تبليغ آن در غدير بر عهده خاتم انبيا حضرت محمد صلَّى اللَّه عليه و آله گذارده شده بود، چه بود و چه زمانى حضرت به تبليغ آن دستور داده شد و حضرت چگونه آن را ابلاغ فرمود كه در اين مقطع پايان مأموريت خود را با جمله {{قرآن|وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ}}  اعلام مى‌فرمايد.


دستور ابلاغ ولايت از مدينه به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به‌طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ و لذا حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر فرمود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref> در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود.  
دستور ابلاغ ولايت از مدينه به پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله داده شد و سپس در مكه پس از اعمال حج به‌طور خاص مورد تأكيد قرار گرفت؛ و لذا حضرت در همانجا دستور حضور مردم در غدير را صادر فرمود. <ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۱۱.</ref> در بين راه مكه تا غدير سه مرتبه تأكيد بر ابلاغ اين پيام الهى امر را مؤكدتر نمود.  
خط ۳۱: خط ۳۱:
در پايان بخش سوم خطبه مى‌فرمايد: «بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم»،<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۴ بخش ۳.</ref> و در پايان بخش چهارم مى‌فرمايد: «خدايا تو را شاهد مى‌گيرم كه ابلاغ نمودم»<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴.</ref>و در نسخه‌اى مى‌فرمايد: «خدايا تو را شاهد مى‌گيرم و تو در گواه بودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم».
در پايان بخش سوم خطبه مى‌فرمايد: «بدانيد كه من ابلاغ نمودم، بدانيد كه من شنوانيدم، بدانيد كه من واضح نمودم»،<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۴ بخش ۳.</ref> و در پايان بخش چهارم مى‌فرمايد: «خدايا تو را شاهد مى‌گيرم كه ابلاغ نمودم»<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴.</ref>و در نسخه‌اى مى‌فرمايد: «خدايا تو را شاهد مى‌گيرم و تو در گواه بودن كافى هستى كه من ابلاغ نمودم».


سپس در پايان بخش پنجم مى‌فرمايد: «اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم» كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مى‌فرمايد: «رسالت خود را ابلاغ نمودم» كه همان ولايت دوازده امام عليهم السلام پس از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است، و مُهر پايانى كه بر اين تبليغ بزرگ مى‌زند: «وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغُ الْمُبِينُ» است. و بعد از اين مورد در اواسط بخش ششم نيز مى‌فرمايد: «من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶.</ref>
سپس در پايان بخش پنجم مى‌فرمايد: «اى مردم، من خدا را شاهد گرفتم» كه اشاره به فقرات قبل است، و آنگاه مى‌فرمايد: «رسالت خود را ابلاغ نمودم» كه همان ولايت دوازده امام عليهم السلام پس از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله است، و مُهر پايانى كه بر اين تبليغ بزرگ مى‌زند:{{قرآن|وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ الْمُبِينُ}} است. و بعد از اين مورد در اواسط بخش ششم نيز مى‌فرمايد: «من رساندم آنچه مأمور به تبليغش بودم».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶.</ref>


=== تحليل اعتقادى‌ ===
=== تحليل اعتقادى‌ ===