غدیر در آذربایجان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


=== ۱. نصب ولىّ تحول اساسى در دين ===
=== ۱. نصب ولىّ تحول اساسى در دين ===
آيه «اليوم يئس الذين كفروا من دينكم» اين معنى را بيان مى‏ كند. معلوم و واضح است كه مسلمانان قبل از حادثه غدير خم و نصب ولى در آن روز، پيروزی ها و پيشرفت هاى زيادى داشتند. به عنوان مثال در جنگ هايى مثل بدر و خندق پيروز شده بودند و همچنين فتح مكه صورت گرفته بود. ولى در هيچيک از اين حوادث و پيروزی ها آيه‏ اى مثل آيه يوم غدير نازل نشده بود، زيرا ولايت، تنها عامل يأس كافران بود.پس با نصب ولى براى مسلمين، دين اسلام به دينى متحول شد كه مى‏ تواند دشمن خدا را نا اميد و مأيوس نمايد، و اين خصوصيت منفرد به فردِ دين ولايتى است.
آيه «{{قرآن|الْیوْمَ یئِسَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ دِینِکمْ}}» اين معنى را بيان مى‏ كند. معلوم و واضح است كه مسلمانان قبل از حادثه غدير خم و نصب ولى در آن روز، پيروزی ها و پيشرفت هاى زيادى داشتند. به عنوان مثال در جنگ هايى مثل بدر و خندق پيروز شده بودند و همچنين فتح مكه صورت گرفته بود. ولى در هيچيک از اين حوادث و پيروزی ها آيه‏ اى مثل آيه يوم غدير نازل نشده بود، زيرا ولايت، تنها عامل يأس كافران بود.پس با نصب ولى براى مسلمين، دين اسلام به دينى متحول شد كه مى‏ تواند دشمن خدا را نا اميد و مأيوس نمايد، و اين خصوصيت منفرد به فردِ دين ولايتى است.


=== ۲. اتمام نعمت با نصب ولىّ ===
=== ۲. اتمام نعمت با نصب ولىّ ===
نصب ولىّ براى مسلمين بزرگ ترين نعمت خداست. وجود حجت نه تنها بر تمام مسلمين، بلكه بر تمام بشر نعمت است. چنانكه در حديث معروف مى‏ خوانيم: «لولا الحجة لساخت الارض بأهلها»: «اگر حجت خدا نبود زمين اهل خود را فرو مى ‏برد».خداوند مى‏ فرمايد: «إنا هديناه السبيل، إما شاكرا و إما كفورا»: «ما ولى را نشان داديم و راه را نشان داديم. اين خود شما هستيد كه يا آن را مشايعت مى ‏كنيد و يا قبول نمى‏ كنيد و «نتیجتاً» نعمت را از دست مى‏ دهيد».اين بدان جهت است كه «ان اللّه‏ لم ‏يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيِّروا ما بأنفسهم»: «خدا نعمت هايى كه نزد قومى است تغيير نمى ‏دهد تا آنكه آنچه در خود آنان است تغيير دهند».
نصب ولىّ براى مسلمين بزرگ ترين نعمت خداست. وجود حجت نه تنها بر تمام مسلمين، بلكه بر تمام بشر نعمت است. چنانكه در حديث معروف مى‏ خوانيم: «{{متن عربی|لولا الحجة لساخت الارض بأهلها}}»: «اگر حجت خدا نبود زمين اهل خود را فرو مى ‏برد».خداوند مى‏ فرمايد: «{{متن عربی|إنا هديناه السبيل، إما شاكرا و إما كفورا}}»: «ما ولى را نشان داديم و راه را نشان داديم. اين خود شما هستيد كه يا آن را مشايعت مى ‏كنيد و يا قبول نمى‏ كنيد و «نتیجتاً» نعمت را از دست مى‏ دهيد».اين بدان جهت است كه «{{متن عربی|ان اللّه‏ لم ‏يك مغيرا نعمة أنعمها على قوم حتى يغيِّروا ما بأنفسهم}}»: «خدا نعمت هايى كه نزد قومى است تغيير نمى ‏دهد تا آنكه آنچه در خود آنان است تغيير دهند».


=== ۳. ولايت عامل خاتميت دين اسلام ===
=== ۳. ولايت عامل خاتميت دين اسلام ===
خدا مى‏ فرمايد: «و رضيت لكم الاسلام دينا». اگر در اين آيه دقت كنيم به اين نكته مى ‏رسيم كه اگر ولايت نبود و ولى بعد از رسول خدا «صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله» منصوب نمى ‏شد ممكن بود دين اسلام دين خاتم و آخرين دين نباشد. اما وقتى مى ‏فرمايد: «اليوم» يعنى روزى كه ولى بعد از رسول «صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله» منصوب شد من كه خدا هستم راضى شدم كه تا ابد دين شما اسلام باشد و دين اسلام دين خاتم باشد.براى اينكه بخواهيم دينى ابدى بماند و ماندگار شود، اسلام مجسم لازم داريم، و براى اينكه بخواهيم قرآن ماندگار باشد به قرآن مجسم نياز داريم. اين «امیرالمؤمنین» على بن ابى ‏طالب و ائمه طاهرين «عليهم ‏السلام» هستند كه مى ‏توانند بدون هيچ ترديدى قرآن و اسلام مجسم ناميده شوند، و به همين سبب است كه پيامبر گرامى «صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله» در خطبه با اهميت و پر محتواى خود براى آيات مختلف قرآن على بن ابى‏ طالب «عليه ‏السلام» و اهل بيتش را مصداق واقعى معرفى مى ‏نمايد، و ايشان را به عنوان قرآن و اسلام مجسم مى‏ شناساند.
خدا مى‏ فرمايد: «{{قرآن|وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}». اگر در اين آيه دقت كنيم به اين نكته مى ‏رسيم كه اگر ولايت نبود و ولى بعد از رسول خدا «صلى ‏الله ‏عليه ‏و‏ آله» منصوب نمى ‏شد ممكن بود دين اسلام دين خاتم و آخرين دين نباشد. اما وقتى مى ‏فرمايد: «اليوم» يعنى روزى كه ولى بعد از رسول «صلى‏ الله‏ عليه ‏و ‏آله» منصوب شد من كه خدا هستم راضى شدم كه تا ابد دين شما اسلام باشد و دين اسلام دين خاتم باشد.براى اينكه بخواهيم دينى ابدى بماند و ماندگار شود، اسلام مجسم لازم داريم، و براى اينكه بخواهيم قرآن ماندگار باشد به قرآن مجسم نياز داريم. اين «امیرالمؤمنین» على بن ابى ‏طالب و ائمه طاهرين «عليهم ‏السلام» هستند كه مى ‏توانند بدون هيچ ترديدى قرآن و اسلام مجسم ناميده شوند، و به همين سبب است كه پيامبر گرامى «صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله» در خطبه با اهميت و پر محتواى خود براى آيات مختلف قرآن على بن ابى‏ طالب «عليه ‏السلام» و اهل بيتش را مصداق واقعى معرفى مى ‏نمايد، و ايشان را به عنوان قرآن و اسلام مجسم مى‏ شناساند.


== كاش من هم در خيمه ‏اش به او مباركباد مى ‏گفتم<ref>توفيق اسد اف</ref> ==
== كاش من هم در خيمه ‏اش به او مباركباد مى ‏گفتم<ref>توفيق اسد اف</ref> ==
خط ۷۲: خط ۷۲:
آيا براى اين اهداف غير از اينكه از علم و دستورات امامان عليهم‏ السلام استفاده كنيم راه ديگرى هم هست؟هرگز! زيرا:  
آيا براى اين اهداف غير از اينكه از علم و دستورات امامان عليهم‏ السلام استفاده كنيم راه ديگرى هم هست؟هرگز! زيرا:  


اولاً: رضايت خداوند وابسته به دوستى على عليه ‏السلام هست كه پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله آن را در خطبه غدير خم فرموده است: «اللهم و ال من والاه». پس با اطاعت و دوستى على عليه ‏السلام رضايت خداوند به دست مى ‏آيد.
اولاً: رضايت خداوند وابسته به دوستى على عليه ‏السلام هست كه پيامبر اكرم صلى‏ الله ‏عليه ‏و ‏آله آن را در خطبه غدير خم فرموده است: «{{متن عربی|
اللهم و ال من والاه}}». پس با اطاعت و دوستى على عليه ‏السلام رضايت خداوند به دست مى ‏آيد.


ثانيا: نادانى خود را از چه مكتبى جز مكتب على عليه ‏السلام مى ‏توانيم از بين ببريم؟ به خدا قسم، على عليه ‏السلام عالم به همه چيز آفريده شدگان خداست، و ما هم با گوشه‏ اى از آن علم، درياى علم را خواهيم داشت.
ثانيا: نادانى خود را از چه مكتبى جز مكتب على عليه ‏السلام مى ‏توانيم از بين ببريم؟ به خدا قسم، على عليه ‏السلام عالم به همه چيز آفريده شدگان خداست، و ما هم با گوشه‏ اى از آن علم، درياى علم را خواهيم داشت.
خط ۹۱: خط ۹۲:
در غدير خدا به پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله اعلام كرد كه فعلاً رسالت تو تمام شدنى نيست و مرحله اصلى آن باقى مانده است. ابلاغ اين وظيفه براى تو خطرى در پى دارد، ولى از آن هراس نداشته باش.اگر اين مسئوليت را انجام ندهى رسالت الهى را ابلاغ نكرده ‏اى.
در غدير خدا به پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله اعلام كرد كه فعلاً رسالت تو تمام شدنى نيست و مرحله اصلى آن باقى مانده است. ابلاغ اين وظيفه براى تو خطرى در پى دارد، ولى از آن هراس نداشته باش.اگر اين مسئوليت را انجام ندهى رسالت الهى را ابلاغ نكرده ‏اى.


در مقابل اين فرمان شديد و صريح الهى حسودان خيال كردند با جو سازى مى ‏توانند امر الهى را مانع شوند و تغيير دهند. اما تأكيدات خداوند ثابت كرد كه امامت على عليه ‏السلام و يازده فرزندش، فرمان لايتغير پروردگار است.سؤال اين است كه كسى كه مى‏ داند به زودى اين دنيا را ترک مى ‏كند و خودش اين مطلب را صريحا به مسلمانان حاضر بيان مى ‏كند، و سخن از انجام مسئوليت خود به ميان مى‏ آورد، و درباره بجا آوردن آن مسئوليت از مردم اقرار مى‏ گيرد، آيا اين به معناى پايان وظيفه پيامبرى قبل از تعيين جانشين است يا نه؟اگر چنين است پس چرا خداوند متعال مى‏ فرمايد: «يا ايها الرسول بلَّغ ما انزل من ربك و ان لم تفعل فما بلَّغت رسالته»؟ در واقع خداى متعال مى ‏فرمايد: فعلاً رسالت تو تمام شدنى نيست، و اگر از مردم ترس دارى كه به تو آسيب بزنند يا كلامى جارى كنند كه باعث آزردگى تو باشد، از اينها ترس نداشته باش.
در مقابل اين فرمان شديد و صريح الهى حسودان خيال كردند با جو سازى مى ‏توانند امر الهى را مانع شوند و تغيير دهند. اما تأكيدات خداوند ثابت كرد كه امامت على عليه ‏السلام و يازده فرزندش، فرمان لايتغير پروردگار است.سؤال اين است كه كسى كه مى‏ داند به زودى اين دنيا را ترک مى ‏كند و خودش اين مطلب را صريحا به مسلمانان حاضر بيان مى ‏كند، و سخن از انجام مسئوليت خود به ميان مى‏ آورد، و درباره بجا آوردن آن مسئوليت از مردم اقرار مى‏ گيرد، آيا اين به معناى پايان وظيفه پيامبرى قبل از تعيين جانشين است يا نه؟اگر چنين است پس چرا خداوند متعال مى‏ فرمايد: «{{قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ}}»؟ در واقع خداى متعال مى ‏فرمايد: فعلاً رسالت تو تمام شدنى نيست، و اگر از مردم ترس دارى كه به تو آسيب بزنند يا كلامى جارى كنند كه باعث آزردگى تو باشد، از اينها ترس نداشته باش.


با اين جمله «واللّه‏ يعصمك من الناس» در حقيقت خداى متعال پيامبر اسلام را در ضمانت خود قرار مى‏ دهد. بنابراين از آيه سه نكته به دست مى ‏آيد:
با اين جمله «{{قرآن|واللّه‏ يعصمك من الناس}}» در حقيقت خداى متعال پيامبر اسلام را در ضمانت خود قرار مى‏ دهد. بنابراين از آيه سه نكته به دست مى ‏آيد:


۱. فعلاً مسئوليت تو اى پيامبر تمام نشده و مسؤوليتى دارى كه بايد آن را ابلاغ كنى.۲. ابلاغ اين وظيفه براى تو خطرى در پى دارد.۳. اگر اين مسئوليت را انجام ندهى رسالت الهى را ابلاغ نكرده ‏اى.
۱. فعلاً مسئوليت تو اى پيامبر تمام نشده و مسؤوليتى دارى كه بايد آن را ابلاغ كنى.۲. ابلاغ اين وظيفه براى تو خطرى در پى دارد.۳. اگر اين مسئوليت را انجام ندهى رسالت الهى را ابلاغ نكرده ‏اى.
۳۶

ویرایش