فنون خطابه در خطبه غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «يكى از مسائل مهم در خطبه غدیر، فنون خطابه‏ اى است كه در خطبه غدير لحاظ شده است. فن خطابه از فنون بسيار مهم به شمار مى ‏آيد، تا جايى كه اثرگذارى خطابه در مخاطب و نقش بستن آن در جان مخاطبان و زيبايى سخن و تسلط بر فضاى سخنرانى، همه و همه به رعايت...» ایجاد کرد)
 
 
خط ۵۱: خط ۵۱:
براى مثال، در زمان تكلم همه اقشار و اقوام و ملل را مخاطب قرار مى‏ دهند، تا همه اقشار براى خود جايگاه و شخصيتى خاص را در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله احساس كنند. براى مثال مى ‏فرمايند:
براى مثال، در زمان تكلم همه اقشار و اقوام و ملل را مخاطب قرار مى‏ دهند، تا همه اقشار براى خود جايگاه و شخصيتى خاص را در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله احساس كنند. براى مثال مى ‏فرمايند:


فاعلموا -  معاشر الناس -  ان اللَّه قد نصبه لكم وليكم و اماماً مفترضاً طاعته على المهاجرين و الانصار، و على  التابعين لهم بإحسان، و على البادى و الحاضر، و على الاعجمى و العربى، و الحرّ و المملوك، و الصغير و الكبير، و على الابيض و الاسود، و على كل موحد...:
{{متن عربی|فَاعْلَمُوا مَعَاشِرَ النَّاسِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَكُمْ وَلِيّاً وَ إِمَاماً مُفْتَرَضاً طَاعَتُهُ عَلَى الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ عَلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ وَ عَلَى الْبَادِي وَ الْحَاضِرِ وَ عَلَى الْأَعْجَمِيِّ وَ الْعَرَبِيِّ وَ الْحُرِّ وَ الْمَمْلُوكِ وَ الصَّغِيرِ وَ الْكَبِيرِ وَ عَلَى الْأَبْيَضِ وَ الْأَسْوَدِ وَ عَلَى كُلِّ مُوَحِّد}}


بدانيد اى مردم! (ژرفى آن را فهم كنيد و بدانيد كه)خداوند او را برايتان [[صاحب اختیار]] و [[امامت|امام]] قرار داده است.
بدانيد اى مردم! (ژرفى آن را فهم كنيد و بدانيد كه)خداوند او را برايتان [[صاحب اختیار]] و [[امامت|امام]] قرار داده است.
خط ۵۹: خط ۵۹:
سخن و كلام بايد در خور فهم مخاطب باشد، و بر اساس فهم و درک مخاطبان سخن گفته شود. و گرنه هر اندازه هم انسان حرف‏ هاى خوب بزند ولى جملات او آنچنان سنگين و مغلق باشد كه كسى متوجه مفهوم و معناى سخن نشود، به يقين آن سخن فايده ‏اى نخواهد داشت. لذا كلام بايد مطابق فهم و درک مخاطب باشد.
سخن و كلام بايد در خور فهم مخاطب باشد، و بر اساس فهم و درک مخاطبان سخن گفته شود. و گرنه هر اندازه هم انسان حرف‏ هاى خوب بزند ولى جملات او آنچنان سنگين و مغلق باشد كه كسى متوجه مفهوم و معناى سخن نشود، به يقين آن سخن فايده ‏اى نخواهد داشت. لذا كلام بايد مطابق فهم و درک مخاطب باشد.


همچنان كه درباره سخن گفتن نبى مكرم اسلام ‏صلى الله عليه وآله در روايت آمده است: عن ابى ‏عبداللَّه ‏عليه السلام ما كلّم رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله العباد بكنه عقله قط. و قال: قال رسول‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله: انّا معاشر الانبياء اُمرنا ان نكلّم الناس على قدر عقولهم<ref>الامالى(صدوق) : ص ۴۱۸.</ref>: [[امام صادق ‏علیه السلام]] مى ‏فرمايد: هيچ وقت پيامبرصلى الله عليه وآله با مردم بر اساس عقل كامل خود سخن نمى ‏فرمود. در ادامه فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: ما پيامبران مأموريم بر اساس [[عقل]] مردم سخن بگوييم.
همچنان كه درباره سخن گفتن نبى مكرم اسلام ‏صلى الله عليه وآله در روايت آمده است:  
 
{{متن عربی|مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلى‏ قَدْرِ عُقُولِهِم‏}}<ref>الامالى(صدوق) : ص ۴۱۸.</ref>:
 
هيچ وقت پيامبرصلى الله عليه وآله با مردم بر اساس عقل كامل خود سخن نمى ‏فرمود.  
 
در ادامه فرمود: پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: ما پيامبران مأموريم بر اساس [[عقل]] مردم سخن بگوييم.


پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله سخنان را به گونه ‏اى تنظيم و از الفاظى استفاده مى‏ كند كه براى عموم شركت كنندگان در جلسه قابل فهم و درك باشد. وقتى ايشان مى ‏بينند جمعيت حاضر در حج از همه اقشار و طبقات هستند و سطح على و فرهنگ آنان مختلف است، سعى مى ‏كند سخنانى را بيان كند كه همه فهم باشد و همه آن كلام را بفهمند و به مقصود حضرت پى ببرند.
پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله سخنان را به گونه ‏اى تنظيم و از الفاظى استفاده مى‏ كند كه براى عموم شركت كنندگان در جلسه قابل فهم و درك باشد. وقتى ايشان مى ‏بينند جمعيت حاضر در حج از همه اقشار و طبقات هستند و سطح على و فرهنگ آنان مختلف است، سعى مى ‏كند سخنانى را بيان كند كه همه فهم باشد و همه آن كلام را بفهمند و به مقصود حضرت پى ببرند.
خط ۶۹: خط ۷۵:
سخنران بايد هم خود بداند كه چه مى‏ خواهد بگويد، و هم مطالب را خوب بتواند تفهيم كند؛ يعنى خودش ماده و صورت سخن را بداند و تسلط كافى بر آن داشته باشد، تا بتواند خوب مسئله را براى مردم و شنوندگان بيان كند.
سخنران بايد هم خود بداند كه چه مى‏ خواهد بگويد، و هم مطالب را خوب بتواند تفهيم كند؛ يعنى خودش ماده و صورت سخن را بداند و تسلط كافى بر آن داشته باشد، تا بتواند خوب مسئله را براى مردم و شنوندگان بيان كند.


حضرت رسول اکرم ‏صلی الله علیه و آله، اولاً از جايگاه ممتاز على‏ عليه السلام آگاهى كامل داشت و ايشان را به خوبى مى ‏شناخت. شاهد اين مطلب بيانات متعدد از حضرت رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله است كه قبل از واقعه غدیر در موارد متعدد از شخصيت عظيم علی ‏علیه السلام سخن مى ‏گويد و فضايل بى‏ شمار ايشان را بازگو مى‏ كند، كه در تاريخ ثبت شده است. ثانياً: به صورت مناسب توانست جايگاه آن حضرت را براى مردم تبيين كند.
حضرت رسول اکرم ‏صلی الله علیه و آله، اولاً از جايگاه ممتاز على‏ عليه السلام آگاهى كامل داشت و ايشان را به خوبى مى ‏شناخت. شاهد اين مطلب بيانات متعدد از حضرت رسول اكرم‏ صلى الله عليه وآله است كه قبل از واقعه غدیر در موارد متعدد از شخصيت عظيم علی ‏علیه السلام سخن مى ‏گويد و فضايل بى‏ شمار ايشان را بازگو مى‏ كند، كه در تاريخ ثبت شده است.
 
ثانياً: به صورت مناسب توانست جايگاه آن حضرت را براى مردم تبيين كند.
===همراه كردن مخاطب با متكلم===
===همراه كردن مخاطب با متكلم===
همراه كردن مخاطب در حين سخن، آن كسالت احتمالى و يک نواخت بودن سخن را بر مى ‏دارد. اين كه سخن او به گونه ‏اى باشد كه بتواند مخاطبان را با خود همراه كند و با تأييد مستمع بر فضاى موجود مسلط شود. براى مثال، پیامبر صلی الله علیه و آله جملاتى را بيان مى‏ كند،و در ضمن مخاطبان را هم به همراهى وا مى‏ دارد. حتى از آنها جواب مى‏ خواهد كه در اين [[خطبه]] بيش از پنج بار از كلمه «قولوا»-  يعنى «بگوييد» -  استفاده شده است.
همراه كردن مخاطب در حين سخن، آن كسالت احتمالى و يک نواخت بودن سخن را بر مى ‏دارد. اين كه سخن او به گونه ‏اى باشد كه بتواند مخاطبان را با خود همراه كند و با تأييد مستمع بر فضاى موجود مسلط شود. براى مثال، پیامبر صلی الله علیه و آله جملاتى را بيان مى‏ كند،و در ضمن مخاطبان را هم به همراهى وا مى‏ دارد. حتى از آنها جواب مى‏ خواهد كه در اين [[خطبه]] بيش از پنج بار از كلمه {{متن عربی|قُولُوا}}-  يعنى «بگوييد» -  استفاده شده است.


براى نمونه مى فرمايند:
براى نمونه مى فرمايند:


معاشر الناس، قولوا الذى قلت لكم و سلّموا على علىّ‏ عليه السلام بامرة المؤمنين. و قولوا: سمعنا و اطعنا، «غفرانك ربنا و اليك المصير» و قولوا : «الحمد للَّه الذى هدانا لهذا و ما كنّا لنهتدى لولا ان هدانا اللَّه» :
{{متن عربی|مَعَاشِرَ النَّاسِ قُولُوا الَّذِي قُلْتُ لَكُمْ وَ سَلِّمُوا عَلَى عَلِيٍّ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ وَ قُولُوا}}{{قرآن|سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَكَ رَبَّنا وَ إِلَيْكَ الْمَصِيرُ}} {{متن عربی|وَ قُولُوا}}{{قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّه‏}}


هان مردمان! آنچه براى شما گفتم بگوييد، و به على‏ عليه السلام با لقب [[امیرالمؤمنین]] [[سلام]] كنيد، و بگوييد: شنيديم و فرمان مى ‏بريم. «پروردگارا آمرزشت را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى تو است» . همچنين بگوييد: تمام سپاس و [[ستایش]] خدايى است كه ما را به اين راهنمايى فرمود، و گر نه راه نمى ‏يافتيم... .
هان مردمان! آنچه براى شما گفتم بگوييد، و به على‏ عليه السلام با لقب [[امیرالمؤمنین]] [[سلام]] كنيد، و بگوييد: شنيديم و فرمان مى ‏بريم. «پروردگارا آمرزشت را مى‏ خواهيم و بازگشت به سوى تو است» .  
 
همچنين بگوييد: تمام سپاس و [[ستایش]] خدايى است كه ما را به اين راهنمايى فرمود، و گر نه راه نمى ‏يافتيم... .
===بهره ‏گيرى مناسب براى اثبات موضوعات ديگر===
===بهره ‏گيرى مناسب براى اثبات موضوعات ديگر===
پيامبر صلى الله عليه و آله با استفاده از فرصت مناسب به دست آمده، علاوه بر مسئله [[ولایت]] على‏ عليه السلام، سعى مى‏ كند مسائل ديگرى را نيز تثبيت كند. مثل ولايت [[معصومین علیهم السلام|ائمه اثنی عشر علیهم السلام]]، مسئله مهدويت و ظهور منجى عالم بشريت و ... . براى مثال مى‏ فرمايد:
پيامبر صلى الله عليه و آله با استفاده از فرصت مناسب به دست آمده، علاوه بر مسئله [[ولایت]] على‏ عليه السلام، سعى مى‏ كند مسائل ديگرى را نيز تثبيت كند. مثل ولايت [[معصومین علیهم السلام|ائمه اثنی عشر علیهم السلام]]، مسئله مهدويت و ظهور منجى عالم بشريت و ... . براى مثال مى‏ فرمايد:


معاشر الناس، النور من اللَّه عزوجل فىّ مسلوك. ثم فى على ‏عليه السلام، ثم فى النسل منه الى القائم المهدى‏ عليه السلام، الذى يأخذ بحق اللَّه و بكل حق هو لنا. لان اللَّه عزوجل قد جعلنا حجة على المقصّرين و المعاندين و الخائنين و الآثمين و الظالمين من جميع العالمين... .
{{متن عربی|مَعَاشِرَ النَّاسِ النُّورُ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى فِيَّ ثُمَّ مَسْلُوكٌ فِي عَلِيٍّ ثُمَّ فِي النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقَائِمِ الْمَهْدِيِّ الَّذِي يَأْخُذُ بِحَقٍّ وَ بِكُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا بِقَتْلِ الْمُقَصِّرِينَ وَ الْغَادِرِينَ وَ الْمُخَالِفِينَ وَ الْخَائِنِينَ وَ الْآثِمِينَ وَ الظَّالِمِينَ مِنْ جَمِيعِ الْعَالَمِينَ.}}
===جلب اعتماد مستمعين به خود===
===جلب اعتماد مستمعين به خود===
اگر شنونده به گوينده اعتماد نداشته باشد، به يقين آن [[خطبه|خطابه]] اثرى را كه بايد داشته باشد نخواهد داشت. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله اول جايگاه خود را براى مردم ثابت كرد، و وقتى ديد مردم همراه هستند، آن وقت مسائل اصلى را مطرح كرد. البته نوع رفتار [[انسان]] در طول مدت زندگى در بين مردم مى ‏تواند در اين بخش مؤثر باشد، و خطيب قبل از سخن با رفتار خود با مردم سخن مى ‏گويد. به يقين تكلم با رفتار مؤثرتر از تكلم با زبان خواهد بود.
اگر شنونده به گوينده اعتماد نداشته باشد، به يقين آن [[خطبه|خطابه]] اثرى را كه بايد داشته باشد نخواهد داشت. لذا پیامبر صلی الله علیه و آله اول جايگاه خود را براى مردم ثابت كرد، و وقتى ديد مردم همراه هستند، آن وقت مسائل اصلى را مطرح كرد. البته نوع رفتار [[انسان]] در طول مدت زندگى در بين مردم مى ‏تواند در اين بخش مؤثر باشد، و خطيب قبل از سخن با رفتار خود با مردم سخن مى ‏گويد. به يقين تكلم با رفتار مؤثرتر از تكلم با زبان خواهد بود.
===معرفى هدف===
===معرفى هدف===
پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله براى اينكه بهتر بتواند مطالب خود را بيان و [[ابلاغ ولایت|ابلاغ]] رسالت كند، ابتدا فضائل و شخصيت واقعى على‏ عليه السلام و جايگاه ايشان نزد [[خداوند|خدا]] و رسولش را بيان مى ‏كند، تا ديگر براى اثبات ولايت او جاى هيچ شبهه ‏اى نباشد، و مردم خود به خود او را برتر از ديگران بدانند. آنجا كه مى ‏فرمايد:
پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله براى اينكه بهتر بتواند مطالب خود را بيان و [[ابلاغ ولایت|ابلاغ]] رسالت كند، ابتدا فضائل و شخصيت واقعى على‏ عليه السلام و جايگاه ايشان نزد [[خداوند|خدا]] و رسولش را بيان مى ‏كند، تا ديگر براى اثبات ولايت او جاى هيچ شبهه ‏اى نباشد، و مردم خود به خود او را برتر از ديگران بدانند.
 
آنجا كه مى ‏فرمايد:


فاعلم كل ابيض و اسود ان على بن ابى ‏طالب اخى و وصيى و خليفتى و الامام من بعدى. الذى محله منى محل هارون من موسى، الا انه لا نبى بعدى... .
{{متن عربی|فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ  أَخِي وَ وَصِيِّي وَ خَلِيفَتِي وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِي الَّذِي‏ مَحَلُّهُ‏ مِنِّي‏ مَحَلُ‏ هَارُونَ‏ مِنْ‏ مُوسَى‏ إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي‏}}


يا مى ‏فرمايد: و على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام اقام الصلاة و اتى الزكاة و هو راكع. يريد اللَّه عزوجل فى كل حال... : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كسى است كه اقامه نماز كرد و در حال ركوع در راه خدا [[انفاق]] كرد... .
يا مى ‏فرمايد: و على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام اقام الصلاة و اتى الزكاة و هو راكع. يريد اللَّه عزوجل فى كل حال... : على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كسى است كه اقامه نماز كرد و در حال ركوع در راه خدا [[انفاق]] كرد... .