۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
آيه{{قرآن|أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً}}<ref>نساء / ۸۲ . واقعه قرآنى غدير: ص ۸۶ . غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۳۴ - ۴۴۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۵۷ - ۱۷۰.</ref> | |||
در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه [[احکام|احکام الهی]] در كنار [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت اهل بیت علیهم السلام]] نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود. | در غدير، ارتباط اعتقاد و عمل چنين به ما تفهيم شده كه [[احکام|احکام الهی]] در كنار [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت اهل بیت علیهم السلام]] نه تنها مورد تأكيد است، كه تا ابد دو حلقه ناگسستنى خواهند بود. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۸۲ سوره نساء آيه ۷ سوره آل عمران است: | اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۷ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۸۲ سوره نساء آيه ۷ سوره آل عمران است: | ||
{{قرآن|أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً}}:«آيا قرآن را تدبر نمى كنند، و اگر از نزد غير خدا بود در آن اختلاف بسيارى مى يافتند». | |||
{{قرآن|هُوَ الَّذِى أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ، وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبابِ}}<ref>آل عمران / ۷. </ref>: | |||
«او خدايى است كه كتاب را بر تو نازل كرد كه از جمله آن آيات محكمات است كه آنها ام الكتاب هستند، و آياتى ديگر متشابهات هستند. كسانى كه در قلوب آنان انحراف است به خاطر فتنه گرى و به دست آوردن تأويل آن از متشابهات پيروى مى كنند؛ ولى تأويل آن را جز خدا و راسخان در علم نمى دانند. مى گويند به آن ايمان آورديم، همه از سوى پروردگار ماست و جز صاحبان عقل متذكر نمى شوند». | «او خدايى است كه كتاب را بر تو نازل كرد كه از جمله آن آيات محكمات است كه آنها ام الكتاب هستند، و آياتى ديگر متشابهات هستند. كسانى كه در قلوب آنان انحراف است به خاطر فتنه گرى و به دست آوردن تأويل آن از متشابهات پيروى مى كنند؛ ولى تأويل آن را جز خدا و راسخان در علم نمى دانند. مى گويند به آن ايمان آورديم، همه از سوى پروردگار ماست و جز صاحبان عقل متذكر نمى شوند». | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
=== متن خطبه غدير === | === متن خطبه غدير === | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا الى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّه لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ الا الَّذى انَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ الَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ وَ مُعْلِمُكُمْ: انَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ: | {{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، تَدَبَّرُوا القُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِهِ، وَ انْظُرُوا الى مُحْكَماتِهِ وَ لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ، فَوَاللَّه لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَواجِرَهُ وَ لَنْ يُوضِحَ لَكُمْ تَفْسيرَهُ الا الَّذى انَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ الَىَّ وَ شائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ رافِعُهُ بِيَدَىَّ وَ مُعْلِمُكُمْ: انَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، وَ هُوَ عَلِىُّ بْنُ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى، وَ مُوالاتُهُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَنْزَلَها عَلَىَّ}}: | ||
اى مردم، در قرآن تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد، كه به خدا قسم باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسير آن را برايتان روشن نمى كند مگر اين شخصى كه دست او را مى گيرم و او را به سوى خود بالا مى برم و بازوى او را مى گيرم و با دو دست او را بلند مى كنم و به شما مى فهمانم كه هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست، و او على بن ابى طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۴ بخش ۳. </ref> | اى مردم، در قرآن تدبر نماييد و آيات آن را بفهميد و در محكمات آن نظر كنيد و به دنبال متشابه آن نرويد، كه به خدا قسم باطن آن را براى شما بيان نمى كند و تفسير آن را برايتان روشن نمى كند مگر اين شخصى كه دست او را مى گيرم و او را به سوى خود بالا مى برم و بازوى او را مى گيرم و با دو دست او را بلند مى كنم و به شما مى فهمانم كه هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست، و او على بن ابى طالب برادر و جانشين من است، و ولايتِ او از جانب خداوندِ عز و جل است كه بر من نازل كرده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۴ بخش ۳. </ref> | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
در اوائل خطبه غدير، قبل از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام، پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مقدمه اى براى معرفى آن حضرت، موضوع تدبر در قرآن و توجه به محكم و متشابه آن را به ميان مى آورد. براى اين منظور با اقتباس از آيه | در اوائل خطبه غدير، قبل از معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام، پيامبر صلى الله عليه و آله به عنوان مقدمه اى براى معرفى آن حضرت، موضوع تدبر در قرآن و توجه به محكم و متشابه آن را به ميان مى آورد. براى اين منظور با اقتباس از آيه{{قرآن|أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ}}، آن را به صورت فعل امر آورده است:{{قرآن|تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ}}. | ||
سپس با اقتباس از آيه مربوط به محكم و متشابه در قرآن كه پاكدلان را تابع آيات محكم و مغشوش دلان را تابع آيات متشابه مى داند، مفهوم مخالف آن را به صورت فعل امر در سياق جمله قبل آورده و دستور به پيروى ازمحكمات آيات و دورى از متشابهات مى دهد. | سپس با اقتباس از آيه مربوط به محكم و متشابه در قرآن كه پاكدلان را تابع آيات محكم و مغشوش دلان را تابع آيات متشابه مى داند، مفهوم مخالف آن را به صورت فعل امر در سياق جمله قبل آورده و دستور به پيروى ازمحكمات آيات و دورى از متشابهات مى دهد. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
براى اعلان اين مهم پيامبر صلى الله عليه و آله ثقل اكبر را تابلو قرار داده، على عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد. | براى اعلان اين مهم پيامبر صلى الله عليه و آله ثقل اكبر را تابلو قرار داده، على عليه السلام را در سايه قرآن نشان داد. | ||
ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كردند و آيه ۸۲ سوره نساء | ابتدا امر به تدبر در قرآن و به دنبال متشابه آن نبودن را مطرح كردند و آيه ۸۲ سوره نساء{{قرآن|اَفَلا يَتَدَّبَّرُونَ الْقُرْآنَ}} و آيه ۷ سوره آل عمران{{قرآن|هُوَ الَّذى اَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الْكِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهاتٌ، فَاَمَّا الَّذينَ فى قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ اِلاَّ اللَّهُ وَ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ}} را با كلام خود آميختند و مردم را آماده معرفى «راسخان در علم» نمودند. | ||
سپس قسم ياد كردند كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى كند مگر اين كسى كه مى خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است. | سپس قسم ياد كردند كه باطن و تفسير قرآن را بيان نمى كند مگر اين كسى كه مى خواهم دست او را بگيرم و او را بالا ببرم و بازوى او را بگيرم و با دستانم او را بلند كنم و به شما بفهمانم كه هر كس من صاحب اختيار او بوده ام اين على صاحب اختيار اوست، و ولايت او از طرف خدا نازل شده است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
در سوره نساء به دنبال دستور تدبر در قرآن به مطابقت مطالب آن با يكديگر و عدم وجود تضاد و تناقض در آن اشاره شده و مى فرمايد: | در سوره نساء به دنبال دستور تدبر در قرآن به مطابقت مطالب آن با يكديگر و عدم وجود تضاد و تناقض در آن اشاره شده و مى فرمايد: | ||
{{قرآن|وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّه لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً}}. | |||
در آيه ۲۴ سوره محمد صلى الله عليه و آله پس از امر به تدبر در قرآن، بى توجهى مردم مورد انتقاد قرار گرفته مى فرمايد: | در آيه ۲۴ سوره محمد صلى الله عليه و آله پس از امر به تدبر در قرآن، بى توجهى مردم مورد انتقاد قرار گرفته مى فرمايد:{{قرآن|أَمْ عَلى قُلُوبٍ أَقْفالُها}}. | ||
در آيه ۶۸ سوره مؤمنون نيز | در آيه ۶۸ سوره مؤمنون نيز تعبير{{قرآن|أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلِينَ}}آمده است. | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==== الف) تدبر در قرآن ==== | ==== الف) تدبر در قرآن ==== | ||
تدبّر به معناى دقت در معناى قرآن و سعى در درک همه جانبه آيات آن است كه در خطبه غدير با عطف يک جمله توضيحى | تدبّر به معناى دقت در معناى قرآن و سعى در درک همه جانبه آيات آن است كه در خطبه غدير با عطف يک جمله توضيحى{{قرآن|تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ وَ افْهَمُوا آياتِه}} نكات پربارى از آن قابل استفاده است كه به سه نكته اشاره مى كنيم: | ||
===== نكته اول: تدبر كليد استفاده از قرآن ===== | ===== نكته اول: تدبر كليد استفاده از قرآن ===== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در حديث ديگرى پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: | در حديث ديگرى پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايد: | ||
تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ الْمَجيدَ فَقَدْ دَلَّكُمْ عَلَى الامْرِ الرَّشيدِ: قرآن با عظمت را مورد تفكر قرار دهيد كه شما را به آنچه هدايت در آن است راهنمايى كرده است.<ref>ارشاد القلوب: ص ۸۰ باب ۲۰. </ref> | {{قرآن|تَدَبَّرُوا الْقُرْآنَ الْمَجيدَ فَقَدْ دَلَّكُمْ عَلَى الامْرِ الرَّشيدِ}}: قرآن با عظمت را مورد تفكر قرار دهيد كه شما را به آنچه هدايت در آن است راهنمايى كرده است.<ref>ارشاد القلوب: ص ۸۰ باب ۲۰. </ref> | ||
[[امام صادق علیه السلام]] ريشه تدبر در قرآن را صدور آن از جانب نور مطلق بيان مى كند و مى فرمايد: لَقَدْ تَجَلَّى اللَّه لِخَلْقِهِ فى كَلامِهِ وَ لكِنَّهُمْ لا يُبْصِرُونَ: | [[امام صادق علیه السلام]] ريشه تدبر در قرآن را صدور آن از جانب نور مطلق بيان مى كند و مى فرمايد:{{متن عربی| لَقَدْ تَجَلَّى اللَّه لِخَلْقِهِ فى كَلامِهِ وَ لكِنَّهُمْ لا يُبْصِرُونَ}}: | ||
خداوند در كلام خود بر خلقش تجلى فرموده، ولى او را نمى بينند.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۷. </ref> | خداوند در كلام خود بر خلقش تجلى فرموده، ولى او را نمى بينند.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۷. </ref> | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
يعنى اين در حالى است كه به باطن آيات متشابه دست نمى يابند، چرا كه مى فرمايد: | يعنى اين در حالى است كه به باطن آيات متشابه دست نمى يابند، چرا كه مى فرمايد: | ||
{{قرآن|وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ}}. لذا پيامبر صلى الله عليه و آله هم مفهوم آيه را فرموده:{{متن عربی|لا تَتَّبِعُوا مُتَشابِهَهُ}}. | |||
===== دوم: تفسير محكمات ===== | ===== دوم: تفسير محكمات ===== | ||
تفسير محكمات و به عبارت ديگر استخراج باطن قرآن تا آنجا كه بشر تحمل نمايد و ظرفيت داشته باشد در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله با تعبير | تفسير محكمات و به عبارت ديگر استخراج باطن قرآن تا آنجا كه بشر تحمل نمايد و ظرفيت داشته باشد در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله با تعبير{{متن عربی|انْظُرُوا الى مُحْكَماتِهِ}} آمده است، كه منظور همان نگاه از روى تدبر و دقت است. | ||
يعنى در جايى كه نازل كننده قرآن شما را از تدبر در آيات متشابه بر حذر مى دارد، بايد فكر و عقل و دقت خود را در فهم آيات محكم متمركز كنيد، و با صرف آن در آيات متشابه هم نيروى خود را هدر داده ايد و هم به نتيجه اى نمى رسيد. | يعنى در جايى كه نازل كننده قرآن شما را از تدبر در آيات متشابه بر حذر مى دارد، بايد فكر و عقل و دقت خود را در فهم آيات محكم متمركز كنيد، و با صرف آن در آيات متشابه هم نيروى خود را هدر داده ايد و هم به نتيجه اى نمى رسيد. | ||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
در اين باره دو حديث جلوه هاى مختلف اين نگرانى را نشان مى دهد: | در اين باره دو حديث جلوه هاى مختلف اين نگرانى را نشان مى دهد: | ||
در حديثى شديدترين موارد ترس پيامبر صلى الله عليه و آله بر امت بعد از خود سه چيز شمرده شده كه يكى از | در حديثى شديدترين موارد ترس پيامبر صلى الله عليه و آله بر امت بعد از خود سه چيز شمرده شده كه يكى از آنها{{متن عربی|تَأْويلُ الْقُرآنِ عَلى غَيْرِ تَأْويلِهِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۸ ح ۵ .</ref> است، يعنى: «تفسير قرآن بر خلاف آنچه تفسير حقيقى آن است». | ||
در حديث ديگرى سوء استفاده دشمنان داخلىِ اسلام از آيات قرآن به نفع خويش، به عنوان يكى از شديدترين موارد ترس از انحراف امت ذكر شده و با تعبير | در حديث ديگرى سوء استفاده دشمنان داخلىِ اسلام از آيات قرآن به نفع خويش، به عنوان يكى از شديدترين موارد ترس از انحراف امت ذكر شده و با تعبير{{متن عربی|جِدالُ مُنافِقٍ بِهِ}}آمده<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۸ .</ref>، يعنى: منافق بتواند با آيات قرآن در مقابل مسلمانان واقعى بحث كند!! | ||
====== سوم: احاطه علم ائمه عليهم السلام به قرآن ====== | ====== سوم: احاطه علم ائمه عليهم السلام به قرآن ====== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: تأويل هر آيه اى كه بر محمد صلى الله عليه و آله نازل شده...، به املاى پيامبر صلى الله عليه و آله و خط خودم نزد من موجود است.<ref>كتاب سليم: ص ۲۱۱ ح ۱۱.</ref> | اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: تأويل هر آيه اى كه بر محمد صلى الله عليه و آله نازل شده...، به املاى پيامبر صلى الله عليه و آله و خط خودم نزد من موجود است.<ref>كتاب سليم: ص ۲۱۱ ح ۱۱.</ref> | ||
در تفسير همين آيه سوره آل عمران كه | در تفسير همين آيه سوره آل عمران كه {{قرآن|وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّه وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ}}: | ||
«تأويل و تفسير متشابهات قرآن را نمى داند مگر خدا و راسخين در علم»، فرمود: نَحْنُ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْويلَهُ: ماييم راسخان در علم و ما تأويل متشابهات را مى دانيم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۹۹.</ref> | «تأويل و تفسير متشابهات قرآن را نمى داند مگر خدا و راسخين در علم»، فرمود: {{متن عربی|نَحْنُ الرّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْويلَهُ}}: ماييم راسخان در علم و ما تأويل متشابهات را مى دانيم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۹۹.</ref> | ||
اين حديث نيز جلوه ديگرى از وسعت اين درياى علم قرآنى است. | اين حديث نيز جلوه ديگرى از وسعت اين درياى علم قرآنى است. | ||
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام كه يک شب تا صبح تفسير نقطه تحت باء بسم اللَّه را فرمود و باز به پايان نرسيد، مى فرمايد: | اميرالمؤمنين عليه السلام كه يک شب تا صبح تفسير نقطه تحت باء بسم اللَّه را فرمود و باز به پايان نرسيد، مى فرمايد: | ||
لَوْ شِئْتُ لاَوْقَرْتُ سَبْعينَ بَعيراً مِنْ تَفْسيرِ فاتِحَةِ الْكِتابِ: اگر بخواهم از تفسير سوره فاتحه هفتاد شتر را بار مى كنم.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۳ ح ۸۲ .</ref> | {{متن عربی|لَوْ شِئْتُ لاَوْقَرْتُ سَبْعينَ بَعيراً مِنْ تَفْسيرِ فاتِحَةِ الْكِتابِ}}: اگر بخواهم از تفسير سوره فاتحه هفتاد شتر را بار مى كنم.<ref>بحار الانوار: ج ۸۹ ص ۱۰۳ ح ۸۲ .</ref> | ||
امام صادق عليه السلام جلوه ديگرى از حضور دائمى اين علوم نزد امامان را چنين توصيف فرموده است: | امام صادق عليه السلام جلوه ديگرى از حضور دائمى اين علوم نزد امامان را چنين توصيف فرموده است: | ||
قَدْ وَلَّدَنى رَسُولُ اللَّه وَ انَا اعْلَمُ كِتابَ اللَّه، وَ فيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ ما هُوَ كائِنٌ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ، وَ فيهِ خَبَرُ السَّماءِ وَ خَبَرُ الارْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النّارِ، وَ خَبَرُ ما كانَ وَ خَبَرُ ما هُوَ كائِنٌ؛ اعْلَمُ ذلِكَ كَانَّما انْظُرُ الى كَفّى: | {{متن عربی|قَدْ وَلَّدَنى رَسُولُ اللَّه وَ انَا اعْلَمُ كِتابَ اللَّه، وَ فيهِ بَدْءُ الْخَلْقِ وَ ما هُوَ كائِنٌ الى يَوْمِ الْقِيامَةِ، وَ فيهِ خَبَرُ السَّماءِ وَ خَبَرُ الارْضِ وَ خَبَرُ الْجَنَّةِ وَ خَبَرُ النّارِ، وَ خَبَرُ ما كانَ وَ خَبَرُ ما هُوَ كائِنٌ؛ اعْلَمُ ذلِكَ كَانَّما انْظُرُ الى كَفّى}}: | ||
من فرزند پيامبرم، و علم كتابِ خدا نزد من است. در آن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قيامت خواهد شد. | من فرزند پيامبرم، و علم كتابِ خدا نزد من است. در آن است آغاز خلقت و آنچه تا روز قيامت خواهد شد. |