۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱٬۳۳۲: | خط ۱٬۳۳۲: | ||
<big>منظور معاذ هم اين بود كه اگر على بايد خليفه باشد براى تأمين نظر آن عده بايد ابوبكر و عمر را ضميمه كرد!</big> | <big>منظور معاذ هم اين بود كه اگر على بايد خليفه باشد براى تأمين نظر آن عده بايد ابوبكر و عمر را ضميمه كرد!</big> | ||
<big>اكنون نوبت آن بود كه شخص نامزد شده براى خلافت از طرف معاذ، شخصاً نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آيد تا از | <big>اكنون نوبت آن بود كه شخص نامزد شده براى خلافت از طرف معاذ، شخصاً نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آيد تا از نزديک شاهد برخورد پيامبرصلى الله عليه وآله باشد. اما او تنها نمى آيد، بلكه گروهى از قريش را - كه همان منافقين هستند - با خود جمع مىكند و همراه آنان نزد حضرت مى آيند.</big> | ||
<big>همچنين گونه اى منّت آميز از سخن را آماده مى كند و براى آنكه خود را مطرح كند مى گويد: يا رسول اللَّه! ما پرستش بتها را رها كرديم و پيرو تو شديم!! پس ما را در ولايت او شركت ده تا شريک او باشيم.<ref>بحار الانوار: ج 37 ص 161. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 149.</ref></big> | <big>همچنين گونه اى منّت آميز از سخن را آماده مى كند و براى آنكه خود را مطرح كند مى گويد: يا رسول اللَّه! ما پرستش بتها را رها كرديم و پيرو تو شديم!! پس ما را در ولايت او شركت ده تا شريک او باشيم.<ref>بحار الانوار: ج 37 ص 161. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 149.</ref></big> | ||
== <big>كانديداى غصب خلافت</big><ref>غدیر در قرآن: ج1 ص351-353.</ref> == | == <big>كانديداى غصب خلافت</big><ref>غدیر در قرآن: ج1 ص351-353.</ref> == | ||
<big>دشمنان داخلى اسلام يعنى منافقين كه انجام دقيق برنامه غدير و معرفى اميرالمؤمنين عليه السلام از فراز منبرِ آن، تمام نقشه هايشان را در هم ريخته بود و آيه يأس بر يكديگر مى خواندند و «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ» از چهره ها و رفتار آنان ديده مى شد، در پى راه هاى تازه اى بودند كه شايد گريزى از كار انجام شده پيدا كنند.</big> | |||
<big>اولين شگردى كه به ميان آوردند مسئله تبديل على عليه السلام به شخص ديگرى بود. در مطرح كردن اين فكر شيطانى سه مرحله طى شد:</big> | |||
<big>منافقين ابتدا اين مطلب را در بين خود مطرح كردند. سپس رسماً به حضور پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند و مطلب را مطرح كردند. آنگاه به عنوان كسى كه به خيال آنان جايگزين على عليه السلام مى شود صريحاً نام ابوبكر و عمر را به ميان آوردند!</big> | |||
<big>نزول آيه 15 [[سوره يونس]] بعد از نقل سخنشان پاسخ قاطعى به آنان بود كه دليل آن را نيز همراه داشت. متونى كه جزئيات و مراحل اين توطئه منافقين را ترسيم مى كند چهار حديث است كه ذيلاً مى آوريم:</big> | |||
<big>[[امام باقرعليه السلام]] در حديث ديگرى، مرحله جدى تر اين توطئه را كه تصريح به نام ابوبكر و عمر است با قرائت فرازهايى از آيه چنين بيان فرمود: كلام خداوند تعالى:</big> | |||
<big>«وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ، قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ»:</big> | |||
<big>«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. من جز آنچه بر من وحى مى شود تابع چيز ديگرى نيستم».</big> | |||
<big>منظور از اين كلام خداوند آن است كه گفتند: «اگر به جاى على عليه السلام ابوبكر و عمر را قرار دهد تابع او مى شويم»!!<ref>بحار الانوار: ج 36 ص 148 ح 124. </ref></big> | |||
== <big>پانویس</big> == | == <big>پانویس</big> == |