۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۹ و ۸۵ سوره آل عمران است: | اين موارد در تفسير ۱۸ آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه ۱۹ و ۸۵ سوره آل عمران است: | ||
{{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ وَ مَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ إِلاّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْياً بَيْنَهُمْ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِآياتِ اللَّه فَإِنَّ اللَّه سَرِيعُ الْحِسابِ}}: | |||
«دين نزد خداوند اسلام است، و كسانى كه كتاب به آنان داده شده اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه علم برايشان آمد و آنان از روى برترى جويى اختلاف كردند، و هر كس به آيات خدا كفر ورزد خداوند سريع الحساب است». | «دين نزد خداوند اسلام است، و كسانى كه كتاب به آنان داده شده اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه علم برايشان آمد و آنان از روى برترى جويى اختلاف كردند، و هر كس به آيات خدا كفر ورزد خداوند سريع الحساب است». | ||
{{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}}<ref>آل عمران / ۸۵</ref> | |||
«هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى شود و در آخرت از زيانكاران است». | «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى شود و در آخرت از زيانكاران است». | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
=== متن خطبه غدير === | === متن خطبه غدير === | ||
اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ قُلْتَ: | {{متن عربی|اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ الْآيَةَ فى عَلِىٍّ وَلِيِّكَ عِنْدَ تَبْيينِ ذلِكَ وَ نَصْبِكَ ايّاهُ لِهذَا الْيَوْمِ: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»، وَ قُلْتَ: {{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ}}، وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}}. {{متن عربی|اللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُكَ اَنّى قَدْ بَلَّغْتُ}}: | ||
پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن على در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردى: | پروردگارا، تو هنگام روشن شدن اين مطلب و منصوب نمودن على در اين روز اين آيه را درباره او نازل كردى: | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
«امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم»، و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم.<ref>مراجعه شود به: اسرار غدير: ص ۱۴۶ ۱۴۵ بخش ۴.</ref> | «امروز دين شما را برايتان كامل نمودم و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم»، و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران خواهد بود». پروردگارا، تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم.<ref>مراجعه شود به: اسرار غدير: ص ۱۴۶ ۱۴۵ بخش ۴.</ref> | ||
اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ عَلَىَّ انَّ الامامَةَ لِعَلِىٍّ، وَ انَّكَ عِنْدَ بَيانى ذلِكَ وَ نَصْبى ايّاهُ - لِما اكْمَلْتَ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِمْ نِعْمَتَكَ وَ رَضِيتَ لَهُمُ الْاسْلامَ ديناً - قُلْتَ: | {{متن عربی|اللّهمَّ انَّكَ انْزَلْتَ عَلَىَّ انَّ الامامَةَ لِعَلِىٍّ، وَ انَّكَ عِنْدَ بَيانى ذلِكَ وَ نَصْبى ايّاهُ - لِما اكْمَلْتَ لَهُمْ دينَهُمْ وَ اتْمَمْتَ عَلَيْهِمْ نِعْمَتَكَ وَ رَضِيتَ لَهُمُ الْاسْلامَ ديناً - قُلْتَ:{{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ}}وَ قُلْتَ: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}}: | ||
خدايا، تو بر من اين مطلب را نازل فرمودى كه امامت براى على است. و هنگامى كه اين مطلب را بيان كردم و او را منصوب نمودم، آنگاه كه دين آنان را كامل نمودى و نعمت خود را بر آنان تمام كردى و اسلام را به عنوان دين آنان راضى شدى، فرمودى: «دين نزد خدا فقط اسلام است» و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى شود و در آخرت از زيانكاران است».<ref>مراجعه شود به: اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴ پاورقى ۲ از نسخه«ب».</ref> | خدايا، تو بر من اين مطلب را نازل فرمودى كه امامت براى على است. و هنگامى كه اين مطلب را بيان كردم و او را منصوب نمودم، آنگاه كه دين آنان را كامل نمودى و نعمت خود را بر آنان تمام كردى و اسلام را به عنوان دين آنان راضى شدى، فرمودى: «دين نزد خدا فقط اسلام است» و فرمودى: «هر كس دينى غير از اسلام طلب كند هرگز از او قبول نمى شود و در آخرت از زيانكاران است».<ref>مراجعه شود به: اسرار غدير: ص ۱۴۶ بخش ۴ پاورقى ۲ از نسخه«ب».</ref> | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
پس از بيان حديث غدير توسط پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير و نزول آيه | پس از بيان حديث غدير توسط پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير و نزول آيه{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}، پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: | ||
يكى آيه ۱۹ سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: | يكى آيه ۱۹ سوره آل عمران: «اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ»: | ||
«دين نزد خدا فقط اسلام است»، وديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمران: | «دين نزد خدا فقط اسلام است»، وديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمران:{{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ}}: | ||
«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | «هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است». | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم». | اينجا بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت: «خدايا تو را شاهد مى گيرم كه من ابلاغ نمودم». | ||
به تعبير ديگر: در اولين مرحله پس از تبليغ جهانى ولايت اهل بيت عليهم السلام در خطابه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله لحظاتى پيش با ابلاغ پيام | به تعبير ديگر: در اولين مرحله پس از تبليغ جهانى ولايت اهل بيت عليهم السلام در خطابه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله لحظاتى پيش با ابلاغ پيام{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللّهمَّ والِ مَنْ والاهُ }} در شانه هاى خود سبكى از چنين انجام وظيفه اى را احساس مى كرد. پس از آن نزول آيه {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ }} نيز اعلام شده و اسلام كامل گرديده است. | ||
در چنين شرايطى دو آيه مزبور به طور كامل در كلام حضرت [[اقتباس]] شده، يعنى آن اسلامى كه غير آن قبول نيست همين اسلام است كه به كمال نهايى رسيده است.بايد توجه داشت كه منظور حضرت نزول آيه اكمال و دو آيه مذكور در اعلان ولايت نمى تواند باشد، زيرا حضرت مى فرمايد: | در چنين شرايطى دو آيه مزبور به طور كامل در كلام حضرت [[اقتباس]] شده، يعنى آن اسلامى كه غير آن قبول نيست همين اسلام است كه به كمال نهايى رسيده است.بايد توجه داشت كه منظور حضرت نزول آيه اكمال و دو آيه مذكور در اعلان ولايت نمى تواند باشد، زيرا حضرت مى فرمايد: | ||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
بنابراين آيه نازل شده همان آيه اول است كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ ...» باشد، و آيه دوم و سوم دنباله كلام خود حضرت به صورت تضمين و تركيب آيه با سخن است. در قرآن نيز اين سه آيه در كنار هم نيست تا كلمه «اسلام» در آيه دوم ارتباط با همان كلمه در آيه اول داشته باشد. | بنابراين آيه نازل شده همان آيه اول است كه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ ...» باشد، و آيه دوم و سوم دنباله كلام خود حضرت به صورت تضمين و تركيب آيه با سخن است. در قرآن نيز اين سه آيه در كنار هم نيست تا كلمه «اسلام» در آيه دوم ارتباط با همان كلمه در آيه اول داشته باشد. | ||
لازم به يادآورى است كه طبق متن كتاب «اليقين» در اين فراز خطبه، دو آيه | لازم به يادآورى است كه طبق متن كتاب «اليقين» در اين فراز خطبه، دو آيه{{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ }} و{{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً}} مطرح شده، ولى تصريح به نزول آن در غدير نشده است، بلكه به عنوان «قُلْتَ» يعنى: «چنين فرموده اى» بدان اشاره شده است؛ گذشته از اينكه اكثر نسخه ها با اين عبارت نيست. | ||
بنابراين در همين بخش هر سه آيه را به طور كامل مورد بحث قرار مى دهيم. | بنابراين در همين بخش هر سه آيه را به طور كامل مورد بحث قرار مى دهيم. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در قرآن اين آيه از آيه ۱۹ سوره آل عمران سرچشمه گرفته و تا آيه ۸۵ مشتقات واژه «اسلام» هفت بار تكرار شده است. در آيه ۱۹ خداوند با آوردن كلمه «اسلام» مى فرمايد: | در قرآن اين آيه از آيه ۱۹ سوره آل عمران سرچشمه گرفته و تا آيه ۸۵ مشتقات واژه «اسلام» هفت بار تكرار شده است. در آيه ۱۹ خداوند با آوردن كلمه «اسلام» مى فرمايد: | ||
{{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ}} يعنى: «دين نزد خداوند اسلام است»، و همه اهل كتاب (يهود و نصارى و ...) با علم به اين حقيقت بزرگ اختلاف كرده اند. | |||
سپس در آيه ۲۰ كلمه «أَسْلَمْتُ» را ذكر مى كند و مى فرمايد: | سپس در آيه ۲۰ كلمه «أَسْلَمْتُ» را ذكر مى كند و مى فرمايد:{{قرآن|فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ: أَسْلَمْتُ وَجْهِىَ للَّه وَ مَنِ اتَّبَعَنِ}} يعنى: «اگر با تو به مخاصمه برخاستند بگو: من و تابعينم در برابر خدا سر تسليم فرود آورده ايم». | ||
در ادامه همين آيه، دو واژه «أَسْلَمْتُمْ» و «أَسْلَمُوا» را به كار مى گيرد و مى فرمايد: | در ادامه همين آيه، دو واژه «أَسْلَمْتُمْ» و «أَسْلَمُوا» را به كار مى گيرد و مى فرمايد: | ||
{{قرآن|وَ قُلْ لِلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ: أَ أَسْلَمْتُمْ؟ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا}}، يعنى: «به كسانى كه اهل كتابند و به بى سوادان بگو: آيا تسليم شديد (و آيا اسلام را پذيرفتيد)؟ اگر اسلام را پذيرفتند هدايت شده اند، و اگر روى گرداندند بر عهده تو ابلاغ فرمان الهى است». | |||
آنگاه به توصيف كفارِ اهل كتاب مى پردازد كه حق را نمى پذيرند و عذرهاى بيجا مىآورند و آنان را به عذاب الهى تهديد مى نمايد. | آنگاه به توصيف كفارِ اهل كتاب مى پردازد كه حق را نمى پذيرند و عذرهاى بيجا مىآورند و آنان را به عذاب الهى تهديد مى نمايد. | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
مى رساند كه آن حضرت فرمود: «من تورات حضرت موسى را تصديق مى كنم». | مى رساند كه آن حضرت فرمود: «من تورات حضرت موسى را تصديق مى كنم». | ||
سپس خلاصه دين عيسى عليه السلام را در اين جمله بيان مى فرمايد كه: | سپس خلاصه دين عيسى عليه السلام را در اين جمله بيان مى فرمايد كه:{{متن عربی|إِنَّ اللَّه رَبِّى وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ}}. | ||
در آيه ۵۳ وارد نكته حساسى مى شود و واژه | در آيه ۵۳ وارد نكته حساسى مى شود و واژه{{متن عربی|مُسْلِمُونَ}} را به كار مى برد و مى فرمايد: | ||
آنگاه كه حضرت عيسى عليه السلام در مردم احساس گرايش به كفر نمود فرمود: «مَنْ أَنْصارِى إِلَى اللَّه». | آنگاه كه حضرت عيسى عليه السلام در مردم احساس گرايش به كفر نمود فرمود: «مَنْ أَنْصارِى إِلَى اللَّه». | ||
يعنى: «كيست كه با من در راه خدا گام بردارد»؟ حواريون گفتند: | يعنى: «كيست كه با من در راه خدا گام بردارد»؟ حواريون گفتند:{{متن عربی|نَحْنُ أَنْصارُ اللَّه، آمَنَّا بِاللَّه وَ اشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}} يعنى: «ما ياران خداييم، به خدا ايمان آوردهايم و تو شاهد باش كه ما مسلمانيم (و سر تسليم فرود مى آوريم)». | ||
در آيه ۶۴ مسئله اينكه دين نزد خداوند يكى بيشتر نيست را مطرح مى كند و مى فرمايد: | در آيه ۶۴ مسئله اينكه دين نزد خداوند يكى بيشتر نيست را مطرح مى كند و مى فرمايد: | ||
«اى اهل كتاب، بياييد به سوى سخنى كه بين ما و شما يكى است و آن اينكه جز خدا را نپرستيم و براى او هيچ شريكى قائل نشويم و ...» و آنگاه با ذكر كلمه «مُسْلِمُونَ» مى فرمايد: | «اى اهل كتاب، بياييد به سوى سخنى كه بين ما و شما يكى است و آن اينكه جز خدا را نپرستيم و براى او هيچ شريكى قائل نشويم و ...» و آنگاه با ذكر كلمه «مُسْلِمُونَ» مى فرمايد: {{قرآن|فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ}}، يعنى: «اگر نپذيرفتند بگو: شما شاهد باشيد كه ما مسلمانيم». | ||
در آيه ۶۵ به اهل كتاب خطاب مى كند كه چرا بر سر دين ابراهيم عليه السلام به مخاصمه مى پردازند و سپس در آيه ۶۷ با استفاده از كلمه «مُسْلِم» مى فرمايد: | در آيه ۶۵ به اهل كتاب خطاب مى كند كه چرا بر سر دين ابراهيم عليه السلام به مخاصمه مى پردازند و سپس در آيه ۶۷ با استفاده از كلمه «مُسْلِم» مى فرمايد: | ||
{{قرآن|ما كانَ إِبْراهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لا نَصْرانِيًّا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}، يعنى: «حضرت ابراهيم عليه السلام يهودى يا نصرانى نبود، بلكه موحّد و مسلمان بود، و از مشركين نبود». | |||
سپس به بيان تابعين حقيقى دين ابراهيم عليه السلام مى پردازد و توطئه هاى اهل كتاب را در رابطه با تحريف دين مطرح مىكند تا آيه ۸۳ كه كلمه «أَسْلَمَ» به ميان مى آيد و مى فرمايد: | سپس به بيان تابعين حقيقى دين ابراهيم عليه السلام مى پردازد و توطئه هاى اهل كتاب را در رابطه با تحريف دين مطرح مىكند تا آيه ۸۳ كه كلمه «أَسْلَمَ» به ميان مى آيد و مى فرمايد: | ||
{{قرآن|أَ فَغَيْرَ دِينِ اللَّه يَبْغُونَ وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}، يعنى: «آيا به دنبال غير دين خدا هستند در حالى كه در برابر ذات او هر كس كه در آسمانها و زمين است چه با اختيار و چه از روى اكراه سر تسليم فرود آورده اند و به سوى او باز مى گردند». | |||
در آيه ۸۴ يک جمع بندى از اتفاق همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى نمايد و با ذكر كلمه «مُسْلِمُونَ» مى فرمايد: | در آيه ۸۴ يک جمع بندى از اتفاق همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى نمايد و با ذكر كلمه «مُسْلِمُونَ» مى فرمايد: | ||
{{قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّه وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ الْأَسْباطِ وَ ما أُوتِىَ مُوسى وَ عِيسى وَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}: | |||
«بگو ايمان آورديم به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسى و عيسى و پيامبران از سوى پروردگارشان داده شد و ما بين هيچ يک از پيامبران فرق نمى گذاريم و در برابر او سر تسليم فرود مى آوريم». | «بگو ايمان آورديم به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسى و عيسى و پيامبران از سوى پروردگارشان داده شد و ما بين هيچ يک از پيامبران فرق نمى گذاريم و در برابر او سر تسليم فرود مى آوريم». | ||
به آيه ۸۵ كه مى رسد پس از مقدمات قبلى و اتحاد همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى فرمايد: | به آيه ۸۵ كه مى رسد پس از مقدمات قبلى و اتحاد همه انبياء عليهم السلام بر سر اسلام مى فرمايد:{{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}}، يعنى: «هر كس دينى غير از اسلام انتخاب كند هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زيانكاران است». | ||
تا اينجا مسير آيات در قرآن بود كه اسلام را از روز اول دنيا تا آخر آن تنها دين الهى اعلام كرد و همه انبيا عليهم السلام را مُبشّر و مبلّغ آن دانست. | تا اينجا مسير آيات در قرآن بود كه اسلام را از روز اول دنيا تا آخر آن تنها دين الهى اعلام كرد و همه انبيا عليهم السلام را مُبشّر و مبلّغ آن دانست. | ||
بدون شک اين تنها دين الهى با آنكه اصل و ريشه اش يكى و صورت كامل آن نزد خداوند است، ولى معارف و احكام آن مرحله به مرحله بيان شده و در هر مرحله ارائه آن تكميل گرديده تا روزى كه كمال نهايى آن و بسته شدن پرونده آن اعلام شد و آيه | بدون شک اين تنها دين الهى با آنكه اصل و ريشه اش يكى و صورت كامل آن نزد خداوند است، ولى معارف و احكام آن مرحله به مرحله بيان شده و در هر مرحله ارائه آن تكميل گرديده تا روزى كه كمال نهايى آن و بسته شدن پرونده آن اعلام شد و آيه{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}با اين صراحت نازل شد و خداوند امضاى{{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} را بر پايان اين پرونده نقش فرمود. | ||
امروز كه دين كامل بر مردم عرضه شده، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آيه ۸۵ سوره آل عمران را در خطبه غدير تفسير نموده و مى فرمايد: «غير از اين اسلام نزد خداوند مقبول نيست». | امروز كه دين كامل بر مردم عرضه شده، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله آيه ۸۵ سوره آل عمران را در خطبه غدير تفسير نموده و مى فرمايد: «غير از اين اسلام نزد خداوند مقبول نيست». | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
==== تحليل اعتقادى اول: اسلام بدون ولايت، ناقص و غير قابل قبول ==== | ==== تحليل اعتقادى اول: اسلام بدون ولايت، ناقص و غير قابل قبول ==== | ||
با توجه به اينكه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله واژه «اسلام» يک بار در آخر جمله قبلى | با توجه به اينكه در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله واژه «اسلام» يک بار در آخر جمله قبلى{{متن عربی|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} و يک بار در آغاز اين جمله {{متن عربی|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً}}به كار رفته، از نظر ادبيات و قواعد سخن هر دو به يک معناست و هر مطلبى درباره دومى گفته شود درباره اولى نيز صادق خواهد بود. | ||
اكنون كه معناى اسلام در جمله قبل، اسلام كامل با ولايت اهل بيت عليهم السلام و پذيرش صاحب اختيارى آنان در امور دنيا و آخرت ماست و اسلام بدون ولايت ناقص است، سؤال اين است كه آيا خداوند اسلام ناقص را مى پذيرد؟ | اكنون كه معناى اسلام در جمله قبل، اسلام كامل با ولايت اهل بيت عليهم السلام و پذيرش صاحب اختيارى آنان در امور دنيا و آخرت ماست و اسلام بدون ولايت ناقص است، سؤال اين است كه آيا خداوند اسلام ناقص را مى پذيرد؟ | ||
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
از استشهاد پيامبر صلى الله عليه و آله به اين آيه معلوم مىشود كه اسلام ناقص نزد خداوند پذيرفته نيست و پذيرنده اسلامِ ناقص در حكم غيرِ مسلمان است، چرا كه خداوند با آوردن حرف «لَنْ» كه در عربى براى نفى ابدى و به معناى «هرگز» استفاده مى شود، چنان اسلام ناقص را رد كرده و فرموده: | از استشهاد پيامبر صلى الله عليه و آله به اين آيه معلوم مىشود كه اسلام ناقص نزد خداوند پذيرفته نيست و پذيرنده اسلامِ ناقص در حكم غيرِ مسلمان است، چرا كه خداوند با آوردن حرف «لَنْ» كه در عربى براى نفى ابدى و به معناى «هرگز» استفاده مى شود، چنان اسلام ناقص را رد كرده و فرموده: | ||
{{متن عربی|فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»: «هرگز از او پذيرفته نمى شود}}، كه راه هر گونه احتمال را مسدود نموده است. | |||
استفاده از كلمه «يَبْتَغِ» به معناى «دنبال چيزى بودن» و «در طلب و جستجو براى انتخاب چيزى بودن»، اين مفهوم را محكم تر مى كند. | استفاده از كلمه «يَبْتَغِ» به معناى «دنبال چيزى بودن» و «در طلب و جستجو براى انتخاب چيزى بودن»، اين مفهوم را محكم تر مى كند. | ||
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
يعنى پس از آنكه همه انبياء عليهم السلام براى تشييد اركان اسلام زحمات طاقت فرسا كشيده اند و خاتم نبوت ۲۳ سال تلاش اعجاب برانگيز و تحمل معجزه آسا نموده، تا اين دين پس از يک مسير شش هزار ساله به كمال خود رسيده است، اگر اكنون هم كسى در پى دينِ ديگرى يا همين دين در صورت ناقص آن باشد، در واقع به خدا و رسولانش نيشخند مى زند و نام «كافر» هم براى او كم است. | يعنى پس از آنكه همه انبياء عليهم السلام براى تشييد اركان اسلام زحمات طاقت فرسا كشيده اند و خاتم نبوت ۲۳ سال تلاش اعجاب برانگيز و تحمل معجزه آسا نموده، تا اين دين پس از يک مسير شش هزار ساله به كمال خود رسيده است، اگر اكنون هم كسى در پى دينِ ديگرى يا همين دين در صورت ناقص آن باشد، در واقع به خدا و رسولانش نيشخند مى زند و نام «كافر» هم براى او كم است. | ||
جمله ديگرى كه گوياى اين مهم اعتقادى است دنباله آيه با عبارت | جمله ديگرى كه گوياى اين مهم اعتقادى است دنباله آيه با عبارت {{متن عربی|وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ}} است. | ||
«خاسِر» به معناى «زيانكار» كسى است كه تلاشى كرده و زحمتى كشيده ولى هنگام نتيجه مى بيند نه تنها سودى نبرده بلكه اين سعى او تلاشى براى به دست آوردن ضرر بيشتر بوده است!! | «خاسِر» به معناى «زيانكار» كسى است كه تلاشى كرده و زحمتى كشيده ولى هنگام نتيجه مى بيند نه تنها سودى نبرده بلكه اين سعى او تلاشى براى به دست آوردن ضرر بيشتر بوده است!! | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
معناى اشتقاقى كلمه «[[اسلام]]» از يک سو، و واژه هاى به كار رفته از مشتقات اين كلمه از آيه ۱۹ تا ۸۵ سوره آل عمران از سوى ديگر، ما را به اين نقطه سوق مى دهد كه «اسلام». | معناى اشتقاقى كلمه «[[اسلام]]» از يک سو، و واژه هاى به كار رفته از مشتقات اين كلمه از آيه ۱۹ تا ۸۵ سوره آل عمران از سوى ديگر، ما را به اين نقطه سوق مى دهد كه «اسلام». | ||
يعنى: «تسليم در برابر آنچه خدا مى فرمايد». در آيه ۲۰ مى فرمايد: | يعنى: «تسليم در برابر آنچه خدا مى فرمايد». در آيه ۲۰ مى فرمايد:{{قرآن|أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ للَّه}}، و در آيه ۸۳ مى فرمايد:{{قرآن|وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ}}، و در آيه ۸۴ مى فرمايد:{{قرآن|وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}. | ||
در اين زمينه روايات بسيارى وارد شده است. از جمله [[امام صادق علیه السلام]] مى فرمايد: الاسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ وَ التَّسْليمُ هُوَ الاسْلامُ | در اين زمينه روايات بسيارى وارد شده است. از جمله [[امام صادق علیه السلام]] مى فرمايد: {{متن عربی|الاسْلامُ هُوَ التَّسْليمُ وَ التَّسْليمُ هُوَ الاسْلامُ }} | ||
يعنى: اسلام همان تسليم است و تسليم همان اسلام است. هر كس سر تسليم فرود آورد اسلام را پذيرفته است، و هر كس سر تسليم فرود نياورد اسلام ندارد.<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۲۲۰.</ref> | يعنى: اسلام همان تسليم است و تسليم همان اسلام است. هر كس سر تسليم فرود آورد اسلام را پذيرفته است، و هر كس سر تسليم فرود نياورد اسلام ندارد.<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۲۲۰.</ref> | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
بنابر اين مى توان نتيجه گرفت كه اگر «اسلام» تسليم در برابر فرمان خداست، در دين سقيفه تسليمى وجود ندارد و بنابراين اسلامى وجود ندارد. | بنابر اين مى توان نتيجه گرفت كه اگر «اسلام» تسليم در برابر فرمان خداست، در دين سقيفه تسليمى وجود ندارد و بنابراين اسلامى وجود ندارد. | ||
دين ديگرى است كه ارتباطى با | دين ديگرى است كه ارتباطى با{{قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّه الْإِسْلامُ}} ندارد. همان دينى است كه خداوند مى فرمايد: | ||
{{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً}}، و اين گونه اسلامى در آنان وجود ندارد تا بخواهيم ثابت كنيم از آن اسلام دست كشيده اند. | |||
==== تحليل اعتقادى سوم: دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت ==== | ==== تحليل اعتقادى سوم: دعوت همه انبياء عليهم السلام به اسلام و ولايت ==== | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
آنگاه در آيه ۸۴ انبياء عليهم السلام را با نامشان به ميان مى آورد و اسلام را چنين معنى مى كند كه «به آنچه بر پيامبر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانشان و موسى و عيسى و همه پيامبران از سوى پروردگارشان نازل شده ايمان مى آوريم». | آنگاه در آيه ۸۴ انبياء عليهم السلام را با نامشان به ميان مى آورد و اسلام را چنين معنى مى كند كه «به آنچه بر پيامبر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانشان و موسى و عيسى و همه پيامبران از سوى پروردگارشان نازل شده ايمان مى آوريم». | ||
خداوند متعال به اين هم اكتفا نكرده و تصريح كرده كه | خداوند متعال به اين هم اكتفا نكرده و تصريح كرده كه{{قرآن|لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ}} | ||
يعنى:«بين هيچ يک از پيامبران فرقى قائل نمى شويم و اختلافى بين آنان نمى دانيم»، و در نهايت امضاى «مسلمان بودن» را بر چنين دينى داده و فرموده: | يعنى:«بين هيچ يک از پيامبران فرقى قائل نمى شويم و اختلافى بين آنان نمى دانيم»، و در نهايت امضاى «مسلمان بودن» را بر چنين دينى داده و فرموده:{{قرآن|وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}. | ||
مسير اين آيات كه اتحاد همه پيامبران بر اسلام را به صراحت اعلام كرده، وقتى مى رسد به آيه ۸۵ كه غير اسلام را نزد خدا مردود مى داند، و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى مى كند كه ولايت اهل بيت عليهم السلام اصل آن است و بدون آن | مسير اين آيات كه اتحاد همه پيامبران بر اسلام را به صراحت اعلام كرده، وقتى مى رسد به آيه ۸۵ كه غير اسلام را نزد خدا مردود مى داند، و پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اسلامِ مورد قبول دينى را معرفى مى كند كه ولايت اهل بيت عليهم السلام اصل آن است و بدون آن{{قرآن|رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً}} تحقق نيافته، از اين مجموعه نتيجه گرفته مى شود كه همه انبياء عليهم السلام به ولايت على عليه السلام دعوت كرده اند و همه اين پيمان را بر امت هاى خويش عرضه كرده اند. | ||
اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت دست نخورده و پاک بشر بدان سو مى رود، اسلام با ولايت اهل بيت عليهم السلام است، و از همين ريشه است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كرده اند. | اعتقادى كه خداوند در روز «الست» از مردم پيمان گرفت و آن دينى كه فطرت دست نخورده و پاک بشر بدان سو مى رود، اسلام با ولايت اهل بيت عليهم السلام است، و از همين ريشه است كه دين نزد خدا فقط اسلام است و همه انبياء عليهم السلام چنين دينى را بر مردم عرضه كرده اند. | ||
[[امام صادق علیه السلام]] درباره آيه | [[امام صادق علیه السلام]] درباره آيه{{قرآن|فِطْرَتَ اللَّه الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها}} مى فرمايد: | ||
آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق فرموده اين است: توحيد، محمد رسول اللَّه، على اميرالمؤمنين.<ref>اليقين: ص ۴۳۱،۱۸۸.</ref> | آن فطرتى كه خداوند مردم را بر آن خلق فرموده اين است: توحيد، محمد رسول اللَّه، على اميرالمؤمنين.<ref>اليقين: ص ۴۳۱،۱۸۸.</ref> | ||
[[امام باقر علیه السلام]] درباره آيه | [[امام باقر علیه السلام]] درباره آيه{{قرآن|أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى}}<ref>اعراف / ۱۷۲.</ref> مى فرمايد: | ||
آنگاه كه خداوند عز و جل از بنى آدم پيمان گرفت و آنان را شاهد بر خود قرار داد، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ و آيا محمد پيامبر من نيست؟ و آيا على اميرالمؤمنين نيست؟<ref>اليقين: ص ۲۳۵،۲۳۱،۲۲۲.</ref> | آنگاه كه خداوند عز و جل از بنى آدم پيمان گرفت و آنان را شاهد بر خود قرار داد، فرمود: آيا من پروردگار شما نيستم؟ و آيا محمد پيامبر من نيست؟ و آيا على اميرالمؤمنين نيست؟<ref>اليقين: ص ۲۳۵،۲۳۱،۲۲۲.</ref> | ||
خط ۲۳۲: | خط ۲۳۲: | ||
[[امام رضا علیه السلام]] فرمود: ولايت على در كتاب هاى همه پيامبران آمده است، و خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر با نبوت محمد و وصايت على.<ref>تأويل الآيات: ص ۸۴ .</ref> | [[امام رضا علیه السلام]] فرمود: ولايت على در كتاب هاى همه پيامبران آمده است، و خداوند پيامبرى را مبعوث نكرده مگر با نبوت محمد و وصايت على.<ref>تأويل الآيات: ص ۸۴ .</ref> | ||
اين سه نتيجه كه تاكنون ذكر شد ثمره تفسيرى است كه پيامبر عظيم الشأن صلى الله عليه و آله در خطابه غدير درباره آيه | اين سه نتيجه كه تاكنون ذكر شد ثمره تفسيرى است كه پيامبر عظيم الشأن صلى الله عليه و آله در خطابه غدير درباره آيه {{قرآن|وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً}} فرموده و اين چنين حجت را بر همگان تمام نموده است. | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:قرآن و غدیر]] | [[رده:قرآن و غدیر]] |