پرش به محتوا

آيه ۱۵ یونس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== «وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا...»<ref>يونس /  ۱۵. غدير در قرآن: ج ۱ ص۳۵۱ - ۳۶۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۱.</ref> ==
== آیه«وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا...»<ref>يونس /  ۱۵. غدير در قرآن: ج ۱ ص۳۵۱ - ۳۶۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۴۱.</ref> ==
از جمله آياتى كه در غدير و پس از خطبه در مورد [[منافقین]] و طرح جايگزينى شخص ديگرى براى [[جانشین|خلافت]] به جاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيه است:
از جمله آياتى كه در غدير و پس از خطبه در مورد [[منافقین]] و طرح جايگزينى شخص ديگرى براى [[جانشین|خلافت]] به جاى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده اين آيه است:


«وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّى عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»
{{قرآن|وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ إِنِّي أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّى عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}


«و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى ‏شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن.
«و هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى ‏شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن.
خط ۲۹: خط ۲۹:
خداوند نيز بى‏ درنگ پاسخ آنان را با آيه ۱۵ سوره يونس داد و آن را بر پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نازل كرد:
خداوند نيز بى‏ درنگ پاسخ آنان را با آيه ۱۵ سوره يونس داد و آن را بر پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نازل كرد:


«وَ اِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتِنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا اَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما يُوحى اِلَىَّ اِنّى اَخافُ اِنْ عَصَيْتُ رَبّى عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ»:
{{قرآن|وَ اِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتِنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا اَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما يُوحى اِلَىَّ اِنّى اَخافُ اِنْ عَصَيْتُ رَبّى عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ}}:


«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‏ شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. جز آنچه بر من وحى مى‏ شود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر عصيان پروردگارم را نمايم از عذاب روزى عظيم مى ‏ترسم».
«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‏ شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. جز آنچه بر من وحى مى‏ شود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر عصيان پروردگارم را نمايم از عذاب روزى عظيم مى ‏ترسم».
خط ۳۷: خط ۳۷:
و اما تفصيل اين موقعيت تاريخى چنين است:
و اما تفصيل اين موقعيت تاريخى چنين است:


دشمنان داخلى اسلام يعنى منافقين كه انجام دقيق برنامه غدير و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از فراز منبرِ آن، تمام نقشه ‏ها و افكارشان را در هم ريخته بود و آيه يأس بر يكديگر مى ‏خواندند و «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ» از چهره ‏ها و رفتار آنان ديده مى‏ شد، اكنون راه‏ هاى تازه‏اى را جستجو مى‏ كردند كه شايد گريزى از كار انجام شده پيدا كنند.
دشمنان داخلى اسلام يعنى منافقين كه انجام دقيق برنامه غدير و معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام از فراز منبرِ آن، تمام نقشه ‏ها و افكارشان را در هم ريخته بود و آيه يأس بر يكديگر مى ‏خواندند و{{قرآن|الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ}}از چهره ‏ها و رفتار آنان ديده مى‏ شد، اكنون راه‏ هاى تازه‏اى را جستجو مى‏ كردند كه شايد گريزى از كار انجام شده پيدا كنند.


اولين شگردى كه به ميان آوردند مسئله تبديل على‏ عليه السلام به شخص ديگرى بود. در مطرح كردن اين فكر شيطانى سه مرحله طى شد:
اولين شگردى كه به ميان آوردند مسئله تبديل على‏ عليه السلام به شخص ديگرى بود. در مطرح كردن اين فكر شيطانى سه مرحله طى شد:
خط ۵۴: خط ۵۴:
[[امام باقر علیه السلام]] درباره مرحله اول توطئه كه در مجلس خصوصى خواهان امام ديگرى به جاى على‏ عليه السلام شدند، چنين بيان مى‏ فرمايد:
[[امام باقر علیه السلام]] درباره مرحله اول توطئه كه در مجلس خصوصى خواهان امام ديگرى به جاى على‏ عليه السلام شدند، چنين بيان مى‏ فرمايد:


اينكه خدا مى‏ فرمايد: «ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ» : «قرآنى غير از اين بياور يا اين را تبديل كن»، اين سخن دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله است كه پشت سر حضرت سخن مى ‏گفتند و گمان مى‏ كردند خداوند سخن آنان را نمى ‏شنود.
اينكه خدا مى‏ فرمايد:{{قرآن|ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ}} : «قرآنى غير از اين بياور يا اين را تبديل كن»، اين سخن دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله است كه پشت سر حضرت سخن مى ‏گفتند و گمان مى‏ كردند خداوند سخن آنان را نمى ‏شنود.


آنان مى‏ گفتند: «اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مى‏ داد و به جاى او ديگرى را جايگزين مى ‏كرد»! خداوند عزوجل در رد سخن آنان فرمود: «قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى»:
آنان مى‏ گفتند: «اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مى‏ داد و به جاى او ديگرى را جايگزين مى ‏كرد»! خداوند عزوجل در رد سخن آنان فرمود:{{قرآن|قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى}}:


«بگو: من حق ندارم از پيش خود او را تبديل به ديگرى نمايم» يعنى اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را.
«بگو: من حق ندارم از پيش خود او را تبديل به ديگرى نمايم» يعنى اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را.


«إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَ ...»: «جز آنچه بر من وحى مى‏ شود تابع چيز ديگرى نيستم»، يعنى آنچه درباره على‏ عليه السلام بر من وحى شده است.<ref>تفسير فرات: ص ۱۷۷ ح ۲۲۷.</ref>
{{قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَ }}: «جز آنچه بر من وحى مى‏ شود تابع چيز ديگرى نيستم»، يعنى آنچه درباره على‏ عليه السلام بر من وحى شده است.<ref>تفسير فرات: ص ۱۷۷ ح ۲۲۷.</ref>


==== حديث دوم ====
==== حديث دوم ====
در [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] ديگرى همين منظره تمايل به غاصبين خلافت پيدا مى‏ كند و در واقع اين توطئه از سوى آنان براى مطرح كردن خودشان است: كلام خداوند تعالى:
در [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] ديگرى همين منظره تمايل به غاصبين خلافت پيدا مى‏ كند و در واقع اين توطئه از سوى آنان براى مطرح كردن خودشان است: كلام خداوند تعالى:


«قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ»: «كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند گفتند: قرآنى غير از اين بياور يا آن را تبديل به غير آن كن».
{{متن عربی|قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ}}: «كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند گفتند: قرآنى غير از اين بياور يا آن را تبديل به غير آن كن».


اين سخن دشمنان خدا پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله است، در حالى كه گمان مى‏ كردند آن حضرت سخنشان را نمى‏ شنود كه گفتند:
اين سخن دشمنان خدا پشت سر پيامبر صلى الله عليه و آله است، در حالى كه گمان مى‏ كردند آن حضرت سخنشان را نمى‏ شنود كه گفتند:


«اى كاش على را امام قرار نمى‏ داد و ما را امام قرار مى‏ داد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تبديل مى‏ كرد و ما را به جاى او قرار مى‏ داد». خداوند عزوجل در رد آنان فرمود: «قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ».<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>
«اى كاش على را امام قرار نمى‏ داد و ما را امام قرار مى‏ داد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تبديل مى‏ كرد و ما را به جاى او قرار مى‏ داد». خداوند عزوجل در رد آنان فرمود:{{متن عربی|قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ}}.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۳۹. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱.</ref>


==== حديث سوم ====
==== حديث سوم ====
[[امام باقر علیه السلام]] در حديث ديگرى، مرحله جدى ‏تر اين توطئه را كه تصريح به نام ابوبكر و عمر است با قرائت فرازهايى از آيه چنين بيان فرمود:
[[امام باقر علیه السلام]] در حديث ديگرى، مرحله جدى ‏تر اين توطئه را كه تصريح به نام ابوبكر و عمر است با قرائت فرازهايى از آيه چنين بيان فرمود:


كلام خداوند تعالى: «وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ، قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ»:
كلام خداوند تعالى:{{قرآن|وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ، قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ}}:


«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‏ شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن.
«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‏ شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن.
خط ۹۱: خط ۹۱:
خداوند متعال آيه‏ اى از قرآن كريم نازل كرد:
خداوند متعال آيه‏ اى از قرآن كريم نازل كرد:


«قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَّ إِنِّى أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّى عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»:
{{قرآن|قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَّ إِنِّى أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّى عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}:


«بگو من حق ندارم از پيش خود آن را تغيير دهم. من جز آنچه بر من وحى مى ‏شود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر سرپيچى از امر پروردگارم نمايم از عذاب روزى بزرگ مى ‏ترسم».<ref>الاقبال: ص۴۵۳ - ۴۵۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷.</ref>
«بگو من حق ندارم از پيش خود آن را تغيير دهم. من جز آنچه بر من وحى مى ‏شود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر سرپيچى از امر پروردگارم نمايم از عذاب روزى بزرگ مى ‏ترسم».<ref>الاقبال: ص۴۵۳ - ۴۵۹. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷.</ref>
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
خداوند اين آيه را نازل كرد:
خداوند اين آيه را نازل كرد:


«قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ»:
{{متن عربی|قالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ}}:


«كسانى كه اميد ملاقات ما را نداشتند گفتند: قرآنى غير از اين بياور يا آن را تبديل كن»، منظورشان اين بود كه امامانى غير از على براى ما قرار ده. همه اينها از روى حسد نسبت به على‏ عليه السلام بود كه پاك‏ترين بود. اين اظهار حسد بود، و آنچه در سينه‏ هايشان نهفته بود بزرگتر از اين بود.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۳۱۴.</ref>
«كسانى كه اميد ملاقات ما را نداشتند گفتند: قرآنى غير از اين بياور يا آن را تبديل كن»، منظورشان اين بود كه امامانى غير از على براى ما قرار ده. همه اينها از روى حسد نسبت به على‏ عليه السلام بود كه پاك‏ترين بود. اين اظهار حسد بود، و آنچه در سينه‏ هايشان نهفته بود بزرگتر از اين بود.<ref>الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۳۱۴.</ref>
خط ۱۱۵: خط ۱۱۵:


==== غدير از آيات روشن الهى ====
==== غدير از آيات روشن الهى ====
ولايتى كه در غدير مطرح شد از آيات بينات الهى است، چرا كه خداوند مى‏ فرمايد: «وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ ...»: «هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها تلاوت شود ...».
ولايتى كه در غدير مطرح شد از آيات بينات الهى است، چرا كه خداوند مى‏ فرمايد: {{قرآن|وَ إِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتُنا بَيِّناتٍ }}: «هنگامى كه آيات روشن ما بر آنها تلاوت شود ...».


اين بدان معنى است كه اعلان ولايت در غدير هم از آيات و حجت‏ هاى الهى بر مردم است كه خداوند بدين وسيله تا ابد بر انسان ‏ها اتمام حجت فرمود؛ و هم برنامه غدير به قدرى دقيق و حساب شده بود كه مطلب براى همه بيِّن و روشن شد و ابهامى براى كسى باقى نماند و عذرى براى كسى باقى نگذارد، چنانكه حضرت زهرا عليها السلام مى‏ فرمايد:
اين بدان معنى است كه اعلان ولايت در غدير هم از آيات و حجت‏ هاى الهى بر مردم است كه خداوند بدين وسيله تا ابد بر انسان ‏ها اتمام حجت فرمود؛ و هم برنامه غدير به قدرى دقيق و حساب شده بود كه مطلب براى همه بيِّن و روشن شد و ابهامى براى كسى باقى نماند و عذرى براى كسى باقى نگذارد، چنانكه حضرت زهرا عليها السلام مى‏ فرمايد:
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
كسانى كه قلبشان تحمل ولايت على‏ عليه السلام را نداشت و خواهان جايگزينى ديگرى به جاى او بودند، از سوى خداوند صريحاً منكرين روز قيامت معرفى شده ‏اند، و اين معنى درباره آنها با تعبيرى عميق كه حاكى از بى‏ اعتقادى آنان است ذكر شده كه مى‏ فرمايد:
كسانى كه قلبشان تحمل ولايت على‏ عليه السلام را نداشت و خواهان جايگزينى ديگرى به جاى او بودند، از سوى خداوند صريحاً منكرين روز قيامت معرفى شده ‏اند، و اين معنى درباره آنها با تعبيرى عميق كه حاكى از بى‏ اعتقادى آنان است ذكر شده كه مى‏ فرمايد:


«الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا»: «كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند»، يعنى چنين انتظارى در دلشان وجود ندارد. اين بدان معنى است كه پيشنهاد تبديل در امر امامت به معناى ناآشنايى با مبانى اسلام و بى ‏اعتقادى به صدور فرامين آن از منبع وحى است.
{{قرآن|الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا}}: «كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند»، يعنى چنين انتظارى در دلشان وجود ندارد. اين بدان معنى است كه پيشنهاد تبديل در امر امامت به معناى ناآشنايى با مبانى اسلام و بى ‏اعتقادى به صدور فرامين آن از منبع وحى است.


دارنده چنين اعتقادى در واقع با خدا كارى ندارد و از قيامت نمى ‏ترسد، بلكه فقط به فكر تأمين خواسته‏ هاى دنيوى خويش است به هر صورت كه ممكن شود، و اين چيزى است كه در سقيفه و همه خلفاى غاصب از ابوبكر و عمر گرفته تا بنى ‏اميه و بنى‏ العباس مشهود است.
دارنده چنين اعتقادى در واقع با خدا كارى ندارد و از قيامت نمى ‏ترسد، بلكه فقط به فكر تأمين خواسته‏ هاى دنيوى خويش است به هر صورت كه ممكن شود، و اين چيزى است كه در سقيفه و همه خلفاى غاصب از ابوبكر و عمر گرفته تا بنى ‏اميه و بنى‏ العباس مشهود است.
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
با تصريح روايات بر نزول آيه در مورد اعلان ولايت در غدير، آن كلمه ‏اى كه در اين آيه منطبق بر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏شود كلمه «قرآن» است، چرا كه از قول دشمنان على‏ عليه السلام مى ‏فرمايد:
با تصريح روايات بر نزول آيه در مورد اعلان ولايت در غدير، آن كلمه ‏اى كه در اين آيه منطبق بر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏شود كلمه «قرآن» است، چرا كه از قول دشمنان على‏ عليه السلام مى ‏فرمايد:


«ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا»: «قرآنى غير از اين بياور». امام صادق‏ عليه السلام نيز در تفسير آيه مى ‏فرمايد: «ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ»، منظور اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۸ ح ۱۲۵. تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۱۰.</ref>
«ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا»: «قرآنى غير از اين بياور». امام صادق‏ عليه السلام نيز در تفسير آيه مى ‏فرمايد:{{متنن عربی|ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ}}، منظور اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۴۸ ح ۱۲۵. تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۱۰.</ref>


اين معناى قرآن ناطق بودن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و عِدلِ قرآن بودن آن حضرت است كه در حديث ثقلين بيان شده است آنجا كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله فرمود:
اين معناى قرآن ناطق بودن اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و عِدلِ قرآن بودن آن حضرت است كه در حديث ثقلين بيان شده است آنجا كه پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله فرمود:
خط ۱۴۳: خط ۱۴۳:


===== فراز اول: برنامه ربّانى پيامبر صلى الله عليه و آله =====
===== فراز اول: برنامه ربّانى پيامبر صلى الله عليه و آله =====
«قُلْ ما يَكُونُ لِى  أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى»: «من حق ندارم آن را از پيش خود تبديل نمايم».
{{متن عربی|قُلْ ما يَكُونُ لِى  أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى}}: «من حق ندارم آن را از پيش خود تبديل نمايم».


اين جمله ناظر به برنامه ربّانى پيامبر صلى الله عليه و آله در رسالت خويش است كه در همه موارد معارف و احكام اسلام -  بدون استثناء -  از پيش خود سخن نمى ‏گويد، و او امين پروردگار است كه هرگز در آنچه ابلاغش به او واگذار شده تغييرى نمى‏ دهد.
اين جمله ناظر به برنامه ربّانى پيامبر صلى الله عليه و آله در رسالت خويش است كه در همه موارد معارف و احكام اسلام -  بدون استثناء -  از پيش خود سخن نمى ‏گويد، و او امين پروردگار است كه هرگز در آنچه ابلاغش به او واگذار شده تغييرى نمى‏ دهد.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:


===== فراز دوم: وَحْيانى بودن غدير =====
===== فراز دوم: وَحْيانى بودن غدير =====
«إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَّ»:
{{متن عربی|إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَىَّ}}:


«من تابع نيستم مگر آنچه بر من وحى مى ‏شود». اين جمله صراحت در وحيانى بودن غدير دارد و ناظر به ارتباط دائمى منبع وحى با پيامبر صلى الله عليه و آله است.
«من تابع نيستم مگر آنچه بر من وحى مى ‏شود». اين جمله صراحت در وحيانى بودن غدير دارد و ناظر به ارتباط دائمى منبع وحى با پيامبر صلى الله عليه و آله است.