۵۰۷
ویرایش
(←پانویس) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
=== غدير وصيتنامه اجرائى پيامبرصلى الله عليه وآله === | === غدير وصيتنامه اجرائى پيامبرصلى الله عليه وآله === | ||
از آنجا كه اسلام داراى يک نظام و سيستم جامع هدايتى با كليه ملزوماتش بوده، لذا جلوه حقيقى اجرايى آن بعد از زمان رسالت پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه وآله از غدير انتظار مى رفت، ولى صد افسوس كه اين آرزو جامه عمل نپوشيد. | از آنجا كه اسلام داراى يک نظام و سيستم جامع هدايتى با كليه ملزوماتش بوده، لذا جلوه حقيقى اجرايى آن بعد از زمان رسالت پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه وآله از غدير انتظار مى رفت، ولى صد افسوس كه اين آرزو جامه عمل نپوشيد.غدير جدا از جنبه هاى گوناگون، از جنبه وصيتى نيز قابل توجه است. بيان رسول خدا صلى الله عليه وآله در آخرين لحظات زندگى نسبت به اسلام و احكام آن، حكم يک وصيتنامه را دارد؛ و قاعده وصيت اين است كه به اهمّ موضوعات اشاره شود، و با اجراى موضوعات اصلى، جزئيات خواه ناخواه اجرا خواهد شد. | ||
غدير جدا از جنبه هاى گوناگون، از جنبه وصيتى نيز قابل توجه است. بيان رسول خدا صلى الله عليه وآله در آخرين لحظات زندگى نسبت به اسلام و احكام آن، حكم يک وصيتنامه را دارد؛ و قاعده وصيت اين است كه به اهمّ موضوعات اشاره شود، و با اجراى موضوعات اصلى، جزئيات خواه ناخواه اجرا خواهد شد. | |||
=== توجه به آغاز و انجام هدايت الهى === | === توجه به آغاز و انجام هدايت الهى === | ||
در وصيتنامه الهى غدير، رسول خداصلى الله عليه وآله پس از توجه دادن به عظمت توحيد، مسئله اساسى ديگرى را كه امامت و ولايت امامان بعد از خود است مطرح مى كند. | در وصيتنامه الهى غدير، رسول خداصلى الله عليه وآله پس از توجه دادن به عظمت توحيد، مسئله اساسى ديگرى را كه امامت و ولايت امامان بعد از خود است مطرح مى كند.سپس به جايگاه حضرت على عليه السلام در اسلام و همچنين خودش اشاره مى نمايد.آنگاه از آخرين وصىّ خود يعنى حضرت مهدى عليه السلام سخن مى گويد، كه اين قسمت از پيام رسول خدا صلى الله عليه وآله قابل توجه است.دقت در اين وصيت الهى اين مطلب را آشكار مى نمايد كه نبى مكرم اسلام صلى الله عليه وآله به آغاز و انجام هدايت دين توجه بيشتر دارد.يعنى اگر هدايت جامعه بعد از رسالت با امامت و ولايت حضرت على عليه السلام آغاز مى شود، به طور قطع و يقين سرانجامش از آنِ حضرت مهدى عليه السلام است. | ||
سپس به جايگاه حضرت على عليه السلام در اسلام و همچنين خودش اشاره مى نمايد. | |||
آنگاه از آخرين وصىّ خود يعنى حضرت مهدى عليه السلام سخن مى گويد، كه اين قسمت از پيام رسول خدا صلى الله عليه وآله قابل توجه است. | |||
دقت در اين وصيت الهى اين مطلب را آشكار مى نمايد كه نبى مكرم اسلام صلى الله عليه وآله به آغاز و انجام هدايت دين توجه بيشتر دارد. | |||
يعنى اگر هدايت جامعه بعد از رسالت با امامت و ولايت حضرت على عليه السلام آغاز مى شود، به طور قطع و يقين سرانجامش از آنِ حضرت مهدى عليه السلام است. | |||
=== مشخصات حكومت مهدوى در غدير === | === مشخصات حكومت مهدوى در غدير === | ||
در اين پيام مشخصات حكومت مهدوى - كه صورتِ عملىِ حكومت علوى است - بيان مى گردد كه دقت در هر يک از فرازهاى اين قسمت از خطبه اين حقيقت را آشكارا بيان مى كند. | در اين پيام مشخصات حكومت مهدوى - كه صورتِ عملىِ حكومت علوى است - بيان مى گردد كه دقت در هر يک از فرازهاى اين قسمت از خطبه اين حقيقت را آشكارا بيان مى كند.رسول اكرم صلى الله عليه وآله خطاب به حاضران اين گونه مى فرمايند:اى مردم! آخرين هادى اين امت مهدى از ماست و فرزند من است. با اين ويژگى ها: | ||
رسول اكرم صلى الله عليه وآله خطاب به حاضران اين گونه مى فرمايند: | |||
اى مردم! آخرين هادى اين امت مهدى از ماست و فرزند من است. با اين | |||
۱ . آگاه باشيد كه او بر همه دين ها غالب آمده و حقيقت دين اسلام را ظاهر خواهد نمود. | ۱ . آگاه باشيد كه او بر همه دين ها غالب آمده و حقيقت دين اسلام را ظاهر خواهد نمود. | ||
خط ۸۳: | خط ۶۹: | ||
يعنى ديگر هيچ بهانه اى براى نپذيرفتن وجود ندارد، و به يقين استمرار حاكميت علوى به حاكميت مهدوى ختم خواهد شد. | يعنى ديگر هيچ بهانه اى براى نپذيرفتن وجود ندارد، و به يقين استمرار حاكميت علوى به حاكميت مهدوى ختم خواهد شد. | ||
با توجه به اين شاخصه هاى گويا، و با نگاهى به فرازهايى از دعاى ندبه - كه آن نيز بيان معصوم عليه السلام است - قالب سيستم حكومتى حضرت مهدى عليه السلام و نوع اجراى آن به وضوح معلوم مى شود. | با توجه به اين شاخصه هاى گويا، و با نگاهى به فرازهايى از دعاى ندبه - كه آن نيز بيان معصوم عليه السلام است - قالب سيستم حكومتى حضرت مهدى عليه السلام و نوع اجراى آن به وضوح معلوم مى شود.در واقع آنچه قرار بود به دست با كفايت حضرت امام امیرالمؤمنین على عليه السلام اجرا شود، به دست اين ذخيره غدير انجام خواهد گرفت. | ||
در واقع آنچه قرار بود به دست با كفايت حضرت امام امیرالمؤمنین على عليه السلام اجرا شود، به دست اين ذخيره غدير انجام خواهد گرفت. | |||
=== طراحى دو حكومت علوى و مهدوى در غدير === | === طراحى دو حكومت علوى و مهدوى در غدير === | ||
پس در غدير تصوير دو حكومت با يک محور طراحى شده است. گويى رسول عاليقدر از نيّت منافقان و كافران خبر داشت كه چه | پس در غدير تصوير دو حكومت با يک محور طراحى شده است. گويى رسول عاليقدر از نيّت منافقان و كافران خبر داشت كه چه توطئه اى در سر دارند، و نخواهند گذاشت سنّت نبوى به امامت علوى اتصال يابد. | ||
گويى مى بيند كه چگونه سنّتش به بدعت تبديل شده و ظلم و ستم جايگزين عدل و قسط خواهد شد؛ و چه ستم و ظلمى كه شعله آتش آن تا ظهور زبانه خواهد كشيد، و كسى جز حضرت مهدى عليه السلام نخواهد توانست اين آتش شعله گرفته از سقيفه را، با آب عدالت مهدوى خاموش كند، چرا كه | گويى مى بيند كه چگونه سنّتش به بدعت تبديل شده و ظلم و ستم جايگزين عدل و قسط خواهد شد؛ و چه ستم و ظلمى كه شعله آتش آن تا ظهور زبانه خواهد كشيد، و كسى جز حضرت مهدى عليه السلام نخواهد توانست اين آتش شعله گرفته از سقيفه را، با آب عدالت مهدوى خاموش كند، چرا كه {{متن عربی|اِذا قامَ الحُجَّةُ سارَ بِسيرَةِ اَميرِالمُؤمِنينَ عَلِىّ عليه السلام}}<ref>بحار الانوار: ج ۴۷ ص ۵۴ .</ref>: «هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور كند به مانند سيره امام على عليه السلام رفتار مى نمايد». | ||
در حقيقت يک هماهنگى و وحدت روش بين اين دو امام همام برقرار است. | در حقيقت يک هماهنگى و وحدت روش بين اين دو امام همام برقرار است.از آنجا كه بر اساس آيه صريح قرآن: {{قرآن|وَ اِذا حَكَمتُم بَينَ النّاسِ اَن تَحكُموا بِالعَدلِ}} <ref>نساء: ۵۸ .</ref>بنيان حكومت امام عصر عليه السلام بر تحقق عدل الهى در تمام زمينه هاست، و روايات رسيده از معصومين عليه السلام اين حقيقت را آشكار مىنمايد. وجود سه واژه عدل و عقل و حق، كه از نظر كاربردى در فرهنگ اسلام و تشيع بيشتر استفاده شده و از موقعيت مقدسى برخوردار است، و على رغم معانى متفاوت هر سه در نهايت به يک معنى ختم مى شود و اينكه هر شىء آن گونه كه خداوند مى خواهد سر جايش باشد و تحقق اين امر انجام نمى پذيرد، مگر به دست منتخب خداوند حكيم، عليم و مهربان.نكته مهمتر اينكه عدالت اگر چه واژه بسيار شيرين و مورد قبول مؤمن و كافر است، اما در اجرا تلخ و ناگوار است. | ||
از آنجا كه بر اساس آيه صريح قرآن: | |||
نكته مهمتر اينكه عدالت اگر چه واژه بسيار شيرين و مورد قبول مؤمن و كافر است، اما در اجرا تلخ و ناگوار است. | |||
بيان اميرِ كلام حضرت على عليه السلام گواه اين مطلب است، آنجا كه فرمودند: «عدالت به هنگام سخن گفتن داراى ميدان وسيعى است، اما به هنگام عمل بسيار ضيق است». | بيان اميرِ كلام حضرت على عليه السلام گواه اين مطلب است، آنجا كه فرمودند: «عدالت به هنگام سخن گفتن داراى ميدان وسيعى است، اما به هنگام عمل بسيار ضيق است». | ||
خط ۱۰۴: | خط ۸۴: | ||
نكته جالب ديگر اينكه حضرت مهدى عليه السلام فرزند كسى است كه رسول معظم عليه السلام او را معيار حق قرار داده، هم در دنيا و هم در آخرت. | نكته جالب ديگر اينكه حضرت مهدى عليه السلام فرزند كسى است كه رسول معظم عليه السلام او را معيار حق قرار داده، هم در دنيا و هم در آخرت. | ||
{{متن عربی|عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ يَدورُ حَيثُما دار}}<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد: ج ۲ ص ۲۹۷ .</ref>: «على همراه حق و حق همراه على است. حق مى گردد همان جا كه على مى گردد». | |||
{{متن عربی|عَلِىٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِىٍّ وَ لَن يَفتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الحَوضَ يَومَ القِيامَةِ}}: <ref>تاريخ بغداد: ج ۱۴ ص ۳۲۱ .</ref> | |||
«على با حق و حق با على است، و هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا در روز قيامت كنار حوض بر من وارد گردند». | «على با حق و حق با على است، و هرگز از يكديگر جدا نمى شوند تا در روز قيامت كنار حوض بر من وارد گردند». | ||
خط ۱۱۲: | خط ۹۲: | ||
اين حديث از احاديث عجيب است، چرا كه على عليه السلام را ميزان حق معرفى مى كند؛ زيرا كه حق محض ، على عليه السلام است. | اين حديث از احاديث عجيب است، چرا كه على عليه السلام را ميزان حق معرفى مى كند؛ زيرا كه حق محض ، على عليه السلام است. | ||
امام مهدى عليه السلام فرزند چنين شخصيتى است و همه افعال و رفتار او حق محض است، چون پدرش حق محض بوده و او به سيره پدرش عمل خواهد كرد. | امام مهدى عليه السلام فرزند چنين شخصيتى است و همه افعال و رفتار او حق محض است، چون پدرش حق محض بوده و او به سيره پدرش عمل خواهد كرد.لذا تمام آنچه در دوران حكومت ايشان اتفاق مى افتد و او انجام خواهد داد حق است. آن روز است كه عدل زيباترين آرزوى انسانها تحقق مى يابد.به عبارت ساده بايد گفت: حضرت مهدى عليه السلام در اجراى نظام عدالت پا جاى پاى حضرت على عليه السلام خواهد گذاشت.حضرت على عليه السلام مى فرمايد: {{متن عربی|العَدلُ اَساسٌ بِهِ قِوامُ العالَمِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۷۵ ص ۸۳ .</ref>: «عدل اساسى است كه هستى بدان استوار و محكم است».يا در بيانى كوتاه شكل حيات را معين مى نمايد: {{متن عربی|العَدلُ حَياةٌ}}<ref>غرر الحكم و درر الكلم: ص ۲۶ ح ۳۰۷.</ref>: «عدل زندگى است».در اين بيان، مولا چهار چوب زندگى را معلوم مى كنند؛ و چون در زمان حيات خود با توجه به مشكلات ايجاد شده چنان كه شايسته بود اجراء نشد در حاكميّتِ سراسر عدلِ حضرت مهدى عليه السلام انجام خواهد شد.همچنين مى فرمايد: {{متن عربی|العَدلُ حَياةُ الاَحكامِ}}: <ref>غرر الحكم و درر الكلم: ص ۳۱ ح ۴۴۰. | ||
</ref>«حيات و روح احكام با عدل است».حكمى كه عدل در آن نباشد حكم مرده را دارد، و در ايام حكومت حضرت بقية اللَّه عليه السلام تمام احكام صادره بر اساس عدل خواهد بود. | |||
{{متن عربی|الرَّعِيَّةُ لا يُصلِحُها اِلاَّ العَدلُ}}<ref>غرر الحكم : ص ۲۲۴ ح ۸۸ .</ref>: «رعيت جز به عدل اصلاح نمى پذيرد».يعنى اصلاح وضع مردم در همه زمينه ها بستگى به عدالت حاكم دارد؛ و چون حاكمان با حقيقت عدالت مأنوس نيستند وضع مردم هم روز به روز بدتر مى شود.در حكومت حقّه مهدوى چون عنصر عصمت مقدم بر عدالت است، آن حضرت با روندى آسان به اصلاح وضع رعيّت و مردم مى پردازد، چون براى حكومت صِرف عدالت كافى نيست، بلكه عصمت لازم است. | |||
{{متن عربی|اِنَّ العَدلَ ميزانُ اللَّهِ سُبحانَهُ الَّذى وَضَعَهُ فِى الخَلقِ وَ نَصَبَهُ ِلاِقامَةِ الحَقِّ فَلا تُخالِفهُ فى ميزانِهِ وَ لا تُعارِضهُ فى سُلطانِهِ}}<ref>همان: ج ۲ ص ۵۰۸ . </ref>: | |||
«عدل ترازويى است كه خداوند سبحان در ميان خلق براى برپايى حقّ قرار داده، پس با او در ميزانش مخالفت نكن و با او در حاكميّتش معارضه منما». | «عدل ترازويى است كه خداوند سبحان در ميان خلق براى برپايى حقّ قرار داده، پس با او در ميزانش مخالفت نكن و با او در حاكميّتش معارضه منما». | ||
خط ۱۴۵: | خط ۱۰۶: | ||
حضرت صادق عليه السلام حكومت حضرت مهدى عليه السلام را اين گونه به تصوير مى كشد: | حضرت صادق عليه السلام حكومت حضرت مهدى عليه السلام را اين گونه به تصوير مى كشد: | ||
{{متن عربی|اِذا قامَ القائِمُ حَكَمَ بِالعَدلِ وَ ارتَفَعَ فى اَيّامِهِ الجَورُ وَ آمَنَت بِهِ السُّبُلُ وَ اَخرَجَتِ الاَرضُ بَرَكاتِها وَ رَدَّ كُلَّ حَقٍّ اِلى اَهلِهِ وَ لَم يَبقَ اَهلُ دينٍ حَتّى يُظهِروا الاِسلامَ وَ يَعتَرِفوا بِالايمانِ، ... وَ حَكَمَ بَينَ النّاسِ بِحُكمِ داوُدَ وَ حُكمِ مُحَمَّدٍ عليه السلام.فَحينَئِذٍ تُظهِرُ الاَرضُ كُنوزَها وَ بَركاتِها، تُبدى زينَتَها فَلا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنكُم يَومَئِذٍ مَوضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا لِبِرِّهِ لِشُمولِ الغِنى جَميعَ المُؤمِنينَ ... اِنَّ دَولَتَنا آخِرُ الدُّولِ وَ لَم يَبقَ اَهلُ بَيتٍ لَهُم دَولَةٌ اِلاّ مَلَكوا قَبلَنا لِئَلاّ يَقولوا}}:{{متن عربی|اِذا رَأَوا سيرَتَنا لَو مَلَكنا سِرنا مِثلَ سيرَةِ هؤُلاءِ، وَ هُوَ قَولُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}: {{قرآن|وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقين}}.<ref>اعلام الورى بأعلام الهدى: ص ۴۶۲ .</ref> | |||
فَحينَئِذٍ تُظهِرُ الاَرضُ كُنوزَها وَ بَركاتِها، تُبدى زينَتَها فَلا يَجِدُ الرَّجُلُ مِنكُم يَومَئِذٍ مَوضِعاً لِصَدَقَتِهِ وَ لا لِبِرِّهِ لِشُمولِ الغِنى جَميعَ المُؤمِنينَ ... اِنَّ دَولَتَنا آخِرُ الدُّولِ وَ لَم يَبقَ اَهلُ بَيتٍ لَهُم دَولَةٌ اِلاّ مَلَكوا قَبلَنا لِئَلاّ يَقولوا: | |||
=== هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور مى كند همه چيز را اين گونه متحول مى كند: === | === هنگامى كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور مى كند همه چيز را اين گونه متحول مى كند: === |
ویرایش