پرش به محتوا

امام صادق علیه السلام و تبلیغ غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== اتمام حجت با غدير<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۳  - ۶۹. اسرار غدير: ص ۲۷۹  - ۲۷۷. </ref> ==
از نمونه‏ هاى بارز [[اتمام حجت]] و استدلال و يادآورى‏ هاى غدير، مواردى است كه توسط خود خداوند و [[معصومین ‏علیهم السلام]] و اصحابشان صورت گرفته است.
تمام راويانى كه در طول هزار و چهارصد سال [[حدیث غدیر]] را روايت كرده‏ اند نيز به گونه ‏اى جهاد خود را در مقابله با اهل [[سقیفه]] به نمايش گذاشته‏ اند.
به خصوص در دوران زندگى امام صادق‏ علیه السلام، در اثر جوّ مناسبى كه براى نشر معارف اهل‏ بيت ‏عليهم السلام پيش آمد، بيش از همه دوران‏ ها حدیث غدیر مطرح شده است.
نمونه‏ هايى از اتمام حجت امام صادق ‏عليه السلام با غدير از اين قرار است:
'''۱.''' امام صادق ‏عليه السلام فرمود: مردم درباره روز غديرخم خود را به غفلت زدند همان گونه كه در روز مشربه امّ ابراهيم خود را به غفلت زدند! روز مشربه مردم اطراف حضرت بودند كه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند، ولى براى حضرت جا باز نكردند!!
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: اى مردم، آيا در حالى كه من زنده ‏ام و در بين شما هستم به اهل‏ بيت من بى ‏اعتنايى مى‏ كنيد؟ بدانيد اگر من از ميان شما غايب شوم خداوند از شما غايب نمى‏ شود... .<ref>اثبات الهداة: ج ۱ ص ۵۲۶ ح ۲۸۵.</ref>
'''۲.'''امام صادق‏ عليه السلام داستان غدير خم را بيان كردند كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ...»و اصحاب آن حضرت ولايت را به او تبريک گفتند ... .
سپس حضرت امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَهَا»، يعنى: «نعمت خدا را مى ‏شناسند و سپس آن را انكار مى ‏كنند»، فرمود: در روز غدير آن را مى‏ شناسند و در روز سقيفه انكار مى‏ كنند.<ref>اثبات الهداة:ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۷۳۶.</ref>
'''۳.''' امام صادق‏ عليه السلام به ابوحفص عمر بن يزيد فرمودند:
اى اباحفص، تعجب است از آنچه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام كشيده است! (در روز غدير) آن حضرت اين همه شاهد داشت ولى نتوانست حق خود را بگيرد در حالى كه مردم با دو شاهد حق خود را مى‏ گيرند. اين همه از اهل [[مدینه]] با حضرت در حج بودند و در بازگشت پنج هزار نفر هم از اهل [[مکّه]] همراه حضرت تا غدير آمدند و در آنجا ولايت على‏ عليه السلام را اعلان فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۴۰ ح ۳۳.</ref>
'''۴.''' امام صادق ‏عليه السلام درباره ثبات قدم بر سر غدير فرمودند:
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] براى [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] در غدير خم پيمان گرفت و به [[ولایت]] او [[اقرار]] كردند. خوشا به حال آنان كه بر ولايت او ثابت قدم ماندند و واى بر كسانى كه آن را شكستند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۸.</ref>
'''۵.''' امام صادق‏ عليه السلام فرمود:
هر كس دينش را از كتاب خداوند بياموزد كوه‏ ها از جا كنده مى شوند قبل از اينكه او تكانى بخورد. راوى پرسيد:
در قرآن كدام آيه است؟ حضرت نمونه‏ هايى را ذكر كردند تا آنكه مسئله غدير را چنين فرمودند: از جمله قول خداوند عزوجل است كه مى ‏فرمايد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»، و از همين جاست قول پيامبر صلى الله عليه و آله كه به على ‏عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۰۳.</ref>
'''۶.''' امام صادق‏ عليه السلام در بيان مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود:
«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارْغَب» يعنى: آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيت را اعلان نما و فضيلت او علناً بيان كن. تا آنگاه كه از [[حجةالوداع]] باز مى ‏گشت آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» نازل شد. حضرت مردم را ندا داد تا جمع شوند و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ، أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ».<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref>
'''۷.''' امام صادق‏ عليه السلام درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم» فرمود:
اين آيه درباره [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[عثمان بن عفّان|عثمان]] است. اينان ابتدا به دين پيامبر صلى الله عليه و آله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» [[کفّار|کافر]] شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت کافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.
سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على ‏عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏ اند كه از ايمان براى آنان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref>
'''۸.''' امام صادق‏ عليه السلام در سفرى كه از مدينه به مكه مى ‏رفتند، در بين راه به [[مسجد غدیر]] رسيدند.
در آنجا نگاهى به سمت چپ [[مسجد]] نموده فرمودند: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ...».<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ .</ref>
'''۹.''' امام صادق ‏عليه السلام فرمود: روز غدير خم كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به مردم معرفى و منصوب شد، پيامبر صلى الله عليه و آله براى او پيمان ولايت را بر گردن مردان و [[اتمام حجت بانوان با غدیر|زنان]] قرار داد.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷۸ ح ۳۲۷.</ref>
'''۱۰.''' امام صادق‏ عليه السلام روز غدير را با عظمت خاصى ياد كردند و چنين فرمودند:
روز غدير روز عظيمى است كه خداوند حرمت آن را بر مؤمنين بزرگ قرار داده و دين را در آن كامل فرموده و نعمت را بر آنان تمام كرده، و آن عهد و پيمانى را كه از ايشان گرفته بود بر ايشان تجديد نموده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۹۱.</ref>
'''۱۱.''' امام صادق ‏عليه السلام درباره شيوع و پخش فورى خبر غدير در آن زمان مى ‏فرمايد: وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ»، اين خبر در شهرها منتشر گرديد. وقتى از پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيدند: اين خبر از سوى شماست يا از سوى پروردگار است؟ فرمود: قسم به خدايى كه خدايى جز او نيست، اين مسئله از سوى خداست.<ref>چهارده قرن با غدير: ص ۷۳. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۲ ح ۵۰۵ .</ref>
'''۱۲.''' از امام صادق‏ عليه السلام پرسيدند: مقصود پيامبر صلى الله عليه و آله از اينكه در روز غدير فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ» چه بود؟ فرمود:
به خدا قسم همين سؤال را از پيامبر صلى الله عليه و آله نمودند و آن حضرت فرمود: خدا صاحب اختيار من است و به من از خودم صاحب اختيارتر است و در برابر دستورات او مرا امرى نيست؛ و من صاحب اختيار مؤمنينم و نسبت به آنان صاحب اختيارترم و در برابر من آنان را امرى نيست؛ و هر كس من صاحب اختيار اويم و نسبت به از او خودش صاحب اختيارترم على بن ابى ‏طالب صاحب اختيار اوست و نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است و در برابر او برايش امرى نيست.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۲۶ ص ۵۳۵ .</ref>
== اتمام حجت قرآنىِ غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۹۰ و ج ۳ ص ۳۳۲ - ۳۳۵. </ref> ==
در كنار آيات غدير، مى‏ توان همه احاديث وارد شده در ارتباط غدير با [[ارتباط غدیر با قرآن|قرآن]] را به نوعى [[اتمام حجت]] غديرى -  قرآنى به حساب آورد.
به خصوص استشهاد به آيات قرآن در بسيارى از مواضع خطابه غدير -  آن هم از لسان پيامبر معظم‏ صلى الله عليه و آله -  بُعد ديگرى از جنبه قرآنى غدير را بيان مى‏ كند.
آياتى كه در خطابه غدير به عنوان شاهد يا تفسير قرآن آمده ۵۰ مورد است كه اهميت اين سند دائمى غدير را با پشتوانه قرآنى جلوه ‏گر مى‏ سازد.
با توجه به همين استناد ريشه ‏اى غدير به قرآن، اتمام حجت‏ ها و دفاع از حريم غدير با تكيه بر آيات قرآنى در طول چهارده از سوى پيامبر و [[ائمه علیهم السلام محور خطبه غدیر|ائمه ‏علیهم السلام]] و اصحابشان صورت گرفته، كه از جمله آنها اتمام حجت‏ هاى قرآنىِ امام صادق‏ عليه السلام است:
=== «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها» ولايت است<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶۴ ح ۷۳۶. </ref> ===
زمان امام صادق‏ عليه السلام موقعيتى استثنايى بود كه شيعه توانست غدير را با استناد به قرآن معرفى كند و از آن دفاع نمايد. تفسير «نعمت» در آيه «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها» به ولايت بيانگرِ ارتباط آنها با «أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» در آيه اكمال است كه آن حضرت به بيانش پرداخته است.
امام صادق ‏عليه السلام داستان غدير خم را بيان كرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير فرمود:
«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ ...»؛ و اصحاب آن حضرت ولايت را به او تبريک گفتند ... . سپس امام صادق ‏عليه السلام درباره آيه «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَ يُنْكِرُونَها»<ref>نحل /  ۸۳ .</ref> «نعمت خدا را مى‏ شناسند و سپس آن را انكار مى ‏كنند»، فرمود: در روز غدير آن را مى‏ شناسند و در روز [[سقیفه]] انكار مى ‏كنند.
=== آيه تبليغ يعنى «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ ...»<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۱۰۳. </ref> ===
شيعه مفتخر است كه آنچه مى‏ گويد پشتوانه قرآنى دارد، و اين را از امامانش آموخته و در برابر همه فرقه‏ هاى مسلمان اعلام مى‏ كند. ما اگر ولايت غديرى را مطرح مى‏ كنيم، حتى دستور ابلاغ آن را از قرآن می‏دانيم و تابلوى «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ» را به همه مسلمانان از متن قرآن نشان مى ‏دهيم.
امام صادق ‏عليه السلام در اين باره مى‏ فرمايد: هر كس دينش را از كتاب خداوند بياموزد كوه ‏ها از جا كنده مى ‏شوند قبل از اينكه او تكانى بخورد.
آنگاه حضرت نمونه‏ هايى را ذكر كرد تا آنكه درباره مسئله غدير چنين فرمود:
از جمله قول خداوند عزوجل است كه مى ‏فرمايد: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ».<ref>مائده /  ۶۷ .</ref>
و از همين جاست قول پيامبر صلى الله عليه و آله كه به على‏ عليه السلام فرمود: اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ ... .
=== «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» اشاره به آيه تبليغ است<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷. </ref> ===
رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله مراحل متعددى را طى۲۳ سال طى كرد و سختى‏ هاى بى‏ شمارى را پشت سر گذاشت تا به نتيجه نهايى نزديک شد.
آنگاه بود كه آخرين دستور با ضميمه «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ» نازل شد. آيا اين بزرگ‏ترين اتمام حجت شيعه بر ديگران نيست كه دستور منصوب كردن على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام در دو آيه از قرآن انعكاس يافته و جزئياتى از آن در متن آيه توجه همه را جلب مى ‏كند؟!
امام صادق ‏عليه السلام در بيان مراحل رسالتِ پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ»<ref>انشراح / ۷،۶.</ref>
«آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و جانشينت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن».
تا آنگاه كه از [[حجةالوداع]] باز مى ‏گشت آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...»<ref>مائده / ۶۷ .</ref>  نازل شد.
حضرت مردم را ندا داد تا جمع شوند و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ».
=== «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا» كافرين به ولايت‏ اند<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸. </ref> ===
شناسايى آنان كه سه بار كافر شدند و در واقع «أُشْرِبُوا في قُلُوبِهِمُ الْکُفْر» بودند، با استناد به آيه قرآن و نشان دادن مراحل كفر آنان احتجاجى از امام صادق ‏عليه السلام درباره غدير است كه نشان مى‏ دهد در چنين كسانى اثرى از ايمان باقى نمانده است.
آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء /  ۱۳۷.</ref>  فرمود:
اين آيه درباره [[ابوبکر بن ابی قحافه|اولی]] و [[عمر بن خطاب|دومی]] و [[عثمان بن عفّان|سومی]] است. اينان ابتدا به دين [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند. سپس به ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.
سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏ عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى‏ اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است.
=== اتمام حجت با آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...» ===
از جمله [[اتمام حجت]]‏ هاى امام صادق‏ عليه السلام بر دشمنان، استدلال به [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] است:
امام صادق ‏عليه السلام نيز تصريح مى ‏فرمايد كه آنچه از خدا و رسول رسيده پاسخگوى تمام نيازهاى بنى ‏آدم است، و براى اين مطلب به اتمام حجت خدا با آيه اكمال استناد مى ‏فرمايد:
ما مِنْ شَىْ‏ءٍ يَحْتاجُ الَيْهِ وُلْدُ آدَمَ الاّ وَ قَدْ خَرَجَتْ فيهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّه وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لا ذلِكَ مَا احْتَجَّ. فَقالَ: بِمَا احْتَجَّ؟ فَقالَ ابُو عَبْدِاللَّه‏عليه السلام: قَوْلُهُ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً». فَلَوْ لَمْ يَكْمُلْ سُنَنَهُ وَ فَرائِضَهُ وَ ما يَحْتاجُ الَيْهِ النّاسُ، بِمَا احْتَجَّ بِهِ؟!
چيزى نيست كه فرزندان آدم بدان نياز داشته باشند مگر آنكه درباره آن دستورى از خدا و رسول صادر شده است، و اگر چنين نبود خداوند اتمام حجت نمى‏ كرد.
راوى پرسيد: خداوند به چه چيزى اتمام حجت فرموده؟ امام صادق ‏عليه السلام فرمود: كلام خدا «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ ...».
اگر سنت‏ ها و فرائض و آنچه مردم بدان نياز دارند را كامل نكرده، پس با چه چيزى اتمام حجت فرموده؟<ref>بصائر الدرجات: ص ۵۳۸ ح ۵۰ . مختصر البصائر: ص ۶۶ .</ref>
شكى نيست كه امام صادق‏ عليه السلام منظورى از بيان همه احكام الهى دارد، و گرنه در ظاهر همه مى‏ دانيم كه بسيارى از مسائل دين در فرصت كوتاه عمر پيامبر صلى الله عليه و آله ناگفته ماند.
البته همه احكام و معارف الهى در قرآن نهفته است، ولى تا استخراج كننده مطمئن آن نباشد گويا به مردم نرسيده است.
آرى با نصب امامانى كه اين معارف را با سينه ‏اى متصل به اقيانوس بيكران علم الهى بيان مى كنند گويا در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله همه معارف و احكام به مردم ابلاغ شده است.
اين رمز الهى بودن دين شيعه است كه آنچه را از پيامبر صلى الله عليه و آله حديث نداشته باشند به درگاه دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام پناه مى ‏برند و پاسخى مطمئن دريافت مى‏ كنند، ولى غير شيعه دست به دامان قياس و استحسان مى ‏شوند، چرا كه با نپذيرفتن امامان راه ديگرى ندارند و درى به سوى فرامين الهى نمى ‏يابند.
== احياى عيد غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام<ref>اسرار غدير: ص ۲۳۳ - ۲۳۵. </ref> ==
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين‏ عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است.
حضرت فرمود:
-  خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده مگر آنكه اين روز را عيد گرفته و حرمت آن رانگه داشته است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۴.</ref>
-  عيد غدير «عيد اللَّه اكبر»است، يعنى عيد بزرگ خداوند است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۱.</ref>
-  عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۰ - ۲۱۲.</ref>
-  روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref>
-  روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبّان ما عيد قرار داده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref>
-  شايد گمان كنى كه خداوند روزى با حرمت‏ تر از روز غدير خلق كرده است! نه به خدا قسم، نه به خدا قسم، نه به خدا قسم!<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۵.</ref>
-  روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: [[عید فطر]]، [[قربان (عید)|عید قربان]]، روز [[جمعه]]، [[عید غدیر]]. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است.
خداوند تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى ‏كند كه رئيس شان [[جبرئیل]] است، و انبياء مرسلين را كه رئيس شان [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله]] است، و اوصياء منتجبين را كه رئيس شان [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] است، و اولياء خود را كه رئيس شان [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] هستند. اينان «غدير» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد [[بهشت]] نمايند.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲.</ref>
== تبليغ غدير توسط امام صادق ‏عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۶۲ - ۶۵، ۷۰ - ۷۳، ۹۰، ۹۱، ۹۳، ۹۴ - ۹۶، ۹۹، ۱۰۶ - ۱۰۹، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۸، ۱۵۹، ۱۷۰، ۱۸۵، ۱۸۸، ۱۸۹، ۲۰۳، ۲۰۴.</ref>==
== تبليغ غدير توسط امام صادق ‏عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۶۲ - ۶۵، ۷۰ - ۷۳، ۹۰، ۹۱، ۹۳، ۹۴ - ۹۶، ۹۹، ۱۰۶ - ۱۰۹، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۸، ۱۵۹، ۱۷۰، ۱۸۵، ۱۸۸، ۱۸۹، ۲۰۳، ۲۰۴.</ref>==
يكى از شاخص ‏هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل‏ هاى مختلف است. از جمله تبليغ غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است كه ذيلاً به بيان آن مى ‏پردازيم:
يكى از شاخص ‏هاى زندگى معصومين‏ عليهم السلام تبليغ غدير به شكل‏ هاى مختلف است. از جمله تبليغ غدير توسط امام صادق‏ عليه السلام است كه ذيلاً به بيان آن مى ‏پردازيم: