۲۶٬۳۸۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
[[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] با آنكه قول حفظ اين راز را به پيامبر صلى الله عليه و آله داده بود، اما فوراً آن را به [[حفصه بنت عمر|حفصه]] خبر داد، و هر كدام از آنها پدرانشان را از اين موضوع مطلع كردند و آنان به ساير [[منافقین]] اطلاع دادند، و مرحله جدى توطئه هاى سقيفه از آن لحظه آغاز شد. | [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] با آنكه قول حفظ اين راز را به پيامبر صلى الله عليه و آله داده بود، اما فوراً آن را به [[حفصه بنت عمر|حفصه]] خبر داد، و هر كدام از آنها پدرانشان را از اين موضوع مطلع كردند و آنان به ساير [[منافقین]] اطلاع دادند، و مرحله جدى توطئه هاى سقيفه از آن لحظه آغاز شد. | ||
خداوند اقدامات عايشه و [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و پدرانشان را در آياتى از قرآن به پيامبرش خبر داد: | خداوند اقدامات عايشه و [[حفصه بنت عمر|حفصه]] و پدرانشان را در آياتى از قرآن به پيامبرش خبر داد:<blockquote>{{قرآن|وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَىٰ بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ ۖ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَٰذَا ۖ قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ|ترجمه=و هنگامی که پیامبر، رازی را به یکی از همسرانش گفت و او آن راز را [نزد زن دیگر] فاش کرد، و خدا پیامبر را از افشای آن آگاه نمود، پیامبر بخشی از آن [راز افشا شده] را به آن زن گوشزد کرد و از گفتن بخشی دیگر [برای آنکه فاش کننده بیشتر شرمنده نشود] خودداری نمود. آن زن گفت: چه کسی فاش کردن راز را [به وسیله من] به تو خبر داده است؟ پیامبر گفت: دانای آگاه، به من خبر داد.}}<ref>تحريم / ۳ - ۸.</ref>:</blockquote>پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر اين افشاى سرّ با عايشه و حفصه سخن نمى گفت و رابطه خود را با آنان قطع كرده بود. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله به خاطر اين افشاى سرّ با عايشه و حفصه سخن نمى گفت و رابطه خود را با آنان قطع كرده بود. | |||
آنان به فكر چاره اى افتادند كه با چرب زبانى و استفاده از حجب و حياى پيامبر صلى الله عليه و آله درِ گفتگو با حضرت را باز كنند. | آنان به فكر چاره اى افتادند كه با چرب زبانى و استفاده از حجب و حياى پيامبر صلى الله عليه و آله درِ گفتگو با حضرت را باز كنند. | ||
خط ۸۴: | خط ۷۸: | ||
او در قسمتى از سخنانش مى گويد: روز چهاردهم ذى حجه سال دهم هجرى پيامبر صلى الله عليه و آله از مكه به مقصد غدير حركت كرد. | او در قسمتى از سخنانش مى گويد: روز چهاردهم ذى حجه سال دهم هجرى پيامبر صلى الله عليه و آله از مكه به مقصد غدير حركت كرد. | ||
روز سومى كه در راه بودند [[جبرئیل]] آيات آخر سوره حجر را نازل كرد: | روز سومى كه در راه بودند [[جبرئیل]] آيات آخر سوره حجر را نازل كرد: <blockquote>{{قرآن|فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٩٢﴾عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٩٣﴾فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ ﴿٩٤﴾إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ ﴿٩٥﴾|ترجمه=به پروردگارت سوگند، قطعاً از همه آنان بازخواست می کنیم. (۹۲)از اعمالی که همواره انجام می داده اند. (۹۳)پس آنچه را به آن مأموری اظهار کن و از مشرکان روی بگردان. (۹۴)که ما [شرّ] استهزا کنندگان را از تو باز داشتهایم. (۹۵)}}<ref>حجر / ۹۲ - ۹۵.</ref>:</blockquote> | ||
در آخر شب چهارم جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و اين آيه را براى حضرت خواند:<blockquote>{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ|ترجمه=ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.}}<ref>مائده / ۶۷ .</ref>:</blockquote> | |||
در آخر شب چهارم جبرئيل بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد و اين آيه را براى حضرت خواند: | |||
و منظور از آنان كسانى بودند كه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله سوء قصد داشتند. | و منظور از آنان كسانى بودند كه نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله سوء قصد داشتند. | ||
خط ۹۹: | خط ۸۷: | ||
بلى اى جبرئيل، ان شاء الله فردا اين كار را انجام خواهم داد. | بلى اى جبرئيل، ان شاء الله فردا اين كار را انجام خواهم داد. | ||
== | ==آیه تبلیغ در خطبه غدیر<ref>الاقبال: ص ۴۵۶،۴۵۴. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۷ - ۱۳۳.</ref>== | ||
[[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] يكى از حاضران در غدير است كه جزئيات بسيارى از آن را فقط او نقل كرده و حق عظيمى بر همه دارد و حجت را بر ما تمام كرده است. | [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] يكى از حاضران در غدير است كه جزئيات بسيارى از آن را فقط او نقل كرده و حق عظيمى بر همه دارد و حجت را بر ما تمام كرده است. | ||
او متن خطابه بلند غدير را نيز حفظ كرده و جزئيات قرآنى آن را به خاطر سپرده است. | او متن خطابه بلند غدير را نيز حفظ كرده و جزئيات قرآنى آن را به خاطر سپرده است. | ||
از جمله فرازهاى خطبه كه حذيفه نقل كرده و آيات قرآنى را يادآور شده اين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند به من وحى كرده است: | از جمله فرازهاى خطبه كه حذيفه نقل كرده و آيات قرآنى را يادآور شده اين است كه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند به من وحى كرده است:<blockquote>{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرِينَ|ترجمه=ای پیامبر! آنچه از سوی پروردگارت [درباره ولایت و رهبری علی بن أبی طالب امیرالمؤمنین علیه السلام] بر تو نازل شده ابلاغ کن؛ و اگر انجام ندهی پیام خدا را نرسانده ای. و خدا تو را از [آسیب و گزند] مردم نگه می دارد؛ قطعاً خدا گروه کافران را هدایت نمی کند.}}<ref>مائده / ۶۷ .</ref>:</blockquote>اى مردم، من در تبليغ آنچه خداوند نازل كرده كوتاهى نكرده ام؛ و اينک سبب نازل شدن اين آيه را بيان خواهم كرد: | ||
اى مردم، من در تبليغ آنچه خداوند نازل كرده كوتاهى نكرده ام؛ و اينک سبب نازل شدن اين آيه را بيان خواهم كرد: | |||
چندين بار جبرئيل بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام دستور آورد كه در جمع مردم بگويم و به سياه و سفيد اعلام كنم كه على بن ابى طالب برادرم و خليفه ام و امام پس از من است. | چندين بار جبرئيل بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام دستور آورد كه در جمع مردم بگويم و به سياه و سفيد اعلام كنم كه على بن ابى طالب برادرم و خليفه ام و امام پس از من است. |