پرش به محتوا

احتجاج حذیفه به غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
خط ۱۴: خط ۱۴:
او مقاطع قرآنى را از آغاز اعلام سفر حج در مدينه شروع كرد و گفت:
او مقاطع قرآنى را از آغاز اعلام سفر حج در مدينه شروع كرد و گفت:


خداوند در سال دهم هجرت به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا به حج برود و مردم هم با وى به حج بيايند و در اين باره اين آيه را بر او نازل كرد:
خداوند در سال دهم هجرت به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد تا به حج برود و مردم هم با وى به حج بيايند و در اين باره اين آيه را بر او نازل كرد:<blockquote>{{قرآن|وَ أَذِّنْ فِى ‏النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ}}<ref>حج /  ۲۷.</ref>: «و در میان مردم برای حج بانگ زن تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام [چابک و چالاک] که از هر راه دور می آیند، به سوی تو آیند.»</blockquote>در سال دهم هجرى جمعيت عظيم مسلمانان با پيامبر صلى الله عليه و آله به حج رفتند، كه به نام «[[حجةالوداع]]» معروف شد. هنگامى كه حج تمام شد پس از يک روز اقامت در مكه جبرئيل نازل شد و آيات اول سوره عنكبوت<ref>عنكبوت /  ۱ - ۴.</ref> را نازل كرد و گفت: اى محمد بخوان:<blockquote>{{قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ الم ﴿١﴾أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ ﴿٢﴾وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۖ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ ﴿٣﴾أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَنْ يَسْبِقُونَا ۚ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿٤﴾|ترجمه=«به نام خدا که رحمتش بی‌اندازه است و مهربانی‌اش همیشگی. الف، لام، میم(۱) آیا مردم گمان کرده اند، همین که بگویند: ایمان آوردیم، رها می شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (۲) در حالی که یقیناً کسانی را که پیش از آنان بودند، آزمایش کرده ایم [پس اینان هم بی تردید آزمایش می شوند]، و بی تردید خدا کسانی را که [در ادعای ایمان] راست گفته اند می شناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز می شناسد. (۳) آیا آنان که مرتکب زشتی ها می شوند، پنداشته اند که می توانند بر ما پیشی گیرند [تا از مجازات و عذاب زشت کاری هایشان بگریزند؟!] چه بد داوری می کنند. (۴)»}}</blockquote>پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه چيست؟


«وَ أَذِّنْ فِى ‏النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ»<ref>حج /  ۲۷.</ref>: «حج را بين مردم اعلان عمومى كن تا با پاى پياده و سوار بر هر شتر لاغرى نزد تو آيند، كه از هر راه دورى مى ‏آيند».
جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مى‏ رساند و مى ‏فرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستاده‏ ام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كرده‏ ام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند. كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مى‏ كند صادقين و راستگويانند، و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند كاذبين و دروغ گويانند.


در سال دهم هجرى جمعيت عظيم مسلمانان با پيامبر صلى الله عليه و آله به حج رفتند، كه به نام «[[حجةالوداع]]» معروف شد. هنگامى كه حج تمام شد پس از يک روز اقامت در مكه جبرئيل نازل شد و آيات اول سوره عنكبوت را نازل كرد و گفت: اى محمد بخوان:
اى محمد، بازگشت تو به سوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده، و او به تو دستور مى ‏دهد براى امتت بعد از خود على بن ابى‏ طالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفه ‏اى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مى‏ گيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه به زودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنه‏ اى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم.


«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الم، أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ، وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْكاذِبِينَ، أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ أَنْ يَسْبِقُونا ساءَ ما يَحْكُمُونَ»<ref>عنكبوت /  ۱ - ۴.</ref>:
خداوند عزوجل به تو دستور مى ‏دهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و به عنوان امانت به تو سپرده است، كه اوست امين و مورد اعتماد.


«به نام خداوند بخشنده مهربان، الم، آيا مردم گمان كرده ‏اند كه رها مى ‏شوند با همين كه بگويند ايمان آورديم در حالى كه امتحان نشوند؟ ما كسانى را كه قبل از آنان بودند امتحان كرديم و خداوند آنان كه راست مى ‏گويند و آنان كه دروغ مى‏ گويند را مى ‏داند. يا كسانى كه بدى ‏ها را انجام مى‏ دهند گمان كرده‏اند ما به آنها دست نمى ‏يابيم؟ چه بد فكرى مى ‏كنند».
اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶،۹۵ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref>


پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه چيست؟ [[جبرئیل]] با اشاره به اوضاع بعد از رحلت آن حضرت جواب داد:
اين وحى الهى به معناى پايان واجب اول يعنى حج، و آغاز واجب دوم يعنى ولايت بود كه از اين لحظه برنامه‏ هاى آن آغاز مى‏ شد.همچنين زمينه ‏سازى ديگرى براى امامت دوازده امام معصوم‏ عليهم السلام نموده فرمود:


خداوند مى ‏فرمايد: ارتحال تو به سوى خدايت و بهشت او نزديک شده، و دستور مى ‏دهد على بن ابى ‏طالب را براى امت بعد از خود به [[جانشین|خلافت]] نصب كنى و [[امامت]] را به او بسپارى كه اوست خليفه قائم در رعيت و امت تو، چه از او اطاعت كنند و چه با او مخالفت نمايند، و به زودى با او مخالفت خواهند كرد، و اين است آن فتنه‏اى كه اين آيه ‏ها را درباره آنها بر تو تلاوت كردم.
«اين دين همچنان بر مبارزه كنندگانش غالب خواهد بود و هيچ مخالفى و جدا شونده ‏اى به آن ضرر نمى ‏زند مادامى كه دوازده خليفه بر امتم حكومت كند كه همه آنان از قريش هستند».<ref>مسند احمد: ج ۵ ص ۸۷ .</ref>


با نزول اين آيات، بلال به دستور پيامبر صلى الله عليه و آله اعلان عمومى داد كه مردم براى سفر به سوى غدير آماده شوند.
همچنين به آن حضرت از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است.اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابى‏ طالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد.
 
در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانه‏ هاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>الاحتجاج، ج ۱، ص ۵۶؛ عوالم العلوم: ج ۱۵/۴، ص ۱۷۶.</ref>
 
يادگارهاى انبياء عليهم السلام: صحف آدم و نوح و ابراهيم‏ عليهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى‏ عليه السلام و انگشتر سليمان‏ عليه السلام و ساير ميراث‏ هاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد.
 
تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراث‏ هاى الهى بود و اينک به دستور الهى به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام منتقل مى‏ شد. اين ودايع از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست مبارک حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است.
 
پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى ‏الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام سپرد، و گفته ‏هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶.</ref>
 
همچنان كه اين پيام و آن آيات نازل مى ‏شد، كاروان از منا وارد مكه شد و قبل از رسيدن به ابطح در«مُحَصَّب»-  كه همان محل توطئه قريش قبل از هجرت بود -  توقف كرد.<ref>اخبار مكة، ج ۲، ص ۱۶۲؛  الفقيه، ج ۲، ص ۵۵۵ .</ref>آنگاه نماز ظهر و عصر را خواندند و در همانجا ماندند تا غروب شد و نماز مغرب و عشا را نيز در همانجا خواندند و سپس مختصرى خوابيدند.<ref>الكافى: ج ۴ ص ۵۲۱ . تهذيب الاحكام: ج ۵ ص ۲۷۳.</ref>
==«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ» عايشه است<ref>اليقين: ص ۳۸۴ - ۳۸۷ باب ۱۳۸. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۸۰ - ۲۱۰. نزهة الكرام: ص ۲۰۱. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ -۱۰۷ و ج ۳۷ ص ۳۲۵.</ref>==
==«وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ» عايشه است<ref>اليقين: ص ۳۸۴ - ۳۸۷ باب ۱۳۸. ارشاد القلوب: ج ۲ ص ۱۸۰ - ۲۱۰. نزهة الكرام: ص ۲۰۱. بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ -۱۰۷ و ج ۳۷ ص ۳۲۵.</ref>==
حذيفه يمانى در مدائن براى اولين بار پرده از اسرار ناگفته [[سقیفه]] بر مى‏ داشت و نقش [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر|حفصه]] را در آن توطئه‏ ها خاطر نشان مى‏ ساخت.
حذيفه يمانى در مدائن براى اولين بار پرده از اسرار ناگفته [[سقیفه]] بر مى‏ داشت و نقش [[عایشه بنت ابی بکر|عایشه]] و [[حفصه بنت عمر|حفصه]] را در آن توطئه‏ ها خاطر نشان مى‏ ساخت.