بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
از نگاه شیعه، غدیر مهم‌ترین رویداد تاریخی عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است که طی آن بر امامت حضرت علی علیه السلام برای مسلمانان تأکید شد. از این رو شیعه به شدت به این جریان توجه داشته و هنگام بحث در مورد جانشینی پیامبر صلی الله علیه وآله، آن را به عنوان اساسی‌ترین دلیل برای حقانیت خود و امامت امام علی علیه السلام معرفی کرده و از آن بهره برده است.
از نگاه شیعه، غدیر مهم‌ترین رویداد تاریخی عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است که طی آن بر امامت حضرت علی علیه السلام برای مسلمانان تأکید شد. از این رو شیعه به شدت به این جریان توجه داشته و هنگام بحث در مورد جانشینی پیامبر صلی الله علیه وآله، آن را به عنوان اساسی‌ترین دلیل برای حقانیت خود و امامت امام علی علیه السلام معرفی کرده و از آن بهره برده است.


متکلمان، محدثان و مورخان شیعه و سنی از زوایای مختلفی این مسئله را بررسی کرده‌اند؛ زمان و مکان غدیر، علت انتخاب مکان غدیر، عبارت‌ها و کلماتی که در سخنرانی پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و جریان‌هایی که در آن اتفاق افتاد همه به نوعی مورد کاوش قرار گرفته‌اند. اما از مباحثی که کم‌تر به آن توجه شده و بدون بررسی و تحلیل تاریخی از آن سخن به میان آمده «تعداد جمعیت حاضر در غدیر» است.<ref>استاد محمدهادی یوسفی غروی در کتاب موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۳، ص ۶۲۶–۶۲۷ به اختصار روایات مربوط به تعداد حاضران در غدیر را نقل کرده‌اند.</ref> گاه تعداد جمعیت حاضر در غدیر، در حد آمار بالایی (بیش از یا قریب به صدهزار نفر) ذکر می‌شود، اما به نظر می‌رسد این گزارش‌ها مبالغه آمیز و مبهم بوده و مشکلاتی نیز ایجاد کرده است.
متکلمان، محدثان و مورخان شیعه و سنی از زوایای مختلفی این مسئله را بررسی کرده‌اند؛ زمان و مکان غدیر، علت انتخاب مکان غدیر، عبارت‌ها و کلماتی که در سخنرانی پیامبر صلی الله علیه وآله آمده و جریان‌هایی که در آن اتفاق افتاد همه به نوعی مورد کاوش قرار گرفته‌اند. اما از مباحثی که کم‌تر به آن توجه شده و بدون بررسی و تحلیل تاریخی از آن سخن به میان آمده «تعداد جمعیت حاضر در غدیر» است.<ref>محمدهادی یوسفی غروی در کتاب موسوعة التاریخ الاسلامی، ج ۳، ص ۶۲۶–۶۲۷ به اختصار روایات مربوط به تعداد حاضران در غدیر را نقل کرده‌اند.</ref> گاه تعداد جمعیت حاضر در غدیر، در حد آمار بالایی (بیش از یا قریب به صدهزار نفر) ذکر می‌شود، اما به نظر می‌رسد این گزارش‌ها مبالغه آمیز و مبهم بوده و مشکلاتی نیز ایجاد کرده است.


در این پژوهش تلاش می‌شود ضمن توجه به اقوال مورخان، به گونه ای تحلیلی تعداد جمعیت حوادث پیش از جریان غدیر مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به قراینی، مانند رشد نسبی جمعیت در سیر حوادث زمان حیات رسول اکرم صلی الله علیه وآله، تعداد حاضران در غدیر محاسبه شود. طبعاً ابتدا باید زمان و خصوصاً مکان غدیر بررسی شود که ارتباط تنگاتنگی با بحث جمعیت آن دارد. البته بدیهی است اگر با بررسی علمی، کاهش جمعیت حاضر در غدیر از تعداد مشهور ثابت شود هرگز این امر، تأثیری در اعتبار و اهمیت رخ‌داد غدیر ندارد و حجیت و اعتبار آن به قوت خود باقی است. چرا که در اصل واقعه غدیر جای هیچ تردیدی نیست.
در این پژوهش تلاش می‌شود ضمن توجه به اقوال مورخان، به گونه ای تحلیلی تعداد جمعیت حوادث پیش از جریان غدیر مورد توجه قرار گرفته و با عنایت به قراینی، مانند رشد نسبی جمعیت در سیر حوادث زمان حیات رسول اکرم صلی الله علیه وآله، تعداد حاضران در غدیر محاسبه شود. طبعاً ابتدا باید زمان و خصوصاً مکان غدیر بررسی شود که ارتباط تنگاتنگی با بحث جمعیت آن دارد. البته بدیهی است اگر با بررسی علمی، کاهش جمعیت حاضر در غدیر از تعداد مشهور ثابت شود هرگز این امر، تأثیری در اعتبار و اهمیت رخ‌داد غدیر ندارد و حجیت و اعتبار آن به قوت خود باقی است. چرا که در اصل واقعه غدیر جای هیچ تردیدی نیست.


== زمان ماجرای غدیر ==
== زمان ماجرای غدیر ==
در مورد تاریخ غدیر تقریباً اختلافی بین منابع نیست. تمامی منابع<ref>شیخ صدوق، الخصال، ج ۲، ص ۳۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۵۰۸؛ ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۷ و ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹.</ref> در این‌که این روی‌داد بزرگ هیجدهم ذی حجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اتحاد نظر دارند.
در مورد تاریخ غدیر تقریباً اختلافی بین منابع نیست. تمامی منابع<ref>الخصال، ج ۲، ص ۳۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۵۰۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۷ ؛ البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹.</ref> در این‌که این روی‌داد بزرگ هیجدهم ذی حجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اتحاد نظر دارند.


در این‌جا به مناسبت، یادآوری این نکته، ضروری است که برخی منابع شیعی نوشته‌اند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روی داده است.<ref>شیخ صدوق در خصال ضمن بیان ایام هفته و بیان این‌که هر روز اختصاص به کاری دارد، روز جمعه را روز عید یاد می‌کند و می‌نویسد: عید غدیر، روز هجدهم ذی‌حجه است و آن نیز جمعه بوده است شیخ صدوق، همان، ج ۲، ص ۳۹۵. نویسنده کتاب بشارة المصطفی روز غدیر را پنجشنبه معرفی می‌نماید. نیز: ابن جبر (نهج الایمان، ص ۱۱۴). روایتی را از سعید خدری آورده که بنابر آن، غدیر روز پنجشنبه بوده است. هم‌چنین محمد بن سلیمان کوفی (مناقب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص ۱۱۸) روایتی را از ابی سعید خدری نقل می‌کند که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله مردم را در غدیر جمع کرد و آن روز پنجشنبه بود.</ref> به نظر می‌رسد این امر، نوعی افزودن فضیلت برای این روز مهم است، زیرا طبق محاسبات چنین چیزی ممکن نیست. بسیاری از منابع اهل سنت<ref>ابوبکر بن حسین بیهقی، دلایل النبوه، ج ۵، ص ۴۴۶؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۷۰۸ و ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵. اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره این‌که عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کرده‌اند.</ref> و نیز شیعی،<ref>از میان منابع شیعی می‌توان به: اربلی علی بن عیسی، کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۰ و علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۳۴ اشاره نمود.</ref> وقوف پیامبر صلی الله علیه وآله را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذی حجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورخان، ابن کثیر به این نکته اشاره کرده است.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹: «الثامن عشر من ذی الحجة عامئذ و کان یوم الأحد بغدیر خم تحت شجرة هناک، فبین فیها أشیاء. و ذکر من فضل علیّ و أمانته و…».</ref>
در این‌جا به مناسبت، یادآوری این نکته، ضروری است که برخی منابع شیعی نوشته‌اند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روی داده است.<ref>شیخ صدوق در خصال ضمن بیان ایام هفته و بیان این‌که هر روز اختصاص به کاری دارد، روز جمعه را روز عید یاد می‌کند و می‌نویسد: عید غدیر، روز هجدهم ذی‌حجه است و آن نیز جمعه بوده است شیخ صدوق، همان، ج ۲، ص ۳۹۵. نویسنده کتاب بشارة المصطفی روز غدیر را پنجشنبه معرفی می‌نماید. نیز: (نهج الایمان، ص ۱۱۴). روایتی را از سعید خدری آورده که بنابر آن، غدیر روز پنجشنبه بوده است. هم‌چنین محمد بن سلیمان کوفی (مناقب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص ۱۱۸) روایتی را از ابی سعید خدری نقل می‌کند که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله مردم را در غدیر جمع کرد و آن روز پنجشنبه بود.</ref> به نظر می‌رسد این امر، نوعی افزودن فضیلت برای این روز مهم است، زیرا طبق محاسبات چنین چیزی ممکن نیست. بسیاری از منابع اهل سنت<ref> دلایل النبوه، ج ۵، ص ۴۴۶؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۷۰۸ ؛ تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵. اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره این‌که عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کرده‌اند.</ref> و نیز شیعی،<ref>از میان منابع شیعی می‌توان به: کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۰ ؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۳۴ اشاره نمود.</ref> وقوف پیامبر صلی الله علیه وآله را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذی حجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورخان، ابن کثیر به این نکته اشاره کرده است.<ref> البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹: «الثامن عشر من ذی الحجة عامئذ و کان یوم الأحد بغدیر خم تحت شجرة هناک، فبین فیها أشیاء. و ذکر من فضل علیّ و أمانته و…».</ref>


نکته دیگر این‌که این گردهمایی عظیم در چه ساعتی از روز روی داده است؟
نکته دیگر این‌که این گردهمایی عظیم در چه ساعتی از روز روی داده است؟


=== پنج ساعت گذشته از روز ===
=== پنج ساعت گذشته از روز ===
طبرسی در این باره می‌نویسد: جبریل زمانی که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد.<ref>طبرسی، الاحتجاج، ص ۵۸: «أتاه جبرئیل علیه السلام علی خمس ساعات مضت من النهار».</ref>
طبرسی در این باره می‌نویسد: جبریل زمانی که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد.<ref>الاحتجاج، ص ۵۸: «أتاه جبرئیل علیه السلام علی خمس ساعات مضت من النهار».</ref>


فتال نیشابوری نیز گزارشی را می‌آورد و می‌نویسد: پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را برای پیامبر صلی الله علیه وآله آورد.<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ج ۱، ص ۹۱.</ref>
فتال نیشابوری نیز گزارشی را می‌آورد و می‌نویسد: پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را برای پیامبر صلی الله علیه وآله آورد.<ref> روضة الواعظین، ج ۱، ص ۹۱.</ref>


=== بعد از نماز ظهر ===
=== بعد از نماز ظهر ===
ابن اثیر به نقل یکی از شاهدان عینی غدیر، زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده است.
ابن اثیر به نقل یکی از شاهدان عینی غدیر، زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده است.


طی این گزارش ابی الطفیل می‌گوید: در حجه الوداع همراه پیامبر صلی الله علیه وآله بودیم که هنگام ظهر دستور داد مکانی را برای نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم، بعد از آن، نماز خواندیم و پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از نماز، دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۵۲: «نشهد أنا أقبلنا مع رسول‌الله صلّی الله علیه و سلّم من حجة الوداع، حتی إذا کان الظهر خرج رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ فأمر بشجرات فشددن، و ألقی علیهنّ ثوب، ثم نادی: الصلاة. فخرجنا فصلینا، ثم قام فحمد اللّه تعالی و أثنی علیه، ثم قال: یا أیها الناس، أتعلمون أنّ اللّه عز و جل مولای و أنا مولی المؤنین، و أنی أولی بکم من أنفسکم؟ یقول ذلک مرارا. قلنا: نعم، و هو آخذ بیدک یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ثلاث مرات».</ref>
طی این گزارش ابی الطفیل می‌گوید: در حجه الوداع همراه پیامبر صلی الله علیه وآله بودیم که هنگام ظهر دستور داد مکانی را برای نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم، بعد از آن، نماز خواندیم و پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از نماز، دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}.<ref> اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۵۲: «نشهد أنا أقبلنا مع رسول‌الله صلّی الله علیه و سلّم من حجة الوداع، حتی إذا کان الظهر خرج رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ فأمر بشجرات فشددن، و ألقی علیهنّ ثوب، ثم نادی: الصلاة. فخرجنا فصلینا، ثم قام فحمد اللّه تعالی و أثنی علیه، ثم قال: یا أیها الناس، أتعلمون أنّ اللّه عز و جل مولای و أنا مولی المؤنین، و أنی أولی بکم من أنفسکم؟ یقول ذلک مرارا. قلنا: نعم، و هو آخذ بیدک یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ثلاث مرات».</ref>


سید بن طاووس روایتی از زبان یکی از حاضران در غدیر به این صورت نقل می‌کند: ما زمانی به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتی را روی زمین می‌انداختی از شدت گرما پخته می‌شد.<ref>علی بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۴۵۶: «و قد بلغنا غدیر خم فی وقت لو طرح اللحم فیه علی الأرض لانشوی».</ref>
سید بن طاووس روایتی از زبان یکی از حاضران در غدیر به این صورت نقل می‌کند: ما زمانی به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتی را روی زمین می‌انداختی از شدت گرما پخته می‌شد.<ref>علی بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۴۵۶: «و قد بلغنا غدیر خم فی وقت لو طرح اللحم فیه علی الأرض لانشوی».</ref>


نویسنده کتاب الهدایة الکبری روایتی را از زبان امام علی علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن، امام فرمود: و آن روز (غدیر) روزی بسیار گرم بود که طفل از شدت گرما پیر می‌شد.<ref>حسین بن حمدان، خصیبی، الهدایة الکبری، ص ۱۰۳: «و قد علمت انه کان یوما شدید القیظ یشیب فیه الطفل…».</ref>
نویسنده کتاب الهدایة الکبری روایتی را از زبان امام علی علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن، امام فرمود: و آن روز (غدیر) روزی بسیار گرم بود که طفل از شدت گرما پیر می‌شد.<ref> الهدایة الکبری، ص ۱۰۳: «و قد علمت انه کان یوما شدید القیظ یشیب فیه الطفل…».</ref>


قاضی نعمان نیز روایتی را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزی گرم تر از روز غدیر ندیده بودیم.<ref>قاضی نعمان مغربی، شرح الاخبار، ج ۱، ص ۹۹: «و ذلک فی یوم ما اتی علینا یوم اشد حرا منه».</ref>
قاضی نعمان نیز روایتی را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزی گرم تر از روز غدیر ندیده بودیم.<ref> شرح الاخبار، ج ۱، ص ۹۹: «و ذلک فی یوم ما اتی علینا یوم اشد حرا منه».</ref>


=== نتیجه‌گیری ===
=== نتیجه‌گیری ===
خط ۵۰: خط ۵۰:
و غدیر خمّ: بین مکه و المدینه، بینه و بین الجحفه میلان؛<ref>همان، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref> غدیر بین مکه و مدینه است و تا جحفه، دو مایل<ref>هر مایل حدود ۱۶۰۰ متر می‌باشد.</ref> فاصله دارد.
و غدیر خمّ: بین مکه و المدینه، بینه و بین الجحفه میلان؛<ref>همان، ج ۴، ص ۱۸۸.</ref> غدیر بین مکه و مدینه است و تا جحفه، دو مایل<ref>هر مایل حدود ۱۶۰۰ متر می‌باشد.</ref> فاصله دارد.


طبرسی روایتی دارد که طبق آن، غدیر سه مایل قبل از جحفه واقع شده است.<ref>طبرسی، همان، ص ۵۸: «فرحل فلما بلغ غدیر خم قبل الجحفه بثلاثه امیال».</ref> ابن جوزی فاصله غدیر تا جحفه را یک مایل گزارش کرده است.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> این در حالی است که سید بن طاووس می‌نویسد: مردم در جحفه توقف نمودند.<ref>ابن طاووس، همان، ج ۱، ص ۴۵۵: «فخرج رسول اللّه صلی الله علیه وآله حتی نزل الجحفة فلما نزل القوم و أخذوا منازلهم أتاه جبرئیل علیه السلام».</ref>
طبرسی روایتی دارد که طبق آن، غدیر سه مایل قبل از جحفه واقع شده است.<ref>همان، ص ۵۸: «فرحل فلما بلغ غدیر خم قبل الجحفه بثلاثه امیال».</ref> ابن جوزی فاصله غدیر تا جحفه را یک مایل گزارش کرده است.<ref>ابن جوزی، المنتظم، ج ۱، ص ۱۴۶.</ref> این در حالی است که سید بن طاووس می‌نویسد: مردم در جحفه توقف نمودند.<ref>ابن طاووس، همان، ج ۱، ص ۴۵۵: «فخرج رسول اللّه صلی الله علیه وآله حتی نزل الجحفة فلما نزل القوم و أخذوا منازلهم أتاه جبرئیل علیه السلام».</ref>


حال باید دید جحفه کجاست؟ محقق کتاب الغارات در معرفی جحفه می‌نویسد: جحفه روستای بزرگی بوده که در مسیر مدینه به مکه واقع است و فاصله آن از مکه چهار منزل است. جحفه محل میقات اهل مصر و شام است اگر به مدینه نروند. فاصله جحفه تا مدینه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدیر دو مایل است.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارات، ج ۲، ص ۵۰۷، پاورقی: «الجحفه بالضم ثم السکون و آلفا، کانت قریة کبیرة ذات منبر علی طریق المدینه، من مکه علی اربع مراحل و هی میقات اهل مصر و الشام، ان لم یمروا علی المدینه فان مروا بالمدینه فمیقاتهم ذوالحلیفه و کان اسمها مهیعه و انما سمیت الجحفه لان السیل اجتفها و حمل اهلها فی بعض الاعوام و هی الان خراب، و بینها وبین ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بینها و بین اقرن موضع من البحر سته امیال، و بینها وبین المدینه ست مراحل و بینها وبین غدیر خم میلان».</ref>
حال باید دید جحفه کجاست؟ محقق کتاب الغارات در معرفی جحفه می‌نویسد: جحفه روستای بزرگی بوده که در مسیر مدینه به مکه واقع است و فاصله آن از مکه چهار منزل است. جحفه محل میقات اهل مصر و شام است اگر به مدینه نروند. فاصله جحفه تا مدینه شش منزل، و فاصله جحفه تا غدیر دو مایل است.<ref>ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی، الغارات، ج ۲، ص ۵۰۷، پاورقی: «الجحفه بالضم ثم السکون و آلفا، کانت قریة کبیرة ذات منبر علی طریق المدینه، من مکه علی اربع مراحل و هی میقات اهل مصر و الشام، ان لم یمروا علی المدینه فان مروا بالمدینه فمیقاتهم ذوالحلیفه و کان اسمها مهیعه و انما سمیت الجحفه لان السیل اجتفها و حمل اهلها فی بعض الاعوام و هی الان خراب، و بینها وبین ساحل الجار نحو ثلاث مراحل و بینها و بین اقرن موضع من البحر سته امیال، و بینها وبین المدینه ست مراحل و بینها وبین غدیر خم میلان».</ref>
خط ۶۳: خط ۶۳:


=== احتمال دوم ===
=== احتمال دوم ===
که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع، توجیهی است بر اقدام پیامبر در انتخاب این مکان، این است که غدیر، محل تقسیم راه‌ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» بوده و مسافران هر منطقه ای از این‌جا راه خود را جدا نموده و به شهر خود می‌رفتند.<ref>مفید، الارشاد، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref> از این رو آخرین نقطه مسیر همراهی تمامی مردم با پیامبر صلی الله علیه وآله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه وآله پیش از متفرق شدن مردم، مأموریت خود را ابلاغ نموده است.
که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع، توجیهی است بر اقدام پیامبر در انتخاب این مکان، این است که غدیر، محل تقسیم راه‌ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» بوده و مسافران هر منطقه ای از این‌جا راه خود را جدا نموده و به شهر خود می‌رفتند.<ref> الارشاد، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref> از این رو آخرین نقطه مسیر همراهی تمامی مردم با پیامبر صلی الله علیه وآله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه وآله پیش از متفرق شدن مردم، مأموریت خود را ابلاغ نموده است.


البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبه جزیره عربستان بود و فراتر از آن نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسی و نظامی به‌شمار می‌آمد. هنوز مناطق عراق، شامات و مصر مسلمان نبودند. از این گذشته، با دقت نظر در وضعیت جغرافیایی غدیر چنین به دست می‌آید که غدیر یا همان جحفه اصلاً مفترق الطرق نبوده و چنین وضعیتی نداشته است. همان‌طور که در نقشه ملاحظه می‌شود مسیر مردم عراق از شمال شرقی مکه، مسیر مردم طائف از جنوب شرقی مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است. مسیر شمال غربی مدینه که به غدیر منتهی می‌شود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است. گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال آفریقا، آن‌ها نیز از این مسیر به مکه می‌آیند و در جحفه محرم می‌شوند. در کتاب‌های فقهی در باب حج به تفصیل در این باره بحث شده است که مردم هر منطقه ای از کجا وارد حرم (مکه) شده و محرم می‌شوند و طبیعتاً خروج آن‌ها نیز از همان راه است. ذات عرق برای عراقی‌ها، یلملم برای یمنی‌ها، قرن المنازل برای طایفی‌ها و جحفه برای قبیله‌های جنوب مدینه و کسانی که نزدیک به مدینه هستند؛<ref>اهالی مدینه از مسجد شجره محرم می‌شوند که این مسجد نزدیک مدینه واقع شده است، اما کسانی که در منطقه جنوبی مدینه هستند، در بین راه مدینه به مکه در جحفه محرم می‌شوند.</ref> یعنی چون مسیرها متعدد است، محل محرم شدن نیز متعدد است. در محاسبه جمعیت غدیر ـ همان گونه که بدان خواهیم پرداخت ـ باید این محاسبات جغرافیایی نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن (که در جنوب هستند) در غدیر حضور داشته‌اند.
البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبه جزیره عربستان بود و فراتر از آن نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسی و نظامی به‌شمار می‌آمد. هنوز مناطق عراق، شامات و مصر مسلمان نبودند. از این گذشته، با دقت نظر در وضعیت جغرافیایی غدیر چنین به دست می‌آید که غدیر یا همان جحفه اصلاً مفترق الطرق نبوده و چنین وضعیتی نداشته است. همان‌طور که در نقشه ملاحظه می‌شود مسیر مردم عراق از شمال شرقی مکه، مسیر مردم طائف از جنوب شرقی مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است. مسیر شمال غربی مدینه که به غدیر منتهی می‌شود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است. گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال آفریقا، آن‌ها نیز از این مسیر به مکه می‌آیند و در جحفه محرم می‌شوند. در کتاب‌های فقهی در باب حج به تفصیل در این باره بحث شده است که مردم هر منطقه ای از کجا وارد حرم (مکه) شده و محرم می‌شوند و طبیعتاً خروج آن‌ها نیز از همان راه است. ذات عرق برای عراقی‌ها، یلملم برای یمنی‌ها، قرن المنازل برای طایفی‌ها و جحفه برای قبیله‌های جنوب مدینه و کسانی که نزدیک به مدینه هستند؛<ref>اهالی مدینه از مسجد شجره محرم می‌شوند که این مسجد نزدیک مدینه واقع شده است، اما کسانی که در منطقه جنوبی مدینه هستند، در بین راه مدینه به مکه در جحفه محرم می‌شوند.</ref> یعنی چون مسیرها متعدد است، محل محرم شدن نیز متعدد است. در محاسبه جمعیت غدیر ـ همان گونه که بدان خواهیم پرداخت ـ باید این محاسبات جغرافیایی نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن (که در جنوب هستند) در غدیر حضور داشته‌اند.
خط ۷۵: خط ۷۵:


=== هزار و سیصد نفر ===
=== هزار و سیصد نفر ===
کمترین جمعیتی که در این مورد گزارش شده ۱۳۰۰ نفر است. ابن شهرآشوب روایتی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر در حضور ۱۳۰۰ نفر، جمله{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}} را مطرح نمود.<ref>ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۶. متن روایت چنین است: «و فی روایه عن الباقر علیه‌السلامقال: لما قال النبی صلی الله علیه وآله یوم غدیر خم بین الف و ثلاث ماه رجل من کنت مولاه فهذا علی مولاه…».</ref>
کمترین جمعیتی که در این مورد گزارش شده ۱۳۰۰ نفر است. ابن شهرآشوب روایتی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر در حضور ۱۳۰۰ نفر، جمله{{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}} را مطرح نمود.<ref>مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۶. متن روایت چنین است: «و فی روایه عن الباقر علیه‌السلامقال: لما قال النبی صلی الله علیه وآله یوم غدیر خم بین الف و ثلاث ماه رجل من کنت مولاه فهذا علی مولاه…».</ref>


متأسفانه ایشان سند روایت را نیاورده اند. همین روایت را مجلسی نیز آورده است.<ref>مجلسی، همان، ج ۳۷، ص ۱۵۸.</ref>
متأسفانه ایشان سند روایت را نیاورده اند. همین روایت را مجلسی نیز آورده است.<ref>همان، ج ۳۷، ص ۱۵۸.</ref>


در تفسیر فرات کوفی نیز روایتی از عمار نقل شده که می‌گوید:
در تفسیر فرات کوفی نیز روایتی از عمار نقل شده که می‌گوید:
خط ۸۵: خط ۸۵:
ابوذر گفت: پس بدانید که پیامبر روز غدیر که ۱۳۰۰ مرد بودیم …
ابوذر گفت: پس بدانید که پیامبر روز غدیر که ۱۳۰۰ مرد بودیم …


فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست، خدایا هر که علی را یاری کند یاری‌اش کن و هر که دشمنی کند دشمنی اش کن. در این هنگام مردی بلند شد و گفت: مبارک باد بر تو ای پسر ابی طالب.<ref>فرات کوفی، تفسیر، ص ۵۱: «عن عمار بن یاسر قال: کنت عند ابی ذر الغفاری ـ رض ـ فی مجلس ابن‌عباس ـ رض ـ و علیه فسطاط و هو یحدث اذ قام ابوذر حتی ضرب بیده الی عمود فسطاط ثم قال: ایها الناس من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فقد انبأته باسمی انا جندب بن جناده ابوذر الغفاری سالتکم بحق الله و حق رسوله اسمعتم من رسول اللّه صلی الله علیه وآله و هو یقول: ما اقلت الغبراء و لا اظلت الخضرا ذا لهجة اصدق من ابی ذر؟ قالو: اللهم نعم. قال: فتعلمون ایها الناس ان رسول‌الله صلی الله علیه وآله جمعنا یوم غدیر خم الف و ثلاث ماه رجل یقول: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل من خذله. فقام رجل فقال: بخ بخ یابن ابی طالب…».</ref>
فرمود: هر کس من مولای اویم پس علی مولای اوست، خدایا هر که علی را یاری کند یاری‌اش کن و هر که دشمنی کند دشمنی اش کن. در این هنگام مردی بلند شد و گفت: مبارک باد بر تو ای پسر ابی طالب.<ref>فرات کوفی، تفسیر، ص ۵۱: «عن عمار بن یاسر قال: کنت عند ابی ذر الغفاری فی مجلس ابن‌عباس و علیه فسطاط و هو یحدث اذ قام ابوذر حتی ضرب بیده الی عمود فسطاط ثم قال: ایها الناس من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی فقد انبأته باسمی انا جندب بن جناده ابوذر الغفاری سالتکم بحق الله و حق رسوله اسمعتم من رسول اللّه صلی الله علیه وآله و هو یقول: ما اقلت الغبراء و لا اظلت الخضرا ذا لهجة اصدق من ابی ذر؟ قالو: اللهم نعم. قال: فتعلمون ایها الناس ان رسول‌الله صلی الله علیه وآله جمعنا یوم غدیر خم الف و ثلاث ماه رجل یقول: اللهم من کنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره واخذل من خذله. فقام رجل فقال: بخ بخ یابن ابی طالب…».</ref>


در مورد دو روایت فوق باید گفت که روایت ابن شهرآشوب از امام باقر علیه السلام سندی ندارد تا بتوان در مورد آن قضاوت کرد، اما قولی که فرات کوفی بیان نموده با توجه به قراین درونی روایت که همانا نقل جریان مجلس ابن‌عباس و سخنرانی ابوذر است قابل توجه است، اگرچه محاسبات نشان می‌دهد که جمعیت غدیر بیش از ۱۳۰۰ نفر بوده‌اند.<ref>در ادامه، محاسبات صورت گرفته را ذکر خواهیم کرد.</ref>
در مورد دو روایت فوق باید گفت که روایت ابن شهرآشوب از امام باقر علیه السلام سندی ندارد تا بتوان در مورد آن قضاوت کرد، اما قولی که فرات کوفی بیان نموده با توجه به قراین درونی روایت که همانا نقل جریان مجلس ابن‌عباس و سخنرانی ابوذر است قابل توجه است، اگرچه محاسبات نشان می‌دهد که جمعیت غدیر بیش از ۱۳۰۰ نفر بوده‌اند.<ref>در ادامه، محاسبات صورت گرفته را ذکر خواهیم کرد.</ref>
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
آری، چنان‌چه این پنج هزار نفر، اهل مکه نباشند و به گونه ای با تسامح بگوییم اهالی دیگر مناطق بودند که از مکه پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمودند پذیرفتنی است. اما سؤال اینجاست این افراد از کجا آمده بودند؟
آری، چنان‌چه این پنج هزار نفر، اهل مکه نباشند و به گونه ای با تسامح بگوییم اهالی دیگر مناطق بودند که از مکه پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمودند پذیرفتنی است. اما سؤال اینجاست این افراد از کجا آمده بودند؟


ابن شهرآشوب نیز در روایتی از امام صادق علیه السلام شاهدین غدیر را ده هزار نفر عنوان کرده است.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج۳، ص ۲۶.</ref> علاوه بر این دو، شیخ حر عاملی نیز در روایتی قول ده هزار نفر را آورده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref> به نظر می‌رسد این دو از عیاشی نقل نکرده‌اند، زیرا نه به عیاشی اشاره ای دارند، و نه به عمر بن یزید که در سلسله سند عیاشی هست، و نیز ادامه روایت را که به تفکیک جمعیت اشاره می‌کند، نیاورده اند و حتی شیخ حر عاملی خود اضافه می‌کند: چه بسا این ده هزار نفر همه از مدینه بوده‌اند.<ref>همان: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ابْتِدَاءً مِنْهُ الْعَجَبُ لِمَا لَقِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ کَانَ لَهُ عَشَرَةُ آلَافِ شَاهِدٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَخْذِ حَقِّهِ وَ الرَّجُلُ یَأْخُذُ حَقَّهُ بِشَاهِدَیْنِ، أَقُولُ لَعَلَّ الْعَشَرَةَ آلَافٍ کَانُوا حَاضِرِینَ فِی الْمَدِینَةِ وَ الْبَاقُونَ کَانُوا تَفَرَّقُوا فِی الْبُلْدَانِ».</ref> به هر حال، این دو روایت می‌توانند به گونه ای تأییدی برای روایت عیاشی باشند.
ابن شهرآشوب نیز در روایتی از امام صادق علیه السلام شاهدین غدیر را ده هزار نفر عنوان کرده است.<ref> همان، ج۳، ص ۲۶.</ref> علاوه بر این دو، شیخ حر عاملی نیز در روایتی قول ده هزار نفر را آورده است.<ref> وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref> به نظر می‌رسد این دو از عیاشی نقل نکرده‌اند، زیرا نه به عیاشی اشاره ای دارند، و نه به عمر بن یزید که در سلسله سند عیاشی هست، و نیز ادامه روایت را که به تفکیک جمعیت اشاره می‌کند، نیاورده اند و حتی شیخ حر عاملی خود اضافه می‌کند: چه بسا این ده هزار نفر همه از مدینه بوده‌اند.<ref>همان: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ابْتِدَاءً مِنْهُ الْعَجَبُ لِمَا لَقِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ کَانَ لَهُ عَشَرَةُ آلَافِ شَاهِدٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَخْذِ حَقِّهِ وَ الرَّجُلُ یَأْخُذُ حَقَّهُ بِشَاهِدَیْنِ، أَقُولُ لَعَلَّ الْعَشَرَةَ آلَافٍ کَانُوا حَاضِرِینَ فِی الْمَدِینَةِ وَ الْبَاقُونَ کَانُوا تَفَرَّقُوا فِی الْبُلْدَانِ».</ref> به هر حال، این دو روایت می‌توانند به گونه ای تأییدی برای روایت عیاشی باشند.


=== دوازده هزار نفر ===
=== دوازده هزار نفر ===
عیاشی روایت دیگری را ذیل آیه ۵۵ سوره مائده به نقل از صفوان جمال از امام صادق علیه السلام ذکر می‌کند و طی آن تعداد جمعیت حاضر در غدیر را دوازده هزار نفر آورده است.
عیاشی روایت دیگری را ذیل آیه ۵۵ سوره مائده به نقل از صفوان جمال از امام صادق علیه السلام ذکر می‌کند و طی آن تعداد جمعیت حاضر در غدیر را دوازده هزار نفر آورده است.


جالب آن‌که نکته پیش‌گفته در این روایت نیز نقل شده که امام فرمودند: جمعیت حاضر در غدیر دوازده هزار نفر بودند، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که یک شخص با دو شاهد می‌تواند حق خود را بازپس گیرد.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۲۹: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه علیه السلام لقد حضر الغدیر اثناعشر ألف رجل یشهدون لعلی بن أبی طالب علیه السلام، فما قدر علی أخذ حقه، و إن أحدکم یکون له المال و له شاهدان فیأخذ حقه». نیز ر.ک. مجلسی، همان، ج ۳۷، ص ۱۳۹.</ref>
جالب آن‌که نکته پیش‌گفته در این روایت نیز نقل شده که امام فرمودند: جمعیت حاضر در غدیر دوازده هزار نفر بودند، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که یک شخص با دو شاهد می‌تواند حق خود را بازپس گیرد.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۲۹: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه علیه السلام لقد حضر الغدیر اثناعشر ألف رجل یشهدون لعلی بن أبی طالب علیه السلام، فما قدر علی أخذ حقه، و إن أحدکم یکون له المال و له شاهدان فیأخذ حقه». نیز ر.ک: همان، ج ۳۷، ص ۱۳۹.</ref>


=== هفده هزار نفر ===
=== هفده هزار نفر ===
نویسنده کتاب جامع الاخبار طبق نقلی، جمعیت حاضر در غدیر را هفده هزار نفر دانسته است. وی می‌نویسد: دوازده هزار نفر از یمن و پنج هزار نفر از مدینه همراه رسول اکرم صلی الله علیه وآله بوده‌اند.<ref>شعیری، جامع الاخبار، ص ۱۰.</ref>
نویسنده کتاب جامع الاخبار طبق نقلی، جمعیت حاضر در غدیر را هفده هزار نفر دانسته است. وی می‌نویسد: دوازده هزار نفر از یمن و پنج هزار نفر از مدینه همراه رسول اکرم صلی الله علیه وآله بوده‌اند.<ref>جامع الاخبار، ص ۱۰.</ref>


ما در نقد روایت عیاشی گفتیم که آمدن مکی‌ها تا غدیر وجهی ندارد و از پیامبر صلی الله علیه وآله نیز امری اعلام نشده بود که ایشان را تا غدیر همراهی کنند. این نقد به وجه اولی بر این روایت وارد است، زیرا یمنی‌ها می‌بایست به طرف جنوب بروند و امری از سوی پیامبر صلی الله علیه وآله وجود نداشت که ملزم باشند پیامبر صلی الله علیه وآله را تا غدیر مشایعت کنند؛ بنابراین، آمدن ایشان، آن هم تا فاصله ۱۸۰ کیلومتری پذیرفتنی نیست.
ما در نقد روایت عیاشی گفتیم که آمدن مکی‌ها تا غدیر وجهی ندارد و از پیامبر صلی الله علیه وآله نیز امری اعلام نشده بود که ایشان را تا غدیر همراهی کنند. این نقد به وجه اولی بر این روایت وارد است، زیرا یمنی‌ها می‌بایست به طرف جنوب بروند و امری از سوی پیامبر صلی الله علیه وآله وجود نداشت که ملزم باشند پیامبر صلی الله علیه وآله را تا غدیر مشایعت کنند؛ بنابراین، آمدن ایشان، آن هم تا فاصله ۱۸۰ کیلومتری پذیرفتنی نیست.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:


=== هفتاد هزار نفر ===
=== هفتاد هزار نفر ===
طبرسی تعداد افرادی را که همراه پیامبر صلی الله علیه وآله از مدینه و اطراف آن خارج شده‌اند، هفتاد هزار نفر ذکر کرده است. او در روایتی طولانی همراه با خطبه سیزده صفحه ای پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر، پس از ذکر سلسله سند، روایتی از امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن هفتاد هزار نفر و بلکه بیشتر از مردم مدینه و اطراف، همراه پیامبر حج به جا آوردند، همانند اصحاب موسی که آن‌ها هم هفتاد هزار بودند و پیمان شکستند. همین‌طور پیامبر صلی الله علیه وآله هم برای علی علیه السلام بیعت گرفتند، گرچه مردم پیمان‌شکنی کردند.<ref>طبرسی، همان، ج ۱، ص ۸۳: «... حج مع رسول‌الله من أهل المدینة و أهل الأطراف و الأعراب سبعین ألف إنسان أو یزیدون علی نحو عدد أصحاب موسی السبعین ألف الذین أخذ علیهم بیعة هارون فنکثوا و اتبعوا العجل و السامری و کذلک أخذ رسول اللّه صلی الله علیه وآله البیعة لعلی بالخلافة علی عدد أصحاب موسی فنکثوا البیعة و اتبعوا العجل و السامری سنهً بسنهً و مثلاً بمثل…».</ref>
طبرسی تعداد افرادی را که همراه پیامبر صلی الله علیه وآله از مدینه و اطراف آن خارج شده‌اند، هفتاد هزار نفر ذکر کرده است. او در روایتی طولانی همراه با خطبه سیزده صفحه ای پیامبر صلی الله علیه وآله در روز غدیر، پس از ذکر سلسله سند، روایتی از امام باقر علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن هفتاد هزار نفر و بلکه بیشتر از مردم مدینه و اطراف، همراه پیامبر حج به جا آوردند، همانند اصحاب موسی که آن‌ها هم هفتاد هزار بودند و پیمان شکستند. همین‌طور پیامبر صلی الله علیه وآله هم برای علی علیه السلام بیعت گرفتند، گرچه مردم پیمان‌شکنی کردند.<ref>همان، ج ۱، ص ۸۳: «... حج مع رسول‌الله من أهل المدینة و أهل الأطراف و الأعراب سبعین ألف إنسان أو یزیدون علی نحو عدد أصحاب موسی السبعین ألف الذین أخذ علیهم بیعة هارون فنکثوا و اتبعوا العجل و السامری و کذلک أخذ رسول اللّه صلی الله علیه وآله البیعة لعلی بالخلافة علی عدد أصحاب موسی فنکثوا البیعة و اتبعوا العجل و السامری سنهً بسنهً و مثلاً بمثل…».</ref>


این روایت نیز به دلایلی پذیرفته نمی‌شود:
این روایت نیز به دلایلی پذیرفته نمی‌شود:
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


=== هشتاد و شش هزار نفر ===
=== هشتاد و شش هزار نفر ===
باز ابن جبر در همان کتاب می‌نویسد: «و قیل ستة و ثمانون الف شاهد و معلوم ان اولئک من الاماکن المتفرقه و الامصارالمتباعده».<ref>ابن جبر، همان، ص ۱۲۲.</ref> همان‌طور که در متن آمده فقط در حد یک «قیل» است که در مقایسه با اقوال دیگر ضعیف تر است و لذا نمی‌توان به آن اعتماد نمود. نویسنده در ادامه روایات در توجیه این همه جمعیت می‌نویسد: «روشن است این همه جمعیت از اماکن مختلف و از شهرهای دور بوده‌اند»؛ و از مباحث بعدی این مقاله روشن خواهد شد که این توجیه تا چه حد قابل قبول است.
باز ابن جبر در همان کتاب می‌نویسد: «و قیل ستة و ثمانون الف شاهد و معلوم ان اولئک من الاماکن المتفرقه و الامصارالمتباعده».<ref> همان، ص ۱۲۲.</ref> همان‌طور که در متن آمده فقط در حد یک «قیل» است که در مقایسه با اقوال دیگر ضعیف تر است و لذا نمی‌توان به آن اعتماد نمود. نویسنده در ادامه روایات در توجیه این همه جمعیت می‌نویسد: «روشن است این همه جمعیت از اماکن مختلف و از شهرهای دور بوده‌اند»؛ و از مباحث بعدی این مقاله روشن خواهد شد که این توجیه تا چه حد قابل قبول است.


=== نود هزار نفر ===
=== نود هزار نفر ===
عبدالملک عاصمی شافعی از نویسندگان اهل سنت می‌نویسد: پیامبر برای حجه الوداع از مدینه خارج شد، در حالی که نود هزار یا ۱۱۴ هزار نفر همراه وی بودند.<ref>عبدالملک بن حسین عاصمی مکی، سمط النجوم العوالی، ج ۲، ص ۳۰۵.</ref>
عبدالملک عاصمی شافعی از نویسندگان اهل سنت می‌نویسد: پیامبر برای حجه الوداع از مدینه خارج شد، در حالی که نود هزار یا ۱۱۴ هزار نفر همراه وی بودند.<ref>سمط النجوم العوالی، ج ۲، ص ۳۰۵.</ref>


=== یکصد و چهارده هزار نفر ===
=== یکصد و چهارده هزار نفر ===
خط ۲۶۶: خط ۲۶۶:


== حاضران در مکه هنگام حجه الوداع ==
== حاضران در مکه هنگام حجه الوداع ==
قول رایج در میان منابع اهل سنت این است که جمعیت حاضر در مکه در حجه الوداع چهل هزار نفر بوده‌اند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۳۷: «و قد کان معه علیه السلام فی حجة الوداع قریب من أربعین ألفا» سراج الدین عمر بن علی بن احمد انصاری، المقنع فی علوم الحدیث، ج ۲، ص ۴۹۷ و سیرة النبی المختار، ج ۱، ص ۷۷: «وفی السنة العاشرة حج حجة الوداع وحج بأزواجه کلهن وبخلق کثیر فحضرها من الصحابة أربعون ألفا رضی الله عنهم».</ref> البته اقوال دیگری نیز هست که می‌توان به هفتاد هزار،<ref>السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> نود هزار،<ref>زرقانی، شرح زرقانی، ج ۲، ص ۳۴۱: «عن عائشة أن رسول‌الله عام حجة الوداع خرج إلی الحج فی تسعین ألفا». السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> یکصد هزار،<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۱۴ هزار،<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۲۰ هزار<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر اشاره کرد.<ref>محمد شمس الدین عظیم آبادی، عون المعبود، شرح سنن ابی داود، ج ۵، ص ۲۵۳.</ref> به نظر می‌رسد که در این اقوال، بسیار مبالغه شده است. ما، در بحث تحمل جمعیت گفتیم که حضور این تعداد زائر بسیار بعید می‌نماید. با توجه به این‌که بیشتر نقل‌ها چهل هزار نفر را گزارش کرده‌اند به نظر می‌رسد با قدری تسامح می‌توان آن را پذیرفت.
قول رایج در میان منابع اهل سنت این است که جمعیت حاضر در مکه در حجه الوداع چهل هزار نفر بوده‌اند.<ref> البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۳۷: «و قد کان معه علیه السلام فی حجة الوداع قریب من أربعین ألفا» المقنع فی علوم الحدیث، ج ۲، ص ۴۹۷ و سیرة النبی المختار، ج ۱، ص ۷۷: «وفی السنة العاشرة حج حجة الوداع وحج بأزواجه کلهن وبخلق کثیر فحضرها من الصحابة أربعون ألفا رضی الله عنهم».</ref> البته اقوال دیگری نیز هست که می‌توان به هفتاد هزار،<ref>السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> نود هزار،<ref>شرح زرقانی، ج ۲، ص ۳۴۱: «عن عائشة أن رسول‌الله عام حجة الوداع خرج إلی الحج فی تسعین ألفا». السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> یکصد هزار،<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۱۴ هزار،<ref>همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۲۰ هزار<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر اشاره کرد.<ref> شرح سنن ابی داود، ج ۵، ص ۲۵۳.</ref> به نظر می‌رسد که در این اقوال، بسیار مبالغه شده است. ما، در بحث تحمل جمعیت گفتیم که حضور این تعداد زائر بسیار بعید می‌نماید. با توجه به این‌که بیشتر نقل‌ها چهل هزار نفر را گزارش کرده‌اند به نظر می‌رسد با قدری تسامح می‌توان آن را پذیرفت.


== حاضران در غدیر ==
== حاضران در غدیر ==
خط ۲۷۳: خط ۲۷۳:
۱. منبع روایت: تفسیر عیاشی به عنوان منبعی کهن و پذیرفته شده نزد شیعه است. نیز در مقایسه با منابع دیگر، مانند تفسیر فرات کوفی<ref>البته با تسامح می‌توان گفت که عیاشی و فرات، هم عصر بوده‌اند. اگرچه تاریخ وفات فرات کوفی مشخص نیست.</ref> (قرن چهارم)، جامع الاخبار (قرن ششم)، الاحتجاج (قرن ششم)، مناقب آل ابی طالب (قرن ششم)، تذکرة الخواص (قرن ششم)، نهج الایمان (قرن هفتم) و سمط النجوم العوالی (قرن دوازدهم) از لحاظ زمانی مقدم تر است.
۱. منبع روایت: تفسیر عیاشی به عنوان منبعی کهن و پذیرفته شده نزد شیعه است. نیز در مقایسه با منابع دیگر، مانند تفسیر فرات کوفی<ref>البته با تسامح می‌توان گفت که عیاشی و فرات، هم عصر بوده‌اند. اگرچه تاریخ وفات فرات کوفی مشخص نیست.</ref> (قرن چهارم)، جامع الاخبار (قرن ششم)، الاحتجاج (قرن ششم)، مناقب آل ابی طالب (قرن ششم)، تذکرة الخواص (قرن ششم)، نهج الایمان (قرن هفتم) و سمط النجوم العوالی (قرن دوازدهم) از لحاظ زمانی مقدم تر است.


۲. تأیید روایت: ابن شهرآشوب و شیخ حرّ عاملی نیز همین روایت را نقل می‌کنند که توضیح آن‌ها گذشت.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۳، ص ۲۶ و شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref>
۲. تأیید روایت: ابن شهرآشوب و شیخ حرّ عاملی نیز همین روایت را نقل می‌کنند که توضیح آن‌ها گذشت.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۳، ص ۲۶ ؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref>


# شأن نزول: عیاشی این روایت را ذیل آیه ابلاغ آورده که نزد شیعه کاملاً پذیرفته شده است.
# شأن نزول: عیاشی این روایت را ذیل آیه ابلاغ آورده که نزد شیعه کاملاً پذیرفته شده است.