پرش به محتوا

بررسی تعداد جمعیت حاضر در غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۷ مارس
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱۲: خط ۱۲:


== زمان ماجرای غدیر ==
== زمان ماجرای غدیر ==
در مورد تاریخ غدیر تقریباً اختلافی بین منابع نیست. تمامی منابع<ref>الخصال، ج ۲، ص ۳۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۵۰۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۷ ؛ البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹.</ref> در این‌که این روی‌داد بزرگ هیجدهم ذی حجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اتحاد نظر دارند.
در مورد تاریخ غدیر تقریباً اختلافی بین منابع نیست. تمامی منابع<ref>الخصال، ج ۲، ص ۳۹۵؛ تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۵۰۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۳، ص ۲۷؛ البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹.</ref> در این‌که این روی‌داد بزرگ هیجدهم ذی حجه سال دهم هجرت اتفاق افتاد، اتحاد نظر دارند.


در این‌جا به مناسبت، یادآوری این نکته، ضروری است که برخی منابع شیعی نوشته‌اند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روی داده است.<ref>شیخ صدوق در خصال ضمن بیان ایام هفته و بیان این‌که هر روز اختصاص به کاری دارد، روز جمعه را روز عید یاد می‌کند و می‌نویسد: عید غدیر، روز هجدهم ذی‌حجه است و آن نیز جمعه بوده است شیخ صدوق، همان، ج ۲، ص ۳۹۵. نویسنده کتاب بشارة المصطفی روز غدیر را پنجشنبه معرفی می‌نماید. نیز: (نهج الایمان، ص ۱۱۴). روایتی را از سعید خدری آورده که بنابر آن، غدیر روز پنجشنبه بوده است. هم‌چنین محمد بن سلیمان کوفی (مناقب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص ۱۱۸) روایتی را از ابی سعید خدری نقل می‌کند که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله مردم را در غدیر جمع کرد و آن روز پنجشنبه بود.</ref> به نظر می‌رسد این امر، نوعی افزودن فضیلت برای این روز مهم است، زیرا طبق محاسبات چنین چیزی ممکن نیست. بسیاری از منابع اهل سنت<ref> دلایل النبوه، ج ۵، ص ۴۴۶؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۷۰۸ ؛ تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵. اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره این‌که عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کرده‌اند.</ref> و نیز شیعی،<ref>از میان منابع شیعی می‌توان به: کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۰ ؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۳۴ اشاره نمود.</ref> وقوف پیامبر صلی الله علیه وآله را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذی حجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورخان، ابن کثیر به این نکته اشاره کرده است.<ref> البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹: «الثامن عشر من ذی الحجة عامئذ و کان یوم الأحد بغدیر خم تحت شجرة هناک، فبین فیها أشیاء. و ذکر من فضل علیّ و أمانته و…».</ref>
در این‌جا به مناسبت، یادآوری این نکته، ضروری است که برخی منابع شیعی نوشته‌اند غدیر در روز پنجشنبه یا جمعه روی داده است.<ref>شیخ صدوق در خصال ضمن بیان ایام هفته و بیان این‌که هر روز اختصاص به کاری دارد، روز جمعه را روز عید یاد می‌کند و می‌نویسد: عید غدیر، روز هجدهم ذی‌حجه است و آن نیز جمعه بوده است شیخ صدوق، همان، ج ۲، ص ۳۹۵. نویسنده کتاب بشارة المصطفی روز غدیر را پنجشنبه معرفی می‌نماید. نیز: (نهج الایمان، ص ۱۱۴). روایتی را از سعید خدری آورده که بنابر آن، غدیر روز پنجشنبه بوده است. هم‌چنین محمد بن سلیمان کوفی (مناقب امیرالمؤمنین، ج ۱، ص ۱۱۸) روایتی را از ابی سعید خدری نقل می‌کند که طبق آن، پیامبر صلی الله علیه وآله مردم را در غدیر جمع کرد و آن روز پنجشنبه بود.</ref> به نظر می‌رسد این امر، نوعی افزودن فضیلت برای این روز مهم است، زیرا طبق محاسبات چنین چیزی ممکن نیست. بسیاری از منابع اهل سنت<ref>دلایل النبوه، ج ۵، ص ۴۴۶؛ ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۷۰۸؛ تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۲۵. اینان ذیل آیه اکمال به تفصیل درباره این‌که عرفه سال دهم جمعه بوده یا خیر بحث کرده‌اند.</ref> و نیز شیعی،<ref>از میان منابع شیعی می‌توان به: کشف الغمه، ج ۱، ص ۲۰؛ بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۵۳۴ اشاره نمود.</ref> وقوف پیامبر صلی الله علیه وآله را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذی حجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورخان، ابن کثیر به این نکته اشاره کرده است.<ref>البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۰۹: «الثامن عشر من ذی الحجة عامئذ و کان یوم الأحد بغدیر خم تحت شجرة هناک، فبین فیها أشیاء. و ذکر من فضل علیّ و أمانته و…».</ref>


نکته دیگر این‌که این گردهمایی عظیم در چه ساعتی از روز روی داده است؟
نکته دیگر این‌که این گردهمایی عظیم در چه ساعتی از روز روی داده است؟
خط ۲۱: خط ۲۱:
طبرسی در این باره می‌نویسد: جبریل زمانی که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد.<ref>الاحتجاج، ص ۵۸: «أتاه جبرئیل علیه السلام علی خمس ساعات مضت من النهار».</ref>
طبرسی در این باره می‌نویسد: جبریل زمانی که پنج ساعت از روز گذشته بود بر پیامبر نازل شد.<ref>الاحتجاج، ص ۵۸: «أتاه جبرئیل علیه السلام علی خمس ساعات مضت من النهار».</ref>


فتال نیشابوری نیز گزارشی را می‌آورد و می‌نویسد: پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را برای پیامبر صلی الله علیه وآله آورد.<ref> روضة الواعظین، ج ۱، ص ۹۱.</ref>
فتال نیشابوری نیز گزارشی را می‌آورد و می‌نویسد: پنج ساعت از روز گذشته بود که جبرئیل پیام ابلاغ رسالت را برای پیامبر صلی الله علیه وآله آورد.<ref>روضة الواعظین، ج ۱، ص ۹۱.</ref>


=== بعد از نماز ظهر ===
=== بعد از نماز ظهر ===
ابن اثیر به نقل یکی از شاهدان عینی غدیر، زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده است.
ابن اثیر به نقل یکی از شاهدان عینی غدیر، زمان این اجتماع بزرگ را بعد از نماز ظهر گزارش کرده است.


طی این گزارش ابی الطفیل می‌گوید: در حجه الوداع همراه پیامبر صلی الله علیه وآله بودیم که هنگام ظهر دستور داد مکانی را برای نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم، بعد از آن، نماز خواندیم و پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از نماز، دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}.<ref> اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۵۲: «نشهد أنا أقبلنا مع رسول‌الله صلّی الله علیه و سلّم من حجة الوداع، حتی إذا کان الظهر خرج رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ فأمر بشجرات فشددن، و ألقی علیهنّ ثوب، ثم نادی: الصلاة. فخرجنا فصلینا، ثم قام فحمد اللّه تعالی و أثنی علیه، ثم قال: یا أیها الناس، أتعلمون أنّ اللّه عز و جل مولای و أنا مولی المؤنین، و أنی أولی بکم من أنفسکم؟ یقول ذلک مرارا. قلنا: نعم، و هو آخذ بیدک یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ثلاث مرات».</ref>
طی این گزارش ابی الطفیل می‌گوید: در حجه الوداع همراه پیامبر صلی الله علیه وآله بودیم که هنگام ظهر دستور داد مکانی را برای نماز مهیا کنیم و خارها را بزنیم، بعد از آن، نماز خواندیم و پیامبر صلی الله علیه وآله بعد از نماز، دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه‏}}.<ref>اسدالغابه، ج ۵، ص ۲۵۲: «نشهد أنا أقبلنا مع رسول‌الله صلّی الله علیه و سلّم من حجة الوداع، حتی إذا کان الظهر خرج رسول اللّه ـ صلّی الله علیه و سلّم ـ فأمر بشجرات فشددن، و ألقی علیهنّ ثوب، ثم نادی: الصلاة. فخرجنا فصلینا، ثم قام فحمد اللّه تعالی و أثنی علیه، ثم قال: یا أیها الناس، أتعلمون أنّ اللّه عز و جل مولای و أنا مولی المؤنین، و أنی أولی بکم من أنفسکم؟ یقول ذلک مرارا. قلنا: نعم، و هو آخذ بیدک یقول: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللَّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه ثلاث مرات».</ref>


سید بن طاووس روایتی از زبان یکی از حاضران در غدیر به این صورت نقل می‌کند: ما زمانی به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتی را روی زمین می‌انداختی از شدت گرما پخته می‌شد.<ref>علی بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۴۵۶: «و قد بلغنا غدیر خم فی وقت لو طرح اللحم فیه علی الأرض لانشوی».</ref>
سید بن طاووس روایتی از زبان یکی از حاضران در غدیر به این صورت نقل می‌کند: ما زمانی به غدیر رسیدیم که اگر تکه گوشتی را روی زمین می‌انداختی از شدت گرما پخته می‌شد.<ref>علی بن طاووس، اقبال الاعمال، ص ۴۵۶: «و قد بلغنا غدیر خم فی وقت لو طرح اللحم فیه علی الأرض لانشوی».</ref>


نویسنده کتاب الهدایة الکبری روایتی را از زبان امام علی علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن، امام فرمود: و آن روز (غدیر) روزی بسیار گرم بود که طفل از شدت گرما پیر می‌شد.<ref> الهدایة الکبری، ص ۱۰۳: «و قد علمت انه کان یوما شدید القیظ یشیب فیه الطفل…».</ref>
نویسنده کتاب الهدایة الکبری روایتی را از زبان امام علی علیه السلام نقل می‌کند که طبق آن، امام فرمود: و آن روز (غدیر) روزی بسیار گرم بود که طفل از شدت گرما پیر می‌شد.<ref>الهدایة الکبری، ص ۱۰۳: «و قد علمت انه کان یوما شدید القیظ یشیب فیه الطفل…».</ref>


قاضی نعمان نیز روایتی را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزی گرم تر از روز غدیر ندیده بودیم.<ref> شرح الاخبار، ج ۱، ص ۹۹: «و ذلک فی یوم ما اتی علینا یوم اشد حرا منه».</ref>
قاضی نعمان نیز روایتی را به این صورت به نقل از زید بن ارقم نقل کرده که هیچ روزی گرم تر از روز غدیر ندیده بودیم.<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۹۹: «و ذلک فی یوم ما اتی علینا یوم اشد حرا منه».</ref>


=== نتیجه‌گیری ===
=== نتیجه‌گیری ===
خط ۶۳: خط ۶۳:


=== احتمال دوم ===
=== احتمال دوم ===
که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع، توجیهی است بر اقدام پیامبر در انتخاب این مکان، این است که غدیر، محل تقسیم راه‌ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» بوده و مسافران هر منطقه ای از این‌جا راه خود را جدا نموده و به شهر خود می‌رفتند.<ref> الارشاد، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref> از این رو آخرین نقطه مسیر همراهی تمامی مردم با پیامبر صلی الله علیه وآله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه وآله پیش از متفرق شدن مردم، مأموریت خود را ابلاغ نموده است.
که به اشتباه شهرت هم پیدا کرده و در واقع، توجیهی است بر اقدام پیامبر در انتخاب این مکان، این است که غدیر، محل تقسیم راه‌ها و به اصطلاح «مفترق الطرق» بوده و مسافران هر منطقه ای از این‌جا راه خود را جدا نموده و به شهر خود می‌رفتند.<ref>الارشاد، ج ۱، ص ۱۷۵.</ref> از این رو آخرین نقطه مسیر همراهی تمامی مردم با پیامبر صلی الله علیه وآله، این مکان بوده و به همین دلیل پیامبر صلی الله علیه وآله پیش از متفرق شدن مردم، مأموریت خود را ابلاغ نموده است.


البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبه جزیره عربستان بود و فراتر از آن نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسی و نظامی به‌شمار می‌آمد. هنوز مناطق عراق، شامات و مصر مسلمان نبودند. از این گذشته، با دقت نظر در وضعیت جغرافیایی غدیر چنین به دست می‌آید که غدیر یا همان جحفه اصلاً مفترق الطرق نبوده و چنین وضعیتی نداشته است. همان‌طور که در نقشه ملاحظه می‌شود مسیر مردم عراق از شمال شرقی مکه، مسیر مردم طائف از جنوب شرقی مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است. مسیر شمال غربی مدینه که به غدیر منتهی می‌شود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است. گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال آفریقا، آن‌ها نیز از این مسیر به مکه می‌آیند و در جحفه محرم می‌شوند. در کتاب‌های فقهی در باب حج به تفصیل در این باره بحث شده است که مردم هر منطقه ای از کجا وارد حرم (مکه) شده و محرم می‌شوند و طبیعتاً خروج آن‌ها نیز از همان راه است. ذات عرق برای عراقی‌ها، یلملم برای یمنی‌ها، قرن المنازل برای طایفی‌ها و جحفه برای قبیله‌های جنوب مدینه و کسانی که نزدیک به مدینه هستند؛<ref>اهالی مدینه از مسجد شجره محرم می‌شوند که این مسجد نزدیک مدینه واقع شده است، اما کسانی که در منطقه جنوبی مدینه هستند، در بین راه مدینه به مکه در جحفه محرم می‌شوند.</ref> یعنی چون مسیرها متعدد است، محل محرم شدن نیز متعدد است. در محاسبه جمعیت غدیر ـ همان گونه که بدان خواهیم پرداخت ـ باید این محاسبات جغرافیایی نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن (که در جنوب هستند) در غدیر حضور داشته‌اند.
البته باید بدانیم که آن روز قلمرو نفوذ اسلام شبه جزیره عربستان بود و فراتر از آن نرفته بود و عملیات موته و تبوک نیز فقط یک اولتیماتوم سیاسی و نظامی به‌شمار می‌آمد. هنوز مناطق عراق، شامات و مصر مسلمان نبودند. از این گذشته، با دقت نظر در وضعیت جغرافیایی غدیر چنین به دست می‌آید که غدیر یا همان جحفه اصلاً مفترق الطرق نبوده و چنین وضعیتی نداشته است. همان‌طور که در نقشه ملاحظه می‌شود مسیر مردم عراق از شمال شرقی مکه، مسیر مردم طائف از جنوب شرقی مکه و مسیر مردم یمن از جنوب مکه است. مسیر شمال غربی مدینه که به غدیر منتهی می‌شود تنها مسیر مردم مدینه و اطراف مدینه است. گرچه بعد از گسترش اسلام در شمال آفریقا، آن‌ها نیز از این مسیر به مکه می‌آیند و در جحفه محرم می‌شوند. در کتاب‌های فقهی در باب حج به تفصیل در این باره بحث شده است که مردم هر منطقه ای از کجا وارد حرم (مکه) شده و محرم می‌شوند و طبیعتاً خروج آن‌ها نیز از همان راه است. ذات عرق برای عراقی‌ها، یلملم برای یمنی‌ها، قرن المنازل برای طایفی‌ها و جحفه برای قبیله‌های جنوب مدینه و کسانی که نزدیک به مدینه هستند؛<ref>اهالی مدینه از مسجد شجره محرم می‌شوند که این مسجد نزدیک مدینه واقع شده است، اما کسانی که در منطقه جنوبی مدینه هستند، در بین راه مدینه به مکه در جحفه محرم می‌شوند.</ref> یعنی چون مسیرها متعدد است، محل محرم شدن نیز متعدد است. در محاسبه جمعیت غدیر ـ همان گونه که بدان خواهیم پرداخت ـ باید این محاسبات جغرافیایی نیز در نظر گرفته شود تا تصور نشود مردم یمن (که در جنوب هستند) در غدیر حضور داشته‌اند.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
آری، چنان‌چه این پنج هزار نفر، اهل مکه نباشند و به گونه ای با تسامح بگوییم اهالی دیگر مناطق بودند که از مکه پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمودند پذیرفتنی است. اما سؤال اینجاست این افراد از کجا آمده بودند؟
آری، چنان‌چه این پنج هزار نفر، اهل مکه نباشند و به گونه ای با تسامح بگوییم اهالی دیگر مناطق بودند که از مکه پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمودند پذیرفتنی است. اما سؤال اینجاست این افراد از کجا آمده بودند؟


ابن شهرآشوب نیز در روایتی از امام صادق علیه السلام شاهدین غدیر را ده هزار نفر عنوان کرده است.<ref> همان، ج۳، ص ۲۶.</ref> علاوه بر این دو، شیخ حر عاملی نیز در روایتی قول ده هزار نفر را آورده است.<ref> وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref> به نظر می‌رسد این دو از عیاشی نقل نکرده‌اند، زیرا نه به عیاشی اشاره ای دارند، و نه به عمر بن یزید که در سلسله سند عیاشی هست، و نیز ادامه روایت را که به تفکیک جمعیت اشاره می‌کند، نیاورده اند و حتی شیخ حر عاملی خود اضافه می‌کند: چه بسا این ده هزار نفر همه از مدینه بوده‌اند.<ref>همان: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ابْتِدَاءً مِنْهُ الْعَجَبُ لِمَا لَقِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ کَانَ لَهُ عَشَرَةُ آلَافِ شَاهِدٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَخْذِ حَقِّهِ وَ الرَّجُلُ یَأْخُذُ حَقَّهُ بِشَاهِدَیْنِ، أَقُولُ لَعَلَّ الْعَشَرَةَ آلَافٍ کَانُوا حَاضِرِینَ فِی الْمَدِینَةِ وَ الْبَاقُونَ کَانُوا تَفَرَّقُوا فِی الْبُلْدَانِ».</ref> به هر حال، این دو روایت می‌توانند به گونه ای تأییدی برای روایت عیاشی باشند.
ابن شهرآشوب نیز در روایتی از امام صادق علیه السلام شاهدین غدیر را ده هزار نفر عنوان کرده است.<ref>همان، ج۳، ص ۲۶.</ref> علاوه بر این دو، شیخ حر عاملی نیز در روایتی قول ده هزار نفر را آورده است.<ref>وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref> به نظر می‌رسد این دو از عیاشی نقل نکرده‌اند، زیرا نه به عیاشی اشاره ای دارند، و نه به عمر بن یزید که در سلسله سند عیاشی هست، و نیز ادامه روایت را که به تفکیک جمعیت اشاره می‌کند، نیاورده اند و حتی شیخ حر عاملی خود اضافه می‌کند: چه بسا این ده هزار نفر همه از مدینه بوده‌اند.<ref>همان: «عَنْ عُمَرَ بْنِ یَزِیدَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام ابْتِدَاءً مِنْهُ الْعَجَبُ لِمَا لَقِیَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ کَانَ لَهُ عَشَرَةُ آلَافِ شَاهِدٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَی أَخْذِ حَقِّهِ وَ الرَّجُلُ یَأْخُذُ حَقَّهُ بِشَاهِدَیْنِ، أَقُولُ لَعَلَّ الْعَشَرَةَ آلَافٍ کَانُوا حَاضِرِینَ فِی الْمَدِینَةِ وَ الْبَاقُونَ کَانُوا تَفَرَّقُوا فِی الْبُلْدَانِ».</ref> به هر حال، این دو روایت می‌توانند به گونه ای تأییدی برای روایت عیاشی باشند.


=== دوازده هزار نفر ===
=== دوازده هزار نفر ===
عیاشی روایت دیگری را ذیل آیه ۵۵ سوره مائده به نقل از صفوان جمال از امام صادق علیه السلام ذکر می‌کند و طی آن تعداد جمعیت حاضر در غدیر را دوازده هزار نفر آورده است.
عیاشی روایت دیگری را ذیل آیه ۵۵ سوره مائده به نقل از صفوان جمال از امام صادق علیه السلام ذکر می‌کند و طی آن تعداد جمعیت حاضر در غدیر را دوازده هزار نفر آورده است.


جالب آن‌که نکته پیش‌گفته در این روایت نیز نقل شده که امام فرمودند: جمعیت حاضر در غدیر دوازده هزار نفر بودند، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که یک شخص با دو شاهد می‌تواند حق خود را بازپس گیرد.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۲۹: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه علیه السلام لقد حضر الغدیر اثناعشر ألف رجل یشهدون لعلی بن أبی طالب علیه السلام، فما قدر علی أخذ حقه، و إن أحدکم یکون له المال و له شاهدان فیأخذ حقه». نیز ر.ک: همان، ج ۳۷، ص ۱۳۹.</ref>
جالب آن‌که نکته پیش‌گفته در این روایت نیز نقل شده که امام فرمودند: جمعیت حاضر در غدیر دوازده هزار نفر بودند، ولی امیرالمؤمنین علیه السلام نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی که یک شخص با دو شاهد می‌تواند حق خود را بازپس گیرد.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۲۹: «عن صفوان الجمال قال قال أبو عبد اللّه علیه السلام لقد حضر الغدیر اثناعشر ألف رجل یشهدون لعلی بن أبی طالب علیه السلام، فما قدر علی أخذ حقه، و إن أحدکم یکون له المال و له شاهدان فیأخذ حقه». نیز ر.ک. همان، ج ۳۷، ص ۱۳۹.</ref>


=== هفده هزار نفر ===
=== هفده هزار نفر ===
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:


=== هشتاد و شش هزار نفر ===
=== هشتاد و شش هزار نفر ===
باز ابن جبر در همان کتاب می‌نویسد: «و قیل ستة و ثمانون الف شاهد و معلوم ان اولئک من الاماکن المتفرقه و الامصارالمتباعده».<ref> همان، ص ۱۲۲.</ref> همان‌طور که در متن آمده فقط در حد یک «قیل» است که در مقایسه با اقوال دیگر ضعیف تر است و لذا نمی‌توان به آن اعتماد نمود. نویسنده در ادامه روایات در توجیه این همه جمعیت می‌نویسد: «روشن است این همه جمعیت از اماکن مختلف و از شهرهای دور بوده‌اند»؛ و از مباحث بعدی این مقاله روشن خواهد شد که این توجیه تا چه حد قابل قبول است.
باز ابن جبر در همان کتاب می‌نویسد: «و قیل ستة و ثمانون الف شاهد و معلوم ان اولئک من الاماکن المتفرقه و الامصارالمتباعده».<ref>همان، ص ۱۲۲.</ref> همان‌طور که در متن آمده فقط در حد یک «قیل» است که در مقایسه با اقوال دیگر ضعیف تر است و لذا نمی‌توان به آن اعتماد نمود. نویسنده در ادامه روایات در توجیه این همه جمعیت می‌نویسد: «روشن است این همه جمعیت از اماکن مختلف و از شهرهای دور بوده‌اند»؛ و از مباحث بعدی این مقاله روشن خواهد شد که این توجیه تا چه حد قابل قبول است.


=== نود هزار نفر ===
=== نود هزار نفر ===
خط ۲۵۱: خط ۲۵۱:
# فتح مکه: پس از فتح مکه افرادی همراه پیامبر وارد مدینه شدند.
# فتح مکه: پس از فتح مکه افرادی همراه پیامبر وارد مدینه شدند.
# اولین حج: سال دهم اولین حجی است که پیامبر صلی الله علیه وآله قصد انجام آن را دارد که بدون درگیری و با خیالی آسوده اتفاق خواهد افتاد. بعید نیست که افراد زیادی مایل باشند در یک حج رسمی و بدون درگیری شرکت نمایند. به ویژه اگر اسنادی داشته باشیم حاکی از دعوت رسول خدا صلی الله علیه وآله از قبایل مسلمان اطراف مدینه برای شرکت در مراسم حج، و اجابت آن‌ها باشد.
# اولین حج: سال دهم اولین حجی است که پیامبر صلی الله علیه وآله قصد انجام آن را دارد که بدون درگیری و با خیالی آسوده اتفاق خواهد افتاد. بعید نیست که افراد زیادی مایل باشند در یک حج رسمی و بدون درگیری شرکت نمایند. به ویژه اگر اسنادی داشته باشیم حاکی از دعوت رسول خدا صلی الله علیه وآله از قبایل مسلمان اطراف مدینه برای شرکت در مراسم حج، و اجابت آن‌ها باشد.
=== مستبعدات ===
=== مستبعدات ===
۱. شیوع بیماری آبله یا حصبه قبل از حرکت کاروان حج: طبق گزارشی، عده ای از اهالی مدینه نتوانستند پیامبر صلی الله علیه وآله را در سفر حجه الوداع همراهی کنند و علت آن نیز شیوع بیماری بود. این گزارش در کتاب السیرة الحلبیه آمده که می‌نویسد: «وعند خروجه صلی الله علیه وآله للحج أصاب الناس بالمدینه جدری أو حصبة منعت کثیرا من الناس من الحج معه».<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> به نظر می‌رسد که هیچ انگیزه ای برای جعل این روایت نیست و در این صورت، مدینه نمی‌توانست جمعیت زیادی را روانه حجه الوداع نماید.
۱. شیوع بیماری آبله یا حصبه قبل از حرکت کاروان حج: طبق گزارشی، عده ای از اهالی مدینه نتوانستند پیامبر صلی الله علیه وآله را در سفر حجه الوداع همراهی کنند و علت آن نیز شیوع بیماری بود. این گزارش در کتاب السیرة الحلبیه آمده که می‌نویسد: «وعند خروجه صلی الله علیه وآله للحج أصاب الناس بالمدینه جدری أو حصبة منعت کثیرا من الناس من الحج معه».<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> به نظر می‌رسد که هیچ انگیزه ای برای جعل این روایت نیست و در این صورت، مدینه نمی‌توانست جمعیت زیادی را روانه حجه الوداع نماید.
# تحمل جمعیت.
# تحمل جمعیت.
# اختلاف اقوال.
# اختلاف اقوال.
خط ۲۶۰: خط ۲۶۰:
# در جریان فتح مکه و نیز غزوه تبوک احساس مسئولیت نسبت به جنگ سبب می‌شود جمعیت بیشتری پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمایند، در حالی که در سال دهم صرفاً حج گزاردن با پیامبر است که می‌تواند انگیزه ای برای مسلمانان باشد؛ بنابراین اگر افراد زیادی نروند، هیچ توبیخی برای آن‌ها وجود نخواهد داشت. اما به صورت طبیعی هر مسلمانی مشتاق است در این سفر معنوی پرجاذبه شرکت کند، به ویژه آن‌که جنبه آموزشی نیز دارد.
# در جریان فتح مکه و نیز غزوه تبوک احساس مسئولیت نسبت به جنگ سبب می‌شود جمعیت بیشتری پیامبر صلی الله علیه وآله را همراهی نمایند، در حالی که در سال دهم صرفاً حج گزاردن با پیامبر است که می‌تواند انگیزه ای برای مسلمانان باشد؛ بنابراین اگر افراد زیادی نروند، هیچ توبیخی برای آن‌ها وجود نخواهد داشت. اما به صورت طبیعی هر مسلمانی مشتاق است در این سفر معنوی پرجاذبه شرکت کند، به ویژه آن‌که جنبه آموزشی نیز دارد.
۷. در جریان حدیبیه، روایات متفاوت است و حتی هفت‌صد نفر هم گفته شده است. اما با نگاه خوش‌بینانه تنها ۱۵۰۰ نفر در همراهی با پیامبر صلی الله علیه وآله حاضر شدند و به مکه رفتند.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۱، ص ۹۱.</ref> همین‌طور در خیبر ۱۵۰۰ نفر بودند،<ref>«و کان الجیش ألفا و خمسمائة» ابن سعد، همان، ج ۲، ص ۸۱.</ref> در حالی که در خندق که دو سال قبل از این بود سه هزار نفر حاضر بودند. پس وجهی ندارد که در همه حوادث، همه حاضر باشند و در هر حادثه ای آمار افزایش یابد.
۷. در جریان حدیبیه، روایات متفاوت است و حتی هفت‌صد نفر هم گفته شده است. اما با نگاه خوش‌بینانه تنها ۱۵۰۰ نفر در همراهی با پیامبر صلی الله علیه وآله حاضر شدند و به مکه رفتند.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۱، ص ۹۱.</ref> همین‌طور در خیبر ۱۵۰۰ نفر بودند،<ref>«و کان الجیش ألفا و خمسمائة» ابن سعد، همان، ج ۲، ص ۸۱.</ref> در حالی که در خندق که دو سال قبل از این بود سه هزار نفر حاضر بودند. پس وجهی ندارد که در همه حوادث، همه حاضر باشند و در هر حادثه ای آمار افزایش یابد.
# جیش اسامه: بر فرض که در تبوک سی هزار نفر بودند، ضرورتی نداشت که همه در حجه الوداع نیز شرکت داشته باشند. چه بسا مانند جیش اسامه ـ در عین حالی که جنگ است و همه باید شرکت کنند ـ اما سه هزار نفر بیشتر نبودند. ضرورتی برای شرکت همه در همه اتفاقات نیست.
# جیش اسامه: بر فرض که در تبوک سی هزار نفر بودند، ضرورتی نداشت که همه در حجه الوداع نیز شرکت داشته باشند. چه بسا مانند جیش اسامه ـ در عین حالی که جنگ است و همه باید شرکت کنند ـ اما سه هزار نفر بیشتر نبودند. ضرورتی برای شرکت همه در همه اتفاقات نیست.
# مردم مدینه دو سال قبل از این، در سال هشتم (این صرفاً احتمال است) سفر مکه را تجربه کرده‌اند و چه بسا چندان اشتیاق به انجام دوباره چنین سفر خسته کننده ای نداشته باشند.
# مردم مدینه دو سال قبل از این، در سال هشتم (این صرفاً احتمال است) سفر مکه را تجربه کرده‌اند و چه بسا چندان اشتیاق به انجام دوباره چنین سفر خسته کننده ای نداشته باشند.
خط ۲۶۶: خط ۲۶۵:


== حاضران در مکه هنگام حجه الوداع ==
== حاضران در مکه هنگام حجه الوداع ==
قول رایج در میان منابع اهل سنت این است که جمعیت حاضر در مکه در حجه الوداع چهل هزار نفر بوده‌اند.<ref> البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۳۷: «و قد کان معه علیه السلام فی حجة الوداع قریب من أربعین ألفا» المقنع فی علوم الحدیث، ج ۲، ص ۴۹۷ و سیرة النبی المختار، ج ۱، ص ۷۷: «وفی السنة العاشرة حج حجة الوداع وحج بأزواجه کلهن وبخلق کثیر فحضرها من الصحابة أربعون ألفا رضی الله عنهم».</ref> البته اقوال دیگری نیز هست که می‌توان به هفتاد هزار،<ref>السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> نود هزار،<ref>شرح زرقانی، ج ۲، ص ۳۴۱: «عن عائشة أن رسول‌الله عام حجة الوداع خرج إلی الحج فی تسعین ألفا». السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> یکصد هزار،<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۱۴ هزار،<ref>همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۲۰ هزار<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر اشاره کرد.<ref> شرح سنن ابی داود، ج ۵، ص ۲۵۳.</ref> به نظر می‌رسد که در این اقوال، بسیار مبالغه شده است. ما، در بحث تحمل جمعیت گفتیم که حضور این تعداد زائر بسیار بعید می‌نماید. با توجه به این‌که بیشتر نقل‌ها چهل هزار نفر را گزارش کرده‌اند به نظر می‌رسد با قدری تسامح می‌توان آن را پذیرفت.
قول رایج در میان منابع اهل سنت این است که جمعیت حاضر در مکه در حجه الوداع چهل هزار نفر بوده‌اند.<ref>البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۱۳۷: «و قد کان معه علیه السلام فی حجة الوداع قریب من أربعین ألفا» المقنع فی علوم الحدیث، ج ۲، ص ۴۹۷ و سیرة النبی المختار، ج ۱، ص ۷۷: «وفی السنة العاشرة حج حجة الوداع وحج بأزواجه کلهن وبخلق کثیر فحضرها من الصحابة أربعون ألفا رضی الله عنهم».</ref> البته اقوال دیگری نیز هست که می‌توان به هفتاد هزار،<ref>السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> نود هزار،<ref>شرح زرقانی، ج ۲، ص ۳۴۱: «عن عائشة أن رسول‌الله عام حجة الوداع خرج إلی الحج فی تسعین ألفا». السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> یکصد هزار،<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۱۴ هزار،<ref>همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> ۱۲۰ هزار<ref>حلبی، همان، ج ۳، ص ۳۰۸.</ref> و در نهایت ۱۳۰ هزار نفر اشاره کرد.<ref>شرح سنن ابی داود، ج ۵، ص ۲۵۳.</ref> به نظر می‌رسد که در این اقوال، بسیار مبالغه شده است. ما، در بحث تحمل جمعیت گفتیم که حضور این تعداد زائر بسیار بعید می‌نماید. با توجه به این‌که بیشتر نقل‌ها چهل هزار نفر را گزارش کرده‌اند به نظر می‌رسد با قدری تسامح می‌توان آن را پذیرفت.


== حاضران در غدیر ==
== حاضران در غدیر ==
خط ۲۷۳: خط ۲۷۲:
۱. منبع روایت: تفسیر عیاشی به عنوان منبعی کهن و پذیرفته شده نزد شیعه است. نیز در مقایسه با منابع دیگر، مانند تفسیر فرات کوفی<ref>البته با تسامح می‌توان گفت که عیاشی و فرات، هم عصر بوده‌اند. اگرچه تاریخ وفات فرات کوفی مشخص نیست.</ref> (قرن چهارم)، جامع الاخبار (قرن ششم)، الاحتجاج (قرن ششم)، مناقب آل ابی طالب (قرن ششم)، تذکرة الخواص (قرن ششم)، نهج الایمان (قرن هفتم) و سمط النجوم العوالی (قرن دوازدهم) از لحاظ زمانی مقدم تر است.
۱. منبع روایت: تفسیر عیاشی به عنوان منبعی کهن و پذیرفته شده نزد شیعه است. نیز در مقایسه با منابع دیگر، مانند تفسیر فرات کوفی<ref>البته با تسامح می‌توان گفت که عیاشی و فرات، هم عصر بوده‌اند. اگرچه تاریخ وفات فرات کوفی مشخص نیست.</ref> (قرن چهارم)، جامع الاخبار (قرن ششم)، الاحتجاج (قرن ششم)، مناقب آل ابی طالب (قرن ششم)، تذکرة الخواص (قرن ششم)، نهج الایمان (قرن هفتم) و سمط النجوم العوالی (قرن دوازدهم) از لحاظ زمانی مقدم تر است.


۲. تأیید روایت: ابن شهرآشوب و شیخ حرّ عاملی نیز همین روایت را نقل می‌کنند که توضیح آن‌ها گذشت.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۳، ص ۲۶ ؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref>
۲. تأیید روایت: ابن شهرآشوب و شیخ حرّ عاملی نیز همین روایت را نقل می‌کنند که توضیح آن‌ها گذشت.<ref>ابن شهرآشوب، همان، ج ۳، ص ۲۶؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۲۳۹.</ref>
 
# شأن نزول: عیاشی این روایت را ذیل آیه ابلاغ آورده که نزد شیعه کاملاً پذیرفته شده است.
# شأن نزول: عیاشی این روایت را ذیل آیه ابلاغ آورده که نزد شیعه کاملاً پذیرفته شده است.
# منطق شمارش: در این روایت، پنج هزار نفر از مدینه و پنج هزار نفر از مکه دانسته شده است. گرچه این تفکیک خود می‌تواند دلیلی بر رد این قول باشد، چون دلیلی بر حضور مکی‌ها نیست. اما از آن‌جا که بر اساس مباحث گذشته، خارج شوندگان از مدینه پنج هزار شمرده شده‌اند، لذا می‌تواند سند و مدرکی برای ما باشد. نگارنده بر این باور است که گرچه تعداد حج گزاران مدینه را تخمین زده‌ایم، اما برای جمعیت حاضر در غدیر دست کم نیاز به نقل تاریخی داریم. بر این اساس، در میان ده روایتی که گذشت به نظر می‌رسد نزدیک‌ترین قول به محاسبات ما همین روایت عیاشی است.
# منطق شمارش: در این روایت، پنج هزار نفر از مدینه و پنج هزار نفر از مکه دانسته شده است. گرچه این تفکیک خود می‌تواند دلیلی بر رد این قول باشد، چون دلیلی بر حضور مکی‌ها نیست. اما از آن‌جا که بر اساس مباحث گذشته، خارج شوندگان از مدینه پنج هزار شمرده شده‌اند، لذا می‌تواند سند و مدرکی برای ما باشد. نگارنده بر این باور است که گرچه تعداد حج گزاران مدینه را تخمین زده‌ایم، اما برای جمعیت حاضر در غدیر دست کم نیاز به نقل تاریخی داریم. بر این اساس، در میان ده روایتی که گذشت به نظر می‌رسد نزدیک‌ترین قول به محاسبات ما همین روایت عیاشی است.
# جمعیت کل حج‌گزاران در مکه: گذشت که نزد اهل سنت، مشهور آن است که چهل هزار نفر در حجه الوداع در مکه حضور داشتند. بر فرض که این آمار نزدیک به واقع باشد، حال اگر حج گزاران اهالی مکه، یمن و طائف و قبایل مسلمان بادیه نشین را از این چهل هزار نفر کسر کنیم، چیزی حدود پنج هزار نفر برای مدینه و حدود پنج هزار نفر برای قبایل شمالی نجد و نیز قبایلی که حدفاصل مدینه تا جحفه بوده و احتمالاً پیامبر را همراهی کرده‌اند، عده قابل قبولی است. باید توجه داشت که مکه، طائف و یمن جمعیت معتنابهی داشته‌اند.<ref>گذشت که شرح الاخبار دوازده هزار نفر از حاضران در غدیر را از اهل یمن گزارش کرده است.</ref>
# جمعیت کل حج‌گزاران در مکه: گذشت که نزد اهل سنت، مشهور آن است که چهل هزار نفر در حجه الوداع در مکه حضور داشتند. بر فرض که این آمار نزدیک به واقع باشد، حال اگر حج گزاران اهالی مکه، یمن و طائف و قبایل مسلمان بادیه نشین را از این چهل هزار نفر کسر کنیم، چیزی حدود پنج هزار نفر برای مدینه و حدود پنج هزار نفر برای قبایل شمالی نجد و نیز قبایلی که حدفاصل مدینه تا جحفه بوده و احتمالاً پیامبر را همراهی کرده‌اند، عده قابل قبولی است. باید توجه داشت که مکه، طائف و یمن جمعیت معتنابهی داشته‌اند.<ref>گذشت که شرح الاخبار دوازده هزار نفر از حاضران در غدیر را از اهل یمن گزارش کرده است.</ref>
== نتیجه ==
== نتیجه ==
با توجه به موقعیت جغرافیایی غدیر، روشن شد که محور و هسته اصلی حاضران در غدیر، اهالی مدینه و بقیه از قبایل اطراف مدینه و چه بسا قبایل شمالی نجد بوده‌اند. نیز بر اساس مباحثی که درباره جمعیت مدینه گفته شد، معلوم شد که مدینه ظرفیت فرستادن حدود پنج هزار نفر را به مکه داشته است. از این رو با تمسک به روایت عیاشی که پنج هزار نفر از حاضران در غدیر را مدنی می‌داند و هم‌چنین گزارش جامع الاخبار، به این نتیجه می‌رسیم که حدود پنج هزار نفر از اهالی مدینه و تعدادی نیز از قبایل اطراف در غدیر حاضر بوده‌اند. چنان‌چه بخواهیم روایت ده هزار نفر عیاشی را بپذیریم، باید توجیهی برای پنج هزار دیگر داشته باشیم.
با توجه به موقعیت جغرافیایی غدیر، روشن شد که محور و هسته اصلی حاضران در غدیر، اهالی مدینه و بقیه از قبایل اطراف مدینه و چه بسا قبایل شمالی نجد بوده‌اند. نیز بر اساس مباحثی که درباره جمعیت مدینه گفته شد، معلوم شد که مدینه ظرفیت فرستادن حدود پنج هزار نفر را به مکه داشته است. از این رو با تمسک به روایت عیاشی که پنج هزار نفر از حاضران در غدیر را مدنی می‌داند و هم‌چنین گزارش جامع الاخبار، به این نتیجه می‌رسیم که حدود پنج هزار نفر از اهالی مدینه و تعدادی نیز از قبایل اطراف در غدیر حاضر بوده‌اند. چنان‌چه بخواهیم روایت ده هزار نفر عیاشی را بپذیریم، باید توجیهی برای پنج هزار دیگر داشته باشیم.
خط ۲۸۵: خط ۲۸۴:


== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}