پرش به محتوا

پیام آسمانی غدیر و مصلحت سنجی ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
در این مقاله به دو سؤال اساسی پاسخ داده می‌شود: اول این که علل غصب خلافت چه بود؟ دوم این که چرا علی علیه‌السلام سکوت اختیار نمود و برای گرفتن حق خود دست به شمشیر نبرد؟ اسرار سکوت علی علیه‌السلام در چیست؟ و چرا اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دست به چنین اقدامی زدند و برخلاف دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عمل نمودند؟
در این مقاله به دو سؤال اساسی پاسخ داده می‌شود: اول این که علل غصب خلافت چه بود؟ دوم این که چرا علی علیه‌السلام سکوت اختیار نمود و برای گرفتن حق خود دست به شمشیر نبرد؟ اسرار سکوت علی علیه‌السلام در چیست؟ و چرا اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دست به چنین اقدامی زدند و برخلاف دستور پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله عمل نمودند؟


الف ـ علل غصب خلافت
== الف ـ علل غصب خلافت ==


۱ ـ احیای فرهنگ قبیله‌ای
=== ۱ ـ احیای فرهنگ قبیله‌ای ===
پی بردن و شناختن به علل غصب خلافت نیاز به شناخت جامعه اسلامی همزمان با رحلت پیامبراسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد. همه می‌دانیم درجه ایمان صحابه از انصار و مهاجرین متفاوت بود و نیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جایگزین کردن فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ قبیله‌ای و جاهلیت نهایت کوشش خود را نمود. اما اختلافات قبیله‌ای ریشه کن نگردید. حتی در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چندین بار بین انصار و مهاجرین و حتی دو قبایل انصار اختلافاتی بروز کرد که اگر درایت و مدیریت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نبود، آتش جاهلیت دوباره شعله‌ورتر می‌شد.
پی بردن و شناختن به علل غصب خلافت نیاز به شناخت جامعه اسلامی همزمان با رحلت پیامبراسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دارد. همه می‌دانیم درجه ایمان صحابه از انصار و مهاجرین متفاوت بود و نیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جایگزین کردن فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ قبیله‌ای و جاهلیت نهایت کوشش خود را نمود. اما اختلافات قبیله‌ای ریشه کن نگردید.  
بسیاری از سران قریش و قبایل اطراف در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اسلام ایمان آوردند که اسلام آن‌ها بیشتر از روی اکراه بود و آن‌ها روح اسلام را درک ننموده و خداوند در سوره حجرات، آیه ۱۴ به این امر اشاره دارد که به اعراب بگو: ایمانتان به قلب وارد نشده، به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید لیکن بگوئید ما اسلام آوردیم: «قالتِ الاعراب امنّا قل لم تؤمنوا ولکن قولوا أسلمنا و لمّا یدخل الایمان فی‌قلوبکم»
 
زندگی قبیله‌ای و ویژگی‌های جامعه قبیلگی موجب شد که مردم بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌طور جانانه از حق علی صلی‌الله‌علیه‌وآله دفاع نکنند. آن‌ها طبق زندگی قبیله‌ای وقتی رئیس قبیله بیعت کرد، تمام افراد قبیله باید بیعت نمایند. در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بیشتر سران قبیله به اسلام ایمان آوردند و بعد تمام افراد قبیله پشت سر رئیس قبیله بودند.
حتی در زمان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله چندین بار بین انصار و مهاجرین و حتی دو قبایل انصار اختلافاتی بروز کرد که اگر درایت و مدیریت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نبود، آتش جاهلیت دوباره شعله‌ورتر می‌شد.
۲ ـ احیای فرهنگ اشرافی
 
بسیاری از سران قریش و قبایل اطراف در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اسلام ایمان آوردند که اسلام آن‌ها بیشتر از روی اکراه بود و آن‌ها روح اسلام را درک ننموده و خداوند در سوره حجرات، آیه ۱۴ به این امر اشاره دارد که به اعراب بگو: ایمانتان به قلب وارد نشده، به حقیقت هنوز ایمان نیاورده‌اید لیکن بگوئید ما اسلام آوردیم: {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}
 
زندگی قبیله‌ای و ویژگی‌های جامعه قبیلگی موجب شد که مردم بعد از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به‌طور جانانه از حق علی علیه السلام دفاع نکنند. آن‌ها طبق زندگی قبیله‌ای وقتی رئیس قبیله بیعت کرد، تمام افراد قبیله باید بیعت نمایند. در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بیشتر سران قبیله به اسلام ایمان آوردند و بعد تمام افراد قبیله پشت سر رئیس قبیله بودند.
 
=== ۲ ـ احیای فرهنگ اشرافی ===
به دنبال احیاء فرهنگ قبیله‌ای، فرهنگ اشرافی نیز رشد کرد، اشراف در فرهنگ قبیله‌ای جایگاه ویژه اقتصادی و سیاسی دارند. در داخل مکه اشرافیت زر و زور را در اختیار داشتند تا این که در جنگ بدر، به سختی زخمدار شدند و بیش از هفتاد نفر از سران قبایل کشته شدند که اشرافیت مکه بعدها در صدد انتقام و التیام این زخم بودند که حوادث ناگواری چون غصب خلافت، حوادث خونین جمل، صفین، نهروان و عاشورا را آفریدند و «هنوز جثه پیامبر روی زمین بود که کشمکش آغاز شد. ابوسفیان نماینده اریستوکراسی منقرض مکه ـ که در آغاز می‌خواست خیلی زود از آب گل آلود ماهی بگیرد. ـ به خانه علی علیه‌السلام دوید تا شاید او را ابزار مقاصد خود کند، انصار بیم داشتند که اشراف‌زادگان مکه خون پدران را فراموش نکرده باشند، سعدبن عباده را برای بیعت نشاندند و چون تعرض مهاجران آغاز شد، می‌خواستند دست کم برای خودشان امیری داشته باشند.»(۴)
به دنبال احیاء فرهنگ قبیله‌ای، فرهنگ اشرافی نیز رشد کرد، اشراف در فرهنگ قبیله‌ای جایگاه ویژه اقتصادی و سیاسی دارند. در داخل مکه اشرافیت زر و زور را در اختیار داشتند تا این که در جنگ بدر، به سختی زخمدار شدند و بیش از هفتاد نفر از سران قبایل کشته شدند که اشرافیت مکه بعدها در صدد انتقام و التیام این زخم بودند که حوادث ناگواری چون غصب خلافت، حوادث خونین جمل، صفین، نهروان و عاشورا را آفریدند و «هنوز جثه پیامبر روی زمین بود که کشمکش آغاز شد. ابوسفیان نماینده اریستوکراسی منقرض مکه ـ که در آغاز می‌خواست خیلی زود از آب گل آلود ماهی بگیرد. ـ به خانه علی علیه‌السلام دوید تا شاید او را ابزار مقاصد خود کند، انصار بیم داشتند که اشراف‌زادگان مکه خون پدران را فراموش نکرده باشند، سعدبن عباده را برای بیعت نشاندند و چون تعرض مهاجران آغاز شد، می‌خواستند دست کم برای خودشان امیری داشته باشند.»(۴)
۳ ـ کینه قریش از بنی هاشم
 
بنی امیه از قبل با بنی‌هاشم خوب نبود و نسبت به آن‌ها دشمنی دیرینه داشتند و آخرالامر سعی نمودند بنی‌هاشم را از خلافت محروم کنند که نمونه‌های این دشمنی را در دوران جاهلیت و دوران رسالت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در تاریخ داریم و به تبع آن قریش با علی علیه‌السلام دشمنی خاصی داشتند و سه دلیل مواضع قاطع امام بزرگان و رؤسای قبایل، کینه‌ای عظیم از او بر دل داشتند.
=== ۳ ـ کینه قریش از بنی هاشم ===
۴ ـ دسته‌بندی‌های سیاسی
بنی امیه از قبل با بنی‌هاشم خوب نبود و نسبت به آن‌ها دشمنی دیرینه داشتند و آخرالامر سعی نمودند بنی‌هاشم را از خلافت محروم کنند که نمونه‌های این دشمنی را در دوران جاهلیت و دوران رسالت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در تاریخ داریم و به تبع آن قریش با علی علیه‌السلام دشمنی خاصی داشتند و سه دلیل مواضع قاطع امام، بزرگان و رؤسای قبایل، کینه‌ای عظیم از او بر دل داشتند.
در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گروهی مقاصد نهائی خود را با طرح نقشه‌ای ماهرانه برملا کرده و اجرا نمودند. چنان‌که از قرائن و اقدامات ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح
 
درجه ایمان صحابه از انصار و مهاجرین متفاوت بود و نیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جایگزین کردن فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ قبیله‌ای و جاهلیت، نهایت کوشش خود را نمود. اما به علت نامساعد بودن شرایط، اختلافات قبیله‌ای ریشه کن نگردید. برمی‌آید، آن سه نقشه‌ای برای غصب خلافت داشتند و با تشکیل حزب ثلاثه در نهایت مردم را تحریص به غصب خلافت نمودند. چنان‌که از عملکرد آن‌ها مشخص می‌باشد هرسه برای انتخاب خلیفه باهم متحد بوده و در روز سقیفه تعارف‌هایی باهم داشته و هرسه باهم به سوی سقیفه رفتند، در حالی که بزرگان مشغول تجهیز و تکفین بدن پیامبر بودند و بعد از رفتن به سقیفه، عمر و ابوعبیده اصرار عجیبی در بیعت گرفتن مردم برای ابوبکر داشتند و ابوبکر نیز بعد از وفات خود عمر را جانشین خود کرد که نشان دهنده نوعی هماهنگی قبلی بین آن‌ها بود و هرسه از رفتن با سپاه اسامه تخلف نمودند و در مدینه ماندند با این که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله متخلفین را لعن کرده بود. *
=== ۴ ـ دسته‌بندی‌های سیاسی ===
۵ ـ دشمنی قریش با علی علیه‌السلام
در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گروهی مقاصد نهائی خود را با طرح نقشه‌ای ماهرانه برملا کرده و اجرا نمودند. چنان‌که از قرائن و اقدامات ابوبکر، عمر و ابوعبیده جراح درجه ایمان صحابه از انصار و مهاجرین متفاوت بود و نیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله برای جایگزین کردن فرهنگ اسلامی به جای فرهنگ قبیله‌ای و جاهلیت، نهایت کوشش خود را نمود. اما به علت نامساعد بودن شرایط، اختلافات قبیله‌ای ریشه کن نگردید.  
 
برمی‌آید، آن سه نقشه‌ای برای غصب خلافت داشتند و با تشکیل حزب ثلاثه در نهایت مردم را تحریص به غصب خلافت نمودند. چنان‌که از عملکرد آن‌ها مشخص می‌باشد هرسه برای انتخاب خلیفه باهم متحد بوده و در روز سقیفه تعارف‌هایی باهم داشته و هرسه باهم به سوی سقیفه رفتند، در حالی که بزرگان مشغول تجهیز و تکفین بدن پیامبر بودند و بعد از رفتن به سقیفه، عمر و ابوعبیده اصرار عجیبی در بیعت گرفتن مردم برای ابوبکر داشتند و ابوبکر نیز بعد از وفات خود عمر را جانشین خود کرد که نشان دهنده نوعی هماهنگی قبلی بین آن‌ها بود و هرسه از رفتن با سپاه اسامه تخلف نمودند و در مدینه ماندند با این که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله متخلفین را لعن کرده بود. *
 
=== ۵ ـ دشمنی قریش با علی علیه‌السلام ===
قریش به علت قتلهایی که امام از بزرگان آن‌ها بویژه از بنی امیه کرده بود کینه و دشمنی عجیبی از او به دل داشتند و حتی بعد از ۲۵ سال در نبردهای مختلف (جمل، صفین، نهروان) این کینه را دنبال کردند.
قریش به علت قتلهایی که امام از بزرگان آن‌ها بویژه از بنی امیه کرده بود کینه و دشمنی عجیبی از او به دل داشتند و حتی بعد از ۲۵ سال در نبردهای مختلف (جمل، صفین، نهروان) این کینه را دنبال کردند.
۶ ـ حسادت
 
=== ۶ ـ حسادت ===
برخی از صحابه از قرب و منزلت علی علیه‌السلام نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حسد می‌بردند و حتی حسد برخی از زنان پیامبر ـ عایشه ـ در تاریخ مشهود می‌باشد. این حسد به نحوی در میان اصحاب جلوه‌گر یافته بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را احساس می‌کرد و به آن‌ها گوشزد می‌نمود تا از حسادت خود دست بکشند؛ به طوری که علی علیه‌السلام در جنگ جمل وقتی سخن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به یاد زبیر می‌اندازد، زبیر دست از جنگ می‌شوید. (۵)
برخی از صحابه از قرب و منزلت علی علیه‌السلام نزد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله حسد می‌بردند و حتی حسد برخی از زنان پیامبر ـ عایشه ـ در تاریخ مشهود می‌باشد. این حسد به نحوی در میان اصحاب جلوه‌گر یافته بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آن را احساس می‌کرد و به آن‌ها گوشزد می‌نمود تا از حسادت خود دست بکشند؛ به طوری که علی علیه‌السلام در جنگ جمل وقتی سخن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را به یاد زبیر می‌اندازد، زبیر دست از جنگ می‌شوید. (۵)
۷ ـ حبّ ریاست
 
=== ۷ ـ حبّ ریاست ===
علمای اخلاق اصول کفر را حرص، حسد و تکبر دانستند که این سه صفت نقش عمده‌ای در دگرگونی تاریخ اسلام داشته است. برخی از صحابه با توجه به نفوذی که در خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله داشتند و به وسیله بعضی از زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اسرار خانه او را می‌دانستند و با توجه به این که خواهان قدرت‌یابی بودند و حداقل مقام‌های دوم و سوم را خواهان بودند، وقتی به منصب دست نیافتند برآن شدند که زمینه ریاست خود را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فراهم نمایند. علی علیه‌السلام نیز به این امر اشاره دارد:
علمای اخلاق اصول کفر را حرص، حسد و تکبر دانستند که این سه صفت نقش عمده‌ای در دگرگونی تاریخ اسلام داشته است. برخی از صحابه با توجه به نفوذی که در خانه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله داشتند و به وسیله بعضی از زنان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله اسرار خانه او را می‌دانستند و با توجه به این که خواهان قدرت‌یابی بودند و حداقل مقام‌های دوم و سوم را خواهان بودند، وقتی به منصب دست نیافتند برآن شدند که زمینه ریاست خود را بلافاصله بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فراهم نمایند. علی علیه‌السلام نیز به این امر اشاره دارد:
«قومی با حرص، ولع و بخل زیادی طالب خلافت شدند و آن را از دیگران بازداشتند و عده‌ای نیز جنبه سخا و کرم پیش گرفتند.»(۶)
«قومی با حرص، ولع و بخل زیادی طالب خلافت شدند و آن را از دیگران بازداشتند و عده‌ای نیز جنبه سخا و کرم پیش گرفتند.»(۶)
۸ ـ هراس از عدالت
 
=== ۸ ـ هراس از عدالت ===
اعراب با علی علیه‌السلام آشنا بودند و سختگیری‌های او را در برابر عدالت و حق در دوران حیات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به چشم دیده بودند. آن‌ها دیده یا شنیده بودند علی علیه‌السلام در خندق ـ که حساسترین نبرد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با کفار بود. ـ شمشیرش را به خاطر غضبی که بر او مستولی شد بر فرق دشمن فرود نیاورد، گذاشت خشمش فرونشیند و سپس کار دشمن را یکسره کرد، عرب از عدالت او در هراس بودند، علی علیه‌السلام اهل طفره و مداهنه و سهل‌انگاری نبود، او اهل حق و عدل بود.
اعراب با علی علیه‌السلام آشنا بودند و سختگیری‌های او را در برابر عدالت و حق در دوران حیات پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به چشم دیده بودند. آن‌ها دیده یا شنیده بودند علی علیه‌السلام در خندق ـ که حساسترین نبرد پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با کفار بود. ـ شمشیرش را به خاطر غضبی که بر او مستولی شد بر فرق دشمن فرود نیاورد، گذاشت خشمش فرونشیند و سپس کار دشمن را یکسره کرد، عرب از عدالت او در هراس بودند، علی علیه‌السلام اهل طفره و مداهنه و سهل‌انگاری نبود، او اهل حق و عدل بود.
۹ ـ سستی و بی‌رمقی مردم
 
=== ۹ ـ سستی و بی‌رمقی مردم ===
امام هنگام بیعت به این مسئله اشاره می‌کند و سپس به عمر گوشزد می‌کند: ای عمر! نیک بدوش که نیمی از این شیر خلافت برای تو خواهد بود. امروز اساس آن را به نفع او استوار کن تا او هم فردا آن را به تو بازگرداند.
امام هنگام بیعت به این مسئله اشاره می‌کند و سپس به عمر گوشزد می‌کند: ای عمر! نیک بدوش که نیمی از این شیر خلافت برای تو خواهد بود. امروز اساس آن را به نفع او استوار کن تا او هم فردا آن را به تو بازگرداند.
گاهی نیز رقابت بین دو قبیله اوس و خزرج موجب می‌شد عده‌ای از این رقابت به وجود آمده سوء استفاده نموده و زمینه را برای حکومت خود فراهم نمایند. در جریان سقیفه اسیدبن خضیر، سالار قبیله اوس به سبب حسد بر سعدبن عباده و رشک براین که مبادا وی به حکومت برسد با ابوبکر بیعت کرد. چون او بیعت نمود همه افراد قبیله اوس بیعت کردند.
گاهی نیز رقابت بین دو قبیله اوس و خزرج موجب می‌شد عده‌ای از این رقابت به وجود آمده سوء استفاده نموده و زمینه را برای حکومت خود فراهم نمایند. در جریان سقیفه اسیدبن خضیر، سالار قبیله اوس به سبب حسد بر سعدبن عباده و رشک براین که مبادا وی به حکومت برسد با ابوبکر بیعت کرد. چون او بیعت نمود همه افراد قبیله اوس بیعت کردند.
۱۰ ـ جوانی علی علیه‌السلام
 
=== ۱۰ ـ جوانی علی علیه‌السلام ===
در نظام قبیله‌ای رسم براین بود که ریاست از آن ریش سفید و بزرگ قبیله است. متأسفانه به علت کوته بینی برخی از اصحاب، فرهنگ و اندیشه‌های جاهلیت کاملاً از بین نرفته بود و بسیاری از صحابه در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اسلام ایمان آورده بودند و چنان‌که ذکر نمودیم، روح اسلام را درک ننموده بودند و علی علیه‌السلام گرفتار و مواجه با روح قبیله‌ای ـ که چند ساعت پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دوباره از تاریک خانه جاهلیت سربرآورد. ـ شد.
در نظام قبیله‌ای رسم براین بود که ریاست از آن ریش سفید و بزرگ قبیله است. متأسفانه به علت کوته بینی برخی از اصحاب، فرهنگ و اندیشه‌های جاهلیت کاملاً از بین نرفته بود و بسیاری از صحابه در اواخر عمر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به اسلام ایمان آورده بودند و چنان‌که ذکر نمودیم، روح اسلام را درک ننموده بودند و علی علیه‌السلام گرفتار و مواجه با روح قبیله‌ای ـ که چند ساعت پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دوباره از تاریک خانه جاهلیت سربرآورد. ـ شد.
ابن ابی‌الحدید از ابن‌عباس نقل کرد که عمرگفت: من به‌طور مسلم علی را مظلوم می‌دانم و مهاجرین از علی اعراض ننمودند مگر به جهت این که سنش را کم دیدند. (۷)
ابن ابی‌الحدید از ابن‌عباس نقل کرد که عمرگفت: من به‌طور مسلم علی را مظلوم می‌دانم و مهاجرین از علی اعراض ننمودند مگر به جهت این که سنش را کم دیدند. (۷)
ابوعبیده به علی علیه‌السلام گفت: یابن عم! ما قرابت تو را و سبقت تو را و علم تو را و نصرت تو
 
ابن ابی‌الحدید از ابن‌عباس نقل کرد که عمرگفت: من به‌طور مسلم علی را مظلوم می‌دانم و مهاجرین از علی اعراض ننمودند مگر به جهت این که سنش را کم دیدند.
ابوعبیده به علی علیه‌السلام گفت: یابن عم! ما قرابت تو را و سبقت تو را و علم تو را و نصرت تو را انکار نمی‌کنیم، لکن خود می‌دانی که تو جوانی و ابوبکر پیراست، وی سنگینی این امر را بهتر از تو می‌تواند حمل کند. (۸) نقل است، وقتی که ابوبکر به خلافت رسید، به پدرش ابوقحافه ـ که در طائف بود. ـ نامه نوشت که: مردم مرا به جهت کبر سن به خلافت برگزیدند و تو نیز به موافقت قوم بیا و با من بیعت کن که من امروز خلیفه رسول خدایم. او در جواب ابوبکر نوشت: می‌گویی که مردمان مرا به خلافت برداشتند به جهت سن من و من خلیفه رسول خدایم؛ پس تو خلیفه مردم می‌باشی نه خلیفه رسول و خدا و اگر تو را به جهت سن خلیفه کرده‌اند، من از تو سزاوارترم و بایستی مرا خلیفه کنند، تو خود می‌دانی این امر از غیر تو است. اگر حق را به اهلش که خانواده پیغمبرند، واگذاری، تو را بهتر باشد. (۹)
را انکار نمی‌کنیم، لکن خود می‌دانی که تو جوانی و ابوبکر پیراست، وی سنگینی این امر را بهتر از تو می‌تواند حمل کند. (۸)
 
نقل است، وقتی که ابوبکر به خلافت رسید، به پدرش ابوقحافه ـ که در طائف بود. ـ نامه نوشت که: مردم مرا به جهت کبر سن به خلافت برگزیدند و تو نیز به موافقت قوم بیا و با من بیعت کن که من امروز خلیفه رسول خدایم. او در جواب ابوبکر نوشت:
می‌گویی که مردمان مرا به خلافت برداشتند به جهت سن من و من خلیفه رسول خدایم؛ پس تو خلیفه مردم می‌باشی نه خلیفه رسول و خدا و اگر تو را به جهت سن خلیفه کرده‌اند، من از تو سزاوارترم و بایستی مرا خلیفه کنند، تو خود می‌دانی این امر از غیر تو است. اگر حق را به اهلش که خانواده پیغمبرند، واگذاری، تو را بهتر باشد. (۹)
عمر نیز به ابن‌عباس اعتراف نموده که: همانا علی درمیان شما بود و او از من و ابوبکر به این امر اولی بود. (۱۰)
عمر نیز به ابن‌عباس اعتراف نموده که: همانا علی درمیان شما بود و او از من و ابوبکر به این امر اولی بود. (۱۰)
۱۱ ـ شوخ‌طبعی علی علیه‌السلام
 
از ایرادهایی که برامام می‌گرفتند، یکی این بود که می‌گفتند: تو چهره‌ات خنده روست و مزاح می‌کنی. مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند. و عمر شوخ‌طبعی را یکی از ایرادهای امام می‌دانست. (۱۱)
=== ۱۱ ـ شوخ‌طبعی علی علیه‌السلام ===
از ایرادهایی که برامام می‌گرفتند، یکی این بود که می‌گفتند: تو چهره‌ات خنده روست و مزاح می‌کنی. مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند. و عمر شوخ‌طبعی را یکی از ایرادهای امام می‌دانست. (۱۱)  
 
با غصب خلافت، رابطه الهی بین مردم و حکومت قطع گردید و با غصب خلافت حق مردم نیز غصب شد. چون داشتن حاکم صالح، عادل و متصل به منبع غیب، حق مردم است ولی این حق در سقیفه غصب گردید و چنان ضربه‌ای بر پیکره اسلام پدید آمد که تا روز قیامت نمی‌توان آن را جبران نمود. خود عمر پس از مدتی درباره انتخاب ابی‌بکر گفت: «کانت بیعة ابی‌بکر فلتة وقی اللّه شرّها»؛ بیعت ابوبکر برای زمامداری کار عجولانه و ناگهانی بود که خداوند شر آن را کم کند و ببرد. (۱۲)
با غصب خلافت، رابطه الهی بین مردم و حکومت قطع گردید و با غصب خلافت حق مردم نیز غصب شد. چون داشتن حاکم صالح، عادل و متصل به منبع غیب، حق مردم است ولی این حق در سقیفه غصب گردید و چنان ضربه‌ای بر پیکره اسلام پدید آمد که تا روز قیامت نمی‌توان آن را جبران نمود. خود عمر پس از مدتی درباره انتخاب ابی‌بکر گفت: «کانت بیعة ابی‌بکر فلتة وقی اللّه شرّها»؛ بیعت ابوبکر برای زمامداری کار عجولانه و ناگهانی بود که خداوند شر آن را کم کند و ببرد. (۱۲)
مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت او، رفتن ابوذرها به تبعید، برگشتن رانده شده‌های پیامبر به مدینه، تسلط بنی امیه بر امور مسلمین، قتل و غارت برجان و مال مردم، رشد فرهنگ جاهلیت و دوری مردم از سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، سوختن مکه و مدینه در آتش خصم، وقایع عاشورا و شهادت فرزندان پیامبر در دشت کربلا و تسلط بنی‌عباس برسرنوشت مردم، همه و همه از نتایج و عواقب غصب خلافت می‌باشد.
مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت او، رفتن ابوذرها به تبعید، برگشتن رانده شده‌های پیامبر به مدینه، تسلط بنی امیه بر امور مسلمین، قتل و غارت برجان و مال مردم، رشد فرهنگ جاهلیت و دوری مردم از سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، سوختن مکه و مدینه در آتش خصم، وقایع عاشورا و شهادت فرزندان پیامبر در دشت کربلا و تسلط بنی‌عباس برسرنوشت مردم، همه و همه از نتایج و عواقب غصب خلافت می‌باشد.
ب ـ علل سکوت علی علیه‌السلام
ب ـ علل سکوت علی علیه‌السلام