پرش به محتوا

پیام آسمانی غدیر و مصلحت سنجی ها: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۰: خط ۷۰:
از ایرادهایی که برامام می‌گرفتند، یکی این بود که می‌گفتند: تو چهره‌ات خنده روست و مزاح می‌کنی. مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند. و عمر شوخ‌طبعی را یکی از ایرادهای امام می‌دانست. (۱۱)  
از ایرادهایی که برامام می‌گرفتند، یکی این بود که می‌گفتند: تو چهره‌ات خنده روست و مزاح می‌کنی. مردی باید خلیفه شود که عبوس باشد و مردم از او بترسند. و عمر شوخ‌طبعی را یکی از ایرادهای امام می‌دانست. (۱۱)  


با غصب خلافت، رابطه الهی بین مردم و حکومت قطع گردید و با غصب خلافت حق مردم نیز غصب شد. چون داشتن حاکم صالح، عادل و متصل به منبع غیب، حق مردم است ولی این حق در سقیفه غصب گردید و چنان ضربه‌ای بر پیکره اسلام پدید آمد که تا روز قیامت نمی‌توان آن را جبران نمود. خود عمر پس از مدتی درباره انتخاب ابی‌بکر گفت: «کانت بیعة ابی‌بکر فلتة وقی اللّه شرّها{{متن عربی|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ ۖ}}»؛ بیعت ابوبکر برای زمامداری کار عجولانه و ناگهانی بود که خداوند شر آن را کم کند و ببرد. (۱۲)
با غصب خلافت، رابطه الهی بین مردم و حکومت قطع گردید و با غصب خلافت حق مردم نیز غصب شد. چون داشتن حاکم صالح، عادل و متصل به منبع غیب، حق مردم است ولی این حق در سقیفه غصب گردید و چنان ضربه‌ای بر پیکره اسلام پدید آمد که تا روز قیامت نمی‌توان آن را جبران نمود. خود عمر پس از مدتی درباره انتخاب ابی‌بکر گفت: {{متن عربی|كانت بيعة ابي بكر فلتة وقي اللّه شرّها}}؛ بیعت ابوبکر برای زمامداری کار عجولانه و ناگهانی بود که خداوند شر آن را کم کند و ببرد. (۱۲)


مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت او، رفتن ابوذرها به تبعید، برگشتن رانده شده‌های پیامبر به مدینه، تسلط بنی امیه بر امور مسلمین، قتل و غارت برجان و مال مردم، رشد فرهنگ جاهلیت و دوری مردم از سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، سوختن مکه و مدینه در آتش خصم، وقایع عاشورا و شهادت فرزندان پیامبر در دشت کربلا و تسلط بنی‌عباس برسرنوشت مردم، همه و همه از نتایج و عواقب غصب خلافت می‌باشد.
مظلومیت حضرت زهرا علیهاالسلام و شهادت او، رفتن ابوذرها به تبعید، برگشتن رانده شده‌ه ای پیامبر به مدینه، تسلط بنی امیه بر امور مسلمین، قتل و غارت برجان و مال مردم، رشد فرهنگ جاهلیت و دوری مردم از سیره پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، سوختن مکه و مدینه در آتش خصم، وقایع عاشورا و شهادت فرزندان پیامبر در دشت کربلا و تسلط بنی‌عباس برسرنوشت مردم، همه و همه از نتایج و عواقب غصب خلافت می‌باشد.  
ب ـ علل سکوت علی علیه‌السلام
 
پس از بررسی علل غصب خلافت، باید به علل سکوت علی علیه‌السلام نیز اشاره کرد. چرا امام با این که خود را کاملاً برحق می‌دانست، برای به دست آوردن حق خود دست به شمشیر نبرد و حقش را نگرفت؟
== ب ـ علل سکوت علی علیه‌السلام ==
مهم‌ترین علل سکوت علی علیه‌السلام در برابر غصب حق خود عبارتند از:
پس از بررسی علل غصب خلافت، باید به علل سکوت علی علیه‌السلام نیز اشاره کرد. چرا امام با این که خود را کاملاً برحق می‌دانست، برای به دست آوردن حق خود دست به شمشیر نبرد و حقش را نگرفت؟ مهم‌ترین علل سکوت علی علیه‌السلام در برابر غصب حق خود عبارتند از:
۱ ـ سفارش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله
 
=== ۱ ـ سفارش پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ===
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به علی علیه‌السلام توصیه فرموده بود: در صورتی که حقت را غصب کردند، اگر تعداد یارانت از تعداد انگشتان دست و پایت فزون شد، برای گرفتن حقت دست به شمشیر ببر و گرنه صبر پیشه نما.
پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به علی علیه‌السلام توصیه فرموده بود: در صورتی که حقت را غصب کردند، اگر تعداد یارانت از تعداد انگشتان دست و پایت فزون شد، برای گرفتن حقت دست به شمشیر ببر و گرنه صبر پیشه نما.
وقتی عده‌ای بعد از سقیفه به نزد علی علیه‌السلام می‌آیند و اعلام آمادگی می‌کنند که: حاضریم حقت را بگیریم. امام برای این که ایمان و پایداری آن‌ها را بیازماید، فرمود: فردا همه با سرهای تراشیده به اینجا حضور یابید. که جز چهار یا پنج نفر حاضر نشدند.
وقتی عده‌ای بعد از سقیفه به نزد علی علیه‌السلام می‌آیند و اعلام آمادگی می‌کنند که: حاضریم حقت را بگیریم. امام برای این که ایمان و پایداری آن‌ها را بیازماید، فرمود: فردا همه با سرهای تراشیده به اینجا حضور یابید. که جز چهار یا پنج نفر حاضر نشدند.
۲ ـ حفظ وحدت جامعه اسلامی
 
=== ۲ ـ حفظ وحدت جامعه اسلامی ===
علی علیه‌السلام را باید بنیانگذار وحدت دانست چرا که بیش از هرکسی در این راه فداکاری و سختی کشیده است. بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرهنگ قبیله‌ای دوباره جان گرفت و علی علیه‌السلام برای حفظ وحدت مجبور به سکوت بود که تحمل آن از دست بردن به شمشیر بسیار سخت‌تر و جانفرساتر بود.
علی علیه‌السلام را باید بنیانگذار وحدت دانست چرا که بیش از هرکسی در این راه فداکاری و سختی کشیده است. بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرهنگ قبیله‌ای دوباره جان گرفت و علی علیه‌السلام برای حفظ وحدت مجبور به سکوت بود که تحمل آن از دست بردن به شمشیر بسیار سخت‌تر و جانفرساتر بود.
جامعه اسلامی در آن عصر با هجوم دشمن خارجی بویژه روم مواجه بود و وجود پیامبران دروغین مزید برعلت بود و علی علیه‌السلام در سخنی می‌فرماید: من از همه حریص‌تر به وحدت مردم در جامعه می‌باشم.
جامعه اسلامی در آن عصر با هجوم دشمن خارجی بویژه روم مواجه بود و وجود پیامبران دروغین مزید برعلت بود و علی علیه‌السلام در سخنی می‌فرماید: من از همه حریص‌تر به وحدت مردم در جامعه می‌باشم.
۳ ـ پیدایش پیامبران دروغین
 
=== ۳ ـ پیدایش پیامبران دروغین ===
ارتدادی که در سال دهم هجری و آخرین سال حیات پیامبر بویژه در بین قبایل بزرگ عرب بنی حنیفه، اسد، کنده، غطفان و لخم روی نمود ـ که اوج آن پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نمودار گشت. ـ در موضع‌گیری امام در برابر شرایط به وجود آمده تأثیر به سزایی داشت و علاوه برمرتدین، پیامبران دروغین در نقاط مختلف عربستان ادعای نبوت می‌کردند و وحدت اسلامی را مورد تهدید قرار می‌دادند که امام در نامه‌ای به مالک اشتر یکی از علل سکوت خود را «پیدایش مرتدین» می‌داند.
ارتدادی که در سال دهم هجری و آخرین سال حیات پیامبر بویژه در بین قبایل بزرگ عرب بنی حنیفه، اسد، کنده، غطفان و لخم روی نمود ـ که اوج آن پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نمودار گشت. ـ در موضع‌گیری امام در برابر شرایط به وجود آمده تأثیر به سزایی داشت و علاوه برمرتدین، پیامبران دروغین در نقاط مختلف عربستان ادعای نبوت می‌کردند و وحدت اسلامی را مورد تهدید قرار می‌دادند که امام در نامه‌ای به مالک اشتر یکی از علل سکوت خود را «پیدایش مرتدین» می‌داند.
۴ ـ میدان یافتن منافقان
 
=== ۴ ـ میدان یافتن منافقان ===
منافقین که در صدد از هم پاشیده شدن جزیرةالعرب و وحدت مسلمین بودند و قیام امام به اهداف آن‌ها کمک می‌نمود، لذا امام تیر منافقین را به سنگ زد و اهداف شوم آن‌ها را خنثی نمود.
منافقین که در صدد از هم پاشیده شدن جزیرةالعرب و وحدت مسلمین بودند و قیام امام به اهداف آن‌ها کمک می‌نمود، لذا امام تیر منافقین را به سنگ زد و اهداف شوم آن‌ها را خنثی نمود.
۵ ـ کمی یاران و حامیان
 
=== ۵ ـ کمی یاران و حامیان ===
امام علیه‌السلام در خطبه شقشقیه، یکی از علل سکوت خود را کمی یاران و حامیان خویش می‌داند که یا باید با دست تهی حق خود را بگیرد یا با وضع تاریک روزگار بسازد. سپس می‌فرماید: در حالی که در چشمم خار بود و گلویم را عقده گرفته و میراثم به تاراج رفته بود، صبر را پیشه ساختم. (۱۳)
امام علیه‌السلام در خطبه شقشقیه، یکی از علل سکوت خود را کمی یاران و حامیان خویش می‌داند که یا باید با دست تهی حق خود را بگیرد یا با وضع تاریک روزگار بسازد. سپس می‌فرماید: در حالی که در چشمم خار بود و گلویم را عقده گرفته و میراثم به تاراج رفته بود، صبر را پیشه ساختم. (۱۳)
۶ ـ حفظ کیان اسلام
 
=== ۶ ـ حفظ کیان اسلام ===
امام درخطبه پنجم نهج البلاغه کمی یار و حفظ کیان اسلام و جلوگیری از اختلافات را متذکر می‌شود و علت سکوت خود را ترس از مرگ نمی‌داند بلکه قیام خود را بی‌حاصل و زیانبار برای جامعه اسلامی می‌داند.
امام درخطبه پنجم نهج البلاغه کمی یار و حفظ کیان اسلام و جلوگیری از اختلافات را متذکر می‌شود و علت سکوت خود را ترس از مرگ نمی‌داند بلکه قیام خود را بی‌حاصل و زیانبار برای جامعه اسلامی می‌داند.
۷ ـ احیای فرهنگ قبیله‌ای
 
=== ۷ ـ احیای فرهنگ قبیله‌ای ===
چنانچه در بحث علل غصب خلافت گفته شد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در مدت ۲۳ سال فرهنگ جاهلیت را از جامعه زدود ولی بسیاری از سران مکه بعد از ۲۳ سال جنگ به اسلام ایمان آوردند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله لقب «طلقاء» را به آن‌ها داد. آن‌ها به علت عدم درک روح اسلام، فرهنگ جاهلیت را در بین خود بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله احیاء کردند و چون رئیس قبیله از علی علیه‌السلام پیروی ننمود، مردم نیز به تبع آن‌ها از امام حمایت ننمودند. آن‌ها توجیه کردند که باید جانشین از قریش باشد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله قریشی است. علی علیه‌السلام به آن‌ها فرمود: چه کسی از من به پیامبر نزدیک‌تر است؟
چنانچه در بحث علل غصب خلافت گفته شد، پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله در مدت ۲۳ سال فرهنگ جاهلیت را از جامعه زدود ولی بسیاری از سران مکه بعد از ۲۳ سال جنگ به اسلام ایمان آوردند که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله لقب «طلقاء» را به آن‌ها داد. آن‌ها به علت عدم درک روح اسلام، فرهنگ جاهلیت را در بین خود بعد از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله احیاء کردند و چون رئیس قبیله از علی علیه‌السلام پیروی ننمود، مردم نیز به تبع آن‌ها از امام حمایت ننمودند. آن‌ها توجیه کردند که باید جانشین از قریش باشد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله قریشی است. علی علیه‌السلام به آن‌ها فرمود: چه کسی از من به پیامبر نزدیک‌تر است؟
۸ ـ حرکت خشونت‌آمیز
 
برخی از صحابه از جمله عمر چنان دست به خشونت زدند که کمتر کسی یارای مخالفت با آن را داشت؛ مثلاً عمر تازیانه به دست می‌گرفت و می‌گفت: هرکه بگوید پیامبر از دنیا رفته، او را شلاق می‌زنم.
=== ۸ ـ حرکت خشونت‌آمیز ===
یا عده‌ای از رجاله‌ها در کوچه‌ها راه می‌افتادند و مردم را به بیعت با ابوبکر فرا می‌خواندند. مردم هم تابع احساسات جمع بودند، از روی ترس و بی‌اطلاعی با خلیفه بیعت کردند. امام در مورد خشونت عمر می‌گوید: آنگاه خلافت در حوزه خشن قرار گرفت، با مردی شد که شخص درشت بود و حضورش محنت‌زا، بسیار اشتباه می‌کرد و عذر آن را می‌خواست. (۱۴)
برخی از صحابه از جمله عمر چنان دست به خشونت زدند که کمتر کسی یارای مخالفت با آن را داشت؛ مثلاً عمر تازیانه به دست می‌گرفت و می‌گفت: هرکه بگوید پیامبر از دنیا رفته، او را شلاق می‌زنم. یا عده‌ای از رجاله‌ها در کوچه‌ها راه می‌افتادند و مردم را به بیعت با ابوبکر فرا می‌خواندند. مردم هم تابع احساسات جمع بودند، از روی ترس و بی‌اطلاعی با خلیفه بیعت کردند. امام در مورد خشونت عمر می‌گوید: آنگاه خلافت در حوزه خشن قرار گرفت، با مردی شد که شخص درشت بود و حضورش محنت‌زا، بسیار اشتباه می‌کرد و عذر آن را می‌خواست. (۱۴)
۹ ـ سرعت بیعت
 
سرعت بیعت و شدت عمل اصحاب سقیفه به حدی بود که هرگونه عکس العمل را از امام گرفت. امام که در حال تغسیل و تکفین بدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود، واگذاشتن جنازه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را بدون غسل و کفن بی‌احترامی و خیانت بزرگی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌دانست. اصحاب سقیفه از این دل مشغولی علی علیه‌السلام بهره جسته و به حدی درگرفتن بیعت سرعت عمل به خرج دادند که آب غسل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خشک نشده بود. علی علیه‌السلام به خلافت خود آن قدر مطمئن بود که وقتی عباس عموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ـهنگامی که علی علیه‌السلام مشغول تجهیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود. ـ براو وارد شد و گفت: دست بده تا با تو بیعت کنم، اگر چنین کنی، احدی در خلافت با تو رقابت نخواهد کرد. علی علیه‌السلام به عباس پاسخ داد: ای عمو! مگر کسی هست در این امر طمع داشته باشد؟
=== ۹ ـ سرعت بیعت ===
۱۰ ـ نگه داشتن حرمت دین
سرعت بیعت و شدت عمل اصحاب سقیفه به حدی بود که هرگونه عکس العمل را از امام گرفت. امام که در حال تغسیل و تکفین بدن پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود، واگذاشتن جنازه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را بدون غسل و کفن بی‌احترامی و خیانت بزرگی به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله می‌دانست. اصحاب سقیفه از این دل مشغولی علی علیه‌السلام بهره جسته و به حدی درگرفتن بیعت سرعت عمل به خرج دادند که آب غسل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله خشک نشده بود.  
 
علی علیه‌السلام به خلافت خود آن قدر مطمئن بود که وقتی عباس عموی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ـ هنگامی که علی علیه‌السلام مشغول تجهیز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بود. ـ براو وارد شد و گفت: دست بده تا با تو بیعت کنم، اگر چنین کنی، احدی در خلافت با تو رقابت نخواهد کرد. علی علیه‌السلام به عباس پاسخ داد: ای عمو! مگر کسی هست در این امر طمع داشته باشد؟
 
=== ۱۰ ـ نگه داشتن حرمت دین ===
علی علیه‌السلام خلافت را حق خود می‌دانست، اما حرمت دین را برتر از آن می‌دید. و اگر دین ضربه می‌دید، آن را نمی‌شد جبران کرد. علی علیه‌السلام گرچه حق خود را حق دین می‌دانست ولی وحدت دینی را لازمتر از حق خود می‌شمرد.
علی علیه‌السلام خلافت را حق خود می‌دانست، اما حرمت دین را برتر از آن می‌دید. و اگر دین ضربه می‌دید، آن را نمی‌شد جبران کرد. علی علیه‌السلام گرچه حق خود را حق دین می‌دانست ولی وحدت دینی را لازمتر از حق خود می‌شمرد.
________________________________________
________________________________________
  پانویس
  پانویس