پرش به محتوا

آفتاب غدیر پشت پرده های تعصب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۷: خط ۴۷:


== اعتقاد شیعه ==
== اعتقاد شیعه ==
شیعه معتقد است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جانب خداوند امامی را برای مردم معرفی کرده است و از نسل او امامانی برای هدایت مردم و حفظ دین از انحرافات وجود دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنان را به مردم معرفی کرده بودند ولی متأسفانه طمع عده ای ریاست طلب و کینه افرادی منافق مانع از تحقق آن شد. شیعه معتقد است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر، امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان امام و رهبر جامعه اسلامی بعد از خودش به مردم معرفی کرده و با این کار، دین الهی کامل شد.
شیعه معتقد است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از جانب خداوند امامی را برای مردم معرفی کرده است و از نسل او امامانی برای هدایت مردم و حفظ دین از انحرافات وجود دارند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آنان را به مردم معرفی کرده بودند ولی متأسفانه طمع عده ای ریاست طلب و کینه افرادی منافق مانع از تحقق آن شد. شیعه معتقد است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر، امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام را به عنوان امام و رهبر جامعه اسلامی بعد از خودش به مردم معرفی کرده و با این کار، دین الهی کامل شد.


== اجمالی از واقعه غدیر ==
== اجمالی از واقعه غدیر ==
خط ۶۵: خط ۶۵:


== نگاهی به سند حدیث غدیر ==
== نگاهی به سند حدیث غدیر ==
با وجود اینکه این حدیث مانند سایر احادیث در حق امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) تحریف یا کتمان شده؛ در عین حال تواتر آن غیرقابل انکار است. برای آگاهی اجمالی از سند این حدیث به نکات زیر توجه کنید. قبل از آن متذکریم که نکات و مستنداتی که در این مقاله ارائه می‌شود برگرفته از دو کتاب گرانسنگ و ارزشمند الغدیر (ج۱) نوشته مرحوم علامه امینی و نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار (ج ۶–۹) نوشته آیت الله میلانی می‌باشد و چون بنای این مقاله بر اختصار است خوانندگان محترم می‌توانند برای آگاهی از جزئیات و مطالب بیشتر به این کتابها مراجعه فرمایند.
با وجود اینکه این حدیث مانند سایر احادیث در حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام تحریف یا کتمان شده؛ در عین حال تواتر آن غیرقابل انکار است. برای آگاهی اجمالی از سند این حدیث به نکات زیر توجه کنید. قبل از آن متذکریم که نکات و مستنداتی که در این مقاله ارائه می‌شود برگرفته از دو کتاب گرانسنگ و ارزشمند الغدیر (ج۱) نوشته مرحوم علامه امینی و نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار (ج ۶–۹) نوشته آیت الله میلانی می‌باشد و چون بنای این مقاله بر اختصار است خوانندگان محترم می‌توانند برای آگاهی از جزئیات و مطالب بیشتر به این کتابها مراجعه فرمایند.


۱ـ بیش از صد نفر از صحابه این حدیث را نقل کرده‌اند که چنین رقمی در مورد هیچ‌یک از احادیث وجود ندارد.  
۱ـ بیش از صد نفر از صحابه این حدیث را نقل کرده‌اند که چنین رقمی در مورد هیچ‌یک از احادیث وجود ندارد.  
خط ۸۶: خط ۸۶:
ابن کثیر (م ۷۷۴ هـ) می‌گوید: کتابی از ابن جریر طبری دیدم که احادیث غدیر خم را در دو مجلد بزرگ جمع کرده بود و همچنین کتابی که اسناد حدیث طیر را جمع کرده بود.<ref>البداية والنهاية، ج۱۱، ص۱۶۷.</ref>
ابن کثیر (م ۷۷۴ هـ) می‌گوید: کتابی از ابن جریر طبری دیدم که احادیث غدیر خم را در دو مجلد بزرگ جمع کرده بود و همچنین کتابی که اسناد حدیث طیر را جمع کرده بود.<ref>البداية والنهاية، ج۱۱، ص۱۶۷.</ref>


متأسفانه این کتاب هم مثل بسیاری از کتب دیگر که هر کدام به تنهایی برای اثبات امامت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) کافی است به دست ما نرسیده است. عجب است از کسانی که خود را حافظ سنت پیامبر می‌دانند که چرا این کتابها را کتمان کرده‌اند؟!!
متأسفانه این کتاب هم مثل بسیاری از کتب دیگر که هر کدام به تنهایی برای اثبات امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام کافی است به دست ما نرسیده است. عجب است از کسانی که خود را حافظ سنت پیامبر می‌دانند که چرا این کتابها را کتمان کرده‌اند؟!!


حال که وضعیت سند این حدیث مشخص شد و اعترافات علمای اهل سنت به تواتر آن روشن گردید به دلالت و معنای آن می‌پردازیم.
حال که وضعیت سند این حدیث مشخص شد و اعترافات علمای اهل سنت به تواتر آن روشن گردید به دلالت و معنای آن می‌پردازیم.
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
قبل از اینکه به قرائن حدیث بپردازیم ممکن است سؤالی در ذهن خوانندگان مطرح شود که چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از لفظی که صراحت کامل در جانشینی و رهبری بعد از خود داشته باشد استفاده نکردند مثلاً لفظ حاکم، امیر، رئیس و…؟
قبل از اینکه به قرائن حدیث بپردازیم ممکن است سؤالی در ذهن خوانندگان مطرح شود که چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از لفظی که صراحت کامل در جانشینی و رهبری بعد از خود داشته باشد استفاده نکردند مثلاً لفظ حاکم، امیر، رئیس و…؟


در جواب باید بگوییم اولاً هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این دستور را از جانب خدای متعال به مردم ابلاغ کرد هیچ‌کس در ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) بعد از پیامبر تردید نکرد حتی ابوبکر و عمر تهنیت گفتند و عمر گفت: إنه مولای. دلیل این وضوح و روشنی این است که خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طبق نقلی که از امام باقر (علیه السلام) به ما رسیده است کاملاً نشان می‌دهد که منظور از «ولیّ» و «مولی» همان ولایت و إمارت می‌باشد زیرا این خطبه در حدود نصف جزء قرآن است و بسیار جای تعجب است از افرادی که خود را حافظ سنت پیامبر می‌دانند چگونه خطبه این مهمی و تاریخی را کامل نقل نکرده‌اند.
در جواب باید بگوییم اولاً هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله این دستور را از جانب خدای متعال به مردم ابلاغ کرد هیچ‌کس در ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام بعد از پیامبر تردید نکرد حتی ابوبکر و عمر تهنیت گفتند و عمر گفت: إنه مولای. دلیل این وضوح و روشنی این است که خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله طبق نقلی که از امام باقر علیه السلام به ما رسیده است کاملاً نشان می‌دهد که منظور از «ولیّ» و «مولی» همان ولایت و إمارت می‌باشد زیرا این خطبه در حدود نصف جزء قرآن است و بسیار جای تعجب است از افرادی که خود را حافظ سنت پیامبر می‌دانند چگونه خطبه این مهمی و تاریخی را کامل نقل نکرده‌اند.


شاهد این کتمان این است که احمد بن حنبل در مسند خود، نقل می‌کند: {{متن عربی|فخطبنا}}<ref>مسند احمد، ج۴، ص۳۷۲</ref> ـ پیامبر برای ما خطبه خواند. آیا این دو سه خطی که نقل کرده‌اند خطبه است؟!
شاهد این کتمان این است که احمد بن حنبل در مسند خود، نقل می‌کند: {{متن عربی|فخطبنا}}<ref>مسند احمد، ج۴، ص۳۷۲</ref> ـ پیامبر برای ما خطبه خواند. آیا این دو سه خطی که نقل کرده‌اند خطبه است؟!
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
۱ـ مطرح کردن این ابلاغ در میان جمعیتی که بیش از ۱۰۰ هزار نفرند، آن هم به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور فرمودند کسانی که جلوتر رفته‌اند برگردند و منتظر بقیه افراد شدند.
۱ـ مطرح کردن این ابلاغ در میان جمعیتی که بیش از ۱۰۰ هزار نفرند، آن هم به گونه ای که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دستور فرمودند کسانی که جلوتر رفته‌اند برگردند و منتظر بقیه افراد شدند.


۲ـ محلی که برای این ابلاغ تعیین شده بود، محل انشعاب و جدا شدن راه‌ها از یکدیگر بود و اگر هدف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بیان این حدیث، فقط گوشزد کردن به چند نفر از صحابه بود که با امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) هنگام بازگشت از یمن اختلاف پیدا کرده بودند، دلیلی برای تشکیل این اجتماع عظیم نبود تا افرادی که به عراق یا مصر می‌روند از این قضیه مطلع شوند بلکه هنگامی که به مدینه می‌رسیدند در مسجد این مطلب را بیان می‌کردند.
۲ـ محلی که برای این ابلاغ تعیین شده بود، محل انشعاب و جدا شدن راه‌ها از یکدیگر بود و اگر هدف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بیان این حدیث، فقط گوشزد کردن به چند نفر از صحابه بود که با امیرالمؤمنین علی علیه السلام هنگام بازگشت از یمن اختلاف پیدا کرده بودند، دلیلی برای تشکیل این اجتماع عظیم نبود تا افرادی که به عراق یا مصر می‌روند از این قضیه مطلع شوند بلکه هنگامی که به مدینه می‌رسیدند در مسجد این مطلب را بیان می‌کردند.


۳ـ آن روز به قدری گرم و سوزان بود که هنگام توقف در آن بیابان، اعراب از شدت گرما نشستند و مقداری از عبای خود را روی سر کشیده و مقداری را هم زیر پاهایشان گذاشته بودند تا از زمین هم گرمای کمتری به آنها برسد.
۳ـ آن روز به قدری گرم و سوزان بود که هنگام توقف در آن بیابان، اعراب از شدت گرما نشستند و مقداری از عبای خود را روی سر کشیده و مقداری را هم زیر پاهایشان گذاشته بودند تا از زمین هم گرمای کمتری به آنها برسد.
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
از این آیه استفاده می‌شود که آنچه بوسیله آن دین کامل شد و نعمت تمام شد باید امر بسیار مهمی باشد که بدون آن دین ناقص است و آن امر مهم چیزی جز امامت و خلافت نمی‌تواند باشد.
از این آیه استفاده می‌شود که آنچه بوسیله آن دین کامل شد و نعمت تمام شد باید امر بسیار مهمی باشد که بدون آن دین ناقص است و آن امر مهم چیزی جز امامت و خلافت نمی‌تواند باشد.


نکته ای که باقی می‌ماند این است که در صحیح بخاری روایت شده که شأن نزول این آیه در روز عرفه بوده نه روز غدیر. جواب این است که طبق تصریح عده ای از علمای اهل سنت اشکالی در تعدّد نزول آیات قرآن نیست پس امکان دارد که حکم جانشینی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز عرفه از جانب خداوند به پیامبر صادر شده باشد و روز غدیر خم، آیه (یا ایها الرسول…) نازل شده باشد یعنی ای پیامبر آن حکمی که روز عرفه درباره جانشینی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نازل شد به مردم ابلاغ کن. که البته این تأخیر در ابلاغ حکم، مصالح متعددی داشته است که از محل بحث خارج است.
نکته ای که باقی می‌ماند این است که در صحیح بخاری روایت شده که شأن نزول این آیه در روز عرفه بوده نه روز غدیر. جواب این است که طبق تصریح عده ای از علمای اهل سنت اشکالی در تعدّد نزول آیات قرآن نیست پس امکان دارد که حکم جانشینی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز عرفه از جانب خداوند به پیامبر صادر شده باشد و روز غدیر خم، آیه (یا ایها الرسول…) نازل شده باشد یعنی ای پیامبر آن حکمی که روز عرفه درباره جانشینی امیرالمؤمنین علی علیه السلام نازل شد به مردم ابلاغ کن. که البته این تأخیر در ابلاغ حکم، مصالح متعددی داشته است که از محل بحث خارج است.


۴ـ شعر حسّان بن ثابت بعد از این واقعه عظیم که به اذن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در حضور ایشان و صحابه انشاء شد و هیچ‌کس حتی مشایخ سه‌گانه به او اعتراض نکردند. قسمتی از شعر حسّان:
۴ـ شعر حسّان بن ثابت بعد از این واقعه عظیم که به اذن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و در حضور ایشان و صحابه انشاء شد و هیچ‌کس حتی مشایخ سه‌گانه به او اعتراض نکردند. قسمتی از شعر حسّان:
خط ۱۸۸: خط ۱۸۸:
این قضیه را ۱۸ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: ثعلبی، سمهودی، ابن صباغ، مناوی و…
این قضیه را ۱۸ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: ثعلبی، سمهودی، ابن صباغ، مناوی و…


۶ـ مُناشده و احتجاج امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) به این حدیث که ۴۴ نفر از علمای آنها این مناشدات را نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، بزّار، نسائی، طبرانی، ابن کثیر و…
۶ـ مُناشده و احتجاج امیرالمؤمنین علی علیه السلام به این حدیث که ۴۴ نفر از علمای آنها این مناشدات را نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، بزّار، نسائی، طبرانی، ابن کثیر و…


احمد بن حنبل نقل می‌کند: روزی حضرت علی (علیه السلام) در کوفه عده ای از مردم را که اجتماع کرده بودند قسم داد به اینکه افرادی که روز غدیر خم حضور داشتند و شنیدند که پیامبر چه فرمود، شهادت بدهند. سپس ۱۳ نفر بلند شدند و شهادت دادند که از پیامبر شنیدند که فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص۸۴.</ref>
احمد بن حنبل نقل می‌کند: روزی حضرت علی علیه السلام در کوفه عده ای از مردم را که اجتماع کرده بودند قسم داد به اینکه افرادی که روز غدیر خم حضور داشتند و شنیدند که پیامبر چه فرمود، شهادت بدهند. سپس ۱۳ نفر بلند شدند و شهادت دادند که از پیامبر شنیدند که فرمود: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص۸۴.</ref>


در حدیث دیگری نقل می‌کند که: دوازده نفر بلند شدند و شهادت دادند اما سه نفر این حدیث را کتمان کردند و امام (علیه السلام) آنها را نفرین کرد و دچار بیماری شدند<ref>همان، ج۱، ص۱۱۹.</ref> که در روایات دیگر نام آنها آمده است. اگر معنای این حدیث محبوبیت یا یاری کردن بود چه دلیلی بر کتمان این حدیث وجود داشت؟
در حدیث دیگری نقل می‌کند که: دوازده نفر بلند شدند و شهادت دادند اما سه نفر این حدیث را کتمان کردند و امام علیه السلام آنها را نفرین کرد و دچار بیماری شدند<ref>همان، ج۱، ص۱۱۹.</ref> که در روایات دیگر نام آنها آمده است. اگر معنای این حدیث محبوبیت یا یاری کردن بود چه دلیلی بر کتمان این حدیث وجود داشت؟


۷ـ یکی از مهمترین قرائن بر اینکه مولی به معنای اولویت در تصرف است، این است که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله قبل از اینکه حضرت علی (علیه السلام) را به ولایت معرفی کنند، فرمودند:{{متن عربی|ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم‏}}؛ آیا من بر مؤمنین بیش از خودشان ولایت ندارم.   
۷ـ یکی از مهمترین قرائن بر اینکه مولی به معنای اولویت در تصرف است، این است که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله قبل از اینکه حضرت علی علیه السلام را به ولایت معرفی کنند، فرمودند:{{متن عربی|ألست أولى بالمؤمنين من أنفسهم‏}}؛ آیا من بر مؤمنین بیش از خودشان ولایت ندارم.   


سپس فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} که با «فاء تفریع» این جمله را فرمودند که نشان می‌دهد این جمله نتیجه جمله قبل است یعنی حال که اقرار می‌کنید من نسبت به شما اُولی هستم پس هر که من مولای او هستم و نسبت به او اولی هستم علی مولای اوست و نسبت به او اُولی است.  
سپس فرمودند: {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} که با «فاء تفریع» این جمله را فرمودند که نشان می‌دهد این جمله نتیجه جمله قبل است یعنی حال که اقرار می‌کنید من نسبت به شما اُولی هستم پس هر که من مولای او هستم و نسبت به او اولی هستم علی مولای اوست و نسبت به او اُولی است.  
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
۸ـ سیاق حدیثی که حاکم در مستدرک نقل کرده است به وضوح دلالت بر امامت دارد. او نقل می‌کند از زید بن ارقم که گفت: هنگامی که به غدیر خم رسیدیم رسول خدا صلی الله علیه و آله امر کردند که سایبانی درست کنیم.
۸ـ سیاق حدیثی که حاکم در مستدرک نقل کرده است به وضوح دلالت بر امامت دارد. او نقل می‌کند از زید بن ارقم که گفت: هنگامی که به غدیر خم رسیدیم رسول خدا صلی الله علیه و آله امر کردند که سایبانی درست کنیم.


روزی بود که گرم تر از آن ندیده بودم سپس خدا را ستایش کرد و فرمود: نزدیک است که از میان شما بروم و من چیزی را میان شما می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزّ وجل، سپس دست علی (علیه السلام) را گرفت و فرمود: ای مردم: چه کسی از جانهایتان به شما اولی است؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: که هر که من مولای اویم علی مولای اوست.<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۵۳۳.</ref> سپس حاکم می‌گوید این حدیث صحیح است. قرائنی که در این حدیث وجود دارد کاملاً نشان می‌دهد که مراد از «مولی» همان «امامت» است. چرا که اولاً شدت گرما را توصیف می‌کند ثانیاً رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر از رحلت خود می‌دهد. سپس سؤال می‌کند که چه کسی نسبت به شما اولی است و مردم می‌گویند خدا و رسولش داناترند. اگر مراد، ناصر و… بود چرا مردم گفتند نمی‌دانیم. سپس پیامبر فرمودند: هر که من مولای اویم علی مولای اوست. آیا با همه این قرائن آیا برای انسانی که ذوق سلیم داشته باشد تردیدی باقی می‌ماند که معنایی غیر از جانشینی اراده شده باشد؟
روزی بود که گرم تر از آن ندیده بودم سپس خدا را ستایش کرد و فرمود: نزدیک است که از میان شما بروم و من چیزی را میان شما می‌گذارم که هرگز گمراه نشوید: کتاب خدای عزّ وجل، سپس دست علی علیه السلام را گرفت و فرمود: ای مردم: چه کسی از جانهایتان به شما اولی است؟ گفتند: خدا و رسولش داناترند. فرمود: که هر که من مولای اویم علی مولای اوست.<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۵۳۳.</ref> سپس حاکم می‌گوید این حدیث صحیح است. قرائنی که در این حدیث وجود دارد کاملاً نشان می‌دهد که مراد از «مولی» همان «امامت» است. چرا که اولاً شدت گرما را توصیف می‌کند ثانیاً رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر از رحلت خود می‌دهد. سپس سؤال می‌کند که چه کسی نسبت به شما اولی است و مردم می‌گویند خدا و رسولش داناترند. اگر مراد، ناصر و… بود چرا مردم گفتند نمی‌دانیم. سپس پیامبر فرمودند: هر که من مولای اویم علی مولای اوست. آیا با همه این قرائن آیا برای انسانی که ذوق سلیم داشته باشد تردیدی باقی می‌ماند که معنایی غیر از جانشینی اراده شده باشد؟


۹ـ حدیثی که در صحیح بخاری و مسلم روایت شده، نظیر و شبیه این حدیث است:{{متن عربی|قال البخاري:... عن أبي هريرة: أن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: ما من مؤمن إلا و أنا أولي به في الدنيا والآخرة إقرأوا إن شئتم * النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم * فأيّما مؤمن مات و ترك مالاً فليرثه عصبته من كانوا، ومن ترك ديناً أوضياعاً فليأتني فأنا مولاه}}<ref>صحيح بخارى، ج۳، ص۱۵۵. باب فى الاستقراض وأداء الديون.</ref>
۹ـ حدیثی که در صحیح بخاری و مسلم روایت شده، نظیر و شبیه این حدیث است:{{متن عربی|قال البخاري:... عن أبي هريرة: أن النبي (صلي الله عليه و آله) قال: ما من مؤمن إلا و أنا أولي به في الدنيا والآخرة إقرأوا إن شئتم * النبي أولي بالمؤمنين من أنفسهم * فأيّما مؤمن مات و ترك مالاً فليرثه عصبته من كانوا، ومن ترك ديناً أوضياعاً فليأتني فأنا مولاه}}<ref>صحيح بخارى، ج۳، ص۱۵۵. باب فى الاستقراض وأداء الديون.</ref>
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
هر کدام از این معانی که برای مولی ذکر شده دلالت بر اولویت دارد و این اولویت یکی از شئون حاکم اسلامی است. و این حدیث کاملاً شبیه حدیث غدیر است اما تعصب، مانع از بیان حق در حدیث غدیر شده است.
هر کدام از این معانی که برای مولی ذکر شده دلالت بر اولویت دارد و این اولویت یکی از شئون حاکم اسلامی است. و این حدیث کاملاً شبیه حدیث غدیر است اما تعصب، مانع از بیان حق در حدیث غدیر شده است.


۱۰ـ تهنیت عمر بن الخطاب به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در روز غدیر که آن را ۲۶ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، ثعلبی، خطیب بغدادی، ابن عساکر و…این تهنیت از جانب عمر بن الخطاب و سایر صحابه نشان دهنده عظمت این فضیلت است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فضائل زیادی برای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمودند اما در هیچ‌یک از آن فضائل، صحابه به ایشان تهنیت نگفته‌اند. پس روشن می‌شود که منظور از «مولی» معنایی فراتر از آنچه اهل سنت ادعا می‌کنند می‌باشد و آن مقام بلند که سبب تبریک و تهنیت صحابه شد چیزی جز خلافت نمی‌تواند باشد.
۱۰ـ تهنیت عمر بن الخطاب به امیرالمؤمنین علی علیه السلام در روز غدیر که آن را ۲۶ نفر از علمای اهل سنت نقل کرده‌اند. مانند: احمد بن حنبل، ثعلبی، خطیب بغدادی، ابن عساکر و…این تهنیت از جانب عمر بن الخطاب و سایر صحابه نشان دهنده عظمت این فضیلت است. چرا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فضائل زیادی برای امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند اما در هیچ‌یک از آن فضائل، صحابه به ایشان تهنیت نگفته‌اند. پس روشن می‌شود که منظور از «مولی» معنایی فراتر از آنچه اهل سنت ادعا می‌کنند می‌باشد و آن مقام بلند که سبب تبریک و تهنیت صحابه شد چیزی جز خلافت نمی‌تواند باشد.


۱۱ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است:{{متن عربی|فإن عليّاً بَعدي مولاه}}.<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹.</ref> که اگر منظور ناصر و غیره باشد وجهی برای گفتن کلمه «بعدی» نمی‌باشد.
۱۱ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است:{{متن عربی|فإن عليّاً بَعدي مولاه}}.<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹.</ref> که اگر منظور ناصر و غیره باشد وجهی برای گفتن کلمه «بعدی» نمی‌باشد.
خط ۲۲۲: خط ۲۲۲:
۱۲ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است: {{متن عربی|أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولي المؤمنين وأنا أولي بهم من أنفسهم فمن كنت مولاه فهذا مولاه ـ يعني علياً}}<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹</ref> ای مردم خدا مولای شماست و من مولای مؤمنان هستم و به آنها اولی هستم پس هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.  
۱۲ـ در برخی نقل‌ها چنین آمده است: {{متن عربی|أيها الناس إن الله مولاي وأنا مولي المؤمنين وأنا أولي بهم من أنفسهم فمن كنت مولاه فهذا مولاه ـ يعني علياً}}<ref>المعجم الكبير، ج۳، ص۱۸۰؛ تاريخ ابن كثير، ج۵، ص۲۰۹</ref> ای مردم خدا مولای شماست و من مولای مؤمنان هستم و به آنها اولی هستم پس هر که من مولای او هستم علی مولای اوست.  


ای کاش معلوم می‌شد که اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌خواست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را به ولایت معرفی کند باید از چه الفاظی استفاده می‌کردند تا آقایان اهل سنت بپذیرند. آیا واضح تر از این امکان دارد که پیامبر، ابتدا بفرماید خدا مولای من است سپس من مولای مؤمنین هستم سپس علی مولای شماست. خیر، اما تعصّب و تقلید کورکورانه بعضی سبب شده است این واضحات را نبینند یا اگر هم می‌بینند پنهان می‌کنند.
ای کاش معلوم می‌شد که اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌خواست امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به ولایت معرفی کند باید از چه الفاظی استفاده می‌کردند تا آقایان اهل سنت بپذیرند. آیا واضح تر از این امکان دارد که پیامبر، ابتدا بفرماید خدا مولای من است سپس من مولای مؤمنین هستم سپس علی مولای شماست. خیر، اما تعصّب و تقلید کورکورانه بعضی سبب شده است این واضحات را نبینند یا اگر هم می‌بینند پنهان می‌کنند.


۱۳ـ حدیثی که در اکثر کتب اهل سنّت وارد شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: {{متن عربی|لاتبغضن يا بريدة لي عليا فان عليا مني و أنا منه و هو وليكم بعدي.}}؛ ای بریده بغض علی علیه السلام را در دل نداشته باش به درستی که علی از من و من از او هستم و او ولیّ و سرپرست شما بعد از من است. این حدیث به صورت‌های کوناگون و در موارد مختلف نقل شده است که علمای اهل سنت به صحیح بودن بعضی از آنها اعتراف دارند؛ مثلاً ذهبی در تلخیص المستدرک می‌گوید این حدیث بنا بر شرط مسلم صحیح است. این حدیث در مسند احمد، صحیح ترمزی، سنن ابو داود، الاستیعاب، الاصابة، خصائص، نسالی، مستدرک حاکم و… آمده است.
۱۳ـ حدیثی که در اکثر کتب اهل سنّت وارد شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: {{متن عربی|لاتبغضن يا بريدة لي عليا فان عليا مني و أنا منه و هو وليكم بعدي.}}؛ ای بریده بغض علی علیه السلام را در دل نداشته باش به درستی که علی از من و من از او هستم و او ولیّ و سرپرست شما بعد از من است. این حدیث به صورت‌های کوناگون و در موارد مختلف نقل شده است که علمای اهل سنت به صحیح بودن بعضی از آنها اعتراف دارند؛ مثلاً ذهبی در تلخیص المستدرک می‌گوید این حدیث بنا بر شرط مسلم صحیح است. این حدیث در مسند احمد، صحیح ترمزی، سنن ابو داود، الاستیعاب، الاصابة، خصائص، نسالی، مستدرک حاکم و… آمده است.


این حدیث به عنوان قرینه و مفسّر حدیث غدیر می‌باشد چرا که اولاً لفظ «بعدی» دلالت دارد که مراد نمی‌تواند ناصر و… باشد چرا که وجهی برای این تقیید نیست. ثانیاً نصرت و محبت و… مخصوص به شخص خاصی نیست زیرا {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>توبه/ ۷۱.</ref> ـ مردان و زنان با ایمان، ولی (یاور) یکدیگرند ـ پس چه امتیازی بود که برای حضرت علی (علیه السلام) ثابت شد؟ آیا نعوذ بالله پیامبری که در نهایت حکمت می‌باشد توضیح واضحات می‌دهد زیرا شکی نبود که حضرت علی (علیه السلام) از ابتدای رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یاور مؤمنین بوده است تا آخرین لحظات حیات ایشان؛ حال چه وجهی برای تقیید به کلمه «بعدی» وجود دارد؟ روشن است که هر انسان مستقیم السلیقه ای که به دور از تعصب باشد در این معنی شکی نمی‌کند.
این حدیث به عنوان قرینه و مفسّر حدیث غدیر می‌باشد چرا که اولاً لفظ «بعدی» دلالت دارد که مراد نمی‌تواند ناصر و… باشد چرا که وجهی برای این تقیید نیست. ثانیاً نصرت و محبت و… مخصوص به شخص خاصی نیست زیرا {{متن قرآن|وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ}}<ref>توبه/ ۷۱.</ref> ـ مردان و زنان با ایمان، ولی (یاور) یکدیگرند ـ پس چه امتیازی بود که برای حضرت علی علیه السلام ثابت شد؟ آیا نعوذ بالله پیامبری که در نهایت حکمت می‌باشد توضیح واضحات می‌دهد زیرا شکی نبود که حضرت علی علیه السلام از ابتدای رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یاور مؤمنین بوده است تا آخرین لحظات حیات ایشان؛ حال چه وجهی برای تقیید به کلمه «بعدی» وجود دارد؟ روشن است که هر انسان مستقیم السلیقه ای که به دور از تعصب باشد در این معنی شکی نمی‌کند.


اکنون که بحث قرائن حدیث غدیر به پایان رسید اشکال آخری از جانب اهل سنت مطرح می‌شود که در پایان متذکر آن می‌شویم. البته لازم است ذکر شود که قرائن حدیث غدیر به مواردی که گفته شد محدود نمی‌باشد. صاحب کتاب ارزشمند نفحات الأزهار ۱۸ قرینه دیگر آورده است که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می‌کنیم و علاقه مندان می‌توانند به جلد نهم از این کتاب مراجعه فرمایند.
اکنون که بحث قرائن حدیث غدیر به پایان رسید اشکال آخری از جانب اهل سنت مطرح می‌شود که در پایان متذکر آن می‌شویم. البته لازم است ذکر شود که قرائن حدیث غدیر به مواردی که گفته شد محدود نمی‌باشد. صاحب کتاب ارزشمند نفحات الأزهار ۱۸ قرینه دیگر آورده است که برای رعایت اختصار از ذکر آنها خودداری می‌کنیم و علاقه مندان می‌توانند به جلد نهم از این کتاب مراجعه فرمایند.


== آخرین اشکال و پاسخ آن ==
== آخرین اشکال و پاسخ آن ==
آخرین اشکالی که اهل سنت به تمام این مطالب وارد می‌کنند این است که چگونه ممکن است صحابه پیامبر با آن عظمت و احترامی که داشتند این فرمایش و وصیّت ایشان را نادیده بگیرند و افراد دیگری را بر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) ترجیح دهند؟
آخرین اشکالی که اهل سنت به تمام این مطالب وارد می‌کنند این است که چگونه ممکن است صحابه پیامبر با آن عظمت و احترامی که داشتند این فرمایش و وصیّت ایشان را نادیده بگیرند و افراد دیگری را بر امیرالمؤمنین علی علیه السلام ترجیح دهند؟


در جواب این سؤال باید گفت که اولاً، تمام صحابه این سفارش پیامبر را نادیده نگرفتند؛ بنی هاشم و افرادی مانند سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و… از بیعت با ابوبکر امتناع کردند به جهت اینکه این منصب را حقّ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) می‌دانستند.
در جواب این سؤال باید گفت که اولاً، تمام صحابه این سفارش پیامبر را نادیده نگرفتند؛ بنی هاشم و افرادی مانند سلمان، ابوذر، مقداد، عمار و… از بیعت با ابوبکر امتناع کردند به جهت اینکه این منصب را حقّ امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام می‌دانستند.


ثانیاً، جواب این سؤال با کمی تتبّع در تاریخ و بررسی رفتار صحابه، روشن خواهد شد که عده ای از صحابه علاوه بر اینکه در دل خود کینه‌هایی از امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) داشتند، از فرمان پیامبر سرپیچی و با دستورات ایشان آشکارا مخالفت می‌کردند.
ثانیاً، جواب این سؤال با کمی تتبّع در تاریخ و بررسی رفتار صحابه، روشن خواهد شد که عده ای از صحابه علاوه بر اینکه در دل خود کینه‌هایی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام داشتند، از فرمان پیامبر سرپیچی و با دستورات ایشان آشکارا مخالفت می‌کردند.


بسیار کوته فکری است اگر کسی معتقد باشد صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هر عیب و ایرادی منزه و معصوم اند چرا که نمونه‌های فراوان از اشتباهات آنها در تاریخ به چشم می‌خورد.  
بسیار کوته فکری است اگر کسی معتقد باشد صحابه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از هر عیب و ایرادی منزه و معصوم اند چرا که نمونه‌های فراوان از اشتباهات آنها در تاریخ به چشم می‌خورد.  
خط ۲۴۴: خط ۲۴۴:
از صحابه ای که به خاطر زرق و برق دنیا، خطبه‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را رها می‌کنند و به تعبیر آیه، پیامبر را ایستاده رها می‌کنند هیچ جای تعجب نیست که در نبود وجود مقدس آن حضرت به دنبال ریاست و پست و مقام دنیوی که بسیار بالاتر از لهویات و زرق و برق دنیاست بروند.
از صحابه ای که به خاطر زرق و برق دنیا، خطبه‌های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را رها می‌کنند و به تعبیر آیه، پیامبر را ایستاده رها می‌کنند هیچ جای تعجب نیست که در نبود وجود مقدس آن حضرت به دنبال ریاست و پست و مقام دنیوی که بسیار بالاتر از لهویات و زرق و برق دنیاست بروند.


۲ـ فرار صحابه بجز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و چند نفر دیگر در جنگ احد و حنین که از قطعیات است و خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن|إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ}}<ref>آل عمران/ ۱۵۳.</ref> ـ هنگامی که از کوه بالا می‌رفتید و از شدت وحشت به عقب ماندگان نگاه نمی‌کردید و پیامبر از پشت سر، شما را صدا می‌زد ـ {{متن قرآن|وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ}}<ref>توبه/ ۲۵.</ref> و در روز حنین، آن هنگام که زیادی جمعیتتان شما را مغرور ساخت ولی این زیادی جمعیت هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت به دشمن کرده، فرار نمودید.
۲ـ فرار صحابه بجز امیرالمؤمنین علی علیه السلام و چند نفر دیگر در جنگ احد و حنین که از قطعیات است و خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: {{متن قرآن|إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ}}<ref>آل عمران/ ۱۵۳.</ref> ـ هنگامی که از کوه بالا می‌رفتید و از شدت وحشت به عقب ماندگان نگاه نمی‌کردید و پیامبر از پشت سر، شما را صدا می‌زد ـ {{متن قرآن|وَيَوْمَ حُنَيْنٍ ۙ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ}}<ref>توبه/ ۲۵.</ref> و در روز حنین، آن هنگام که زیادی جمعیتتان شما را مغرور ساخت ولی این زیادی جمعیت هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شد سپس پشت به دشمن کرده، فرار نمودید.


۳ـ اطاعت نکردن از فرمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، هنگامی که در لحظات آخر عمر فرمودند: قلم و کاغذی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید.
۳ـ اطاعت نکردن از فرمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، هنگامی که در لحظات آخر عمر فرمودند: قلم و کاغذی بیاورید تا برای شما چیزی بنویسم که بعد از آن گمراه نشوید.
خط ۲۷۲: خط ۲۷۲:
۶ـ مخالفت با سفارش صریح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره حفظ احترام اهل بیتش، چنانچه در صحیح مسلم آمده است که پیامبر فرمودند: {{متن عربی|أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>صحيح مسلم، ج۲، ص۳۶۰. كتاب الفضائل، فضائل على  (عليه السلام)</ref> سه مرتبه فرمودند: بر شما باد به حفظ حرمت اهل بیتم. در جای دیگری فرمود: {{متن عربی|اللَّهُمَ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}؛<ref>همان.</ref> خدایا اینان اهل بیت من هستند (حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و حسین علیهم السلام).
۶ـ مخالفت با سفارش صریح پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله درباره حفظ احترام اهل بیتش، چنانچه در صحیح مسلم آمده است که پیامبر فرمودند: {{متن عربی|أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي أُذَكِّرُكُمْ فِي أَهْلِ بَيْتِي}}<ref>صحيح مسلم، ج۲، ص۳۶۰. كتاب الفضائل، فضائل على  (عليه السلام)</ref> سه مرتبه فرمودند: بر شما باد به حفظ حرمت اهل بیتم. در جای دیگری فرمود: {{متن عربی|اللَّهُمَ هَؤُلَاءِ أَهْلِي}}؛<ref>همان.</ref> خدایا اینان اهل بیت من هستند (حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و حسین علیهم السلام).


آیا احترام گذاشتن یعنی غصب فدک و محروم کردن دختر پیامبر از ارث پدرش!! آیا احترام گذاشتن یعنی علی (علیه السلام) را که اولین مسلمان است، خانه نشین کردن و افرادی مانند کعب الأحبار و ابوهریرة که یهودی بودند و تازه مسلمان شده بودند، قبل از خطبه‌های نماز جمعه در منابر رسمی حکومت برای مردم حدیث بگویند!! آیا احترام گذاشتن یعنی جنگ جمل به سرکردگی عایشه و طلحه و زبیر و جنگ صفین به سرکردگی معاویه، به راه انداختن!! آیا احترام گذاشتن یعنی سبّ و لعن حضرت علی (علیه السلام) به روی منابر در زمان معاویه؟ آیا احترام گذاشتن یعنی جنگیدن با سبط پیغمبر اکرم، امام حسن (علیه السلام)!! آیا احترام گذاشتن یعنی فاجعه جانسوز و غیرانسانی کربلا!! آیا حفظ حرمت اهل بیت یعنی به اسارت گرفتن دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله در کربلا!! و صدها نمونه دیگر که هم شدتِ وقاحت و بی شرمی آن کارها مانع از بیان آن است و هم این مختصر، مجال بیان آن.  خوانندگان محترم می‌توانند به کتاب ارزشمند اجتهاد در مقابل نصّ نوشته مرحوم علامه شرف الدین (قدس سره) مراجعه کنند.
آیا احترام گذاشتن یعنی غصب فدک و محروم کردن دختر پیامبر از ارث پدرش!! آیا احترام گذاشتن یعنی علی علیه السلام را که اولین مسلمان است، خانه نشین کردن و افرادی مانند کعب الأحبار و ابوهریرة که یهودی بودند و تازه مسلمان شده بودند، قبل از خطبه‌های نماز جمعه در منابر رسمی حکومت برای مردم حدیث بگویند!! آیا احترام گذاشتن یعنی جنگ جمل به سرکردگی عایشه و طلحه و زبیر و جنگ صفین به سرکردگی معاویه، به راه انداختن!! آیا احترام گذاشتن یعنی سبّ و لعن حضرت علی علیه السلام به روی منابر در زمان معاویه؟ آیا احترام گذاشتن یعنی جنگیدن با سبط پیغمبر اکرم، امام حسن علیه السلام!! آیا احترام گذاشتن یعنی فاجعه جانسوز و غیرانسانی کربلا!! آیا حفظ حرمت اهل بیت یعنی به اسارت گرفتن دختران رسول خدا صلی الله علیه و آله در کربلا!! و صدها نمونه دیگر که هم شدتِ وقاحت و بی شرمی آن کارها مانع از بیان آن است و هم این مختصر، مجال بیان آن.  خوانندگان محترم می‌توانند به کتاب ارزشمند اجتهاد در مقابل نصّ نوشته مرحوم علامه شرف الدین (قدس سره) مراجعه کنند.


== انحراف صحابه ==
== انحراف صحابه ==
با بررسی این مخالفت‌ها می‌توان نتیجه گرفت که به هیچ وجه دور از ذهن نیست که افرادی از صحابه پیامبر به مخالفت با حدیث غدیر برخیزند. افرادی که در مقابل پیامبر از ایشان اطاعت نمی‌کردند، حتماً بعد از رحلت ایشان برای رسیدن به ریاست و پست و مقام با ایشان مخالفت می‌کنند و شاهد این انحراف و کتمان همان روایتی بود که احمد بن حنبل و دیگران نقل کرده‌اند که سه نفر از صحابه هنگام مُناشده امیرالمؤمنین (علیه السلام)، شهادت ندادند و کتمان کردند و به بیماری مبتلا شدند.
با بررسی این مخالفت‌ها می‌توان نتیجه گرفت که به هیچ وجه دور از ذهن نیست که افرادی از صحابه پیامبر به مخالفت با حدیث غدیر برخیزند. افرادی که در مقابل پیامبر از ایشان اطاعت نمی‌کردند، حتماً بعد از رحلت ایشان برای رسیدن به ریاست و پست و مقام با ایشان مخالفت می‌کنند و شاهد این انحراف و کتمان همان روایتی بود که احمد بن حنبل و دیگران نقل کرده‌اند که سه نفر از صحابه هنگام مُناشده امیرالمؤمنین علیه السلام، شهادت ندادند و کتمان کردند و به بیماری مبتلا شدند.


شواهد دیگری بر این انحراف وجود دارد که به بعضی از آنها مختصراً اشاره می‌کنیم:
شواهد دیگری بر این انحراف وجود دارد که به بعضی از آنها مختصراً اشاره می‌کنیم:


۱ـ حاکم در مستدرک نقل می‌کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:  
۱ـ حاکم در مستدرک نقل می‌کند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند:  


{{متن عربی|ان الأمة ستغدر بك بعدي}} ـ امت بعد از من به تو خیانت می‌کنند و عهد خود را می‌شکنند ـ و می‌گوید این حدیث صحیح است<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۱۴۰؛ تذكرة الحفاظ، ج۳، ص۹۹۵؛ تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۲۱۶ و...</ref>
{{متن عربی|ان الأمة ستغدر بك بعدي}} ـ امت بعد از من به تو خیانت می‌کنند و عهد خود را می‌شکنند ـ و می‌گوید این حدیث صحیح است<ref>مستدرك حاكم، ج۳، ص۱۴۰؛ تذكرة الحفاظ، ج۳، ص۹۹۵؛ تاريخ بغداد، ج۱۱، ص۲۱۶ و...</ref>
خط ۲۸۹: خط ۲۸۹:
۳ـ احمد بن حنبل، حاکم نیشابوری، ابن حبان، ابن کثیر و… با الفاظ مختلف نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
۳ـ احمد بن حنبل، حاکم نیشابوری، ابن حبان، ابن کثیر و… با الفاظ مختلف نقل کرده‌اند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:


{{متن عربی|إن تؤمروا عليّاً ولا أراكم فاعلين تجدوه هادياً مهدياً يأخذ بكم الطريق المستقيم}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص۹۰؛اسد الغابة، ج۴، ص۳۱؛ الاصابه، ج۴، ص۴۶۸؛ مستدرك حاكم، ج۳، ص۱۴۲؛ البداية والنهايه، ج۷، ص۳۹۷.</ref> اگر علی (علیه السلام) را امیر خود بگردانید- و نمی‌بینم که این کار را بکنید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده می‌یابید که شما را به راه مستقیم هدایت می‌کند.
{{متن عربی|إن تؤمروا عليّاً ولا أراكم فاعلين تجدوه هادياً مهدياً يأخذ بكم الطريق المستقيم}}<ref>مسند احمد، ج۱، ص۹۰؛اسد الغابة، ج۴، ص۳۱؛ الاصابه، ج۴، ص۴۶۸؛ مستدرك حاكم، ج۳، ص۱۴۲؛ البداية والنهايه، ج۷، ص۳۹۷.</ref> اگر علی علیه السلام را امیر خود بگردانید- و نمی‌بینم که این کار را بکنید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده می‌یابید که شما را به راه مستقیم هدایت می‌کند.


ابن حجر عسقلانی عالم متبحر اهل سنت می‌گوید این روایت را احمد در مسلم با سند خوبی روایت کرده است. البته اول حدیث این است که اگر ابوبکر را امیر خود بگردانید او را امین و زاهد می‌یابید، اگر عمر را امیر گردانید خود گردانید او را قوی و امین می‌یابید، اگر علی را امیر خود گردانید ـ و نمی‌بینم که این کار را انجام دهید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده که به راه مستقیم هدایت می‌کند خواهید یافت.  
ابن حجر عسقلانی عالم متبحر اهل سنت می‌گوید این روایت را احمد در مسلم با سند خوبی روایت کرده است. البته اول حدیث این است که اگر ابوبکر را امیر خود بگردانید او را امین و زاهد می‌یابید، اگر عمر را امیر گردانید خود گردانید او را قوی و امین می‌یابید، اگر علی را امیر خود گردانید ـ و نمی‌بینم که این کار را انجام دهید ـ او را هدایت کننده و هدایت شده که به راه مستقیم هدایت می‌کند خواهید یافت.  


جالب است که متن این حدیث دلالت بر جعلی بودن قسمت اول می‌کند چرا که اگر منظور پیامبر این بود که اختیار با شماست و می‌توانید هر یک از این سه نفر را برای خلافت انتخاب کنید، دیگر نباید در مورد حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمودند: نمی‌بینم که او را خلیفه کنید؛ زیرا مردم حضرت علی (علیه السلام) را بعد از عثمان به عنوان خلیفه انتخاب کردند.  
جالب است که متن این حدیث دلالت بر جعلی بودن قسمت اول می‌کند چرا که اگر منظور پیامبر این بود که اختیار با شماست و می‌توانید هر یک از این سه نفر را برای خلافت انتخاب کنید، دیگر نباید در مورد حضرت علی علیه السلام می‌فرمودند: نمی‌بینم که او را خلیفه کنید؛ زیرا مردم حضرت علی علیه السلام را بعد از عثمان به عنوان خلیفه انتخاب کردند.  


حال اگر کسی بگوید که منظور پیامبر این بوده که: من نمی‌بینم که شما علی (علیه السلام) را به عنوان خلیفه اول انتخاب کنید. جواب می‌دهیم که پس چرا این مطلب را درباره عمر نگفتند با اینکه او هم به عنوان خلیفه اول انتخاب نشد؟! آیا پیامبر به این مطلب علم نداشت؟! خیر، علم داشت ولکن فردی که قسمت اول این حدیث را جعل کرد غافل از این نکته بود!!
حال اگر کسی بگوید که منظور پیامبر این بوده که: من نمی‌بینم که شما علی علیه السلام را به عنوان خلیفه اول انتخاب کنید. جواب می‌دهیم که پس چرا این مطلب را درباره عمر نگفتند با اینکه او هم به عنوان خلیفه اول انتخاب نشد؟! آیا پیامبر به این مطلب علم نداشت؟! خیر، علم داشت ولکن فردی که قسمت اول این حدیث را جعل کرد غافل از این نکته بود!!


== نتیجه ==
== نتیجه ==
۲۵۱

ویرایش