۲۵۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
پاسخ: این اشکال به راستى اشکال کودکانه است زیرا سخن پیرامون نزول این آیه نیست، (ناگفته نماند که این آیه پس از جنگ بدر نازل شده است)، بلکه سخن درباره آیه {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ}} است و نزول آیه نخست پس از حادثه ارتباطى به نزول دومى در آن مقطع ندارد. | پاسخ: این اشکال به راستى اشکال کودکانه است زیرا سخن پیرامون نزول این آیه نیست، (ناگفته نماند که این آیه پس از جنگ بدر نازل شده است)، بلکه سخن درباره آیه {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ}} است و نزول آیه نخست پس از حادثه ارتباطى به نزول دومى در آن مقطع ندارد. | ||
۴- وجود پیامبر به حکم آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>انفال/۳۳</ref> ۱۲ امان از عذاب است با وجود پیامبر، عذاب نازل نمی شود.پاسخ: سیاق آیه حاکى است که مقصود عذابى است که گروهى را نابود سازد، بسان عذابهائى که قرآن در تاریخ پیامبران یادآور می شود، نه عذاب یک فرد آن هم به درخواست خود وگرنه تاریخ گواهى می دهد که افرادى با نفرین پیامبر هلاک شده اند مانند «اسود بن مطلب» و «و مالک بن طلاله» و غیره.۵- اگر چنین حادثهاى رخ داده باشد باید بسان سرگذشت «اصحاب فیل» معروف گردد.پاسخ: حادثهاى که مربوط به یک فرد تعلق دارد با آنچه که مربوط به یک جمعیت انبوه است فرق روشنى دارد، گذشته بر این براى نقل سرگذشت دومى دواعى فراوانى وجود داشت در حالى که درباره فضائل امام دواعى براخفاى آن بود با این وضع اگر سى دانشمند مبرز آنرا نقل کرده اند باید آنرا مربوط به عنایت الهى دانست که از این طریق به حفظ حجت خود پرداخته است .۶- نعمان طبق شأن نزول، اصول پنجگانه را پذیرفته بود، در این صورت چگونه بر او عذاب فرود آمد؟پاسخ: شأن نزول حاکى است که او نه تنها در برابر پیامبر تسلیم نبود، بلکه تسلیم خود را در برابر خدا نیز از دست داده بود زیرا گفت: اگر نصب على برخلافت از جانب خدا است عذابى بر او فرود آید، چه ارتدادى بالاتر از این .۷- در کتابهاى مربوط به ضبط اسامى صحابه، نامى از نعمان بن حارث نیست .پاسخ: تعداد یاران پیامبر بیش از آن است که در کتابها و تراجم آمده است و کسانى که به تاریخ صحابه پرداخته اند هر کدام به اندازه اطلاعات خود، توانسته است اسامى گروهى را ضبط کند و مراجعه به مقدمه کتابهاى «الاستیعاب» و «اسدالغابه»، «والاصایة» و استدرک هائى که بر این کتابها نوشته شده است روشنگر این مطلب است.۱۳ | ۴- وجود پیامبر به حکم آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ ۚ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref>انفال/۳۳</ref> ۱۲ امان از عذاب است با وجود پیامبر، عذاب نازل نمی شود. | ||
پاسخ: سیاق آیه حاکى است که مقصود عذابى است که گروهى را نابود سازد، بسان عذابهائى که قرآن در تاریخ پیامبران یادآور می شود، نه عذاب یک فرد آن هم به درخواست خود وگرنه تاریخ گواهى می دهد که افرادى با نفرین پیامبر هلاک شده اند مانند «اسود بن مطلب» و «و مالک بن طلاله» و غیره.۵- اگر چنین حادثهاى رخ داده باشد باید بسان سرگذشت «اصحاب فیل» معروف گردد.پاسخ: حادثهاى که مربوط به یک فرد تعلق دارد با آنچه که مربوط به یک جمعیت انبوه است فرق روشنى دارد، گذشته بر این براى نقل سرگذشت دومى دواعى فراوانى وجود داشت در حالى که درباره فضائل امام دواعى براخفاى آن بود با این وضع اگر سى دانشمند مبرز آنرا نقل کرده اند باید آنرا مربوط به عنایت الهى دانست که از این طریق به حفظ حجت خود پرداخته است .۶- نعمان طبق شأن نزول، اصول پنجگانه را پذیرفته بود، در این صورت چگونه بر او عذاب فرود آمد؟پاسخ: شأن نزول حاکى است که او نه تنها در برابر پیامبر تسلیم نبود، بلکه تسلیم خود را در برابر خدا نیز از دست داده بود زیرا گفت: اگر نصب على برخلافت از جانب خدا است عذابى بر او فرود آید، چه ارتدادى بالاتر از این .۷- در کتابهاى مربوط به ضبط اسامى صحابه، نامى از نعمان بن حارث نیست .پاسخ: تعداد یاران پیامبر بیش از آن است که در کتابها و تراجم آمده است و کسانى که به تاریخ صحابه پرداخته اند هر کدام به اندازه اطلاعات خود، توانسته است اسامى گروهى را ضبط کند و مراجعه به مقدمه کتابهاى «الاستیعاب» و «اسدالغابه»، «والاصایة» و استدرک هائى که بر این کتابها نوشته شده است روشنگر این مطلب است.۱۳ | |||
___________________________________________________ | ___________________________________________________ |
ویرایش