پرش به محتوا

خطبه غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰۰: خط ۵۰۰:
<big>ثُمَّ أَخَذَعليه السلام فِى خُطْبَةِ الْجُمُعَةِ، وَ جَعَلَ صَلاةَ جُمُعَتِهِ صَلاةَ عِيدِهِ، وَ انْصَرَفَ بِوُلْدِهِ وَ شِيعَتِهِ إِلَى مَنْزِلِ أَبِى‏مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ علیهما السلام بِمَا أَعَدَّ لَهُ مِنْ طَعَامِهِ، وَ انْصَرَفَ غَنِيُّهُمْ وَ فَقِيرُهُمْ بِرِفْدِهِ إِلَى عِيَالِه.'''<br />ترجمه خطبه:'''</big>
<big>ثُمَّ أَخَذَعليه السلام فِى خُطْبَةِ الْجُمُعَةِ، وَ جَعَلَ صَلاةَ جُمُعَتِهِ صَلاةَ عِيدِهِ، وَ انْصَرَفَ بِوُلْدِهِ وَ شِيعَتِهِ إِلَى مَنْزِلِ أَبِى‏مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍّ علیهما السلام بِمَا أَعَدَّ لَهُ مِنْ طَعَامِهِ، وَ انْصَرَفَ غَنِيُّهُمْ وَ فَقِيرُهُمْ بِرِفْدِهِ إِلَى عِيَالِه.'''<br />ترجمه خطبه:'''</big>


حمد و ثنا مختص خداوندى است كه در عين بى‏نيازى از حمد و ثناى ستايش‏گرانش، حمد را راهى از راه‏هاى اقرار به ذات لاهوتى، بى‏نياز، ربوبى و يگانه خويش انتخاب كرده است. خداوند حمد را يكى از اسباب ازدياد رحمت خويش و مسيرى براى جويندگان فضل و رحمتش قرار داده است. و حقيقتى را در نهان الفاظ حمد و ثنا مستور داشته است؛ و آن عبارت است از اينكه در هر حمد و ستايشى كه انجام مى‏گيرد، با هر لفظى كه باشد و هر چه الفاظ بزرگى باشد صاحب نعمت حقيقى و اصيل خداوند است و بس.
<big>حمد و ثنا مختص خداوندى است كه در عين بى‏ نيازى از حمد و ثناى ستايش‏ گرانش، حمد را راهى از راه ‏هاى اقرار به ذات لاهوتى، بى ‏نياز، ربوبى و يگانه خويش انتخاب كرده است. خداوند حمد را يكى از اسباب ازدياد رحمت خويش و مسيرى براى جويندگان فضل و رحمتش قرار داده است. و حقيقتى را در نهان الفاظ حمد و ثنا مستور داشته است؛ و آن عبارت است از اينكه در هر حمد و ستايشى كه انجام مى‏ گيرد، با هر لفظى كه باشد و هر چه الفاظ بزرگى باشد صاحب نعمت حقيقى و اصيل خداوند است و بس.</big>


<big>و شهادت مى ‏دهم كه پروردگار و معبودى جز خداوند يگانه نيست، و هيچ شريكى ندارد. شهادتى كه برخاسته از اخلاص درون و صداقت باطنى بوده، و زبان آن را منعكس مى ‏كند. خدايى كه خالق است، و آفريننده ‏اى بى‏ سابقه و صورت‏ گرى (بى‏ نظير) . براى او نام ه‏اى نيک است و چيزى مانند او نيست، زيرا هر چيزى با خواست و مشيّت او پديد آمده است، و در نتيجه پديده ‏اش و مخلوقش مثل او نمى‏ شود.</big>


و شهادت مى‏دهم كه پروردگار و معبودى جز خداوند يگانه نيست، و هيچ شريكى ندارد. شهادتى كه برخاسته از اخلاص درون و صداقت باطنى بوده، و زبان آن را منعكس مى‏كند. خدايى كه خالق است، و آفريننده‏اى بى‏سابقه و صورت‏گرى )بى‏نظير( . براى او نامه‏اى نيك است و چيزى مانند او نيست، زيرا هر چيزى با خواست و مشيّت او پديد آمده است، و در نتيجه پديده‏اش و مخلوقش مثل او نمى‏شود.
<big>و شهادت مى‏ دهم كه محمدصلى الله عليه وآله بنده خدا و فرستاده او است. خداوند او را از زمان‏ هاى پيشين خالص نموده، و آگاهانه بر ديگر امت‏ ها برگزيده است. حقيقت وجود او منحصر به فرد بوده، و همگون و همانند ديگر انسان ‏ها نيست.</big>


<big>خداوند او را برگزيد تا از جانب او فرمان دهنده (به معروف‏ ها) و بازدارنده (از منكرها) باشد، و او را در تمام عوالم خليفه خود ساخت (تا فيوضاتش از طريق او به خلائق برسد، و به وسيله او همه ساكنان عوالم با خدا ارتباط برقرار كنند) ، زيرا ديدگان ، خدا را نمى‏ بينند و گذر انديشه ‏ها بر او نمى ‏افتد و در قلمرو اسرار، گمان‏ هاى پنهان همتايى براى او نمى ‏يابد. خدايى غير آن فرمانرواى سامان‏ بخش نيست.</big>


و شهادت مى‏دهم كه محمدصلى الله عليه وآله بنده خدا و فرستاده او است. خداوند او را از زمان‏هاى پيشين خالص نموده، و آگاهانه بر ديگر امت‏ها برگزيده است. حقيقت وجود او منحصر به فرد بوده، و همگون و همانند ديگر انسان‏ها نيست.
<big>خداوند، شهادت به نبوت رسول‏خداصلى الله عليه وآله را در كنار اعتراف به خداوندى خويش قرار داد، و چنان او را احترام و تكريم نمود كه هيچ مخلوقى به آن درجه از كرامت الهى نرسيد.</big>


<big>آرى، رسول‏خداصلى الله عليه وآله به دليل خصوصيات و صداقتش شايسته چنين مقام رفيعى بود. اين مقام و منزلت نصيب كسانى نمى ‏شود كه متغيرالحال هستند، و پيوسته دگرگون مى‏ شوند، و رشته محبت و دوستى را پاس نمى ‏دارند، و در دام گمان‏ ها گرفتار مى‏ شوند.</big>


خداوند او را برگزيد تا از جانب او فرمان دهنده )به معروف‏ها( و بازدارنده )از منكرها( باشد، و او را در تمام عوالم خليفه خود ساخت )تا فيوضاتش از طريق او به خلائق برسد، و به وسيله او همه ساكنان عوالم با خدا ارتباط برقرار كنند( ، زيرا ديدگان خدا را نمى‏بينند و گذر انديشه‏ها بر او نمى‏افتد و در قلمرو اسرار، گمان‏هاى پنهان همتايى براى او نمى‏يابد. خدايى غير آن فرمانرواى سامان‏بخش نيست.
<big>خداوند فرمان داد تا بر او درود و صلوات بفرستيم، و اين گونه بر احترام و تكريم او افزوده، و آن صلوات‏ ها را راهى براى اجابت دعاى دعاكنندگان قرار داد.</big>


<big>خداوند خود بر او صلوات فرستاد و گراميش داشت و شرافتش بخشيد، و چنان عظمتش داد كه آن را كرانه‏ اى نيست و تا ابد چنين خواهد بود.</big>


خداوند، شهادت به نبوت رسول‏خداصلى الله عليه وآله را در كنار اعتراف به خداوندى خويش قرار داد، و چنان او را احترام و تكريم نمود كه هيچ مخلوقى به آن درجه از كرامت الهى نرسيد.
<big>اما پس از پيامبرصلى الله عليه وآله، خداوند گروه خاصى را (براى جانشينى او) انتخاب نمود، و به آنان مقام رفيعى عنايت فرمود، و تا رتبه رسولش ‏صلى الله عليه وآله بالا برد، و آنان را دعوت كنندگان به سوى خود قرار داد. راهنمايانى كه در طول قرن‏ ها و طى زمان ‏ها مردم را به سوى او هدايت كنند. آنان قبل از خلقت هر پديده‏ اى به صورت نورهايى آفريده شدند، و خداوند آنان را به حمد و ستايش خود گويا ساخت، و شكر و تمجيد از خويش را به آنان الهام نمود، و آنان را حجت ‏هايى قرار داد بر همه كسانى كه به ربوبيّت خداوند و عبوديّت خويشتن اعتراف دارند.</big>


<big>خداوند به وسيله آنان موجوداتى را كه توان سخن گفتن نداشتند گويا ساخت، تا با زبان ‏هاى گوناگون به خداونديش اعتراف كنند، كه او بدون ترديد خالق و شكافنده آسمان ‏ها و زمين است. خداوند آنان را بر آفرينش خويش گواه گرفت، و از ولايت امرش آنچه مى‏ خواست به آنها سپرد، و آنان را تفسير كنندگان مشيّت خود و بيان گران اراده ‏اش قرار داد.</big>


آرى، رسول‏خداصلى الله عليه وآله به دليل خصوصيات و صداقتش شايسته چنين مقام رفيعى بود. اين مقام و منزلت نصيب كسانى نمى‏شود كه متغيرالحال هستند، و پيوسته دگرگون مى‏شوند، و رشته محبت و دوستى را پاس نمى‏دارند، و در دام گمان‏ها گرفتار مى‏شوند.
<big>(آنان مصداق اين آيه هستند: ) «هرگز در سخن بر خدا پيشى نمى‏ گيرند و پيوسته به فرمان او عمل مى‏ كنند خداوند اعمال امروز و آينده و اعمال گذشته آنها را مى ‏داند و آنها جز براى كسى كه خداوند راضى (به شفاعت براى او) است شفاعت نمى ‏كنند و از ترس او بيمناک ‏اند» .</big>


<big>آنان بر اساس احكام خداوند حكم مى‏ كنند، و سنت ‏هاى الهى را جارى مى‏ سازند. حدود او را بر پا مى ‏دارند و واجب او را ادا مى‏ كنند.</big>


خداوند فرمان داد تا بر او درود و صلوات بفرستيم، و اين گونه بر احترام و تكريم او افزوده، و آن صلوات‏ها را راهى براى اجابت دعاى دعاكنندگان قرار داد.
<big>خداوند بندگان را در مشكلات و دشوارى‏ ها به صورت ناشنوا رها نكرده است، و در تيرگى‏ ها بسان بى‏ زبانان فاقد شعور وا ننهاده است. بلكه براى آنان عقل‏ هايى قرار داده كه با تمام اعضاى بدنشان در آميخته است، و در كالبدهايشان گسترده شده، و در جان‏ هايشان تثبيت گشته، و حواس را تحت امر قرار داده است.</big>


<big>خداوند به وسيله عقل‏ ها بر گوش و چشم و افكار و خاطره ‏هاى انسان‏ ها حجت را تمام كرده، و راه خود را به آنان نشان داده است. و زبان ‏هاى گويا و رسا در اختيارشان قرار داد، تا آنچه را كه مى‏ بينند بيان كنند. اين همه لطف كه خداوند به انسان‏ ها نمود و با قدرت و حكمت خويش چنين عقلى را در وجود آنها قرار داد، و به وسيله آن هر آنچه لازم به گفتن بود گفت، براى اين بود كه (تا آنها كه هلاك (و گمراه) مى‏ شوند از روى اتمام‏ حجت باشد، و آنها كه زنده م ى‏شوند (و هدايت مى‏ يابند) از روى دليل روشن باشد. و خداوند شنوا و داناست) و بينا و گواه و آگاه است.</big>


خداوند خود بر او صلوات فرستاد و گراميش داشت و شرافتش بخشيد، و چنان عظمتش داد كه آن را كرانه‏اى نيست و تا ابد چنين خواهد بود.
<big>اى مؤمنان، خداوند متعال امروز دو عيد بزرگ و مهم را براى شما جمع كرده است؛ (جمعه و غدير) كه پايدارى هر كدام از اين دو عيد به ديگرى است. خداوند با اين دو عيد زيباترين كارهايش را به شما ارائه كرده، و راه رشد و تعالى را به شما نشان داده، و شما را به پيروى از كسانى كه از انوار الهى برخوردارند دعوت نموده، و راه متعادل را براى پيمودن شما هموار و گواراترين و شيرين‏ ترين هداياى خود را براى شما ارزانى داشته است.</big>


<big>اما روز جمعه را خداوند محل اجتماع مسلمانان قرار داده، و مردم را به سوى آن دعوت كرده است. تا آلودگى ‏هايى را كه در طول هفته پديد آمده و آنچه را داد و ستدها و كسب ‏هاى نامناسب به وجود آورده است پاک گرداند. و تذكرى براى مؤمنان باشد كه بدانند تقواپيشگان از چگونه خشيتى برخوردار هستند. خداوند اعمال خير اهل طاعت خويش را در روز جمعه چندين برابر روزهاى ديگر پاداش مى‏ دهد.</big>


اما پس از پيامبرصلى الله عليه وآله، خداوند گروه خاصى را )براى جانشينى او( انتخاب نمود، و به آنان مقام رفيعى عنايت فرمود، و تا رتبه رسولش‏صلى الله عليه وآله بالا برد، و آنان را دعوت كنندگان به سوى خود قرار داد. راهنمايانى كه در طول قرن‏ها و طى زمان‏ها مردم را به سوى او هدايت كنند. آنان قبل از خلقت هر پديده‏اى به صورت نورهايى آفريده شدند، و خداوند آنان را به حمد و ستايش خود گويا ساخت، و شكر و تمجيد از خويش را به آنان الهام نمود، و آنان را حجت‏هايى قرار داد بر همه كسانى كه به ربوبيّت خداوند و عبوديّت خويشتن اعتراف دارند.
<big>اين وعده‏ هاى الهى تحقّق نمى ‏يابد مگر در مورد كسانى كه زير بار اوامر الهى رفته، و خواست الهى را پذيرفته، و مطيع دستورهاى خداوند باشند، و خود را از آنچه كه خداوند نهى كرده دور نموده، و به آنچه كه خداوند بدان فرا خوانده و تشويق كرده گردن نهند.</big>


<big>بنا بر اين، خداوند توحيد را نمى‏ پذيرد مگر با اعتراف به نبوت پيامبرش‏ صلى الله عليه وآله، و هيچ دين و آئينى را نمى ‏پذيرد مگر با پذيرش ولايت كسانى كه به ولايتشان امر كرده است، و زمينه‏ هاى اطاعت خداوند فراهم نمى‏ آيد مگر با تمسّک به عصمت الهى و عصمت اهل ولايت او.</big>


خداوند به وسيله آنان موجوداتى را كه توان سخن گفتن نداشتند گويا ساخت، تا با زبان‏هاى گوناگون به خداونديش اعتراف كنند، كه او بدون ترديد خالق و شكافنده آسمان‏ها و زمين است. خداوند آنان را بر آفرينش خويش گواه گرفت، و از ولايت امرش آنچه مى‏خواست به آنها سپرد، و آنان را تفسير كنندگان مشيّت خود و بيانگران اراده‏اش قرار داد.
<big>به همين دليل خداوند در روز غدير، آياتى را بر پيامبرش صلى الله عليه وآله نازل فرمود، و اراده خود را درباره مخلصين درگاهش و برگزيدگانش به مردم تبيين نمود، و رسول‏خداصلى الله عليه وآله را مأمور كرد تا پيام او را به مردم ابلاغ نمايد، و در اين راه از اهل باطل و نفاق نهراسد، و حفظ رسولش را از آسيب آنان تضمين نمود.</big>


<big>خداوند با اين آيه از رازهاى نهفته در دل‏ هاى اهل ترديد و مردمان از دين برگشته پرده برداشت، به گونه ‏اى كه مؤمن و منافق مطلب را فهميدند. آنگاه اهل حق كه عزيز بودند عزيزتر شدند، و آنان كه در ميدان حق ثابت قدم بودند پايدارتر گشتند.</big>


)آنان مصداق اين آيه هستند: ( »هرگز در سخن بر خدا پيشى نمى‏گيرند و پيوسته به فرمان او عمل مى‏كنند خداوند اعمال امروز و آينده و اعمال گذشته آنها را مى‏داند و آنها جز براى كسى كه خداوند راضى )به شفاعت براى او( است شفاعت نمى‏كنند و از ترس او بيمناك‏اند« .
<big>در مقابل، نادانى منافقان و تعصّب كور از دين برگشتگان فزونى يافت. آنان از شدت عصبانيت دندان‏ها را بر هم مى‏ فشردند و دست‏ ها را فشار مى ‏دادند. سخن‏ ها گفتند و فريادها برآوردند و لغزش ‏ها داشتند. برخى بر عناد و لجاجت خود پايدار ماندند و حاضر به پذيرش حق نشدند. گروهى نيز امر الهى را به زبان پذيرفتند، اما باور حقيقى و قلبى به آن نداشتند، و جمعى با زبان و قلب و ايمان صادقانه آن را پذيرفتند و به استقبالش رفتند.</big>


<big>در آن روز خداوند دينش را كامل نمود، و چشمان پيامبرصلى الله عليه وآله و مؤمنان و پيروان راستين را روشنى بخشيد، و به وقوع پيوست آنچه كه برخى از شما گواه آن بوديد و برخى خبر آن را شنيده ‏ايد. آن روز نعمت زيباى خدا بر بندگان صبور و پايدارش كامل گشت، و خداوند آنچه را فرعون وهامان و قارون و لشكريانشان فراهم آورده بودند تباه ساخت وكاخ‏ هايشان را ويران كرد.</big>


آنان بر اساس احكام خداوند حكم مى‏كنند، و سنت‏هاى الهى را جارى مى‏سازند. حدود او را بر پا مى‏دارند و واجب او را ادا مى‏كنند.
<big>البته گروهى از گمراهان و اراذل و اوباش باقى مانده اند، كه از هيچ ظلم و ستمى در حق مردم كوتاهى نمى‏ كنند. خداوند آنان را نيز در سرزمينشان عذاب و آثارشان را نابود خواهد ساخت. نشانه‏ هايشان را تباه، و به زودى حسرت را بدرقه كاروان زندگيشان مى‏ نمايد، و به كسانى ملحق مى‏ كند كه دست به جنايت گشودند و گردن‏كشى كردند، و در دين خدا دست بردند و احكام الهى را دگرگون ساختند. بدون ترديد نصرت الهى نازل مى‏ شود و طومار دشمنان خدا را درهم مى‏ پيچد، و خداوند لطيف و آگاه است.</big>
 
 
خداوند بندگان را در مشكلات و دشوارى‏ها به صورت ناشنوا رها نكرده است، و در تيرگى‏ها بسان بى‏زبانان فاقد شعور وا ننهاده است. بلكه براى آنان عقل‏هايى قرار داده كه با تمام اعضاى بدنشان در آميخته است، و در كالبدهايشان گسترده شده، و در جان‏هايشان تثبيت گشته، و حواس را تحت امر قرار داده است.
 
 
خداوند به وسيله عقل‏ها بر گوش و چشم و افكار و خاطره‏هاى انسان‏ها حجت را تمام كرده، و راه خود را به آنان نشان داده است. و زبان‏هاى گويا و رسا در اختيارشان قرار داد، تا آنچه را كه مى‏بينند بيان كنند. اين همه لطف كه خداوند به انسان‏ها نمود و با قدرت و حكمت خويش چنين عقلى را در وجود آنها قرار داد، و به وسيله آن هر آنچه لازم به گفتن بود گفت، براى اين بود كه )تا آنها كه هلاك )و گمراه( مى‏شوند از روى اتمام‏حجت باشد، و آنها كه زنده مى‏شوند )و هدايت مى‏يابند( از روى دليل روشن باشد. و خداوند شنوا و داناست( و بينا و گواه و آگاه است.
 
 
اى مؤمنان، خداوند متعال امروز دو عيد بزرگ و مهم را براى شما جمع كرده است؛ )جمعه و غدير( كه پايدارى هر كدام از اين دو عيد به ديگرى است. خداوند با اين دو عيد زيباترين كارهايش را به شما ارائه كرده، و راه رشد و تعالى را به شما نشان داده، و شما را به پيروى از كسانى كه از انوار الهى برخوردارند دعوت نموده، و راه متعادل را براى پيمودن شما هموار و گواراترين و شيرين‏ترين هداياى خود را براى شما ارزانى داشته است.
 
 
اما روز جمعه را خداوند محل اجتماع مسلمانان قرار داده، و مردم را به سوى آن دعوت كرده است. تا آلودگى‏هايى را كه در طول هفته پديد آمده و آنچه را داد و ستدها و كسب‏هاى نامناسب به وجود آورده است پاك گرداند. و تذكرى براى مؤمنان باشد كه بدانند تقواپيشگان از چگونه خشيتى برخوردار هستند. خداوند اعمال خير اهل طاعت خويش را در روز جمعه چندين برابر روزهاى ديگر پاداش مى‏دهد.
 
 
اين وعده‏هاى الهى تحقّق نمى‏يابد مگر در مورد كسانى كه زير بار اوامر الهى رفته، و خواست الهى را پذيرفته، و مطيع دستورهاى خداوند باشند، و خود را از آنچه كه خداوند نهى كرده دور نموده، و به آنچه كه خداوند بدان فرا خوانده و تشويق كرده گردن نهند.
 
 
بنا بر اين، خداوند توحيد را نمى‏پذيرد مگر با اعتراف به نبوت پيامبرش‏صلى الله عليه وآله، و هيچ دين و آئينى را نمى‏پذيرد مگر با پذيرش ولايت كسانى كه به ولايتشان امر كرده است، و زمينه‏هاى اطاعت خداوند فراهم نمى‏آيد مگر با تمسّك به عصمت الهى و عصمت اهل ولايت او.
 
 
به همين دليل خداوند در روز غدير، آياتى را بر پيامبرش‏صلى الله عليه وآله نازل فرمود، و اراده خود را درباره مخلصين درگاهش و برگزيدگانش به مردم تبيين نمود، و رسول‏خداصلى الله عليه وآله را مأمور كرد تا پيام او را به مردم ابلاغ نمايد، و در اين راه از اهل باطل و نفاق نهراسد، و حفظ رسولش را از آسيب آنان تضمين نمود.
 
 
خداوند با اين آيه از رازهاى نهفته در دل‏هاى اهل ترديد و مردمان از دين برگشته پرده برداشت، به گونه‏اى كه مؤمن و منافق مطلب را فهميد. آنگاه اهل حق كه عزيز بودند عزيزتر شدند، و آنان كه در ميدان حق ثابت قدم بودند پايدارتر گشتند.
 
در مقابل، نادانى منافقان و تعصّب كور از دين برگشتگان فزونى يافت. آنان از شدت عصبانيت دندان‏ها را بر هم مى‏فشردند و دست‏ها را فشار مى‏دادند. سخن‏ها گفتند و فريادها برآوردند و لغزش‏ها داشتند. برخى بر عناد و لجاجت خود پايدار ماندند و حاضر به پذيرش حق نشدند. گروهى نيز امر الهى را به زبان پذيرفتند، اما باور حقيقى و قلبى به آن نداشتند، و جمعى با زبان و قلب و ايمان صادقانه آن را پذيرفتند و به استقبالش رفتند.
 
 
در آن روز خداوند دينش را كامل نمود، و چشمان پيامبرصلى الله عليه وآله و مؤمنان و پيروان راستين را روشنى بخشيد، و به وقوع پيوست آنچه كه برخى از شما گواه آن بوديد و برخى خبر آن را شنيده‏ايد. آن روز نعمت زيباى خدا بر بندگان صبور و پايدارش كامل گشت، و خداوند آنچه را فرعون وهامان و قارون و لشكريانشان فراهم آورده بودند تباه ساخت وكاخ‏هايشان را ويران كرد.
 
 
البته گروهى از گمراهان و اراذل و اوباش باقى مانده‏اند، كه از هيچ ظلم و ستمى در حق مردم كوتاهى نمى‏كنند. خداوند آنان را نيز در سرزمينشان عذاب و آثارشان را نابود خواهد ساخت. نشانه‏هايشان را تباه، و به زودى حسرت را بدرقه كاروان زندگيشان مى‏نمايد، و به كسانى ملحق مى‏كند كه دست به جنايت گشودند و گردن‏كشى كردند، و در دين خدا دست بردند و احكام الهى را دگرگون ساختند. بدون ترديد نصرت الهى نازل مى‏شود و طومار دشمنان خدا را درهم مى‏پيچد، و خداوند لطيف و آگاه است.
 
 
آنچه شنيديد براى شما كفايت مى‏كند، پس  خداوند شما را مورد لطف ورحمت خود قرار دهد. تأمل و تدبر كنيد در آنچه خداوند شما را به سوى آن دعوت نموده و براى آن تشويق كرده است. تصميم بر پيمودن راه خدا بگيريد، و راه روشن او را بپيماييد، و به راه‏هاى ديگر كه شما را از راه او متفر مى‏سازد وارد نشويد.


<big>آنچه شنيديد براى شما كفايت مى‏ كند، پس  خداوند شما را مورد لطف ورحمت خود قرار دهد. تأمل و تدبر كنيد در آنچه خداوند شما را به سوى آن دعوت نموده و براى آن تشويق كرده است. تصميم بر پيمودن راه خدا بگيريد، و راه روشن او را بپيماييد، و به راه ‏هاى ديگر كه شما را از راه او متفرق مى‏ سازد وارد نشويد</big>.


امروز )غدير( روز با عظمت و مهمى است، كه در آن گشايش رخ داده، و نردبان ترقى برافراشته شده، و حجّت‏ها آشكار گشته است.
امروز )غدير( روز با عظمت و مهمى است، كه در آن گشايش رخ داده، و نردبان ترقى برافراشته شده، و حجّت‏ها آشكار گشته است.