۲۵٬۵۹۰
ویرایش
خط ۱٬۰۰۸: | خط ۱٬۰۰۸: | ||
<big>اگر پيامبرصلى الله عليه وآله وصى خود را تعيين نمى فرمود قطعاً مردم از اين طرف اشكال تراشى مى كردند كه چرا بايد پيامبرِ يک دين، جانشين خود را تعيين نكرده از دنيا برود! چه پيامبرصلى الله عليه وآله اصل مسئله نصب خليفه را در طول عمرش مهمل مى گذاشت و چه فقط مسئله غدير پيش نمى آمد، در هر دو صورت مردم اشكال فوق را مى نمودند؛ چرا كه مسئله خلافت آن قدر مهم است كه گذشته از اعلانات مكرر مى بايست در يک شرايط خاص و به صورت رسمى نيز انجام گيرد.</big> | <big>اگر پيامبرصلى الله عليه وآله وصى خود را تعيين نمى فرمود قطعاً مردم از اين طرف اشكال تراشى مى كردند كه چرا بايد پيامبرِ يک دين، جانشين خود را تعيين نكرده از دنيا برود! چه پيامبرصلى الله عليه وآله اصل مسئله نصب خليفه را در طول عمرش مهمل مى گذاشت و چه فقط مسئله غدير پيش نمى آمد، در هر دو صورت مردم اشكال فوق را مى نمودند؛ چرا كه مسئله خلافت آن قدر مهم است كه گذشته از اعلانات مكرر مى بايست در يک شرايط خاص و به صورت رسمى نيز انجام گيرد.</big> | ||
<big>ممكن بود اين نصب و تعيين در روزهاى آخر عمر پيامبرصلى الله عليه وآله و در حالى كه حضرت در بستر بيمارى بود انجام بگيرد، ولى در آن صورت هزاران بهانه به دست دشمن مى افتاد. يكى مى گفت: ما حاضر نبوديم! يكى مى گفت: ما نشنيديم! يكى مى گفت: إن الرجل ليهجر! يكى مى گفت: ما حاضر بوديم و كلام حضرت را هم شنيديم ولى بعضى عبارات را نشنيديم! يكى مى گفت: ما شنيديم ولى منظور حضرت چنين بود.</big> | |||
<big>پس بهترين صورتِ ممكن، همان بود كه در اجتماعى عظيم كه حاضرينِ آن، مسلمانانى از همه مللِ اسلامِ آن روز بودند و در اجتماعى كه همه يک جا حاضر بودند و در آن زمان بى نظير و در حد غير ممكن بود، و در مجلسى رسمى و با صورتى عمومى و با لواحقى مثل بيعت در حال صحت كامل پيامبرصلى الله عليه وآله اعلام شود، تا راه هر گونه دسيسه بسته باشد.'''<br />تعيين امام هرگز از دست بشر ساخته نيست!'''</big> | |||
<big>مقام نيابت و جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله بسيار خطيرى است؛ و تعيين چنان مقام مهمى هرگز از دست بشر ساخته نيست. اين مسئله در اولين جانشين حضرت اهميت ويژه اى دارد، چرا كه نشان گر مبناى امت است. اگر مسئله تعيين خليفه درباره خليفه پنجم يا دهم پيامبرصلى الله عليه وآله مورد اختلاف مى شد و يا مورد هجوم قرار مى گرفت پاسخ روشنى داشت، و دشمن نيز همين را فهميده بود. مسئله آغاز راه خلافت مهم بود كه اگر مسير تغيير مى كرد كار در مراحل بعدى بسيار آسان پيش مى رفت.</big> | |||
<big>آنانكه با اصل نبوت و فرامين پيامبرصلى الله عليه وآله مخالف بودند خوب مى فهميدند كه در صورت امكان بايد خود پيامبرصلى الله عليه وآله و فرامين آن حضرت را مورد حمله قرار دهند، و در صورت عدم امكان مرحله اول نوبت آن است كه در اولين فرصت بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله و قبل از انعقاد اولين مورد از خلافت حقيقى آن حضرت اقدام خود را عملى كنند تا ريشه مطلب در اذهان عمومى محكم نشود و راه پيامبرصلى الله عليه وآله با مبانى و اصولش ادامه داده نشود.</big> | |||
'''<big>اگر ولايت اعلام نمى شد نبوت زير سؤال مى رفت!</big>''' | |||
<big>اگر پيامبرصلى الله عليه وآله جانشين خود را تعيين نمى كرد، گذشته از اينكه نسل هاى آينده از اين هدايت گرى حضرت تا امروز محروم مى شدند، نبوت حضرت را زير سؤال مى بردند. اين اعتراض ممكن بود در شكل هاى گوناگون رخ نمايد، ولى ساده ترين شكلى كه از آن متصور است اين بود كه بگويند: «معلوم مى شود اين پيامبر در فكر حكومت خود بوده، و كارى به بقاى دينى كه آورده نداشته است» !! بنا بر اين تعيين امام به يک معنى قوام نبوت است.</big> | |||
'''<big>منصوب كردن خليفه چه فرق هايى با سپردن آن به شورا داشت؟</big>''' | |||
<big>نصب خليفه توسط پيامبرصلى الله عليه وآله با يک كلمه تمام مى شود، ولى وقتى بنابر شورا باشد قوانين مفصلى مى خواهد تا آنگونه نشود كه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، قائلين به شورا آن را چند نوع اجرا كردند!؟</big> | |||
<big>بر فرض اينكه خلافت شورايى باشد، چطور مى شود كه براى اين قانونِ زير بنايى، هيچ حديث و نشانه اى در احاديث و قرآن وارد نشده باشد كه كيفيت اين شورا و تركيب آن و چگونگى جمع بندى بين آراء و امثال آن را گفته باشد.</big> | |||
<big>اگر ترس از انتخاب نامناسب و شرايط خاص حاكم بر جامعه مسلمين در آن روز هم نبود، باز مسلمانان در شرايط و كيفيت انتخاب خليفه دچار همان مشكلى مى شدند كه در اصل خلافت به آن دچار مى آمدند.</big> | |||
<big>با در نظر گرفتن آنچه به عنوان ديدگاه تاريخى و اعتقادى ذكر شد و مرورى كه مراحل عملى خلافت از خود نشان داد، ابعاد گسترده اى از ارزش فكرى و روحى غدير را دريافتيم.</big> | |||
== <big>موضوع اصلى بيعت غدير: خلافت <ref>اسرار غدير: ص ۲۲۵.</ref></big> == | |||
<big>عنوان اصلى بيعت در غدير عبارت بود از اقرار و قبولِ امامت اميرالمؤمنين عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.</big> | |||
<big>پس موضوع اصلى بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى طالب عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد و قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آنها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.</big> | |||
== <big>نتيجه بيعت غدير: خلافت <ref>اسرار غدير: ص ۲۲۹.</ref></big> == | |||
<big>اگر چه با وجود نص، نيازى به بيعت غدير نبود، و مردم مثل ساير موارد منصوص اسلام، بايد خلافت را هم مى پذيرفتند، ولى اين بيعت عمومى به عنوان يک حق قانونى و اجتماعى نيز مطرح بود كه در مقابل كار عمّال سقيفه قرار مى گرفت. يعنى وقتى مى گفتند: در سقيفه ما با بيعت مردم خلافت ابوبكر را درست كرديم، در مقابلشان گفته مى شد: بيعت غدير قبل از آن و با حضور جميعتى بيشتر و با حضور شخص پيامبرصلى الله عليه وآله و به ضميمه نص الهى بوده است.</big> | |||
<big>اضافه بر اينكه اهل سقيفه در مراحل مختلف كارشان متوسل به انواع مختلف بيعت شدند. بيعت ابوبكر كه فلتة بود و با عده قليلى و بدون مشورت انجام شد و هيچ افضليتى هم مطرح نبود. بيعت عمر با سفارش ابوبكر و تعيين او بود. بيعت عثمان هم با تعيين شوراى فرمايشى عمر بود.</big> | |||
<big>ولى بيعت اميرالمؤمنين عليه السلام انتخاب افضل بود، كه اين افضليت به نص رسول صلى الله عليه وآله بود، گذشته از آنكه نص انتصابى آن حضرت نيز بود و بيعت به عنوان اقرار گرفتن و قبول آنچه حضرت مى خواست بود تا اگر كسى بيعت ديگرى را پذيرفت معلوم باشد كه قبلاً بيعت غدير را گردن نهاده بوده است.</big> | |||
<big><br />براى موارد بيشتر در مورد «خلافت» مراجعه شود به عنوان: [[ولايت]]/[[مولى]]/ [[وصايت]].</big> | |||
پانویس | |||
<references /> | |||
[[رده:جانشینی پیامبر]] | |||
[[رده:پیامبر شهید شدند]] | |||
[[رده:خلافت انتخابی یا انتصابی]] | |||
[[رده:بیعت غدیر یک حق قانونی و اجتماعی]] | |||
[[رده:خلافت بلافصل امیرالمؤمنین]] | |||
[[رده:غصب مقام جانشینی پیامبر]] | |||
[[رده:غدیر نقشۀ هدایت گری حق]] | |||
[[رده:ولایت بنیادی محکم در فرهنگ اعتقادی شیعه]] | |||
[[رده:لفظ مولا نشان گر تمامی شؤون ولی الله]] | |||
[[رده:سرزمین غدیر بهترین و عالی ترین مکان و مقام برای اعلام ولایت]] | |||
[[رده:امامت من عند الله]] | |||
[[رده:اعلام ولایت = اتمام رسالت]] | |||
[[رده:بیعت = اتصال به افضل]] | |||
[[رده:صحیفۀ ملعونه = بیعت با ابلیس]] | |||
[[رده:قرابت خاص رسول با امیر]] | |||