ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۹: خط ۴۹:
بدانيد كه [[جبرئیل]] از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده و مى‏ گويد:
بدانيد كه [[جبرئیل]] از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده و مى‏ گويد:


«هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد [[لعن|لعنت]] و غضب من بر او باد». «هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref>
«هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد [[لعن|لعنت]] و غضب من بر او باد». «هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».<ref>اسرار غدير، ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref>


با دقت در مسئله مخالفت با على‏ عليه السلام، معناى اين فراز خطابه غدير كه با [[اقتباس]] از آيه [[قرآن]] ادا شده به خوبى روشن مى ‏شود.
با دقت در مسئله مخالفت با على‏ عليه السلام، معناى اين فراز خطابه غدير كه با [[اقتباس]] از آيه [[قرآن]] ادا شده به خوبى روشن مى ‏شود.
خط ۵۹: خط ۵۹:
مردم تا يک سال بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله در ارتداد بودند به جز سه نفر.
مردم تا يک سال بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله در ارتداد بودند به جز سه نفر.


پرسيدند: آن سه كيانند؟ فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref>
پرسيدند: آن سه كيانند؟ فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند.<ref>بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۳۵۱، ح ۷۶.</ref>


همچنين [[امام صادق‏ علیه السلام]] اولين توبه كنندگان از تزلزل سقيفه را چنين معرفى مى ‏نمايد:
همچنين [[امام صادق‏ علیه السلام]] اولين توبه كنندگان از تزلزل سقيفه را چنين معرفى مى ‏نمايد:


به خدا قسم همه -  به جز آن سه نفر -  هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]]، شتيره، ابوعمره!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۸.</ref>
به خدا قسم همه -  به جز آن سه نفر -  هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]]، شتيره، ابوعمره!<ref>بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۳۵۲، ح ۷۸.</ref>


در [[حدیث]] ديگرى امام صادق ‏علیه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه [[سقیفه]] فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ الله‏ صلى الله عليه و آله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ.
در [[حدیث]] ديگرى امام صادق ‏علیه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه [[سقیفه]] فرمود: {{متن عربی|ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ الله‏ صلي الله عليه و آله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ.}}


پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.</ref>
پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت!<ref>بحار الانوار، ج ۲۲، ص ۴۴۰،ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.</ref>


از ابوذر پرسيدند: چگونه [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] و [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] وقتى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را ديدند، در كار خود بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله به ترديد افتادند؟
از ابوذر پرسيدند: چگونه [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] و [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] وقتى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] را ديدند، در كار خود بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله به ترديد افتادند؟
خط ۷۳: خط ۷۳:
ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده‏ اند.
ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيده‏ اند.


عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى [[خلافت]] على‏ عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref>
عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى [[خلافت]] على‏ عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند.<ref>كتاب سليم، ص ۲۷۲.</ref>


وقتى همين سؤال را از خود حذيفه پرسيدند چنين گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و [[مرگ]] و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مى‏ خواهيم كه از گناهانمان چشم ‏پوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۴ و ج ۳۷ ص ۳۲۷.</ref>
وقتى همين سؤال را از خود حذيفه پرسيدند چنين گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و [[مرگ]] و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مى‏ خواهيم كه از گناهانمان چشم ‏پوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد.<ref>بحار الانوار، ج ۲۸، ص ۹۴ و ج ۳۷، ص ۳۲۷.</ref>


از جهتى ديگر مى ‏توان از كلمه «تَزِلَّ» -  كه به معناى لغزش است -  اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گام برداشتن در راه على ‏عليه السلام و موافقت تمام عيار با آن حضرت است.
از جهتى ديگر مى ‏توان از كلمه «تَزِلَّ» -  كه به معناى لغزش است -  اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گام برداشتن در راه على ‏عليه السلام و موافقت تمام عيار با آن حضرت است.
۴٬۰۶۴

ویرایش