۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
يكى از [[صحابه]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده جندب بن جناده غفارى، ابوذر (م ۳۱ ق) است. [[ابن عقده]] در «[[حدیث الولایة]]» و [[محمد بن عمر جعابی|جعابی]] در «[[نخب المناقب (کتاب)|نخب المناقب]]» و در «[[فرائد السمطین (کتاب)|فرائد السمطین]]» و خطیب خوارزمی در مقتل خود و شمس الدین جزری شافعی در «[[اسنی المطالب (کتاب)|اسنی المطالب]]»، همگى حدیث غدير را از ابوذر نقل كرده اند.<ref>فرائد السمطين، باب۵۸؛ اسنى المطالب، ص۴.</ref> | يكى از [[صحابه]] كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده جندب بن جناده غفارى، ابوذر (م ۳۱ ق) است. [[ابن عقده]] در «[[حدیث الولایة]]» و [[محمد بن عمر جعابی|جعابی]] در «[[نخب المناقب (کتاب)|نخب المناقب]]» و در «[[فرائد السمطین (کتاب)|فرائد السمطین]]» و خطیب خوارزمی در مقتل خود و شمس الدین جزری شافعی در «[[اسنی المطالب (کتاب)|اسنی المطالب]]»، همگى حدیث غدير را از ابوذر نقل كرده اند.<ref>فرائد السمطين، باب۵۸؛ اسنى المطالب، ص۴.</ref> | ||
== شهادت ابوذر براى غدير<ref>اولين ميراث مكتوب درباره | == شهادت ابوذر براى غدير<ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير، ص ۱۹.</ref> == | ||
[[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در زمان [[عثمان بن عفّان|عثمان]] اتمام حجتى در [[مسجد]] داشتند و از جمله به غدير استناد فرمودند. | [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] در زمان [[عثمان بن عفّان|عثمان]] اتمام حجتى در [[مسجد]] داشتند و از جمله به غدير استناد فرمودند. | ||
خط ۱۸۹: | خط ۱۸۹: | ||
زيد بن ارقم و بقيه پس از اين شهادت نشستند.<ref>كتاب سليم، ح ۱۱.</ref> | زيد بن ارقم و بقيه پس از اين شهادت نشستند.<ref>كتاب سليم، ح ۱۱.</ref> | ||
== شهادت ابوذر بر عليه منافقين<ref>واقعه قرآنى | == شهادت ابوذر بر عليه منافقين<ref>واقعه قرآنى غدير، ص ۱۲۲؛ اسرار غدير، ص ۸۲ .</ref> == | ||
پس از [[بیعت]] در غدير، [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوموسی اشعری]] در كنار ديگر [[منافقین]] از اين همه شكست در توطئه هايشان سخت كلافه شده بودند، و در حالى كه از خيمه [[بیعت]] بيرون مى آمدند غرغر كنان زير لب سخنانى مى گفتند.<ref>عوالم | پس از [[بیعت]] در غدير، [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و [[مغیرة بن شعبه]] و [[ابوموسی اشعری]] در كنار ديگر [[منافقین]] از اين همه شكست در توطئه هايشان سخت كلافه شده بودند، و در حالى كه از خيمه [[بیعت]] بيرون مى آمدند غرغر كنان زير لب سخنانى مى گفتند.<ref>عوالم العلوم، ج ۳/۱۵، ص۲۷۷،۹۷؛ بحار الانوار، ج۳۰، ص،۳۱۵ و ج ۳۳ ص۱۶۳ و ج ۳۷، ص۱۹۴،۱۶۱.</ref> | ||
معاويه با تكبر و تبختر و غضب آلود، در حالى كه دست راستش را بر دوش [[ابوموسی اشعری]] و دست چپش را بر دوش [[مغیرة بن شعبه]] گذاشته بود، به راه افتاد و اين گفته را در آن حال تكرار مى كرد: | معاويه با تكبر و تبختر و غضب آلود، در حالى كه دست راستش را بر دوش [[ابوموسی اشعری]] و دست چپش را بر دوش [[مغیرة بن شعبه]] گذاشته بود، به راه افتاد و اين گفته را در آن حال تكرار مى كرد: | ||
خط ۱۹۸: | خط ۱۹۸: | ||
ابوذر و حذيفه شاهد اين حالت آنان بودند، و خبر اين كارشان فوراً به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد. | ابوذر و حذيفه شاهد اين حالت آنان بودند، و خبر اين كارشان فوراً به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد. | ||
همزمان آيات ۳۱ تا ۳۵ سوره قيامت درباره معاويه نازل شد: | همزمان آيات ۳۱ تا ۳۵ سوره قيامت درباره معاويه نازل شد: {{متن قرآن|فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّىٰ وَلَٰكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّىٰ ثُمَّ ذَهَبَ إِلَىٰ أَهْلِهِ يَتَمَطَّىٰ أَوْلَىٰ لَكَ فَأَوْلَىٰ ثُمَّ أَوْلَىٰ لَكَ فَأَوْلَ}}: «نه تصديق كرد و نه سر تسليم فرود آورد، ولى [[تکذیب]] نمود و روى گردانيد، و سپس با تكبر به سوى دوستانش رفت. [[عذاب]] بر تو سزاوار و سزاوارتر است. بار ديگر عذاب بر تو سزاوار و سزاوارتر است». | ||
در آن لحظات حساس پيامبر صلى الله عليه و آله درباره معاويه سه تصميم در نظر گرفت: يكى اينكه بر فراز [[سخنرانی|منبر]] رود و باطن او را به مردم معرفى كند و خباثت او را به همه بشناساند. دوم اينكه بر فراز منبر [[برائت]] و بيزارى خود را از معاويه اعلام فرمايد. سوم اينكه دستور قتل او را صادر نمايد. | در آن لحظات حساس پيامبر صلى الله عليه و آله درباره معاويه سه تصميم در نظر گرفت: يكى اينكه بر فراز [[سخنرانی|منبر]] رود و باطن او را به مردم معرفى كند و خباثت او را به همه بشناساند. دوم اينكه بر فراز منبر [[برائت]] و بيزارى خود را از معاويه اعلام فرمايد. سوم اينكه دستور قتل او را صادر نمايد. |
ویرایش