پرش به محتوا

احتجاج ابوذر غفاری با غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳: خط ۳:
ابوذر از اولين ياران غدير و از آن سه نفري است كه در روزهاي اول سقيفه مقاومت كردند و با غاصبين بيعت نكردند. او بارها مسئله‌ي غدير را با جزئياتش مطرح مي‌كرد و با آن احتجاج مي‌نمود. در عبارات ذیل مواردی از احتجاج ابوذر  را که در منابع روایی و تاریخی منعکس شده است، بیان می کنیم.
ابوذر از اولين ياران غدير و از آن سه نفري است كه در روزهاي اول سقيفه مقاومت كردند و با غاصبين بيعت نكردند. او بارها مسئله‌ي غدير را با جزئياتش مطرح مي‌كرد و با آن احتجاج مي‌نمود. در عبارات ذیل مواردی از احتجاج ابوذر  را که در منابع روایی و تاریخی منعکس شده است، بیان می کنیم.


== ۱. اشاره به انتصاب علی علیه اسلام در غدیر<ref>'''أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم ؛ ص۲۳۴.'''</ref> ==
== ۱. اشاره به انتصاب علی علیه اسلام در غدیر<ref>اسرار آل محمد/ ترجمه کتاب سلیم، ص۲۳۴.
 
</ref> ==
آنگاه که امیر المؤمنین را به مسجد بردند تا از آن حضرت بیعت بگیرند، سلمان، ابوذر و مقدار هر کدام برخواستند و  در دفاع از امیر مومنان علی علیه السلام و احتجاج با سران سقیفه سخنانی ایراد کردند. ابوذر برخاست و گفت:  
آنگاه که امیر المؤمنین را به مسجد بردند تا از آن حضرت بیعت بگیرند، سلمان، ابوذر و مقدار هر کدام برخواستند و  در دفاع از امیر مومنان علی علیه السلام و احتجاج با سران سقیفه سخنانی ایراد کردند. ابوذر برخاست و گفت:  


«اى امتى كه بعد از پيامبرش متحير شده و به سرپيچى خويش خوار شده ‏ايد، خداوند مى ‏فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}‏<ref>آل عمران/۳۳-۳۴.</ref>؛ «خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه جهانيان برگزيد، نسلى كه از يك ديگرند، و خداوند شنونده‏ و دانا است»
«اى امتى كه بعد از پيامبرش متحير شده و به سرپيچى خويش خوار شده ‏ايد، خداوند مى ‏فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَىٰ آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}‏<ref>آل عمران/۳۳-۳۴.</ref>؛ «خداوند آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر همه جهانيان برگزيد، نسلى كه از يك ديگرند، و خداوند شنونده‏ و دانا است»


آل محمد فرزندان نوح و آل ابراهيم از ابراهيم و برگزيده و نسل اسماعيل و عترت محمد صلی الله علیه و آله پيامبرند. آنان اهل بيت نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائكه ‏اند. آنان همچون آسمان بلند و كوه هاى پايدار و كعبه پوشيده و چشمه زلال و ستارگان هدايت‏ كننده و درخت مبارك هستند كه نورش مى‏ درخشند و روغن آن مبارك است‏.<ref>اشاره به آيه ۳۵ از سوره نور است كه خداوند تعالى مى‏ فرمايد: « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»</ref>  
آل محمد فرزندان نوح و آل ابراهيم از ابراهيم و برگزيده و نسل اسماعيل و عترت محمد صلی الله علیه و آله پيامبرند. آنان اهل بيت نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائكه ‏اند. آنان همچون آسمان بلند و كوه هاى پايدار و كعبه پوشيده و چشمه زلال و ستارگان هدايت‏ كننده و درخت مبارك هستند كه نورش مى‏ درخشند و روغن آن مبارك است‏.<ref>اشاره به آيه ۳۵ از سوره نور است كه خداوند تعالى مى‏ فرمايد: «اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِي زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضِي‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى‏ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ»</ref>  


محمد خاتم انبياء و آقاى فرزندان آدم است، و على وصيّى اوصياء و امام متقين و رهبر سفيد پيشانيان معروف است، و اوست صديق اكبر و فاروق اعظم و وصىّ محمد و وارث علم او و صاحب اختيارتر مردم نسبت به مؤمنين، همان طور كه خداوند فرموده:
محمد خاتم انبياء و آقاى فرزندان آدم است، و على وصيّى اوصياء و امام متقين و رهبر سفيد پيشانيان معروف است، و اوست صديق اكبر و فاروق اعظم و وصىّ محمد و وارث علم او و صاحب اختيارتر مردم نسبت به مؤمنين، همان طور كه خداوند فرموده:
خط ۲۶: خط ۲۸:
ابان از سليم نقل مى‏ كند كه گفت: در بيمارى ابوذر- كه در زمان حكومت عمر مبتلا شده بود- نزد او حاضر بودم. عمر بعنوان عيادت نزد او آمد، در حالى كه امير المؤمنين عليه السّلام و سلمان و مقداد هم نزد او بودند و ابو ذر به آن حضرت وصيّت كرده و نوشته بود و شاهد گرفته بود.
ابان از سليم نقل مى‏ كند كه گفت: در بيمارى ابوذر- كه در زمان حكومت عمر مبتلا شده بود- نزد او حاضر بودم. عمر بعنوان عيادت نزد او آمد، در حالى كه امير المؤمنين عليه السّلام و سلمان و مقداد هم نزد او بودند و ابو ذر به آن حضرت وصيّت كرده و نوشته بود و شاهد گرفته بود.


وقتى عمر بيرون رفت، مردى از فاميل ابوذر- كه از پسر عموهاى او از طايفه بنى غفار بود- گفت: چه مانعى داشت به امير المؤمنين عمر وصيت مى‏ كردى؟! ابوذر گفت<ref>أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص ۳۹۱</ref>: من به امير المؤمنين حقيقى{= علی علیه السلام} وصيّت كرده ‏ام.»<ref>قَالَ قَدْ أَوْصَيْتُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً حَقّاً ('''کتاب سليم، ج‏۲، ص۷۲۵.)'''</ref><blockquote>در ادامه ابوذر چنین گفت:
وقتى عمر بيرون رفت، مردى از فاميل ابوذر- كه از پسر عموهاى او از طايفه بنى غفار بود- گفت: چه مانعى داشت به امير المؤمنين عمر وصيت مى‏ كردى؟! ابوذر گفت<ref>أسرار آل محمد عليهم السلام / ترجمه كتاب سليم، ص ۳۹۱</ref>: من به امير المؤمنين حقيقى{= علی علیه السلام} وصيّت كرده ‏ام.»<ref>قَالَ قَدْ أَوْصَيْتُ إِلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَقّاً حَقّاً (کتاب سليم، ج‏۲، ص۷۲۵.)</ref><blockquote>در ادامه ابوذر چنین گفت:


{{متن عربی|...أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ نَحْنُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْعَرَبِ وَ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْعَجَمِ‏ فَسَلَّمْنَا عَلَى عَلِيٍّ عليه السلام بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فِينَا هَذَا الْقَائِمِ الَّذِي سَمَّيْتَهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أَحَدَ مِنَ الْعَرَبِ وَ لَا مِنَ الْمَوَالِي [الْعَجَمِ‏] رَاجَعَ رَسُولَ اللَّهِ إِلَّا هَذَا وَ صُوَيْحِبُهُ‏ الَّذِي اسْتَخْلَفَهُ فَإِنَّهُمَا قَالا أَ حَقٌّ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ [فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ وَ] قَالَ [اللَّهُمَّ نَعَمْ‏] حَقٌّ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِذَلِكَ فَأَمَرْتُكُمْ بِه‏}}<ref>'''کتاب سليم، ج‏۲، ص۷۲۵.'''</ref>
{{متن عربی|...أَمَرَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وَ نَحْنُ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْعَرَبِ وَ أَرْبَعُونَ رَجُلًا مِنَ الْعَجَمِ‏ فَسَلَّمْنَا عَلَى عَلِيٍّ عليه السلام بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِينَ فِينَا هَذَا الْقَائِمِ الَّذِي سَمَّيْتَهُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أَحَدَ مِنَ الْعَرَبِ وَ لَا مِنَ الْمَوَالِي [الْعَجَمِ‏] رَاجَعَ رَسُولَ اللَّهِ إِلَّا هَذَا وَ صُوَيْحِبُهُ‏ الَّذِي اسْتَخْلَفَهُ فَإِنَّهُمَا قَالا أَ حَقٌّ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ [فَغَضِبَ رَسُولُ اللَّهِ وَ] قَالَ [اللَّهُمَّ نَعَمْ‏] حَقٌّ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِذَلِكَ فَأَمَرْتُكُمْ بِه‏}}<ref>کتاب سليم، ج‏۲، ص۷۲۵.</ref>


«پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به ما كه چهل نفر از عرب و چهل نفر از عجم بوديم دستور داد و ما بر على عليه السّلام بعنوان «امير المؤمنين» سلام كرديم، و همين صاحب حكومت كه او را «امير المؤمنين» ناميدى (يعنى عمر) در بين ما بود.
«پيامبر صلى اللَّه عليه و آله به ما كه چهل نفر از عرب و چهل نفر از عجم بوديم دستور داد و ما بر على عليه السّلام بعنوان «امير المؤمنين» سلام كرديم، و همين صاحب حكومت كه او را «امير المؤمنين» ناميدى (يعنى عمر) در بين ما بود.
خط ۳۷: خط ۳۹:
ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمه‌اي برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اي مردم هر كس مرا مي‌شناسد كه مي‌شناسد، و هر كس مرا نمي‌شناسد من خود را به اسمم برايش معرفي مي‌كنم. من جندب بن جناده ابوذر غفاري هستم. بحق خدا و رسولش از شما مي‌پرسم كه آيا از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيديد كه مي‌فرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آري بخدا قسم.
ابوذر در مجلس ابن عباس كه در خيمه‌اي برقرار بود نشسته بود و ابن عباس مشغول صحبت با مردم بود. ناگهان ابوذر برخاست و دست به عمود خيمه زد و گفت: اي مردم هر كس مرا مي‌شناسد كه مي‌شناسد، و هر كس مرا نمي‌شناسد من خود را به اسمم برايش معرفي مي‌كنم. من جندب بن جناده ابوذر غفاري هستم. بحق خدا و رسولش از شما مي‌پرسم كه آيا از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله شنيديد كه مي‌فرمود: زمين حمل نكرده و آسمان سايه نينداخته بر راستگوتر از ابوذر؟ گفتند: آري بخدا قسم.


آنگاه ابوذر گفت:<blockquote>اي مردم، آيا قبول داريد كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در روز غدير خم ما را جمع كرد و فرمود: «اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله …» همه گفتند: آري بخدا قسم.<ref>بحارالانوار: ج ۳۷ ص ۱۹۳ ح ۷۶.</ref></blockquote>
آنگاه ابوذر گفت:<blockquote>اي مردم، آيا قبول داريد كه پيامبر صلي اللَّه عليه و آله در روز غدير خم ما را جمع كرد و فرمود: «اللهم من كنت مولاه فعلي مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله …» همه گفتند: آري بخدا قسم.<ref>بحارالانوار: ج ۳۷، ص ۱۹۳، ح ۷۶.</ref></blockquote>
[[رده:احتجاج به غدیر]]
[[رده:احتجاج به غدیر]]
[[رده:احتجاج اصحاب پیامبر با غدیر]]
[[رده:احتجاج اصحاب پیامبر با غدیر]]
۴٬۰۶۴

ویرایش