۲۶٬۳۸۴
ویرایش
جز (Modir صفحهٔ انس بن مالک انصارى را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به انس بن مالک انصاری منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== <big>روايت حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۳۸. </ref> == | == <big>روايت حديث غدير</big><ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۳۸. </ref> == | ||
<big>يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده انس بن مالک انصارى خزرجى، ابوحمزه، خدمتكار رسول خدا صلى الله عليه وآله (م ۹۳ ق) است. خطيب بغدادى در تاريخش و [[ابن | <big>يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده انس بن مالک انصارى خزرجى، ابوحمزه، خدمتكار رسول خدا صلى الله عليه وآله (م ۹۳ ق) است. خطيب بغدادى در تاريخش و [[ابن قتیبه|ابن قتیبه دینوری]] در «المعارف» و [[ابن عقده]] در «حديث الولاية» به اسناد خود و ابوبكر جعابى در «نخب المناقب» و خوارزمى در مقتل و سيوطى در «تاريخ الخلفاء» به طريق طبرانى و متقى هندى در «كنز العمال» و بدخشى در «نزل الابرار» از طريق طبرانى و خطيب، همگى حديث غدير را از انس روايت كرده اند. همچنين جزرى در «اسنى المطالب» او را در شمار راويان حديث غدير ذكر كرده است.<ref>تاريخ بغداد: ج ۷ ص ۲۷۷. المعارف (ابن قتيبه دينورى): ص ۲۹۱. تاريخ الخلفاء (سيوطى): ص ۱۱۴. كنز العمال (متقى هندى): ج ۶ ص۱۵۴، ۴۰۳. نزل الابرار (بدخشى): ص ۲۰. اسنى المطالب (جزرى): ص ۴.</ref></big> | ||
== <big>كتمان غدير و نفرين اميرالمؤمنين عليه السلام</big><ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص۷۶-۷۸، ۱۹۷-۲۰۱. اسرار غدير: ص ۳۰۱. چهارده قرن با غدير: ص ۹۹.</ref> == | == <big>كتمان غدير و نفرين اميرالمؤمنين عليه السلام</big><ref>تبليغ غدير در سيره معصومين عليهم السلام: ص۷۶-۷۸، ۱۹۷-۲۰۱. اسرار غدير: ص ۳۰۱. چهارده قرن با غدير: ص ۹۹.</ref> == | ||
<big>يكى از افرادى كه غدير را كتمان كرد و از شهادت دادن براى آن سرباز زد انس بن مالک است.</big> | <big>يكى از افرادى كه غدير را كتمان كرد و از شهادت دادن براى آن سرباز زد انس بن مالک است.</big> | ||
<big>با گذشت بيست و پنج سال، چه كسى احتمال مى داد خاكسترِ سياه | <big>با گذشت بيست و پنج سال، چه كسى [[احتمال]] مى داد خاكسترِ سياه [[سقیفه]] اثرى از غدير در دل ها باقى گذاشته باشد. اما بنيان گذارش چنان برنامه اى تدارک ديده كه هيچ اقدامى قادر به محو آن نمى توانست باشد.</big> | ||
<big>انس بن مالک خدمتكار پيامبر صلى الله عليه | <big>انس بن مالک خدمتكار پيامبر صلى الله عليه و آله بوده و در غدير همه ماجرا را از نزديک ديده و شنيده است. او يكى از كسانى است كه در حساس ترين موقعيت كه اميرالمؤمنين عليه السلام از او خواست در پيشگاه مردم به آنچه در غدير ديده شهادت دهد، از شهادت دادن سر باز زد. حضرت او را نفرين كرد و او در پيشانيش مبتلا به برص شد، به طورى كه قابل كتمان نبود و همه او را به عنوان نفرين شده اميرالمؤمنين عليه السلام مى شناختند.</big> | ||
<big>شايد فرصت ديگرى پيش نيايد كه يک اتمام حجت كامل عيار عمومى براى غدير در جمع حاضران انجام شود. پس تا صاحب غدير زنده است و قدرت را در دست دارد حساس ترين زمان براى اجراى اين هدف است، كه يک روز هم نبايد آن را به تأخير انداخت. بايد مجلسى لايق اين هدف و اين موقعيت پر حساسيت تنظيم كرد، كه از نظر مكان و افراد پاسخگو باشد همان گونه كه گفته هاى چنين مجلسى بايد با اهداف آن تطابق كامل داشته باشد.</big> | <big>شايد فرصت ديگرى پيش نيايد كه يک اتمام حجت كامل عيار عمومى براى غدير در جمع حاضران انجام شود. پس تا صاحب غدير زنده است و قدرت را در دست دارد حساس ترين زمان براى اجراى اين هدف است، كه يک روز هم نبايد آن را به تأخير انداخت. بايد مجلسى لايق اين هدف و اين موقعيت پر حساسيت تنظيم كرد، كه از نظر مكان و افراد پاسخگو باشد همان گونه كه گفته هاى چنين مجلسى بايد با اهداف آن تطابق كامل داشته باشد.</big> | ||
<big>به دليل همين حساسيت، مكان چنين مجلسى ميدان بزرگ كوفه در فضاى باز تعيين شد، كه از نظر موقعيت جغرافيايى مركزى ترين نقطه پايتخت كشور پهناور اسلام بود، كه شامل حجاز و عراق و شام و ايران مى شد. ميدانى كه دقيقاً كنار مسجد كوفه و دار الاماره قرار داشت و جايى وسيع تر و همگانى تر و حساس تر از آن وجود نداشت.</big> | <big>به دليل همين حساسيت، مكان چنين مجلسى ميدان بزرگ كوفه در فضاى باز تعيين شد، كه از نظر موقعيت جغرافيايى مركزى ترين نقطه پايتخت كشور پهناور اسلام بود، كه شامل [[حجاز]] و عراق و شام و ايران مى شد. ميدانى كه دقيقاً كنار مسجد كوفه و دار الاماره قرار داشت و جايى وسيع تر و همگانى تر و حساس تر از آن وجود نداشت.</big> | ||
<big>از نظر افراد صحابه | <big>از نظر افراد صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله كه در غدير حاضر بودند، چه از دوستان غدير و چه از مخالفين آن به مجلس دعوت شدند، تا گذشته از حضور در مجلس درباره آن شهادت دهند، و بايد پيش بينى مى شد كه اگر به نیت [[تخریب]] غدير درباره آن شهادت ندادند چه عكس العملى انجام شود.</big> | ||
<big>اكنون صاحب غدير حكومت را در دست داشت و كار زدودنِ آثار سقيفه آغاز شده بود. احياى غدير نشانه گيرى قلب سقيفه با تير فولادين ولايت بود، كه اميرالمؤمنين عليه السلام در اولين اقدامات خود دست به كار آن شد.</big> | <big>اكنون صاحب غدير حكومت را در دست داشت و كار زدودنِ آثار سقيفه آغاز شده بود. احياى غدير نشانه گيرى قلب سقيفه با تير فولادين ولايت بود، كه اميرالمؤمنين عليه السلام در اولين اقدامات خود دست به كار آن شد.</big> | ||
<big>شيوه | <big>شيوه [[ابلاغ غدیر|تبلیغ غدیر]] در آن شرايط، استفاده از شهرت و شيوع خبر آن بود كه طرفداران سقيفه هم به عنوان جذابترين خاطره زندگى آن را به ياد داشتند، حتى اگر جنگ بدر و اُحُد و [[خیبر]] را فراموش كرده بودند!</big> | ||
<big>مجلسى عظيم و غير عادى تشكيل شد، كه تا آن زمان مردم تجربه نكرده بودند. در ميدان بزرگ كوفه سيل عظيم جمعيت آمدند و در برابر منبرى آماده نشستند، و در رديف هاى اول جلوى منبر حاضرين در غدير را نشاندند.</big> | <big>مجلسى عظيم و غير عادى تشكيل شد، كه تا آن زمان مردم تجربه نكرده بودند. در ميدان بزرگ كوفه سيل عظيم جمعيت آمدند و در برابر منبرى آماده نشستند، و در رديف هاى اول جلوى منبر حاضرين در غدير را نشاندند.</big> |