اشكال فخر رازی در سند حدیث غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶۸: خط ۴۶۸:


جاحظ دو بيت شعر آورده كه در آن به طلحة بن عبيداللَّه و زبير بن عوّام و عايشه دختر ابوبكر و ماجراى جنگ جمل اشاره كرده، و آنان را به سختى نكوهيده است. جاحظ طلحه و زبير را به شقى‏ ترين و عايشه را به ماده گربه تشبيه كرده، چرا كه ماده گربه فرزندان خود را مى‏ خورد! چنانچه سيوطى هم از جاحظ نقل كرده است:
جاحظ دو بيت شعر آورده كه در آن به طلحة بن عبيداللَّه و زبير بن عوّام و عايشه دختر ابوبكر و ماجراى جنگ جمل اشاره كرده، و آنان را به سختى نكوهيده است. جاحظ طلحه و زبير را به شقى‏ ترين و عايشه را به ماده گربه تشبيه كرده، چرا كه ماده گربه فرزندان خود را مى‏ خورد! چنانچه سيوطى هم از جاحظ نقل كرده است:
 
{{شعر}}
جاءَت مَعَ الأشقَينِ فى هَودَجٍ         تُزجِى إلَى البَصرَةِ أجنادَها
{{ب|جاءَت مَعَ الأشقَينِ فى هَودَجٍ|تُزجِى إلَى البَصرَةِ أجنادَها}}
 
{{ب|كَأنَّها فى فِعلِها هِرَّةٌ|تُريدُ أن تَأكُلَ أولادَها}}
كَأنَّها فى فِعلِها هِرَّةٌ                       تُريدُ أن تَأكُلَ أولادَها<ref>الحيوان:  ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۵ ص ۲۹۵ ۱۷۰.ديوان الحيوان سيوطى: ذيل واژه«الهرّ»</ref>
{{پایان شعر}}
<ref>الحيوان:  ج ۱ ص ۱۲۹ و ج ۵ ص ۲۹۵ ۱۷۰.ديوان الحيوان سيوطى: ذيل واژه«الهرّ»</ref>


عايشه سوار بر كجاوه همراه با دو مرد شقى آمد، در حالى كه سپاهيان خود را به سوى بصره مى ‏راند. گويا او در اين كارش ماده ‏گربه ‏اى بود كه مى‏ خواست فرزندانش را بخورد.
عايشه سوار بر كجاوه همراه با دو مرد شقى آمد، در حالى كه سپاهيان خود را به سوى بصره مى ‏راند. گويا او در اين كارش ماده ‏گربه ‏اى بود كه مى‏ خواست فرزندانش را بخورد.
خط ۵۶۲: خط ۵۶۳:
پس از آگاهى از پاسخ‏هايى كه گذشت، شكى نمى ‏ماند كه تمسک فخر رازى به عدم نقل حديث غدير توسط بخارى و مسلم و واقدى و ابن ‏اسحاق و جاحظ و ابن‏ ابى ‏داوود سِجِستانى و ابوحاتم رازى چه اندازه بى‏ اساس و غيرمنطقى است، و به حديث غدير كه فوق حد تواتر و در نهايت صحّت است هيچ ضررى نمى‏ زند. چرا كه تواتر شروطى دارد، و هر گاه آن شروط در حديثى فراهم آيد قطعاً متواتر ناميده مى‏ شود، و هرگز نقل حديث به دست افرادى چون اينان يا نظير ايشان جزء اين شروط نيست.
پس از آگاهى از پاسخ‏هايى كه گذشت، شكى نمى ‏ماند كه تمسک فخر رازى به عدم نقل حديث غدير توسط بخارى و مسلم و واقدى و ابن ‏اسحاق و جاحظ و ابن‏ ابى ‏داوود سِجِستانى و ابوحاتم رازى چه اندازه بى‏ اساس و غيرمنطقى است، و به حديث غدير كه فوق حد تواتر و در نهايت صحّت است هيچ ضررى نمى‏ زند. چرا كه تواتر شروطى دارد، و هر گاه آن شروط در حديثى فراهم آيد قطعاً متواتر ناميده مى‏ شود، و هرگز نقل حديث به دست افرادى چون اينان يا نظير ايشان جزء اين شروط نيست.


=== هفتم :فخر رازى، خودش را رد كرده است! ===
=== هفتم : فخر رازى، خودش را رد كرده است! ===
فخر رازى خود اعتراف كرده كه مخالفان شيعه اين حديث را براى نشان دادن فضيلت على‏ عليه السلام روايت مى‏ كنند. حتى بعضاً گفته كه«امّت»اين حديث را نقل كرده ‏اند! و حتى در تفسيرش حديث غدير را از ابن ‏عباس و براء بن عازب و محمد بن على نقل كرده است.<ref>نِهاية العقول(مخطوط). الاربعين: ص ۴۶۲. تفسير كبير: ج ۱۲ ص ۴۹.  </ref>
فخر رازى خود اعتراف كرده كه مخالفان شيعه اين حديث را براى نشان دادن فضيلت على‏ عليه السلام روايت مى‏ كنند. حتى بعضاً گفته كه«امّت»اين حديث را نقل كرده ‏اند! و حتى در تفسيرش حديث غدير را از ابن ‏عباس و براء بن عازب و محمد بن على نقل كرده است.<ref>نِهاية العقول(مخطوط). الاربعين: ص ۴۶۲. تفسير كبير: ج ۱۲ ص ۴۹.  </ref>


۴٬۰۶۴

ویرایش