۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
== ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر<ref>غدیر در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۷.</ref> == | == ناامیدی ابلیس و شیاطین در غدیر<ref>غدیر در قرآن: ج ۱ ص ۳۴۷.</ref> == | ||
از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است: | از جمله آیاتی که در غدیر بر پیامبرصلی الله علیه وآله نازل شده این آیه است:<blockquote>{{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ}}<ref>مائده / ۳.</ref>: ‹‹امروز کسانی که کافر شدند از تخریب دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید و از خدا بترسید. امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم››.</blockquote>آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایهگذاران کفر و نفاق در جهانند - اهمیت و ارزش اعلان چنین ولایتی در غدیر را دریافتند، و در بین خود از این شکست فریاد برآوردند. | ||
‹‹امروز کسانی که کافر شدند از تخریب دین شما ناامید شدند، پس از آنان نترسید و از خدا بترسید. امروز دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دین شما راضی شدم››. | |||
آنچه در اینجا قابل ذکر است اینکه یأس و ناامیدی دشمنان اسلام که در آیه آمده تا آنجا پیش رفت که ابلیس و شیاطین - که پایهگذاران | |||
اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.<ref>کتاب سلیم: ص ۵۷۹. الکافی (روضه) ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.</ref> | اصحاب ابلیس به او گفتند: این امت مورد رحمت قرار گرفتند و از گمراهی محفوظ شدند و دیگر نه ما را و نه تو را بر آنان راهی نیست، چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان را شناختند.<ref>کتاب سلیم: ص ۵۷۹. الکافی (روضه) ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱.</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۲۷: | ||
و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده دادهاند که به هیچیک از گفتههای او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمیشکنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref> | و لذا ابلیس به یارانش گفت: اصحاب پیامبر به من وعده دادهاند که به هیچیک از گفتههای او اقرار نکنند و آنان هرگز این پیمان خود را نمیشکنند.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۸ ۱۲۰. عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۳۵ ۱۲۵.</ref> | ||
در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه میکند و به سوی ضلالت سوق میدهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش میگوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند!<ref>الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح | در نگاهی دیگر آن قدر مردم را وسوسه میکند و به سوی ضلالت سوق میدهد که بعد از غصب خلافت توسط سقیفه به یارانش میگوید: چگونه دیدید مرا هنگامی که کاری کردم تا امر خدا و پیامبر را درباره اطاعت علی بن ابی طالب کنار گذاردند!<ref>الکافی (روضه): ج ۸ ص ۳۴۳ ح ۵۴۱؛ کتاب سلیم: ص ۵۷۹.</ref> | ||
این گفتههای شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأسهای دشمنان به امید تبدیل خواهد شد. | این گفتههای شیطان و اقدامات او حاکی از آن است که شأنیت و اقتضای آن برنامه الهی یأس همه دشمنان اسلام بوده است، ولی اگر مانعی بر سر راه آن ایجاد شود طبیعی است که آن یأسهای دشمنان به امید تبدیل خواهد شد. | ||
== وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص | == وحشت شیاطین در غدیر<ref>اسرار غدیر: ص ۶۸؛ واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۳۱؛ اسرار غدیر: ص ۷۰.</ref> == | ||
ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سختکوش انسان -‹‹غدیر››را هولناکترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسانها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود. | ابلیس و دار و دسته اش - این دشمنان سختکوش انسان -‹‹غدیر››را هولناکترین مقطع برای خود به حساب آوردند. آنان واهمه داشتند که پس از غدیر، راه گمراهیِ انسانها بسته شود. به همین جهت در آن روز، بسیار محزون بودند و فریادشان بلند بود. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۵۴: | ||
این بود که آن روز را هولناکترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م یرسید همه راههای انحراف تا ابد بر انسانها بسته میشد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش میفهمید. | این بود که آن روز را هولناکترین مقطع برای خود به حساب آوردند که اگر فرامین آن روز به مرحله عمل م یرسید همه راههای انحراف تا ابد بر انسانها بسته میشد. این را بزرگ شیاطین یعنی ابلیس - که از روز اول کمر به گمراهی مردم بسته بود - بهتر از اصحابش میفهمید. | ||
همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: | همین که پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبر امیرالمؤمنین علیه السلام را بر سر دست بلند کرد و فرمود: {{متن عربی|مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِیٌّ مَولاهُ … }}›ابلیس فریادی کشید و همه لشکریانش را فراخواند. با این فریاد، همه شیاطین در هر جا که بودند نزد او جمع شدند و گفتند: ای آقای ما و ای مولای ما! این چه فریادی بود؟! چه چیزی تو را این گونه به وحشت انداخته است؟! ما تاکنون فریادی وحشتناک تر از این از تو نشنیده بودیم. | ||
ابلیس گفت:‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد. | ابلیس گفت: ‹‹این پیامبر کاری کرد که اگر به نتیجه برسد هرگز خدا معصیت نخواهد شد››! شیاطین که سابقه ماجرای حضرت آدم علیه السلام را به خاطر داشتند گفتند: ای آقای ما، تو همان کسی هستی که آدم را گمراه کردی! ولی گویا از این پس این امت رحمت شده محفوظ از گناه خواهند بود، و دیگر تو و ما را بر اینان راهی نیست؛ چرا که امام و پناه خود بعد از پیامبرشان به آنان شناسانده شد. | ||
ابلیس گفت:‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››! | ابلیس گفت: ‹‹وای بر شما، امروز شما مانند روز عیسی است! به خدا قسم مردم را درباره علی گمراه خواهم کرد››! | ||
با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان میکردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق میشوند، ولی میبینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق میشوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار میگیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمیتواند آن را بشکند! | با اینکه ابلیس پاسخ اصحابش را داد ولی آنان خاک بر سر ریختند و به جزع و فزع افتادند. ابلیس به آنان گفت: شما را چه شده است؟ آنان گفتند: این چه اتفاقی بود که رخ داد؟! ما گمان میکردیم وقتی محمد از دنیا برود اصحاب او متفرق میشوند، ولی میبینیم که امر وصایت را برای افراد معینی بعد از خود قرار داد. به خدا قسم، تو به ما این گونه نگفته بودی. تو خبر داده بودی که وقتی این پیامبر از دنیا برود اصحاب او متفرق میشوند؛ ولی این برنامه یک مسئله مستحکم شد که هر کدام از جانشینانش از دنیا برود دیگری به جای او قرار میگیرد. امروز این مرد پیمانی را بست که هیچ انسانی تا روز قیامت نمیتواند آن را بشکند! | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۶۴: | ||
ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمیکنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعدههایی دادهاند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و میدانم که هرگز در وعده ای که به من دادهاند تخلف نمیکنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند. | ابلیس در پاسخ آنان گفت:‹‹هرگز چنین نیست! خیالتان راحت باشد! اصحاب او به پیمانی که از آنان گرفت وفا نمیکنند. آنان که همراه او هستند در این باره به من وعدههایی دادهاند که به چیزی از آنچه گفت اقرار نکنند، و میدانم که هرگز در وعده ای که به من دادهاند تخلف نمیکنند››. با اعلام این مطلب لشکر شیطان متفرق شدند. | ||
اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد: | اینجا بود که آیه ۲۰ سوره سبأ نازل شد: | ||
{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}: ‹‹ابلیس گمان خود را به باور آنان رسانید، و جز گروهی از مؤمنین پیرو او شدند››. | |||
با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیهای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد | با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیهای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ}} بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند. | ||
ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند:‹‹از روی هوای نفس سخن میگوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت:‹‹آیا چشمانش را نمیبینی که در سرش مانند دیوانگان میچرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت:‹‹میدانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بودهام››؟ گفتند: آری. گفت:‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››! | ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند:‹‹از روی هوای نفس سخن میگوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت:‹‹آیا چشمانش را نمیبینی که در سرش مانند دیوانگان میچرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت:‹‹میدانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بودهام››؟ گفتند: آری. گفت:‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››! |
ویرایش