۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیهای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ}} بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند. | با نزول این آیه بار دیگر ابلیس فریادی زد، و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد دوم چه بود؟! او گفت: وای بر شما، به خدا قسم خداوند سخن مرا در آیهای از قرآن نقل کرد و این آیه را نازل کرد{{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ}} بعد از این خبر باز هم شیاطین متفرق شدند. | ||
ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند:‹‹از روی هوای نفس سخن میگوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت:‹‹آیا چشمانش را نمیبینی که در سرش مانند دیوانگان میچرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت:‹‹میدانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بودهام››؟ گفتند: آری. گفت:‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››! | ابلیس به دقت ناظر حرکات منافقین بود. وقتی با منصوب شدن امیرالمؤمنین علیه السلام گروهی از آنان گفتند: ‹‹از روی هوای نفس سخن میگوید››، و نیز عمر به ابوبکر گفت: ‹‹آیا چشمانش را نمیبینی که در سرش مانند دیوانگان میچرخد››، ابلیس از خوشحالی فریاد دیگری زد و بار دیگر دار و دسته اش را جمع کرد و به آنان گفت: ‹‹میدانید که من قبلاً گمراه کننده آدم بودهام››؟ گفتند: آری. گفت: ‹‹آدم پیمان را شکست ولی به خدا کافر نشد، اما اینان هم پیمان را شکستند و هم به پیامبر کافر شدند››! | ||
ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با | ابلیس که از نقل سخن خود در آیه ای از قرآن کریم خرسند بود، با شنیدن {{متن قرآن|إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}سخت برآشفت. پس سرش را به سوی آسمان بلند کرد و خطاب به خداوند گفت: ‹‹قسم به عزت و جلالت، این گروه مؤمن را هم به بقیه ملحق خواهم کرد››! | ||
در اینجا آیه ۴۲سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: | در اینجا آیه ۴۲سوره حجر نازل شد و پیامبرصلی الله علیه وآله که شاهد گفتگوی ابلیس با لشکریانش بود، این آیه را خطاب به ابلیس تلاوت فرمود: {{متن قرآن|إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ ۚ}}: ‹‹تو را بر بندگان واقعی من راهی نیست››. | ||
پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!››آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››. | پس از این ماجراها دار و دسته ابلیس متفرق شدند، اما او بار دیگر فریادی زد و آنان بازگشتند و گفتند: ای آقای ما، این فریاد سوم چه بود؟! او گفت: ‹‹به خدا قسم، به خاطر اصحاب علی!››آنگاه ابلیس در حضور شیاطین خطاب به خداوند گفت:‹‹یا رب، قسم به عزت و جلالت، چنان معاصی و گناهان را برای آنان زیبا جلوه دهم که مرتکب آن شوند، و این گونه آنان را نزد تو مبغوض نمایم››. |
ویرایش