پرش به محتوا

آيات ۱۴ تا ۱۹ مجادله و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۶: خط ۱۶:


== آیاتی در متن یک دعای غدیری ==
== آیاتی در متن یک دعای غدیری ==
به‌گفته برخی محققان آیات ۱۴ تا ۱۹ سوره مجادله آیاتی هستند که در متن یکی از دعاهای مربوط به غدیر آمده است. يكى از جلوه‏‌هاى قرآنى غدير دعاها و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه [[غدیر]] پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -به‌خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است- ناگفته‌‏هايى از مسئله غدير به‌چشم مى‏‌خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏‌شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏‌هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.<blockquote>{{قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٤﴾  ااتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿١٦﴾  لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿١٧﴾يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿١٨﴾  اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿١٩﴾}}.</blockquote><blockquote>آیا به کسانی که قوم مورد خشم خدا را به دوستی گرفتند، ننگریستی؟ اینان نه از شمایند و نه از آنان، و به دروغ سوگند می خورند [که از شمایند] و خود آگاهند [که دروغ می گویند.] (۱۴) خدا برای آنان عذاب سختی آماده کرده است؛ زیرا آنچه را که همواره انجام می دادند، بسیار بد است. (۱۵) آنان سوگندهایشان را [برای تبرئه خود از خیانت به پیامبر و مؤمنان] سپر قرار داده اند، در نتیجه [مردم را] از راه خدا بازداشتند پس برای آنان عذابی خوارکننده است. (۱۶) هرگز اموال و اولادشان چیزی از عذاب خدا را از آنان دفع نمی کند، آنان اهل آتش اند و در آن جاودانه اند. (۱۷) روزی که خدا همه آنان را برمی انگیزد، پس همان گونه که برای شما سوگند دروغ می خوردند، برای خدا هم سوگند دروغ می خورند، و گمان می کنند که با سوگند دروغ می توانند در عرصه محشر، سودی را برای خود جلب کنند و زیانی را از خویش بگردانند، آگاه باش که آنان همان دورغگویانند! (۱۸) شیطان بر آنان چیره و مسلط شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است، آنان حزب شیطانند، آگاه باش که حزب شیطان یقیناً همان زیان کارانند! (۱۹)</blockquote>{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ}}<ref>مائده /  ۳.</ref>
به‌گفته برخی محققان آیات ۱۴ تا ۱۹ سوره مجادله آیاتی هستند که در متن یکی از دعاهای مربوط به غدیر آمده است. يكى از جلوه‏‌هاى قرآنى غدير دعاها و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه [[غدیر]] پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -به‌خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است- ناگفته‌‏هايى از مسئله غدير به‌چشم مى‏‌خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى‏‌شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏‌هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.<blockquote>{{قرآن|أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿١٤﴾  ااتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿١٦﴾  لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا ۚ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿١٧﴾يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ ۖ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَىٰ شَيْءٍ ۚ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿١٨﴾  اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ ۚ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿١٩﴾}}.</blockquote><blockquote>آیا به کسانی که قوم مورد خشم خدا را به دوستی گرفتند، ننگریستی؟ اینان نه از شمایند و نه از آنان، و به دروغ سوگند می‌خورند [که از شمایند] و خود آگاهند [که دروغ می‌گویند.] (۱۴) خدا برای آنان عذاب سختی آماده کرده است؛ زیرا آنچه را که همواره انجام می‌دادند، بسیار بد است. (۱۵) آنان سوگندهایشان را [برای تبرئه خود از خیانت به پیامبر و مؤمنان] سپر قرار داده‌اند، در نتیجه [مردم را] از راه خدا بازداشتند پس برای آنان عذابی خوارکننده است. (۱۶) هرگز اموال و اولادشان چیزی از عذاب خدا را از آنان دفع نمی‌کند، آنان اهل آتش‌اند و در آن جاودانه‌اند. (۱۷) روزی که خدا همه آنان را برمی‌انگیزد، پس همان‌گونه که برای شما سوگند دروغ می‌خوردند، برای خدا هم سوگند دروغ می‌خورند، و گمان می‌کنند که با سوگند دروغ می‌توانند در عرصه محشر، سودی را برای خود جلب کنند و زیانی را از خویش بگردانند، آگاه باش که آنان همان دورغگویانند! (۱۸) شیطان بر آنان چیره و مسلط شده و یاد خدا را از خاطرشان برده است، آنان حزب شیطانند، آگاه باش که حزب شیطان یقیناً همان زیان کارانند! (۱۹)</blockquote>{{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ}}<ref>مائده /  ۳.</ref>


«امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
«امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
خط ۷۴: خط ۷۴:


بنابراين انكار يا قبول نكردن غدير حتى در توحيد و اقرار به وحدانيت اشخاص نيز مؤثر مى ‏افتد و آن را از خالص بودن بيرون مى‏ آورد، چنان كه نقطه متقابل آن پذيرفتن غدير است كه اخلاص در توحيد و ادعاى خالصانه در اعتقاد به يگانگى خداوند است.
بنابراين انكار يا قبول نكردن غدير حتى در توحيد و اقرار به وحدانيت اشخاص نيز مؤثر مى ‏افتد و آن را از خالص بودن بيرون مى‏ آورد، چنان كه نقطه متقابل آن پذيرفتن غدير است كه اخلاص در توحيد و ادعاى خالصانه در اعتقاد به يگانگى خداوند است.
=== نكته دوم: تفسير «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ» ===
با توجه به آنچه در بيان آيه گذشت در اين باره مراجعه شود به<ref>كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۷۴  - ۱۶۹ و ج ۳ ص ۳۶۱  - ۳۵۹.</ref>، در اين فراز دعا هم تصريح مى ‏كند كه ما طبق نص آيه قرآن موظفيم بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله از هدايت گرانى پيروى كنيم.
اكنون از اين فراز دعا مى ‏فهميم كه مصداق {{قرآن|لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ}} اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است آنجا كه مى‏ فرمايد: {{قرآن|وَ جُدْتَ عَلَيْنا بِمُوالاةِ وَلِيِّكَ الْهادى مِنْ بَعْدِ نَبِيِّكَ النَّذيرِ الْمُنْذِرِ}}.
=== نكته سوم: تفسير آيه اكمال ===
نكات جالبى از تفسير {{قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ ...}} در اين فراز از دعاى غدير نهفته كه در جاى ديگرى به اين صراحت يافت نمى ‏شود، و بيانگر ابعاد گسترده اين يک آيه در قرآن است:
==== الف) اتمام نعمت بر همه مردم ====
پاسخ اين سؤال كه آيا غدير نعمت را بر مؤمنان تمام كرد يا بر همه بشريت، در اين فراز دعا آمده است آنجا كه مى ‏فرمايد:
{{متن عربی |
جَعَلْتَ الْاقْرارَ بِوِلايَتِهِ ...، تَمامَ نِعْمَتِكَ عَلى جَميعِ خَلْقِكَ}}: خدايا، اقرار به ولايت على ‏عليه السلام را كامل شدن نعمت بر همه خلقت قرار دادى. اين بدان معنى است كه اگر بشريت در هر دين و مذهب و فكر و اعتقادى باشد صلاحش و كامل ‏ترين شكل استفاده ‏اش از نعمت خدا در پذيرفتن ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است، و خداوند با اعلام ولايت در نزول نعمتش بر بندگان هيچ فروگذار نكرده است.
حتى مخالفان و دشمنان اهل‏ بيت ‏عليهم السلام اولين محروميت‏ شان استفاده نكردن از نعمت تامه الهى است و اين گونه بر خود ضربه زده و در برابر ذات الهى ناسپاسى بزرگى را مرتكب مى‏ شوند.
==== ب) تحقق عملى تمام نعمت ====
اتمام نعمت از سوى خداوند با اعلام ولايت انجام شده، چه مردم بفهمند و چه نفهمند، و چه بپذيرند و چه نپذيرند.
اما از آنجا كه آثار اين اتمام نعمت بايد در بندگان ظاهر شود و مقصود خداوند تعالى هدايت بشر است، تحقق عملى آن هنگامى است مردم ارزش اين نعمت را درک كنند و به آن ارج نهند و آن را بپذيرند.
اكنون در مقام سپاسگزارى از درک اين نعمت دو جهت را مطرح مى‏ كنيم:
اول: تجديد پيمان با اقرار روز الَست درباره ولايت و يادآورى آن، و تصديق خالصانه آن ميثاق و اعلام وفادارى به آن.
دوم: از عهدشكنان نبودن، تكذيب نكردن به جاى اقرار، از تغيير دهندگان طبق خواسته خود نبودن، از بازگشت كنندگان به جاهليت نبودن، از حزب شيطان نبودن.
==== ج) رمز رضايت از اسلام ====
كلمه «اليوم» گوياى آن است كه خداوند در روز غدير اسلام را به عنوان دين مردم راضى شده است، اما هنوز نياز به يک كلمه صريح احساس مى‏ شود كه بگويد در {{قرآن | الْيَوْمَ}} چه مسئله ‏اى اتفاق افتاده و چه جهت جديدى در اسلام مطرح شده كه باعث كمال آن شده است. شايد صريح ‏ترين واژه‏اى كه گوياى اين معنا باشد همان است كه در اين فراز دعا به چشم مى ‏خورد، آنجا كه مى ‏فرمايد:
{{قرآن|رَضيتَ لَنَا الاسْلامَ ديناً بِمَوْلانا}}. اين بدان معنى است كه هر چه هست از بركت وجود اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و جا دارد بگوييم:
به خاطر مولاى ما، و به بركت وجود مولاى ما و به تأثيرى كه وجود مبارک حجةاللَّه در دين ما دارد، و به خاطر ضربه‏ اى كه دين از جاى خالى حجت خدا مى‏ خورد، و با توجه به نياز ابدى دين به وجود معصومى چون اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، خداوند در حالى اسلام كسى را مى‏ پذيرد و از اسلام او راضى مى‏ شود كه ولايت و صاحب اختيارى مقام عصمت را پذيرفته باشد.
=== نكته چهارم: تفسير آيه «المكذبين بِيَوْمِ الدِّينِ» ===
در آياتى از قرآن تكذيب به {{قرآن|يوم الدِّينِ}}و در آياتى ديگر به {{قرآن|الدِّينِ}} نسبت داده شده است. منظور از «دين» در اين موارد ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه در روايات متعددى به آن تصريح شده است.
آنچه به عنوان نتيجه ‏گيرى از اين ارتباط به دست مى ‏آوريم آن است كه انكار ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام يا به معناى انكار قيامت است كه از آن به {{قرآن|يوم الدِّينِ}} تعبير شده، و يا انكار«دين» است كه به دين كامل الهى معنى شده است.<ref>در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۹۶.</ref>
[[امام صادق‏ علیه السلام]] درباره آيه {{قرآن|فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ}} مى ‏فرمايد: دين ولايت على بن ابى‏ طالب است.<ref>بحار الانوار، ج ۲۴، ص ۱۰۵.</ref>
[[امام کاظم ‏علیه السلام]] آيات قبل را هم مطرح كرده مى ‏فرمايد:
{{قرآن|لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ، ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِينَ}}، اين انسانى كه در بهترين صورت خلق شده به خاطر بغض اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تا اسْفَل السّافِلينَ مى‏ رود.
آنگاه از او مى ‏پرسند: {{قرآن|فَما يُكَذِّبُكَ بَعْدُ بِالدِّينِ}}:
«چه چيزى باعث شد كه دين را تكذيب نمايى»؟ منظور از دين ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۴ ص ۱۰۵ و ج ۳۵ ص ۳۴۱ و ج ۴۳ ص ۲۹۱.</ref>
امام رضا عليه السلام در بيان آيه {{قرآن|أَ رَأَيْتَ الَّذِى يُكَذِّبُ بِالدِّينِ}}، فرمود: منظور كسى است كه ولايت على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام را نمى‏ پذيرد و آن را انكار مى‏ كند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۶۷.</ref>
=== نكته پنجم: تفسير آيات سوره نساء ===
آنان كه دعوت سقيفه را پذيرفته ‏اند در واقع شيطان را صدا مى ‏زنند، بلكه هم آن شيطان و هم اين شيطان را صدا مى ‏زنند.
با توجه به اينكه در اين فراز از دعاى غدير آيه مزبور دقيقاً بر منكرين ولايت و مخالفين اميرالمؤمنين‏ عليه السلام تطبيق شده، تفسير گونه ‏اى بر آيه چنين ترسيم مى ‏شود:
مخالفين اميرالمؤمنين ‏عليه السلام كه سقيفه را به جاى آن حضرت پذيرفته ‏اند، جز شيطانِ رانده شده‏ اى را صدا نمى ‏زنند كه مورد لعنت خدا قرار گرفته است.
او كه گفته است: از بندگان خدا نصيبى را به خود اختصاص خواهم داد و آنان را گمراه خواهم كرد و آنان را اميدوار به آرزوهاى واهى خواهم نمود و به آنان دستور خواهم داد تا رسوم جاهليت و بت‏ پرستى را برگردانند، و تا آنجا پيش روند كه خلق خدا را تغيير دهند.
با توجه به تصميمات چنين شيطانى، هر كس او را ولىّ خود قرار دهد و خدا را كنار گذارد خسارت واضحى نموده است.
شيطانى كه به آنان وعده‏ هاى دروغين مى‏ دهد و آنان را به آرزوهاى پوچ اميدوار مى ‏كند، ولى جز حيله و مغرور كردن هدف ديگرى ندارد.


=== نكته ششم: تفسير «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ» ===
=== نكته ششم: تفسير «اسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطانُ» ===
۱٬۹۲۲

ویرایش