۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
با اين مقدمه درباره قرائت آيه، دو روايت كه به قرائت كسره تصريح دارند مى آوريم و سپس از عكسالعمل خاص اهل سنت به اهميت موضوع پى مى بريم: | با اين مقدمه درباره قرائت آيه، دو روايت كه به قرائت كسره تصريح دارند مى آوريم و سپس از عكسالعمل خاص اهل سنت به اهميت موضوع پى مى بريم: | ||
عَنْ ابى عَبْدِاللَّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام، عَنْ ابيهِ عليه السلام، انَّهُ قالَ فى قَوْلِهِ تَعالى: | {{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام، عَنْ ابيهِ عليه السلام، انَّهُ قالَ فى قَوْلِهِ تَعالى}}: | ||
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}،{{متن عربی|قالَ: فَانْصِب بِكَسْرِ الصّادِ. اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضِ فَانْصِبْ عَلِيّاً عليه السلام، فَفَعَلَ صلى الله عليه و آله.}}<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref> | |||
از امام صادق عليه السلام از پدرشان امام باقر عليه السلام نقل شده كه درباره كلام خداوند تعالى | از امام صادق عليه السلام از پدرشان امام باقر عليه السلام نقل شده كه درباره كلام خداوند تعالى {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}فرمود: كلمه {{متن عربی|فَانْصِبْ}} با كسره صاد است، و معنايش چنين است كه هر گاه از اقامه اعمال واجب فراغت يافتى على را منصوب نما، و پيامبر صلى الله عليه و آله اين دستور را عملى ساخت. | ||
در اين روايت به كلمه | در اين روايت به كلمه {{متن عربی|بِكَسْرِ الصّادِ}} تصريح فرموده، و در عبارت بعدى هم كلمه {{متن عربی|فَانْصِبْ عَلِيّاً}} را به كار برده كه اگر با فتحه بخوانيم نياز به مفعول ندارد و معنى غلط مى شود. | ||
در روايت ديگرى با كلمه | در روايت ديگرى با كلمه {{متن عربی|قَرَأَ}} تصريح به قرائت حضرت با كسره نموده و سپس با عبارت {{متن عربی|فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِياً اماماً}}مطلب را واضح تر نموده و نشان داده كه منظور قرائت با كسره است كه نياز به مفعول دارد. متن روايت چنين است: | ||
انَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام قَرَأَ: | {{متن عربی|انَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام قَرَأَ}}:{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}{{متن عربی|قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِيّاً اماماً.}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
حضرت جعفر بن محمد عليه السلام چنين قرائت كرد: | حضرت جعفر بن محمد عليه السلام چنين قرائت كرد:{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}} و چنين معنى كرد كه: هرگاه از تكميل شريعت فراغت يافتى على را به عنوان امام آنان منصوب نما. | ||
با توجه به قرائت ائمه عليهم السلام با كسره در كلمه | با توجه به قرائت ائمه عليهم السلام با كسره در كلمه{{متن عربی|فَانْصِبْ}} ، برخورد شديد برخى از اهل سنت و تأكيد بر خارج ساختن آيه از موضوع «ولايت» جلب توجه مى كند و ريشه مسئله را بازگو مى نمايد: | ||
قالَ الزَّمَخْشَرى: وَ مِنَ الْبِدَعِ ما رُوِىَ عَنْ بَعْضِ الرّافِضَةِ انَّهُ قَرَأَ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ، اىْ انْصِبْ عَلِيّاً لِلاِمامَةِ. | {{متن عربی|قالَ الزَّمَخْشَرى: وَ مِنَ الْبِدَعِ ما رُوِىَ عَنْ بَعْضِ الرّافِضَةِ انَّهُ قَرَأَ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ، اىْ انْصِبْ عَلِيّاً لِلاِمامَةِ.}} | ||
زمخشرى مى گويد: | زمخشرى مى گويد: | ||
از بدعتها مطلبى است كه از بعضى رافضيان نقل شده كه كلمه | از بدعتها مطلبى است كه از بعضى رافضيان نقل شده كه كلمه {{متن قرآن|فَانْصَبْ}} در آيه را با كسره صاد خوانده، يعنى على را به امامت منصوب كن.<ref>شواهد التنزيل: ج ۲ ص ۴۵۱، پاورقى به نقل از كشّاف.</ref> | ||
قالَ ابْنُ الْعَرَبِىِّ: مِنَ الْمُبْتَدِعَةِ مَنْ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ وَ الْهَمْزِ مِنْ اوَّلِهِ. قالُوا: مَعْناهُ: انْصِبِ الامامَ الَّذى تَسْتَخْلِفُهُ، وَ هذا باطِلٌ فِى الْقَراءَةِ باطِلٌ فِى الْمَعْنى، لاَنَّ النَّبِىّ صلى الله عليه و آله لَمْ يَسْتَخْلِفْ احَداً. | {{متن عربی|قالَ ابْنُ الْعَرَبِىِّ: مِنَ الْمُبْتَدِعَةِ مَنْ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ وَ الْهَمْزِ مِنْ اوَّلِهِ. قالُوا: مَعْناهُ: انْصِبِ الامامَ الَّذى تَسْتَخْلِفُهُ، وَ هذا باطِلٌ فِى الْقَراءَةِ باطِلٌ فِى الْمَعْنى، لاَنَّ النَّبِىّ صلى الله عليه و آله لَمْ يَسْتَخْلِفْ احَداً.}} | ||
ابن عربى مى گويد: | ابن عربى مى گويد: | ||
عدهاى از بدعت گزاران اين آيه را به صورت | عدهاى از بدعت گزاران اين آيه را به صورت {{متن عربی|فَانْصِبْ}} با كسره صاد و همزه اوّلش خوانده اند و گفته اند معنايش چنين مى شود: | ||
امامى را كه جانشين توست منصوب كن. و اين هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنى، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كس را به عنوان خليفه و جانشين خود منصوب نكرده است!<ref>تفسير القرطبى: ج ۲۰ ص ۱۰۹.</ref> | امامى را كه جانشين توست منصوب كن. و اين هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنى، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كس را به عنوان خليفه و جانشين خود منصوب نكرده است!<ref>تفسير القرطبى: ج ۲۰ ص ۱۰۹.</ref> | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
=== تصريح به نزول آيه درباره غدير === | === تصريح به نزول آيه درباره غدير === | ||
رواياتى كه در تفسير و شأن نزول اين آيه وارد شده در مواردى دقيقاً موقعيت زمانى آن را [[حجةالوداع]] و پس از اتمام حج معين مى كند، و گاهى با آوردن مسئله | رواياتى كه در تفسير و شأن نزول اين آيه وارد شده در مواردى دقيقاً موقعيت زمانى آن را [[حجةالوداع]] و پس از اتمام حج معين مى كند، و گاهى با آوردن مسئله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} به دنبال بيان آيه به تحقق آن در غدير اشاره مى كند. | ||
سه روايت زير گوياى اين جهت است: | سه روايت زير گوياى اين جهت است: | ||
عَنْ ابى عَبْدِاللَّه عليه السلام قالَ: قَوْلُهُ: | {{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه عليه السلام قالَ : قَوْلُهُ:}} {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}{{متن عربی|كانَ رَسُولُ اللَّه صلى الله عليه و آله حاجّاً، فَنَزَلَتْ}}: {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ}} {{متن عربی|مِنْ حجِّكَ «فَانْصَبْ» عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.}} | ||
امام صادق علیه السلام فرمود: قول خداوند: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن»، پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر حج بود كه چنين نازل شد: | |||
وقتى از حج خود «فراغت يافتى» على را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم «منصوب كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح | وقتى از حج خود «فراغت يافتى» على را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم «منصوب كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۱ ح ۲۲۷؛تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۲ ح ۴.</ref> در اين حديث به نزول آيه در سفر حج كه مقدمه غدير بود تصريح شده است. در حديث ديگر حجةالوداع ذكر شده كه صراحت بيشترى دارد: | ||
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}} {{متن عربی|قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ فَانْصِبْ اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الى رَبِّكَ فَارْغَبْ.}} | |||
درباره معناى آيه | درباره معناى آيه {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}} فرمود: وقتى از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسير القمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref> | ||
در حديث سوم با ذكر مراسم غدير اين موقعيت زمانى را بيان كرده است، كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اين آيه فرمود: | در حديث سوم با ذكر مراسم غدير اين موقعيت زمانى را بيان كرده است، كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اين آيه فرمود: {{متن عربی|من كنت مولاه ...}} و شكى نيست كه حضرت اين كلام را در غدير فرموده است: | ||
عَنْ ابى عَبْدِاللَّه عليه السلام: قالَ عَزَّ ذِكْرُهُ: | {{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه عليه السلام: قالَ عَزَّ ذِكْرُهُ}}: {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ}} {{متن عربی|يَقُولُ: فَاذا فَرَغْتَ فَانْصِبْ عَلَمَكَ وَ اعْلِنْ وَصِيَّكَ فَاعْلِمْهُمْ فَضْلَهُ عَلانِيَةً. فَقال صلى الله عليه وآله: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ - ثَلاثَ مَرّاتٍ -}} | ||
امام صادق عليه السلام فرمود: | امام صادق عليه السلام فرمود: | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
خداوند فرمود: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»، مى فرمايد: وقتى فراغت يافتى علامت خود را منصوب كن و جانشين خود را اعلان نما و فضيلت او را علناً بيان كن. | خداوند فرمود: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»، مى فرمايد: وقتى فراغت يافتى علامت خود را منصوب كن و جانشين خود را اعلان نما و فضيلت او را علناً بيان كن. | ||
اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله سه مرتبه فرمود: هركس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست. خدايا، دوست بدار هركس او را دوست بدارد و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۱۴۲ ح | اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله سه مرتبه فرمود: هركس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست. خدايا، دوست بدار هركس او را دوست بدارد و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۱۴۲ ح ۱۰۵؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۰ ح ۲۲۶؛ الكافى: ج ۱ ص ۲۹۴؛</ref> | ||
=== ارتباط كل سوره با غدير === | === ارتباط كل سوره با غدير === | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۲۵: | ||
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليه السلام چنين ترسيم شده است: | اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق عليه السلام چنين ترسيم شده است: | ||
كلام خداوند | كلام خداوند{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. | ||
آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته اند؟ | ||
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟ | |||
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
خط ۱۳۵: | خط ۱۳۵: | ||
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است: | در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است: | ||
{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم»، فرمود: به وسيله على عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. | |||
آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود. | آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود. | ||
{{متن قرآن|وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ}}: «مشكل تو را از دوشت برداشتيم»، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى كرد از دوشت برداشتيم. | |||
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}»: «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم»، فرمود: هرگاه نام من(خدا) برده شود نام تو هم ذكر مى شود، و اين همان كلام مردم است كه مى گويند: | |||
{{متن عربی|اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه}} | |||
سپس مى فرمايد: | سپس مى فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً}} «با هر سختى آسانى هست»، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد. | ||
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن.{{متن قرآن|وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ}}: «و به سوى پروردگارت رغبت كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳؛ تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref> | |||
=== منظور از فراغت و منصوب كردن === | === منظور از فراغت و منصوب كردن === | ||
نقطه اى كه ارتباط دقيق اين آيه را با غدير روشن مى كند فهميدن متعلق دو كلمه | نقطه اى كه ارتباط دقيق اين آيه را با غدير روشن مى كند فهميدن متعلق دو كلمه {{متن قرآن|فَرَغْتَ}} و{{متن قرآن|فَانْصَبْ}}است. | ||
آيا منظور فراغت از چه كارى و منصوب كردن چه كسى به چه منصبى است؟ احاديث وارده در تفسير آيه به غدير، بر اين دو نكته تأكيد خاصى دارند. | آيا منظور فراغت از چه كارى و منصوب كردن چه كسى به چه منصبى است؟ احاديث وارده در تفسير آيه به غدير، بر اين دو نكته تأكيد خاصى دارند. | ||
درباره متعلق | درباره متعلق {{متن قرآن|فَرَغْتَ}} سه جهت به چشم مى خورد كه منظور از همه آنها يک مطلب است، ولى هر يک از بُعد خاصى به مسئله مى نگرد: | ||
'''الف)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ.. <ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱.</ref> | '''الف)'''{{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ..}}،<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱.</ref>{{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ...}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳.</ref> | ||
در اين روايت دو بُعد زمانى مورد تأكيد قرار گرفته و نشان دهنده آن است كه منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير پس از مراسم حج، آن هم در سال [[حجةالوداع]] انجام گرفته است. | در اين روايت دو بُعد زمانى مورد تأكيد قرار گرفته و نشان دهنده آن است كه منصوب كردن اميرالمؤمنين عليه السلام در غدير پس از مراسم حج، آن هم در سال [[حجةالوداع]] انجام گرفته است. | ||
'''ب)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْياكَ ... | '''ب)''' {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْياكَ ...}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
در اين مورد اشاره به نصب مقام ولايت در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است. | در اين مورد اشاره به نصب مقام ولايت در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است. | ||
'''ج)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِكَ ... <ref>تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۱ .</ref>، اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ... <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>، اذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ... | '''ج)''' {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِكَ ...}} <ref>تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۱ .</ref>، {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ...}} <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>، {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ...}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
در اين سه مورد آخرين رسالت بودن ابلاغ حكم ولايت مورد توجه است، و اين نكته با سه تعبير متفاوت مطرح شده است: نبوت، يعنى پس از انجام همه آنچه به عنوان نبوت بر عهده حضرت بود. | در اين سه مورد آخرين رسالت بودن ابلاغ حكم ولايت مورد توجه است، و اين نكته با سه تعبير متفاوت مطرح شده است: نبوت، يعنى پس از انجام همه آنچه به عنوان نبوت بر عهده حضرت بود. |
ویرایش