پرش به محتوا

آیه ۷ و ۸ انشراح و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۹: خط ۴۹:
با اين مقدمه درباره قرائت آيه، دو روايت كه به قرائت كسره تصريح دارند مى‏ آوريم و سپس از عكس‏العمل خاص اهل ‏سنت به اهميت موضوع پى مى ‏بريم:
با اين مقدمه درباره قرائت آيه، دو روايت كه به قرائت كسره تصريح دارند مى‏ آوريم و سپس از عكس‏العمل خاص اهل ‏سنت به اهميت موضوع پى مى ‏بريم:


عَنْ ابى عَبْدِاللَّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام، عَنْ ابيهِ ‏عليه السلام، انَّهُ قالَ فى قَوْلِهِ تَعالى:
{{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام، عَنْ ابيهِ ‏عليه السلام، انَّهُ قالَ فى قَوْلِهِ تَعالى}}:


«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»، قالَ: فَانْصِب بِكَسْرِ الصّادِ. اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضِ فَانْصِبْ عَلِيّاً عليه السلام، فَفَعَلَ ‏صلى الله عليه و آله.<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}،{{متن عربی|قالَ: فَانْصِب بِكَسْرِ الصّادِ. اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضِ فَانْصِبْ عَلِيّاً عليه السلام، فَفَعَلَ ‏صلى الله عليه و آله.}}<ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>


از امام صادق‏ عليه السلام از پدرشان امام باقر عليه السلام نقل شده كه درباره كلام خداوند تعالى «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» فرمود: كلمه فَانْصِبْ با كسره صاد است، و معنايش چنين است كه هر گاه از اقامه اعمال واجب فراغت يافتى على را منصوب نما، و پيامبر صلى الله عليه و آله اين دستور را عملى ساخت.
از امام صادق‏ عليه السلام از پدرشان امام باقر عليه السلام نقل شده كه درباره كلام خداوند تعالى {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}فرمود: كلمه {{متن عربی|فَانْصِبْ}} با كسره صاد است، و معنايش چنين است كه هر گاه از اقامه اعمال واجب فراغت يافتى على را منصوب نما، و پيامبر صلى الله عليه و آله اين دستور را عملى ساخت.


در اين روايت به كلمه «بِكَسْرِ الصّادِ» تصريح فرموده، و در عبارت بعدى هم كلمه «فَانْصِبْ عَلِيّاً» را به كار برده كه اگر با فتحه بخوانيم نياز به مفعول ندارد و معنى غلط مى‏ شود.
در اين روايت به كلمه {{متن عربی|بِكَسْرِ الصّادِ}} تصريح فرموده، و در عبارت بعدى هم كلمه {{متن عربی|فَانْصِبْ عَلِيّاً}} را به كار برده كه اگر با فتحه بخوانيم نياز به مفعول ندارد و معنى غلط مى‏ شود.


در روايت ديگرى با كلمه «قَرَأَ» تصريح به قرائت حضرت با كسره نموده و سپس با عبارت «فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِياً اماماً» مطلب را واضح ‏تر نموده و نشان داده كه منظور قرائت با كسره است كه نياز به مفعول دارد. متن روايت چنين است:
در روايت ديگرى با كلمه {{متن عربی|قَرَأَ}} تصريح به قرائت حضرت با كسره نموده و سپس با عبارت {{متن عربی|فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِياً اماماً}}مطلب را واضح ‏تر نموده و نشان داده كه منظور قرائت با كسره است كه نياز به مفعول دارد. متن روايت چنين است:


انَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام قَرَأَ: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» ، قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِيّاً اماماً.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
{{متن عربی|انَّ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عليه السلام قَرَأَ}}:{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}{{متن عربی|قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ فَانْصِبْ لَهُمْ عَلِيّاً اماماً.}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>


حضرت جعفر بن محمد عليه السلام چنين قرائت كرد: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» ، و چنين معنى كرد كه: هرگاه از تكميل شريعت فراغت يافتى على را به عنوان امام آنان منصوب نما.
حضرت جعفر بن محمد عليه السلام چنين قرائت كرد:{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}  و چنين معنى كرد كه: هرگاه از تكميل شريعت فراغت يافتى على را به عنوان امام آنان منصوب نما.


با توجه به قرائت ائمه ‏عليهم السلام با كسره در كلمه «فَانْصِبْ» ، برخورد شديد برخى از اهل‏ سنت و تأكيد بر خارج ساختن آيه از موضوع «ولايت» جلب توجه مى‏ كند و ريشه مسئله را بازگو مى‏ نمايد:
با توجه به قرائت ائمه ‏عليهم السلام با كسره در كلمه{{متن عربی|فَانْصِبْ}} ، برخورد شديد برخى از اهل‏ سنت و تأكيد بر خارج ساختن آيه از موضوع «ولايت» جلب توجه مى‏ كند و ريشه مسئله را بازگو مى‏ نمايد:


قالَ الزَّمَخْشَرى: وَ مِنَ الْبِدَعِ ما رُوِىَ عَنْ بَعْضِ الرّافِضَةِ انَّهُ قَرَأَ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ، اىْ انْصِبْ عَلِيّاً لِلاِمامَةِ.
{{متن عربی|قالَ الزَّمَخْشَرى: وَ مِنَ الْبِدَعِ ما رُوِىَ عَنْ بَعْضِ الرّافِضَةِ انَّهُ قَرَأَ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ، اىْ انْصِبْ عَلِيّاً لِلاِمامَةِ.}}


زمخشرى مى ‏گويد:  
زمخشرى مى ‏گويد:  


از بدعت‏ها مطلبى است كه از بعضى رافضيان نقل شده كه كلمه «فَانْصَبْ» در آيه را با كسره صاد خوانده، يعنى على را به امامت منصوب كن.<ref>شواهد التنزيل: ج ۲ ص ۴۵۱، پاورقى به نقل از كشّاف.</ref>  
از بدعت‏ها مطلبى است كه از بعضى رافضيان نقل شده كه كلمه {{متن قرآن|فَانْصَبْ}} در آيه را با كسره صاد خوانده، يعنى على را به امامت منصوب كن.<ref>شواهد التنزيل: ج ۲ ص ۴۵۱، پاورقى به نقل از كشّاف.</ref>  


قالَ ابْنُ‏ الْعَرَبِىِّ: مِنَ الْمُبْتَدِعَةِ مَنْ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ وَ الْهَمْزِ مِنْ اوَّلِهِ. قالُوا: مَعْناهُ: انْصِبِ الامامَ الَّذى تَسْتَخْلِفُهُ، وَ هذا باطِلٌ فِى الْقَراءَةِ باطِلٌ فِى الْمَعْنى، لاَنَّ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله لَمْ يَسْتَخْلِفْ احَداً.  
{{متن عربی|قالَ ابْنُ‏ الْعَرَبِىِّ: مِنَ الْمُبْتَدِعَةِ مَنْ قَرَأَ هذِهِ الْآيَةِ «فَانْصِبْ» بِكَسْرِ الصّادِ وَ الْهَمْزِ مِنْ اوَّلِهِ. قالُوا: مَعْناهُ: انْصِبِ الامامَ الَّذى تَسْتَخْلِفُهُ، وَ هذا باطِلٌ فِى الْقَراءَةِ باطِلٌ فِى الْمَعْنى، لاَنَّ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه و آله لَمْ يَسْتَخْلِفْ احَداً.}}


ابن‏ عربى مى‏ گويد:  
ابن‏ عربى مى‏ گويد:  


عده‏اى از بدعت گزاران اين آيه را به صورت «فَانْصِبْ» با كسره صاد و همزه اوّلش خوانده ‏اند و گفته ‏اند معنايش چنين مى ‏شود:
عده‏اى از بدعت گزاران اين آيه را به صورت {{متن عربی|فَانْصِبْ}} با كسره صاد و همزه اوّلش خوانده ‏اند و گفته ‏اند معنايش چنين مى ‏شود:


امامى را كه جانشين توست منصوب كن. و اين هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنى، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كس را به عنوان خليفه و جانشين خود منصوب نكرده است!<ref>تفسير القرطبى: ج ۲۰ ص ۱۰۹.</ref>
امامى را كه جانشين توست منصوب كن. و اين هم از نظر قرائت باطل است و هم از نظر معنى، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كس را به عنوان خليفه و جانشين خود منصوب نكرده است!<ref>تفسير القرطبى: ج ۲۰ ص ۱۰۹.</ref>
خط ۹۲: خط ۹۲:


===   تصريح به نزول آيه درباره غدير ===
===   تصريح به نزول آيه درباره غدير ===
رواياتى كه در تفسير و شأن نزول اين آيه وارد شده در مواردى دقيقاً موقعيت زمانى آن را [[حجةالوداع]] و پس از اتمام حج معين مى‏ كند، و گاهى با آوردن مسئله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» به دنبال بيان آيه به تحقق آن در غدير اشاره مى‏ كند.
رواياتى كه در تفسير و شأن نزول اين آيه وارد شده در مواردى دقيقاً موقعيت زمانى آن را [[حجةالوداع]] و پس از اتمام حج معين مى‏ كند، و گاهى با آوردن مسئله {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}} به دنبال بيان آيه به تحقق آن در غدير اشاره مى‏ كند.


سه روايت زير گوياى اين جهت است:
سه روايت زير گوياى اين جهت است:


عَنْ ابى عَبْدِاللَّه‏ عليه السلام قالَ: قَوْلُهُ: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»، كانَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله حاجّاً، فَنَزَلَتْ: «فَإِذا فَرَغْتَ» مِنْ حجِّكَ «فَانْصَبْ» عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.
{{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه‏ عليه السلام قالَ : قَوْلُهُ:}} {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}{{متن عربی|كانَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه و آله حاجّاً، فَنَزَلَتْ}}: {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ}} {{متن عربی|مِنْ حجِّكَ «فَانْصَبْ» عَلِيّاً عَلَماً لِلنّاسِ.}}


[[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود: قول خداوند: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن»، پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر حج بود كه چنين نازل شد:
امام صادق علیه السلام فرمود: قول خداوند: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن»، پيامبر صلى الله عليه و آله در سفر حج بود كه چنين نازل شد:


وقتى از حج خود «فراغت يافتى» على را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم «منصوب كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۱ ح ۲۲۷. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۲ ح ۴.</ref> در اين حديث به نزول آيه در سفر حج كه مقدمه غدير بود تصريح شده است. در حديث ديگر حجةالوداع ذكر شده كه صراحت بيشترى دارد:
وقتى از حج خود «فراغت يافتى» على را به عنوان عَلَم و علامتى براى مردم «منصوب كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۱ ح ۲۲۷؛تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۲ ح ۴.</ref> در اين حديث به نزول آيه در سفر حج كه مقدمه غدير بود تصريح شده است. در حديث ديگر حجةالوداع ذكر شده كه صراحت بيشترى دارد:


«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» ، قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ فَانْصِبْ اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الى رَبِّكَ فَارْغَبْ.
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}} {{متن عربی|قالَ: فَاذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ فَانْصِبْ اميرَالْمُؤْمِنينَ وَ الى رَبِّكَ فَارْغَبْ.}}


درباره معناى آيه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» فرمود: وقتى از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسير القمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>
درباره معناى آيه {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}} فرمود: وقتى از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما.<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسير القمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>


در حديث سوم با ذكر مراسم غدير اين موقعيت زمانى را بيان كرده است، كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اين آيه فرمود: «من كنت مولاه ...»، و شكى نيست كه حضرت اين كلام را در غدير فرموده است:
در حديث سوم با ذكر مراسم غدير اين موقعيت زمانى را بيان كرده است، كه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از اين آيه فرمود: {{متن عربی|من كنت مولاه ...}} و شكى نيست كه حضرت اين كلام را در غدير فرموده است:


عَنْ ابى عَبْدِاللَّه ‏عليه السلام: قالَ عَزَّ ذِكْرُهُ: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ»، يَقُولُ: فَاذا فَرَغْتَ فَانْصِبْ عَلَمَكَ وَ اعْلِنْ وَصِيَّكَ فَاعْلِمْهُمْ فَضْلَهُ عَلانِيَةً. فَقال ‏صلى الله عليه وآله: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ -  ثَلاثَ مَرّاتٍ - .
{{متن عربی|عَنْ ابى عَبْدِاللَّه ‏عليه السلام: قالَ عَزَّ ذِكْرُهُ}}: {{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ}} {{متن عربی|يَقُولُ: فَاذا فَرَغْتَ فَانْصِبْ عَلَمَكَ وَ اعْلِنْ وَصِيَّكَ فَاعْلِمْهُمْ فَضْلَهُ عَلانِيَةً. فَقال ‏صلى الله عليه وآله: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللهمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ -  ثَلاثَ مَرّاتٍ -}}


امام صادق‏ عليه السلام فرمود:
امام صادق‏ عليه السلام فرمود:
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
خداوند فرمود: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»، مى ‏فرمايد: وقتى فراغت يافتى علامت خود را منصوب كن و جانشين خود را اعلان نما و فضيلت او را علناً بيان كن.
خداوند فرمود: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»، مى ‏فرمايد: وقتى فراغت يافتى علامت خود را منصوب كن و جانشين خود را اعلان نما و فضيلت او را علناً بيان كن.


اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله سه مرتبه فرمود: هركس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست. خدايا، دوست بدار هركس او را دوست بدارد و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۱۴۲ ح ۱۰۵. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۰ ح ۲۲۶. الكافى: ج ۱ ص ۲۹۴.</ref>
اين بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله سه مرتبه فرمود: هركس من صاحب اختيار اويم على صاحب اختيار اوست. خدايا، دوست بدار هركس او را دوست بدارد و دشمن بدار هركس او را دشمن بدارد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۸ ص ۱۴۲ ح ۱۰۵؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۵۰ ح ۲۲۶؛ الكافى: ج ۱ ص ۲۹۴؛</ref>


=== ارتباط كل سوره با غدير ===
=== ارتباط كل سوره با غدير ===
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق‏ عليه السلام چنين ترسيم شده است:
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق‏ عليه السلام چنين ترسيم شده است:


كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏ شكست.
كلام خداوند{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏ شكست.


آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته ‏اند؟
آيا از نسل على فرزندان انبياء را قرار نداده كه هدايت يافته ‏اند؟


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟


هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
خط ۱۳۵: خط ۱۳۵:
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است:
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است:


«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»: «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم»، فرمود: به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم.
{{متن قرآن|أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ}}: «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم»، فرمود: به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم.


آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.
آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.


«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ»: «مشكل تو را از دوشت برداشتيم»، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى‏ كرد از دوشت برداشتيم.
{{متن قرآن|وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ}}: «مشكل تو را از دوشت برداشتيم»، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى‏ كرد از دوشت برداشتيم.


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»: «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم»، فرمود: هرگاه نام من(خدا) برده شود نام تو هم ذكر مى‏ شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند:
{{متن قرآن|وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ}}»: «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم»، فرمود: هرگاه نام من(خدا) برده شود نام تو هم ذكر مى‏ شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند:


«اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه».
{{متن عربی|اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه}}


سپس مى‏ فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»: «با هر سختى آسانى هست»، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.
سپس مى‏ فرمايد:{{متن قرآن|إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً}} «با هر سختى آسانى هست»، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.


«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن. «وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» : «و به سوى پروردگارت رغبت كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>
{{متن قرآن|فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ}}: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن.{{متن قرآن|وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ}}: «و به سوى پروردگارت رغبت كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳؛ تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>


=== منظور از فراغت و منصوب كردن ===
=== منظور از فراغت و منصوب كردن ===
نقطه‏ اى كه ارتباط دقيق اين آيه را با غدير روشن مى‏ كند فهميدن متعلق دو كلمه «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» است.
نقطه‏ اى كه ارتباط دقيق اين آيه را با غدير روشن مى‏ كند فهميدن متعلق دو كلمه {{متن قرآن|فَرَغْتَ}} و{{متن قرآن|فَانْصَبْ}}است.


آيا منظور فراغت از چه كارى و منصوب كردن چه كسى به چه منصبى است؟ احاديث وارده در تفسير آيه به غدير، بر اين دو نكته تأكيد خاصى دارند.
آيا منظور فراغت از چه كارى و منصوب كردن چه كسى به چه منصبى است؟ احاديث وارده در تفسير آيه به غدير، بر اين دو نكته تأكيد خاصى دارند.


درباره متعلق «فَرَغْتَ» سه جهت به چشم مى ‏خورد كه منظور از همه آنها يک مطلب است، ولى هر يک از بُعد خاصى به مسئله مى ‏نگرد:
درباره متعلق {{متن قرآن|فَرَغْتَ}} سه جهت به چشم مى ‏خورد كه منظور از همه آنها يک مطلب است، ولى هر يک از بُعد خاصى به مسئله مى ‏نگرد:


'''الف)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ.. <ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱.</ref>، اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ... .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳.</ref>
'''الف)'''{{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجِّكَ..}}،<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۵ ح ۹۱.</ref>{{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ حَجَّةِ الْوِداعِ...}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳.</ref>


در اين روايت دو بُعد زمانى مورد تأكيد قرار گرفته و نشان دهنده آن است كه منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير پس از مراسم حج، آن هم در سال [[حجةالوداع]] انجام گرفته است.
در اين روايت دو بُعد زمانى مورد تأكيد قرار گرفته و نشان دهنده آن است كه منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در غدير پس از مراسم حج، آن هم در سال [[حجةالوداع]] انجام گرفته است.


'''ب)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْياكَ ... .<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
'''ب)''' {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ دُنْياكَ ...}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>


در اين مورد اشاره به نصب مقام ولايت در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است.
در اين مورد اشاره به نصب مقام ولايت در آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله است.


'''ج)''' اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِكَ ... <ref>تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۱ .</ref>، اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ... <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>، اذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ... .<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
'''ج)''' {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُّوَتِكَ ...}} <ref>تأويل الآيات: ج ۲ ص ۸۱۱ .</ref>، {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ اقامَةِ الْفَرائِضَ...}} <ref>شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۲۷۰.</ref>، {{متن عربی|اذا فَرَغْتَ مِنْ اكْمالِ الشَّريعَةِ...}}<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>


در اين سه مورد آخرين رسالت بودن ابلاغ حكم ولايت مورد توجه است، و اين نكته با سه تعبير متفاوت مطرح شده است: نبوت، يعنى پس از انجام همه آنچه به عنوان نبوت بر عهده حضرت بود.
در اين سه مورد آخرين رسالت بودن ابلاغ حكم ولايت مورد توجه است، و اين نكته با سه تعبير متفاوت مطرح شده است: نبوت، يعنى پس از انجام همه آنچه به عنوان نبوت بر عهده حضرت بود.
۴٬۰۶۴

ویرایش