۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
از آيه ۷۴ تا ۸۰ كه ناظر به اصحاب صحيفه ملعونه است هفت نكته به دست مىآيد: | از آيه ۷۴ تا ۸۰ كه ناظر به اصحاب صحيفه ملعونه است هفت نكته به دست مىآيد: | ||
* ۱. خداوند آنان را | * ۱. خداوند آنان را {{متن عربی|مُجرِم}} مىخواند، و چه جرمى بالاتر از اقدام بر ضد ولايت على عليه السلام. | ||
* ۲. اصحاب صحيفه در عذاب جهنم دائمى هستند، و عذاب كشيدن شغل دائمى آنان است. | * ۲. اصحاب صحيفه در عذاب جهنم دائمى هستند، و عذاب كشيدن شغل دائمى آنان است. | ||
* ۳. اصحاب صحيفه مصداق بارز ظلماند، كه با انحراف خط ولايت بر بشريت ظلم كردند. | * ۳. اصحاب صحيفه مصداق بارز ظلماند، كه با انحراف خط ولايت بر بشريت ظلم كردند. | ||
* ۴. خداوند حق را كه ولايت است براى آنان روشن كرد، ولى آنان از ولايت على عليه السلام بدشان مىآمد؛ و اين به ذات شقى آنان و نطفههاى خبيثشان باز مىگردد. | * ۴. خداوند حق را كه ولايت است براى آنان روشن كرد، ولى آنان از ولايت على عليه السلام بدشان مىآمد؛ و اين به ذات شقى آنان و نطفههاى خبيثشان باز مىگردد. | ||
* ۵. خداوند صحيفه ملعونه را كارى بنيادى بر ضد اهل بيت عليهم السلام مىنامد و عنوان «ابرام» يعنى محكم كارى به آن مىدهد و مىفرمايد | * ۵. خداوند صحيفه ملعونه را كارى بنيادى بر ضد اهل بيت عليهم السلام مىنامد و عنوان «ابرام» يعنى محكم كارى به آن مىدهد و مىفرمايد {{متن قرآن|أَبْرَمُوا أَمْراً}} | ||
* ۶. در مقابل صحيفه كه يك محكم كارى از بشر بود، خداوند غدير را محكم كارى الهى مىنامد و مىفرمايد: | * ۶. در مقابل صحيفه كه يك محكم كارى از بشر بود، خداوند غدير را محكم كارى الهى مىنامد و مىفرمايد:{{متن قرآن|فَإِنَّا مُبْرِمُونَ}} | ||
* ۷. خداوند هم از سِرّ و نجواى آنان خبر مىدهد و هم ملائكه خداوند اقدامات آنان را ثبت مىكنند. اين به معناى خبر داشتن پيامبر و على و امامان عليهم السلام از همه نقشههاى آنان است، و روز قيامت كه شاهدان پروردگار پرونده سياه آنان را به خلايق نشان خواهند داد. | * ۷. خداوند هم از سِرّ و نجواى آنان خبر مىدهد و هم ملائكه خداوند اقدامات آنان را ثبت مىكنند. اين به معناى خبر داشتن پيامبر و على و امامان عليهم السلام از همه نقشههاى آنان است، و روز قيامت كه شاهدان پروردگار پرونده سياه آنان را به خلايق نشان خواهند داد. | ||
==== دوم: عنوان «نجوى» براى صحيفه ==== | ==== دوم: عنوان «نجوى» براى صحيفه ==== | ||
در سه آيهاى كه تاكنون درباره صحيفه ذكر شد از عنوان «نجوى» براى صحيفه استفاده شده است. اين سه آيه عبارتند از: | در سه آيهاى كه تاكنون درباره صحيفه ذكر شد از عنوان «نجوى» براى صحيفه استفاده شده است. اين سه آيه عبارتند از: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوى مِنَ الشَّيْطانِ ...}}، {{متن قرآن|مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَىٰ ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ...}}، {{متن قرآن|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ ۚ بَلَىٰ وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}} | ||
،{{متن عربی|أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ ۚ بَلَىٰ وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ}}.كلمه «نجوى» به معناى «سخن سِرّى» است، كه براى تقريب ذهن به «سخن گفتنِ درگوشى» معنى مىشود و منظور مواظبت از شنيدن ديگران است. اكنون سؤال اين است كه آيا هر نجوايى از شيطان است، يا «الف و لام» در كلمه «النجوى» براى عهد است يعنى اشاره به نجواى معينى با خصوصيات خاصى است؟شكى نيست كه بسيارى از سرّ نگه داشتنها و سرّى سخن گفتنها، نه تنها خوب است كه لازم و واجب است. مثلًا اسرار مسلمين را نبايد به كفار گفت، و يا سخنى كه باعث فتنه بين دو نفر يا عدهاى مىشود بايد سرّى مطرح شود، و حتى اسرار زندگى شخصى را نبايد براى هر كسى و در هر جايى گفت. با در نظر گرفتن اين مطلب، آيا نجواى اهل صحيفه از چه قماشى است كه شيطانى شمرده شده است؟نجوى و سخن سرّى اصحاب صحيفه بالاتر از افشاى اسرار مسلمين است، و تنظيم اسرارى بر ضد اسلام است كه از پشت خنجر زدن و از داخل پوساندن و تيشه بر ريشه اسلام زدن است، آن هم نقشهاى اساسى و بلند مدت و همه جانبه بر عليه بزرگترين ركن اسلام يعنى ولايت ائمه عليهم السلام. مىتوان يقين داشت كه از اول تا آخر دنيا چنين نجواى شكنندهاى صورت نگرفته و چنين آثار دردناكى بر جاى نگذاشته است.نكته ديگر اين نجوى تكرار آن از يک سو و انكار آن از سوى ديگر است كه قسم دروغ ياد مىكردند كه چنين نگفتهاند. از نجواى صحيفه كه پايه همه نجواها بود گرفته تا سخنان درگوشى آنان در مقابل منبر غدير و سپس سخنان سرّى آنان در خيمهها پس از سخنرانى غدير و سخنان مخفيانه پس از بيعت و آنگاه نجوى بر سر قتل پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله در عقبه هرشى و نيز قتل اميرالمؤمنين عليه السلام قبل از رسيدن به مدينه، همه اين موارد نجواهايى بود كه با اوج گرفتن آن در روزهاى غدير و پس از آن، مىرفت تا فتنهاى عظيم رقم زده شود؛ و كار بدانجا رسيد كه پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله رسماً دستور داد تا منادى بين مردم ندا كند: «لا تَجْتَمِعْ ثَلاثَةُ نَفَرٍ مِنَ النّاسِ يَتَناجُونَ فيما بَيْنَهُمْ بِسِرٍّ»: «سه نفر حق ندارند يك جا جمع شوند و سخن سرّى با هم بگويند»!<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۰۱.</ref> | |||
==== سوم: اظهار محتواى صحيفه با اشاره ==== | ==== سوم: اظهار محتواى صحيفه با اشاره ==== |
ویرایش