۴٬۰۶۴
ویرایش
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
بايد اذعان داشت كه مؤمن حقيقى به خاطر خلوص نيت و پاكى دلش، به سختى مىتواند روحيات و زير بناهاى فكرى منافق را در تصوّر خويش بگنجاند. خدا و معصومين عليهم السلام در قرآن و احاديث از راههاى مختلف سعى در فهماندن باطن نفاق به مؤمنين داشتهاند، تا از يك سو راههاى مقابله با آنان را تشخيص دهند و از سوى ديگر از برخوردها و تحركاتشان تعجب نكنند و آنان را با خود مقايسه ننمايند. اين حديث بلند از احاديث استثنائى در اين باره است كه حالات منافقين را زير ذره بين برده و آنها را در '''سه جنبه''' به ما مىشناساند: مرض قلب منافقين، پايههاى فكرى آنان، و رفتارهاى نفاق آميزشان. | بايد اذعان داشت كه مؤمن حقيقى به خاطر خلوص نيت و پاكى دلش، به سختى مىتواند روحيات و زير بناهاى فكرى منافق را در تصوّر خويش بگنجاند. خدا و معصومين عليهم السلام در قرآن و احاديث از راههاى مختلف سعى در فهماندن باطن نفاق به مؤمنين داشتهاند، تا از يك سو راههاى مقابله با آنان را تشخيص دهند و از سوى ديگر از برخوردها و تحركاتشان تعجب نكنند و آنان را با خود مقايسه ننمايند. اين حديث بلند از احاديث استثنائى در اين باره است كه حالات منافقين را زير ذره بين برده و آنها را در '''سه جنبه''' به ما مىشناساند: مرض قلب منافقين، پايههاى فكرى آنان، و رفتارهاى نفاق آميزشان. | ||
==== الف. مرض قلب منافقين ==== | ===== الف. مرض قلب منافقين ===== | ||
كالبد شكافى قلب منافق اين نتيجه را نشان مىدهد كه بيمارى لا علاجى در آن نهفته است، و اين مرض به گونهاى است كه حتى آنچه براى ديگران درمان است در اينان باعث شدت بيمارى مىشود؛ و در مرحله نهايى گذشته از شدت مرض، خداوند هم بر مريضى آنان مىافزايد كه خود هم از علاج بيمارىشان نااميد مىشوند. اين مراحل در سه فراز مهم از اين حديث مشاهده مىشود كه حالت منافقين را پس از نشان دادن آن معجزات چنين به تصوير مىكشد: | كالبد شكافى قلب منافق اين نتيجه را نشان مىدهد كه بيمارى لا علاجى در آن نهفته است، و اين مرض به گونهاى است كه حتى آنچه براى ديگران درمان است در اينان باعث شدت بيمارى مىشود؛ و در مرحله نهايى گذشته از شدت مرض، خداوند هم بر مريضى آنان مىافزايد كه خود هم از علاج بيمارىشان نااميد مىشوند. اين مراحل در سه فراز مهم از اين حديث مشاهده مىشود كه حالت منافقين را پس از نشان دادن آن معجزات چنين به تصوير مىكشد: | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۶۴: | ||
مىبينيم كه با قلبى مريض كه مالامال از حسد است به مشاهده معجزه مىروند، و با ديدن معجزه به جاى آنكه از باطل خود باز گردند و مداوا شوند جرئت بيشترى پيدا مىكنند و نه تنها بر قلب مريضشان اثرى نمىكند كه قساوت و بىاعتقادى آنان و سِحر پنداشتنشان نسبت به معجزه بيشتر مىشود، و خداوند هم بر چنين قلبهاى تاريكى چنان مُهر حيرت مىزند كه به هر سو بنگرند جز ظلمت و جهل نبينند. | مىبينيم كه با قلبى مريض كه مالامال از حسد است به مشاهده معجزه مىروند، و با ديدن معجزه به جاى آنكه از باطل خود باز گردند و مداوا شوند جرئت بيشترى پيدا مىكنند و نه تنها بر قلب مريضشان اثرى نمىكند كه قساوت و بىاعتقادى آنان و سِحر پنداشتنشان نسبت به معجزه بيشتر مىشود، و خداوند هم بر چنين قلبهاى تاريكى چنان مُهر حيرت مىزند كه به هر سو بنگرند جز ظلمت و جهل نبينند. | ||
==== ب.پايههاى فكرى منافقين ==== | ===== ب.پايههاى فكرى منافقين ===== | ||
طرز تفكر حاكم بر زندگى يك منافق كه با گوشت و خونش ممزوج است و تا مغز استخوانش رسوخ دارد، در يك جمع بندى باز مىگردد به اينكه اولًا راه نفاق را صحيح مىپندارد و پذيرفته است كه بايد اين گونه زندگى كرد تا در دولت حق و باطل سالم ماند. ثانياً تفسيرى كه از نفاق در ذهن خود دارد باز مىگردد به بىاعتقادى نسبت به همه طرفهاى درگير، يعنى نه به اسلام معتقد است نه به كفر. ثالثاً ايمان خالصانه و محبت و گرايش واقعى به حق را كارى سفيهانه مىپندارد كه از نظر او انسانهاى ساده لوح دچار آن مىشوند. | طرز تفكر حاكم بر زندگى يك منافق كه با گوشت و خونش ممزوج است و تا مغز استخوانش رسوخ دارد، در يك جمع بندى باز مىگردد به اينكه اولًا راه نفاق را صحيح مىپندارد و پذيرفته است كه بايد اين گونه زندگى كرد تا در دولت حق و باطل سالم ماند. ثانياً تفسيرى كه از نفاق در ذهن خود دارد باز مىگردد به بىاعتقادى نسبت به همه طرفهاى درگير، يعنى نه به اسلام معتقد است نه به كفر. ثالثاً ايمان خالصانه و محبت و گرايش واقعى به حق را كارى سفيهانه مىپندارد كه از نظر او انسانهاى ساده لوح دچار آن مىشوند. | ||
اين سه مرحله در فرازهاى اين حديث به خوبى بيان شده است، آنجا كه مىفرمايد: | اين سه مرحله در فرازهاى اين حديث به خوبى بيان شده است، آنجا كه مىفرمايد: | ||
=== ۱.صحيح پنداشتن نفاق === | ====== ۱.صحيح پنداشتن نفاق ====== | ||
{{متن عربی|وَ اذا قيلَ لِهؤُلاءِ النّاكِثينَ لِلْبَيْعَةِ فى يَوْمِ الْغَديرِ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِنَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ ...» قالُوا: إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ، ... فَنَحْنُ نَرْضى فِى الظّاهِرِ بِمُحَمَّدٍ بِاظْهارِ قَبُولِ دينِهِ وَ شَريعَتِهِ وَ نَقْضى فِى الْباطِنِ الى شَهَواتِنا فَنَتَمَتَّعُ وَ نَتَرَفَّهُ وَ نُعْتِقُ انْفُسَنا مِنْ رِقِّ مُحَمَّدٍ وَ نَفُكُّها مِنْ طاعَةِ ابْنِ عَمِّهِ | {{متن عربی|وَ اذا قيلَ لِهؤُلاءِ النّاكِثينَ لِلْبَيْعَةِ فى يَوْمِ الْغَديرِ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِنَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ ...» قالُوا: إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ، ... فَنَحْنُ نَرْضى فِى الظّاهِرِ بِمُحَمَّدٍ بِاظْهارِ قَبُولِ دينِهِ وَ شَريعَتِهِ وَ نَقْضى فِى الْباطِنِ الى شَهَواتِنا فَنَتَمَتَّعُ وَ نَتَرَفَّهُ وَ نُعْتِقُ انْفُسَنا مِنْ رِقِّ مُحَمَّدٍ وَ نَفُكُّها مِنْ طاعَةِ ابْنِ عَمِّهِ | ||
عَلِىٍّ، لِكَىْ انْ اديلَ فِى الدُّنْيا كُنّا قَدْ توَجَّهْنا عِنْدَهُ، وَ انِ اضْمَحَلَّ امْرُهُ كُنّا قَدْ سَلَّمْنا مِنْ سَبْىِ اعْدائِه}}'''.'''<ref>بحار الانوار: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref> | عَلِىٍّ، لِكَىْ انْ اديلَ فِى الدُّنْيا كُنّا قَدْ توَجَّهْنا عِنْدَهُ، وَ انِ اضْمَحَلَّ امْرُهُ كُنّا قَدْ سَلَّمْنا مِنْ سَبْىِ اعْدائِه}}'''.'''<ref>بحار الانوار: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref> | ||
خط ۱۷۵: | خط ۱۷۵: | ||
آنگاه كه به اين بيعت شكنان غدير گفته مىشود: «با اظهار بيعت شكنى براى بندگان مستضعف خدا در زمين فساد نكنيد ...» مىگويند: ما اصلاح كننده هستيم ... ما در ظاهر رضايت خويش را نسبت به محمد با قبول دين او و شريعتش اعلام مىكنيم، و در باطن طبق شهوات خود عمل مىكنيم و از زندگى دنيا استفاده مىكنيم و در رفاه به سر مىبريم و در كنار آن خود را از بند رقيّت محمد رها ساختهايم و از اطاعت پسر عمويش على خلاص نمودهايم، تا اگر در دنيا پيروز شد نزد او شناخته شده باشيم، و اگر امر او از بين رفت از اسير شدن به دست دشمنانش در امان باشيم. | آنگاه كه به اين بيعت شكنان غدير گفته مىشود: «با اظهار بيعت شكنى براى بندگان مستضعف خدا در زمين فساد نكنيد ...» مىگويند: ما اصلاح كننده هستيم ... ما در ظاهر رضايت خويش را نسبت به محمد با قبول دين او و شريعتش اعلام مىكنيم، و در باطن طبق شهوات خود عمل مىكنيم و از زندگى دنيا استفاده مىكنيم و در رفاه به سر مىبريم و در كنار آن خود را از بند رقيّت محمد رها ساختهايم و از اطاعت پسر عمويش على خلاص نمودهايم، تا اگر در دنيا پيروز شد نزد او شناخته شده باشيم، و اگر امر او از بين رفت از اسير شدن به دست دشمنانش در امان باشيم. | ||
=== ۲.بى اعتقادى === | ====== ۲.بى اعتقادى ====== | ||
{{متن عربی|انَّنا لانَعْتَقِدُ دينَ مُحَمَّدٍ وَ لا غَيْرَ دينِ مُحَمَّدٍ، وَ نَحْنُ فِى الدّينِ مُتَحَيِّرُونَ}}'''.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref> | {{متن عربی|انَّنا لانَعْتَقِدُ دينَ مُحَمَّدٍ وَ لا غَيْرَ دينِ مُحَمَّدٍ، وَ نَحْنُ فِى الدّينِ مُتَحَيِّرُونَ}}'''.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref> | ||
خط ۱۸۴: | خط ۱۸۴: | ||
با اين نفاقشان، نه محبت محمد و مؤمنين براى آنان درست مىآيد و نه محبت يهود و بقيه كافران. | با اين نفاقشان، نه محبت محمد و مؤمنين براى آنان درست مىآيد و نه محبت يهود و بقيه كافران. | ||
=== ۳.سفيهانه پنداشتن ايمان خالص === | ====== ۳.سفيهانه پنداشتن ايمان خالص ====== | ||
{{متن قرآن|أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ}} {{متن عربی|يَعْنُونَ سَلْمانَ وَ اصْحابُهُ لِما اعْطَوْا عَلِيّاً خالِصَ وُدِّهِمْ وَ مَحْضَ طاعَتِهِمْ وَ كَشَفُوا رُؤُوسَهُمْ بِمُوالاةِ اوْلِيائِهِ وَ مُعاداةِ اعْدائِهِ، حَتّى اذَا اضْمَحَلَّ امْرَ مُحَمَّدٍ طَحْطَحَهُمْ اعْداؤُهُ وَ اهْلَكَهُمْ سائِرَ الْمُلُوكِ وَ الْمُخالِفينَ لِمُحَمَّدٍ. فَهُمْ بِهذَا التَّعَرُّضِ لِاعْداءِ مُحَمَّدٍ جاهِلُونَ سُفَهاءٌ}}'''.'''<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۶۰.</ref> | |||
آيا ما هم مانند سفيهان ايمان آوريم، كه منظورشان سلمان و اصحابش بود. آنان كه محبت خالصانه و اطاعت تمام عيار خود را به على سپردند و در دوستى با دوستان او و دشمنى با دشمنانش به صراحت عمل كردند. اين رفتارشان باعث مىشود كه هر گاه دولت محمد بر چيده شد دشمنان او آنان را نابود مىكنند و ساير پادشاهان و مخالفين محمد آنان را هلاك مىنمايند. | |||
آيا ما هم مانند سفيهان ايمان آوريم، كه منظورشان سلمان و اصحابش بود. | |||
آنان كه محبت خالصانه و اطاعت تمام عيار خود را به على سپردند و در دوستى با دوستان او و دشمنى با دشمنانش به صراحت عمل كردند. اين رفتارشان باعث مىشود كه هر گاه دولت محمد بر چيده شد دشمنان او آنان را نابود مىكنند و ساير پادشاهان و مخالفين محمد آنان را هلاك مىنمايند. | |||
بنابراين آنان با چنين تعرض صريح به دشمنان محمد جاهل و سفيهاند. | بنابراين آنان با چنين تعرض صريح به دشمنان محمد جاهل و سفيهاند. | ||
==== ج.رفتارهاى نفاق آميز منافقين ==== | ===== ج.رفتارهاى نفاق آميز منافقين ===== | ||
در اين حديث هشت برخورد برخاسته از نفاق از رفتار منافقين مطرح شده كه بعضى از آنها صورت عملى دارد و برخى ديگر حالت روحى و مسايل مخفى است. | در اين حديث هشت برخورد برخاسته از نفاق از رفتار منافقين مطرح شده كه بعضى از آنها صورت عملى دارد و برخى ديگر حالت روحى و مسايل مخفى است. | ||
احساس اشمئزاز از ديدن مؤمنين، برخورد مسخره آميز با آنان، حيله و خدعه در گفتار با آنان، ايجاد تشويق در افكار مستضعفين، كتمان برنامهها از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و مؤمنين، فرصت طلبى، تصميم بر تمرّد در صورت به دست آمدن زمينه، تصميم بر قتل پيامبر و على عليهما السلام، همه اينها نمونههايى از برخوردهاى منافقين با مؤمنين است كه در اين حديث مطرح شده و ذيلًا عين عبارت آن را ذكر مىكنيم: | احساس اشمئزاز از ديدن مؤمنين، برخورد مسخره آميز با آنان، حيله و خدعه در گفتار با آنان، ايجاد تشويق در افكار مستضعفين، كتمان برنامهها از پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله و مؤمنين، فرصت طلبى، تصميم بر تمرّد در صورت به دست آمدن زمينه، تصميم بر قتل پيامبر و على عليهما السلام، همه اينها نمونههايى از برخوردهاى منافقين با مؤمنين است كه در اين حديث مطرح شده و ذيلًا عين عبارت آن را ذكر مىكنيم: | ||
=== ۱.اشمئزاز از مؤمنين === | ====== ۱.اشمئزاز از مؤمنين ====== | ||
{{متن عربی|اذا لَقُوا سَلْمانَ وَ اصْحابَهُ اشْمَأَزُّوا مِنْهُمْ}}<ref>بحار الانوار: ح ۳۰ ص ۲۲۳.</ref>: آنگاه كه سلمان و اصحابش را ملاقات مىكردند از ديدن آنان مشمئز مىشدند. | |||
====== ۲. برخورد مسخره آميز ====== | |||
{{متن عربی|فَيَقُولُ اوَّلُهُمْ: انْظُرُوا الَىَّ كَيْفَ اسْخَرُ مِنْهُمْ وَ اكُفُّ عادِيَتَهُمْ عَنْكُمْ}} <ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳.</ref>: ابوبكر مىگفت: مرا بنگريد كه چگونه آنان را مسخره مىكنم و شرّشان را از شما دفع مىنمايم. | |||
{{متن عربی|فَيَقُولُ الْاوَّلُ لَاصْحابِهِ: كَيْفَ رَأَيْتُمْ سُخْرِيَّتى لِهؤُلاءِ وَ كَيْفَ كَفَفْتُ عادِيَتَهُمْ عَنّى وَ عَنْكُمْ؟}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۵.</ref> ابوبكر به اصحابش مىگفت: مسخره مرا نسبت به اينان چگونه ديديد؟ و چگونه شر آنان را از شما دفع كردم؟ | |||
{{متن عربی|قالُوا لَهُمْ: «انّا مَعَكُمْ عَلى ما واطَأْناكُمْ عَلَيْهِ ... فَانّا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ بِهِمْ». فَقالَ | |||
اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: يا مُحَمَّدُ، اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ يُجازيهِمْ جَزاءَ اسْتِهْزائِهِمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۶.</ref>: به دوستان خود مىگفتند: «ما طبق آنچه با شما نقشه كشيديم همراه شماييم ... ما مؤمنين را به مسخره گرفته بوديم». خداوند عز و جل هم درباره آنان فرمود: يا محمد، خدا اينان را استهزا مىكند، و به عوض مسخره كردنشان در دنيا و آخرت آنان را مجازات مىكند. | |||
=== ۳.حيله و خدعه در گفتار === | ====== ۳.حيله و خدعه در گفتار ====== | ||
{{متن عربی|يُخادِعُونَ رَسُولَ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله بِأَيْمانِهِمْ خِلافَ ما فى جَوانِحِهِمْ وَ الَّذينَ آمَنُوا كَذلِكَ ايْضاً}}<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۶.</ref>: آنان با پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله خدعه و حيله مىكنند با قسم خوردنشان بر خلاف آنچه در قلوبشان است؛ و همچنين با مؤمنين حيله مىكنند. | |||
=== ۴.تشويش در افكار مستضعفين === | ====== ۴.تشويش در افكار مستضعفين ====== | ||
{{متن عربی|قيلَ لَهُمْ: «لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بِاظْهارِ نَكْثِ الْبَيْعَةِ لِعِبادِ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفينَ فَتُشَوِّشُونَ عَلَيْهِمْ دينَهُمْ وَ تُحَيِّرُونَهُمْ فى مَذاهِبِهِمْ ...}}<ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۹.</ref>»: «به آنان گفته مىشود: | |||
در زمين فساد نكنيد با اظهار بيعت شكنى خود براى بندگان مستضعف خدا، كه در نتيجه دين آنان را در قلوبشان مشوش مىكنيد، و آنان را در مذاهبشان متحير مىنماييد ...». | در زمين فساد نكنيد با اظهار بيعت شكنى خود براى بندگان مستضعف خدا، كه در نتيجه دين آنان را در قلوبشان مشوش مىكنيد، و آنان را در مذاهبشان متحير مىنماييد ...». | ||
=== 5.كتمان از مؤمنين === | ====== 5.كتمان از مؤمنين ====== | ||
{{متن عربی|ثُمَّ يَقُولُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ: احْتَرِزُوا مِنهُمْ لا يَقِفُونَ مِنْ فَلَتاتِ كَلامِكُمْ عَلى كُفْرِ مُحَمَّدٍ فيما قالَهُ فى عَلِىٍّ فَيَمُنُّوا عَلَيْكُمْ فَيَكُونَ فيهِ هَلاكُكُمْ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۳.</ref>: منافقين به يكديگر مىگويند: از مؤمنين مواظب باشيد كه مبادا از گوشههاى سخنان شما درباره كفر محمد در آنچه درباره على گفته آگاه شوند و خبر آن را گزارش دهند، كه هلاك شما در آن خواهد بود. | |||
=== ۶.فرصت طلبى === | ====== ۶.فرصت طلبى ====== | ||
{{متن عربی|فَيَقُولُ لَهُمْ: فَهكَذا فَلْتَكُنْ مُعامَلَتُكُمْ لَهُمْ الى انْ تَنْتَهِزُوا الْفُرْصَةَ فيهِمْ مِثْلَ هذا، فَانَّ اللَّبيبَ الْعاقِلَ مَنْ تَجَرَّعَ عَلَى الْغُصَّةِ حَتّى يَنالَ الْفُرْصَةَ}} <ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۲۲۵.</ref>: ابوبكر به ساير منافقين مىگفت: بايد برخورد و رفتار شما با مؤمنين با مكر و دورويى باشد تا چنين فرصتهايى براى شما درباره آنان پيش آيد، چرا كه عاقل آن است كه جرعههاى تلخ غصه را در حلق خود بريزد تا به فرصت دست يابد! | |||
=== ۷.تصميم بر تمرّد === | ====== ۷.تصميم بر تمرّد ====== | ||
{{متن عربی|يُوَطِّنُونَ انْفُسَهُمْ عَلَى التَّمَرُّدِ عَلى عَلِىٍّ عليه السلام انْ كانَتْ بِكَ كائِنَةً}} <ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۵.</ref>: منافقين خود را براى تمرد و سرپيچى از على عليه السلام آماده مىكنند، اگر براى تو اتفاقى رخ دهد. | |||
=== ۸.تصميم بر قتل === | ====== ۸.تصميم بر قتل ====== | ||
{{متن عربی|لكِنَّهُمْ يَتَواطَئُونَ عَلى اهْلاكِكَ وَ اهْلاكِهِ}} <ref>عوالم العلوم: ج ۱۵/ ۳ ص ۱۵۵.</ref>: ولى آنان توطئه بر هلاك نمودن تو و على كردهاند. | |||
از اين مجموعه رفتار بر مىآيد كه گويا چشم ديدن مؤمنين را ندارند و حتى از ديدن گُل روى آنان مشمئز مىشوند، كه اين حاكى از باطن خبيث آنان دارد كه تطابقى با طيّب بودن ندارد. شدت غيظ و غضبشان در رفتار مسخره آميز و حيله گرانه جلوه مىكند، و با ايجاد تشويش در افكار مردم ضربههاى كارى بر پيكره اجتماعى مىزنند كه تازه در حال ساخته شدن است. با كتمان اقدامات خود و ظاهر سازى دروغين نقشههاى خود را به آسانى عملى مىكنند، و تصميمهاى عظيمى در پشت پرده كارشان درباره قتل بزرگان اسلام و تمرد از دستوراتشان در سر دارند. | از اين مجموعه رفتار بر مىآيد كه گويا چشم ديدن مؤمنين را ندارند و حتى از ديدن گُل روى آنان مشمئز مىشوند، كه اين حاكى از باطن خبيث آنان دارد كه تطابقى با طيّب بودن ندارد. شدت غيظ و غضبشان در رفتار مسخره آميز و حيله گرانه جلوه مىكند، و با ايجاد تشويش در افكار مردم ضربههاى كارى بر پيكره اجتماعى مىزنند كه تازه در حال ساخته شدن است. با كتمان اقدامات خود و ظاهر سازى دروغين نقشههاى خود را به آسانى عملى مىكنند، و تصميمهاى عظيمى در پشت پرده كارشان درباره قتل بزرگان اسلام و تمرد از دستوراتشان در سر دارند. |
ویرایش