پرش به محتوا

آيه ۱۵ یونس و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۳: خط ۲۳:
موقعیت تاریخی نزول آیه ۱۵ سوره یونس چنین ترسیم شده است: پس از اتمام [[خطبه غدیر]] و [[بیعت]] همگانى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، چهارمين روشى كه [[منافقین]] براى شبهه‏‌اندازى در رخداد غدیر در پيش گرفتند مسئله جایگزینی على‏ عليه السلام با کسی ديگر بود. آنان ابتدا اين مطلب را در بين خود مطرح كردند و گفتند: اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مى‏‌داد و به‌جاى او ديگرى را جايگزين مى‏‌كرد. قلب‏‌هاى ما هرگز طاقت ولايت على همراه با اطاعت او را ندارد. از پيامبر بخواهيم كه او را براى ما به ديگرى تبديل كند. اى كاش على را امام قرار نمى‏‌داد و ما را امام قرار مى‏‌داد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تغيير مى‏‌داد و ما را به‌جاى او قرار مى‏‌داد.
موقعیت تاریخی نزول آیه ۱۵ سوره یونس چنین ترسیم شده است: پس از اتمام [[خطبه غدیر]] و [[بیعت]] همگانى با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، چهارمين روشى كه [[منافقین]] براى شبهه‏‌اندازى در رخداد غدیر در پيش گرفتند مسئله جایگزینی على‏ عليه السلام با کسی ديگر بود. آنان ابتدا اين مطلب را در بين خود مطرح كردند و گفتند: اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مى‏‌داد و به‌جاى او ديگرى را جايگزين مى‏‌كرد. قلب‏‌هاى ما هرگز طاقت ولايت على همراه با اطاعت او را ندارد. از پيامبر بخواهيم كه او را براى ما به ديگرى تبديل كند. اى كاش على را امام قرار نمى‏‌داد و ما را امام قرار مى‏‌داد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تغيير مى‏‌داد و ما را به‌جاى او قرار مى‏‌داد.


آنگاه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و با گستاخى اين درخواست را مطرح كردند. سخنگوى آنان [[معاذ بن جبل]]، يكى از امضاكنندگان [[صحیفه ملعونه اول]] بود.
آنگاه نزد پيامبر صلى الله عليه و آله آمدند و با گستاخى اين درخواست را مطرح كردند. سخنگوى آنان [[معاذ بن جبل]]، يكى از امضاكنندگان [[صحیفه ملعونه اول]] بود. در این درخواست [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبكر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] به‌عنوان گزینه‌های جایگزینی پیشنهاد شدند؛ امری که نشان‌دهنده منشأ توطئه‌‏ها بود. آنان گفتند: يا رسول اللَّه، مردم تازه مسلمان شده‌اند و راضى نمى‏‌شوند كه نبوت در شما و امامت در پسر عمويتان باشد. اگر آن را به غير او منتقل نماييد بهتر خواهد بود. پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من اين كار را با رأى خود انجام نداده‌ام كه درباره آن اختيارى داشته باشم. اين خداوند است كه به من دستور داده و آن را بر من واجب كرده است. در این هنگام خداوند در پاسخ به آنان آيه ۱۵ سوره يونس را نازل كرد. با نزول این آیه روشن شد که كرد پیامبر حق تغيير جانشین الهی خود را ندارد و در كوچک‌ترين سرپيچى در اعلان ولايت على ‏عليه السلام از عذاب الهى هراسان است.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص۱۷۷؛ بحارالانوار، ج۲۳، ص۲۱۰؛ بحارالانوار، ج۳۶، ص۱۴۸؛ بحارالانوار، ج۳۷ ص۱۶۰-۱۶۱؛ عوالم العلوم، ج۲/۱۵، ص۲۹۷؛ الصراط المستقيم، ج۱، ص۳۱۴.</ref>
 
جالب‏ تر اينكه ابوبكر و عمر را به عنوان كسى كه جايگزين على‏ عليه السلام شود نام بردند!! و اين گونه پرده از منشأ توطئه ‏ها برداشته شد.
 
آنان گفتند: «يا رسول اللَّه، مردم تازه مسلمان شده ‏اند و راضى نمى‏ شوند كه نبوت در شما و امامت در پسر عمويتان باشد. اگر آن را به غير او منتقل نماييد بهتر خواهد بود».
 
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: من اين كار را با رأى خود انجام نداده ‏ام كه درباره آن اختيارى داشته باشم. اين خداوند است كه به من دستور داده و آن را بر من واجب كرده است».
 
خداوند نيز بى‏ درنگ پاسخ آنان را با آيه ۱۵ سوره يونس داد و آن را بر پيامبر صلى الله عليه و آله چنين نازل كرد:
 
{{قرآن|وَ اِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتِنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا اَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما يُوحى اِلَىَّ اِنّى اَخافُ اِنْ عَصَيْتُ رَبّى عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ}}:
 
«هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مى‏ شود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مى‏ گويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. جز آنچه بر من وحى مى‏ شود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر عصيان پروردگارم را نمايم از عذاب روزى عظيم مى ‏ترسم».
 
بدين گونه پيامبر صلى الله عليه و آله به آنان اعلان كرد كه من حق چنين تغييرى را ندارم، چرا كه از پيش خود انجام نداده ‏ام بلكه كاملاً پيرو وحى هستم، و در كوچک ترين سرپيچى در اعلان ولايت على ‏عليه السلام از عذاب الهى ترس دارم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۲۱۰ و ج ۳۶ ص ۱۴۸ و ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۶۰. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷. تفسير فرات: ص ۱۷۷. الصراط المستقيم: ج ۱ ص ۳۱۴.</ref>


و اما تفصيل اين موقعيت تاريخى چنين است:
و اما تفصيل اين موقعيت تاريخى چنين است: