۱٬۶۲۶
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
وقتى خداوند در پاسخ آنان سه مسئله «از پيش خود گفتن»، «پيروى از وحى» و «عصيان و سرپيچى از امر پروردگار» را مطرح میکند، ناظر به اين است كه آنان متوجه بودهاند كه اين اعتراضشان چنين مفهومى دارد؛ گويا در پيشنهادشان به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين گفتهاند: اى فرستاده خدا، اگر چه ما از خطبه تو فهميديم كه ولايت على از طرف خداست و كوتاهى در آن نرساندن رسالت الهى و مستوجب عذاب است، پس از چنين تأكيدى روشن است كه خداوند راه تغيير و تبديل در اين باره را بسته است؛ ولى بيا و از پيش خود دست به چنين اقدامى بزن و صاحب مقام ولايت را تغيير ده و به وحى كارى نداشته باش و از اينكه عصيان پروردگار پيش مىآيد نگران مباش! اگر آنان اينگونه هم نگفته باشند، مطرحكردن چنين پيشنهادى بعد از آن خطابه غَرّا جز اين معنى را نمىدهد. به همین دلیل حضرت در پاسخ آنان میگوید: من از پيش خود چنين كارى را نمىتوانم انجام دهم و من تابع خدايم و هرگز از امر خدا سرپيچى نمیكنم. | وقتى خداوند در پاسخ آنان سه مسئله «از پيش خود گفتن»، «پيروى از وحى» و «عصيان و سرپيچى از امر پروردگار» را مطرح میکند، ناظر به اين است كه آنان متوجه بودهاند كه اين اعتراضشان چنين مفهومى دارد؛ گويا در پيشنهادشان به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين گفتهاند: اى فرستاده خدا، اگر چه ما از خطبه تو فهميديم كه ولايت على از طرف خداست و كوتاهى در آن نرساندن رسالت الهى و مستوجب عذاب است، پس از چنين تأكيدى روشن است كه خداوند راه تغيير و تبديل در اين باره را بسته است؛ ولى بيا و از پيش خود دست به چنين اقدامى بزن و صاحب مقام ولايت را تغيير ده و به وحى كارى نداشته باش و از اينكه عصيان پروردگار پيش مىآيد نگران مباش! اگر آنان اينگونه هم نگفته باشند، مطرحكردن چنين پيشنهادى بعد از آن خطابه غَرّا جز اين معنى را نمىدهد. به همین دلیل حضرت در پاسخ آنان میگوید: من از پيش خود چنين كارى را نمىتوانم انجام دهم و من تابع خدايم و هرگز از امر خدا سرپيچى نمیكنم. | ||
==== نكته سوم: پيشنهاد تبديل مساوى با كفر ==== | |||
در آيه | در آيه اعتراضكنندگان صريحاً افراد بىاعتقاد به قيامت معرفى شدهاند، آنجا كه آنان را «کسانی که به دیدار ما امیدی ندارند» معرفی میکند؛ يعنى اگر كسى خود را در انتظار روزى بداند كه بايد پاسخگوى پروردگارش باشد، هرگز جرأت چنين پيشنهادى را به خود نمىدهد. او بهخوبى مىفهمد كه خدا حجت را تمام كرده و اگر بنا باشد در هر يک از اوامر الهى بندگان پيشنهاداتى براى خدا داشته باشند، معنايى جز مسخرهكردن خدا نخواهد داشت. | ||
==== نتيجهگيرى از نكات سهگانه ==== | |||
پيشنهادكنندگان جایگزینی على عليه السلام با ديگرى به خدا و روز جزا اعتقاد نداشتند. براى آنان نبوت پيامبر صلى الله عليه و آله هم رياستطلبى بود و معتقد بودند كه حضرت پس تسلط خود، اكنون مىخواهد خویشاوند خود را بر مردم مسلط كند، چنانكه بهصراحت اين را گفتند.<ref>غدير در قرآن، ج۱، ص۲۲۲.</ref> | |||
با اين اعتقاد مسئله اى به نام ارتباط ولايت با خدا را بهانه اى از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله براى تحكيم سخنان خود مى دانستند. با چنين تفكرى به راحتى پيشنهاد تغيير دادند و بر آن اصرار ورزيدند و اميد داشتند كه بتوانند حضرت را وادار به خواسته خود كنند. | با اين اعتقاد مسئله اى به نام ارتباط ولايت با خدا را بهانه اى از سوى پيامبر صلى الله عليه و آله براى تحكيم سخنان خود مى دانستند. با چنين تفكرى به راحتى پيشنهاد تغيير دادند و بر آن اصرار ورزيدند و اميد داشتند كه بتوانند حضرت را وادار به خواسته خود كنند. | ||
خط ۹۴: | خط ۹۲: | ||
آن كس كه مقام ولايت را منصوب كرده خداى حكيم است كه هر كارى را از روى حكمت انجام مى دهد و معرفى على عليه السلام در غدير براى مقام امامت و خلافت اقتضاى حكمت الهى است كه تغيير در آن معنى ندارد. | آن كس كه مقام ولايت را منصوب كرده خداى حكيم است كه هر كارى را از روى حكمت انجام مى دهد و معرفى على عليه السلام در غدير براى مقام امامت و خلافت اقتضاى حكمت الهى است كه تغيير در آن معنى ندارد. | ||
==== | ==== اعتراضكنندگان چه كسانى بودند؟ ==== | ||
دانستن اين نكته كه اعتراض كنندگان در غدير در واقع بت پرستان سابق بودند و اسلام را مسخره مى كردند، تحليل بسيارى از آنچه در حاشيه غدير از سوى دشمنان به وقوع پيوست را آسان مى كند، و پيرو آن پايه اقدامات مخرّب اهل سقيفه را در طول حكومت خود روشن مى نمايد. | دانستن اين نكته كه اعتراض كنندگان در غدير در واقع بت پرستان سابق بودند و اسلام را مسخره مى كردند، تحليل بسيارى از آنچه در حاشيه غدير از سوى دشمنان به وقوع پيوست را آسان مى كند، و پيرو آن پايه اقدامات مخرّب اهل سقيفه را در طول حكومت خود روشن مى نمايد. | ||
ویرایش