۴٬۰۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
اين از سوى خداست، تا با آن مبلغ كمى به دست آورند. واى بر آنان از آنچه دستهايشان مى نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى كنند». | اين از سوى خداست، تا با آن مبلغ كمى به دست آورند. واى بر آنان از آنچه دستهايشان مى نويسد و واى بر آنان از آنچه كسب مى كنند». | ||
آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه اى را نوشته اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى فرمايد: | آنگاه فرمود: كسانى كه در اين امت چنين صحيفه اى را نوشته اند شباهت دارند به آنان كه خدا مى فرمايد: {{متن قرآن|يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ اِذْ يُبَيِّتُونَ ما لايَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطاً}}<ref>نساء / ۱۰۸.</ref>: | ||
{{متن | |||
«از مردم مخفى مى كنند اما از خدا مخفى نمى كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد». | «از مردم مخفى مى كنند اما از خدا مخفى نمى كنند و خدا ناظر آنان است هنگامى كه شب را سحر مى كنند در سخنى كه خدا راضى نيست، و خدا به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد». | ||
خط ۲۶: | خط ۲۴: | ||
اگر نبود كه خداوند به من دستور داده از آنها اعراض نمايم براى مقدّرى كه مى خواهد به انجام رساند، هم اكنون آنان را پيش آورده گردنشان را مى زدم! | اگر نبود كه خداوند به من دستور داده از آنها اعراض نمايم براى مقدّرى كه مى خواهد به انجام رساند، هم اكنون آنان را پيش آورده گردنشان را مى زدم! | ||
حذيفه | حذيفه مى گويد: به خدا قسم ديديم هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله اين سخنان را مى فرمود لرزه بر اندام امضاكنندگان صحيفه افتاده و اختيار از كف داده بودند، به طورى كه بر حاضران در مجلس مخفى نماند كه حضرت با سخن خويش آن عده را قصد كرده و اين آيه هاى قرآنى را درباره آنان مى خواند. | ||
مى بينيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله كار آنان را در تدوين صحيفه ملعونه با ماجراى قريش در مكه مشابه دانسته، كه وقتى قريشيان انواع مبارزه و مقابله با پيامبر صلى الله عليه و آله را تجربه كردند و به نتيجه اى نرسيدند در مكانى به نام «دار النَدوة» جمع شدند و پيمان نامه اى بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندانش نوشتند و آن را در كعبه آويزان نمودند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص۱-۲ و ج ۲۸ ص ۱۰۲-۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.</ref> | مى بينيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله كار آنان را در تدوين صحيفه ملعونه با ماجراى قريش در مكه مشابه دانسته، كه وقتى قريشيان انواع مبارزه و مقابله با پيامبر صلى الله عليه و آله را تجربه كردند و به نتيجه اى نرسيدند در مكانى به نام «دار النَدوة» جمع شدند و پيمان نامه اى بر ضد پيامبر صلى الله عليه و آله و خاندانش نوشتند و آن را در كعبه آويزان نمودند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص۱-۲ و ج ۲۸ ص ۱۰۲-۱۱۱ و ج ۲۹ ص ۱۰۳ و ج ۳۰ ص ۲۷۱،۲۱۶.</ref> | ||
خط ۲۲۰: | خط ۲۱۸: | ||
==== ششم: صحيفه اى مثل صحيفه جاهليت ==== | ==== ششم: صحيفه اى مثل صحيفه جاهليت ==== | ||
{{متن عربی|ضاهُوهُمْ فى صَحيفَتِهِمُ الَّتى كَتَبُوها عَلَيْنا فِى الْجاهِلِيَّةِ}} | |||
اين كلام پيامبر صلى الله عليه وآله درباره امضا كنندگان صحيفه است كه رو در روى آنان به كنايه فرمود: | اين كلام پيامبر صلى الله عليه وآله درباره امضا كنندگان صحيفه است كه رو در روى آنان به كنايه فرمود: | ||
خط ۲۳۳: | خط ۲۳۱: | ||
==== هفتم: اغماض از صحيفه براى امتحان ==== | ==== هفتم: اغماض از صحيفه براى امتحان ==== | ||
{{متن عربی|لِيَبْتَلِىَ مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ تَفْرِقَةً بَيْنَ الْخَبيثِ وَ الطَّيِّبِ}} | |||
صحيفه ملعونه سؤال بزرگى براى ما دارد، و آن اينكه با اطلاع دادن خداوند به پيامبرش و علم آن حضرت به انعقاد چنين قراردادى بر ضد اسلام، چرا حضرت افشاگرى نكرد و چرا مانع از كارشان نشد و چرا آنان را به قتل نرساند؟ | صحيفه ملعونه سؤال بزرگى براى ما دارد، و آن اينكه با اطلاع دادن خداوند به پيامبرش و علم آن حضرت به انعقاد چنين قراردادى بر ضد اسلام، چرا حضرت افشاگرى نكرد و چرا مانع از كارشان نشد و چرا آنان را به قتل نرساند؟ | ||
خط ۲۴۳: | خط ۲۴۱: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ چنين سؤالى را به تأخير نينداخته و درباره صحيفه ملعونه به صراحت فرموده است: | پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ چنين سؤالى را به تأخير نينداخته و درباره صحيفه ملعونه به صراحت فرموده است: | ||
انَّ اللَّه تَعالى يُمَتِّعُهُمْ لِيَبْتَليهِمْ وَ يَبْتَلى مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ، تَفْرِقَةً بَيْنَ الْخَبيثِ وَ الطَّيِّبِ، وَ لَوْ لا انَّهُ سُبْحانَهُ امَرَنى بِالاعْراضِ عَنْهُمْ لِلامْرِ الَّذى هُوَ بالِغُهُ لَقَدَّمْتُهُمْ فَضَرَبْتُ اعْناقَهُمْ: | {{متن عربی|انَّ اللَّه تَعالى يُمَتِّعُهُمْ لِيَبْتَليهِمْ وَ يَبْتَلى مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ، تَفْرِقَةً بَيْنَ الْخَبيثِ وَ الطَّيِّبِ، وَ لَوْ لا انَّهُ سُبْحانَهُ امَرَنى بِالاعْراضِ عَنْهُمْ لِلامْرِ الَّذى هُوَ بالِغُهُ لَقَدَّمْتُهُمْ فَضَرَبْتُ اعْناقَهُمْ}}: | ||
خداوند تعالى آنان را از زندگى دنيا برخوردار مى كند تا آنان را و كسانى كه بعد از آنان مى آيند امتحان كند و جدا كردن خبيث و طيب انجام گيرد. | خداوند تعالى آنان را از زندگى دنيا برخوردار مى كند تا آنان را و كسانى كه بعد از آنان مى آيند امتحان كند و جدا كردن خبيث و طيب انجام گيرد. | ||
خط ۲۵۱: | خط ۲۴۹: | ||
دقت در اين كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ كامل همان سؤال است و در مجموع شش جواب از شش ديدگاه است: | دقت در اين كلام پيامبر صلى الله عليه و آله پاسخ كامل همان سؤال است و در مجموع شش جواب از شش ديدگاه است: | ||
===== پاسخ اول: | ===== پاسخ اول: {{متن عربی|يُمَتِّعُهُمْ لِيَبْتَلِيَهُمْ}}: «آنان را (از دنيا) برخوردار مى كند تا امتحانشان كند». ===== | ||
خداوند از اول روزگار بنا را بر نابودى فورى ظالمين نگذاشته، بلكه آنان را آزاد گذاشته تا امتحان خود را پس دهند. چنانكه قابيل و نمرود و شدّاد و فرعون را مدتى در زمين مهلت داد، در حالى كه مى توانست به مجرد ادعاى نابجا نابودشان كند. | خداوند از اول روزگار بنا را بر نابودى فورى ظالمين نگذاشته، بلكه آنان را آزاد گذاشته تا امتحان خود را پس دهند. چنانكه قابيل و نمرود و شدّاد و فرعون را مدتى در زمين مهلت داد، در حالى كه مى توانست به مجرد ادعاى نابجا نابودشان كند. | ||
===== پاسخ دوم: | ===== پاسخ دوم: {{متن عربی|وَ يَبْتَلِىَ مَنْ يَأْتى بَعْدَهُمْ}}: «تا كسانى را كه بعد از آنان مىآيند امتحان كند». ===== | ||
اگر خدا راه ظالمين و گمراهان را مسدود كند وسيله اى براى امتحان مردم نمى ماند. | اگر خدا راه ظالمين و گمراهان را مسدود كند وسيله اى براى امتحان مردم نمى ماند. | ||
خط ۲۶۵: | خط ۲۶۳: | ||
طناب بر گردن على عليه السلام انداخته و شمشیر بر سر او خواهند گرفت كه به اجبار [[بیعت]] كند، يا مانند [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و ابوذر و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] با سرهاى تراشيده و شمشيرهاى حمايل كرده كنار احجار زيت براى نصرتش آماده مى شوند؟ | طناب بر گردن على عليه السلام انداخته و شمشیر بر سر او خواهند گرفت كه به اجبار [[بیعت]] كند، يا مانند [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و ابوذر و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] با سرهاى تراشيده و شمشيرهاى حمايل كرده كنار احجار زيت براى نصرتش آماده مى شوند؟ | ||
حسين عزيز عليه السلام را با داعيه | حسين عزيز عليه السلام را با داعيه {{متن عربی|بُغْضاً مِنّا لابيكَ}} به شهادت مى رسانند، يا پيش مرگ او مى شوند تا در صحنه كربلا نماز بخواند؟! | ||
امواج پيچ در پيچ فرات را از جگر كباب شده ۷۲ مرد آسمانى و ۸۴ بانوى بهشتى منع مى كنند، يا در راه آوردن مشک آبى جان بر كف بر نيزه هاى يزيد مى تازند و با دو دست بريده بر لبان خشكيده آنان اشک مى ريزند؟ | امواج پيچ در پيچ فرات را از جگر كباب شده ۷۲ مرد آسمانى و ۸۴ بانوى بهشتى منع مى كنند، يا در راه آوردن مشک آبى جان بر كف بر نيزه هاى يزيد مى تازند و با دو دست بريده بر لبان خشكيده آنان اشک مى ريزند؟ |
ویرایش