پرش به محتوا

آيه ۶ احزاب و غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - '<references />' به '{{پانویس}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱: خط ۱:
== «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ...»<ref>احزاب /  ۶ . غدير در قرآن: ج ۱ ص۲۶ - ۲۹ و ج ۲ ص ۱۰۳-۱۱۰ و ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱. نگاهى بر زيارت غديريّه (صفاخواه، طالعى) : ص۱۱۱-۱۵۰.</ref> ==
== «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ...»<ref>احزاب/۶؛ غدير در قرآن: ج ۱ ص۲۶ - ۲۹ و ج ۲ ص ۱۰۳-۱۱۰ و ج ۳ ص ۳۹۲-۳۹۵؛ واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱؛ نگاهى بر زيارت غديريّه: ص۱۱۱-۱۵۰.</ref> ==
اولين آيه‏ اى كه در مدينه و به عنوان پيش ‏درآمد سفر حجةالوداع و غدير نازل شد اين آيه بود:
اولين آيه‏ اى كه در مدينه و به عنوان پيش ‏درآمد سفر حجةالوداع و غدير نازل شد اين آيه بود:


خط ۱۱: خط ۱۱:
ماه ذى ‏القعدة سال دهم هجرى، مدينه غافل از مراسم عظيمى بود كه در آينده ‏اى نزديک در مكه و غدير به وقوع مى ‏پيوست. هنوز سفر حج از سوى خدا و رسول اعلام نشده بود كه آماده ‏سازى فكرى مردم براى پذيرش و درک مفاهيم بلند ولايت و امامت با نام قرآن آغاز شد.
ماه ذى ‏القعدة سال دهم هجرى، مدينه غافل از مراسم عظيمى بود كه در آينده ‏اى نزديک در مكه و غدير به وقوع مى ‏پيوست. هنوز سفر حج از سوى خدا و رسول اعلام نشده بود كه آماده ‏سازى فكرى مردم براى پذيرش و درک مفاهيم بلند ولايت و امامت با نام قرآن آغاز شد.


اين شروع با نزول آيه بسيار مهمى از قرآن درباره مقام با عظمت پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه بعد از آن محور غدير قرار گرفت. آيه ششم سوره احزاب {{قرآن|النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ ...}}:
اين شروع با نزول آيه بسيار مهمى از قرآن درباره مقام با عظمت پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه بعد از آن محور غدير قرار گرفت. آيه ششم سوره احزاب {{قرآن|النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ اَنْفُسِهِمْ...}}:


«پيامبر بر مردم از خودشان صاحب اختيارتر است ...» در آن روزها در مدينه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، كه صاحب اختيارى آن حضرت را بيان مى ‏كرد و مقدمه‏ اى بود براى كلمه «مولى» در {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}در غدير اعلام شد.
«پيامبر بر مردم از خودشان صاحب اختيارتر است ...» در آن روزها در مدينه بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد، كه صاحب اختيارى آن حضرت را بيان مى ‏كرد و مقدمه‏ اى بود براى كلمه «مولى» در {{متن عربی|مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}} در غدير اعلام شد.


كلمه {{متن عربی|اَولى به نَفْس}} كه تركيب پر معنايى بود در اذهان همه جرقه‏ هايى ايجاد كرد و انگيزه ‏اى براى فهم دقيق‏ تر آن شد. لذا از پيامبر صلى الله عليه وآله پرسيدند: يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چيست كه به وسيله آن شما بر ما از خودمان بيشتر اختيار داريد؟
كلمه {{متن عربی|اَولى به نَفْس}} كه تركيب پر معنايى بود در اذهان همه جرقه‏ هايى ايجاد كرد و انگيزه ‏اى براى فهم دقيق‏ تر آن شد. لذا از پيامبر صلى الله عليه وآله پرسيدند: يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چيست كه به وسيله آن شما بر ما از خودمان بيشتر اختيار داريد؟


حضرت فرمود: «پذيرفتن و اطاعت در آنچه دوست بداريد و آنچه بر شما خوش نيايد و دوست نداشته باشيد» . مردم با شنيدن اين محتواى بلند گفتند: پذيرفتيم و اطاعت مى‏ كنيم.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۲۹۶. الاقبال: ص ۴۵۹،۴۵۳.</ref>
حضرت فرمود: «پذيرفتن و اطاعت در آنچه دوست بداريد و آنچه بر شما خوش نيايد و دوست نداشته باشيد» . مردم با شنيدن اين محتواى بلند گفتند: پذيرفتيم و اطاعت مى‏ كنيم.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۲۹۶؛ الاقبال: ص ۴۵۹،۴۵۳.</ref>


در بيانى ديگر:
در بيانى ديگر:
خط ۳۷: خط ۳۷:
فرمود: «شنيدن و اطاعت كردن در آنچه كه دوست بداريد يا بر شما خوش نيايد». ما گفتيم: شنيديم و اطاعت مى ‏كنيم.
فرمود: «شنيدن و اطاعت كردن در آنچه كه دوست بداريد يا بر شما خوش نيايد». ما گفتيم: شنيديم و اطاعت مى ‏كنيم.


پس از اين بود كه به عنوان حجةالوداع به سوى مكه حركت كرديم و جبرئيل نازل شد و گفت: اى محمد! خدايت سلام رسانده مى ‏گويد: على را به عنوان عَلَمى براى مردم منصوب كن.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۲۹۶. الاقبال: ص ۴۵۹،۴۵۳.</ref>
پس از اين بود كه به عنوان حجةالوداع به سوى مكه حركت كرديم و جبرئيل نازل شد و گفت: اى محمد! خدايت سلام رسانده مى ‏گويد: على را به عنوان عَلَمى براى مردم منصوب كن.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۲۹۶؛ الاقبال: ص ۴۵۹،۴۵۳.</ref>


مردم با اين خاطره از «ولايت نبوى» از مدينه حركت كردند كه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}، و با رسيدن به مكه سراغ اعمال حج رفتند و پس از اتمام حج راهى غدیر شدند؛ تا ساعتى كه در برابر منبر غدير نشستند. آن روز روزى بود كه بايد شأن نزول اين آيه كامل می ‏شد و ارتباط غدير با اين فراز قرآن تبيين مى ‏گرديد.
مردم با اين خاطره از «ولايت نبوى» از مدينه حركت كردند كه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}، و با رسيدن به مكه سراغ اعمال حج رفتند و پس از اتمام حج راهى غدیر شدند؛ تا ساعتى كه در برابر منبر غدير نشستند. آن روز روزى بود كه بايد شأن نزول اين آيه كامل می ‏شد و ارتباط غدير با اين فراز قرآن تبيين مى ‏گرديد.
خط ۵۹: خط ۵۹:
سپس فرمود: اى مردم، من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارترم و با بودن من آنان را امرى و اختيارى نيست. بعد از من على نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست. سپس پسرم حسن نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست.
سپس فرمود: اى مردم، من نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارترم و با بودن من آنان را امرى و اختيارى نيست. بعد از من على نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست. سپس پسرم حسن نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است و با بودن او آنان را امرى و اختيارى نيست.


سپس بار ديگر بر سر مطلب بازگشت و فرمود: اى مردم، وقتى من به شهادت رسيدم على بر شما از خودتان صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه على به شهادت برسد پسرم حسن بر مؤمنين صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه حسن به شهادت برسد پسرم حسين بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است.<ref>كتاب سليم: ص ۳۶۲. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۱. الغدير: ج ۱ ص ۱۹۹.</ref>
سپس بار ديگر بر سر مطلب بازگشت و فرمود: اى مردم، وقتى من به شهادت رسيدم على بر شما از خودتان صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه على به شهادت برسد پسرم حسن بر مؤمنين صاحب اختيارتر است، و آنگاه كه حسن به شهادت برسد پسرم حسين بر مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است.<ref>كتاب سليم: ص ۳۶۲؛ عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۱؛ الغدير: ج ۱ ص ۱۹۹.</ref>


=== تحليل اعتقادى ===
=== تحليل اعتقادى ===
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:
مردم گفتند: بلى يا رسول‏ اللَّه. پس دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:
مردم گفتند: بلى يا رسول‏ اللَّه. پس دست على ‏عليه السلام را گرفت و فرمود:


«هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست. خدايا هركس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و با هركس كه با او دشمنى كند دشمنى كن».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۱،۲۴۵. الغدير: ج ۱ ص ۱۷۸. امالى الطوسى: ص ۱۱۳. اسد الغابة: ج ۴ ص ۲۸. ارجح المطالب: ص ۵۸۰ . مشكل الآثار: ج ۲ ص ۳۰۸.</ref>
«هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست. خدايا هركس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و با هركس كه با او دشمنى كند دشمنى كن».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۱،۲۴۵؛ الغدير: ج ۱ ص ۱۷۸؛ امالى الطوسى: ص ۱۱۳؛ اسد الغابة: ج ۴ ص ۲۸؛ ارجح المطالب: ص ۵۸۰؛ مشكل الآثار: ج ۲ ص ۳۰۸.</ref>


=== موقعيت تاريخى ===
=== موقعيت تاريخى ===
خط ۱۶۶: خط ۱۶۶:
سلمان برخاست و پرسيد:
سلمان برخاست و پرسيد:


يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من. هر كس كه اختيار من بر او از خودش بيشتر است على نيز اختيارش بر او از خودش بيشتر است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۴. كتاب سليم: ص ۱۹۹. فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲.</ref>
يا رسول‏ اللَّه، اين ولايت چگونه ولايتى است؟ فرمود: ولايتى همچون ولايت من. هر كس كه اختيار من بر او از خودش بيشتر است على نيز اختيارش بر او از خودش بيشتر است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۴؛ كتاب سليم: ص ۱۹۹؛ فرائد السمطين: ج ۱ ص ۳۱۲.</ref>


در اين حديث عبارات دقيق ‏تر است و در فهماندن ولايت على‏ عليه السلام ظرافت بيشترى از آن دريافت مى‏ شود. پيامبر صلى الله عليه و آله از ولايت خدا آغاز مى‏ فرمايد و سپس ولايت خود و آنگاه ولايت على‏ عليه السلام را مطرح مى‏ نمايد.
در اين حديث عبارات دقيق ‏تر است و در فهماندن ولايت على‏ عليه السلام ظرافت بيشترى از آن دريافت مى‏ شود. پيامبر صلى الله عليه و آله از ولايت خدا آغاز مى‏ فرمايد و سپس ولايت خود و آنگاه ولايت على‏ عليه السلام را مطرح مى‏ نمايد.
خط ۱۷۶: خط ۱۷۶:
جالب ‏تر اينكه عين كلمه «مولى» را درباره خداوند و خود و على ‏عليه السلام مطرح مى ‏فرمايد تا كسى در حد اختلاف كلمات نيز شبهه وارد نكند.
جالب ‏تر اينكه عين كلمه «مولى» را درباره خداوند و خود و على ‏عليه السلام مطرح مى ‏فرمايد تا كسى در حد اختلاف كلمات نيز شبهه وارد نكند.


آنگاه در «مولى المؤمنين» بودن خود به آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» به صورت اقتباس در كلام استشهاد مى‏ فرمايد.
آنگاه در {{متن عربی|مولى المؤمنين}} بودن خود به آيه {{متن قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} به صورت اقتباس در كلام استشهاد مى‏ فرمايد.


===== حديث سوم =====
===== حديث سوم =====
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:


===== حديث چهارم =====
===== حديث چهارم =====
{{متن عربی|جاءَ ابُو ايُّوبِ الانْصارى مَعَ رَهْطٍ مِنَ الانْصارِ الى عَلِىّ‏ عليه السلام بِالرُّحْبَةِ، فَقالَ‏ عليه السلام: مَنِ الْقَوْمُ؟ قالُوا: مَواليكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ ... . سَمِعْنا رَسُولَ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ، يَقُولُ: ايُّهَا النّاسُ، الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ؟ قُلْنا: بَلى يا رَسُولَ‏ اللَّه. فَقالَ: انَّ اللَّه مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، اللَّه‏مَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۷ ح ۶۴ . شرح نهج البلاغه (ابن‏ ابى ‏الحديد) : ج ۱ ص ۳۱۷. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۰،۶۲.</ref>
{{متن عربی|جاءَ ابُو ايُّوبِ الانْصارى مَعَ رَهْطٍ مِنَ الانْصارِ الى عَلِىّ‏ عليه السلام بِالرُّحْبَةِ، فَقالَ‏ عليه السلام: مَنِ الْقَوْمُ؟ قالُوا: مَواليكَ يا اميرَالْمُؤْمِنينَ ... . سَمِعْنا رَسُولَ‏ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ وَ هُوَ آخِذٌ بِيَدِكَ، يَقُولُ: ايُّهَا النّاسُ، الَسْتُ اوْلى بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ؟ قُلْنا: بَلى يا رَسُولَ‏ اللَّه. فَقالَ: انَّ اللَّه مَوْلاىَ وَ انَا مَوْلَى الْمُؤْمِنينَ، وَ عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ، اللَّه‏مَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۷ ح ۶۴؛ شرح نهج البلاغه: ج ۱ ص ۳۱۷؛عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۵۰،۶۲.</ref>


ابوايوب انصارى با عده‏اى از انصار در ميدان كوفه نزد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند. حضرت پرسيد: شما كيستيد؟ گفتند: اهل ولايت تو يا اميرالمؤمنين ... .
ابوايوب انصارى با عده‏اى از انصار در ميدان كوفه نزد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام آمدند. حضرت پرسيد: شما كيستيد؟ گفتند: اهل ولايت تو يا اميرالمؤمنين ... .
خط ۱۹۲: خط ۱۹۲:
گفتيم: بلى يا رسول ‏اللَّه. فرمود: خداوند مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مردم هستم، و على مولى و صاحب اختيار هر كسى است كه من صاحب اختيار او بوده‏ ام. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن.
گفتيم: بلى يا رسول ‏اللَّه. فرمود: خداوند مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مردم هستم، و على مولى و صاحب اختيار هر كسى است كه من صاحب اختيار او بوده‏ ام. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن.


تضمين آيه در كلام حضرت در اين حديث شبيه حديث قبلى است، فقط در تفسير آن يك فرق شاخص ديده مى‏ شود كه حامل صراحت بيشترى است، و آن عبارتِ «عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ» است، كه در چينش كلام جالب‏ تر و الهام بخش ‏تر است و اين صورت را تداعى مى ‏كند:
تضمين آيه در كلام حضرت در اين حديث شبيه حديث قبلى است، فقط در تفسير آن يك فرق شاخص ديده مى‏ شود كه حامل صراحت بيشترى است، و آن عبارتِ {{متن عربی|عَلِىٌّ مَوْلى مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ}} است، كه در چينش كلام جالب‏ تر و الهام بخش ‏تر است و اين صورت را تداعى مى ‏كند:


{{متن عربی|اللَّه مَوْلى انَا مَوْلى عَلِىٌّ مَوْلى}}!! و به معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.
{{متن عربی|اللَّه مَوْلى انَا مَوْلى عَلِىٌّ مَوْلى}}!! و به معناى اثبات ولايت مطلقه الهيه براى پيامبر و اميرالمؤمنين‏ عليهما السلام در سايه ولايت پروردگار است.
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
هفده نفر برخاستند كه ابوقدّامه انصارى جزء آنان بود، و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از حجةالوداع باز مى‏ گشتيم ... . تا آنجا كه حضرت برخاست و حمد و ثناى الهى به جا آورد و سپس فرمود:
هفده نفر برخاستند كه ابوقدّامه انصارى جزء آنان بود، و گفتند: ما شهادت مى‏ دهيم كه همراه پيامبر صلى الله عليه و آله از حجةالوداع باز مى‏ گشتيم ... . تا آنجا كه حضرت برخاست و حمد و ثناى الهى به جا آورد و سپس فرمود:


اى مردم آيا مى‏ دانيد كه خداى عز و جل مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مؤمنين هستم، و من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارترم» -  و اين مطلب را چند بار فرمود -.
اى مردم آيا مى‏ دانيد كه خداى عز و جل مولى و صاحب اختيار من است، و من مولى و صاحب اختيار مؤمنين هستم، و من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارترم» -  و اين مطلب را چند بار فرمود -ما در پاسخ گفتيم: آرى -  و اين در حالى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست تو را گرفته بود -  در اين حال فرمود:


ما در پاسخ گفتيم: آرى -  و اين در حالى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله دست تو را گرفته بود -  در اين حال فرمود:
«هر كس من صاحب اختيار او بوده ‏ام على صاحب اختيار اوست. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار، و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن» ، و اين را سه مرتبه فرمود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۸؛ احقاق الحق: ج ۶ ص ۳۲۹؛ اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۰.</ref>
 
«هر كس من صاحب اختيار او بوده ‏ام على صاحب اختيار اوست. خدايا، هر كس ولايت او را بپذيرد دوست بدار، و هر كس با او دشمنى كند با او دشمنى كن» ، و اين را سه مرتبه فرمود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۳۸. احقاق الحق: ج ۶ ص ۳۲۹. اسد الغابة: ج ۵ ص ۲۵۰.</ref>


اشاره و استناد به آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} در اين حديث هم شبيه قبلى است و به صورت ضمير مخاطب آورده شده است.
اشاره و استناد به آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} در اين حديث هم شبيه قبلى است و به صورت ضمير مخاطب آورده شده است.
خط ۲۲۰: خط ۲۱۸:
{{متن عربی|قالَ عَمْرُو بْنُ مَيْمُونِ الاوْدى: وَ هُوَ صاحِبُ يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ اذْ نَوَّهَ رَسُولُ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِاسْمِهِ وَ الْزَمَ امَّتَهُ وِلايَتَهُ وَ عَرَّفَهُمْ بِخَطَرِهِ وَ بَيَّنَ لَهُمْ مَكانَهُ فَقالَ: ايُّهَا الناسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَ رَسُولُهُ. قالَ: فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}:
{{متن عربی|قالَ عَمْرُو بْنُ مَيْمُونِ الاوْدى: وَ هُوَ صاحِبُ يَوْمِ غَديرِ خُمٍّ اذْ نَوَّهَ رَسُولُ‏ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله بِاسْمِهِ وَ الْزَمَ امَّتَهُ وِلايَتَهُ وَ عَرَّفَهُمْ بِخَطَرِهِ وَ بَيَّنَ لَهُمْ مَكانَهُ فَقالَ: ايُّهَا الناسُ، مَنْ اوْلى بِكُمْ مِنْ انْفُسِكُمْ؟ قالُوا: اللَّه وَ رَسُولُهُ. قالَ: فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ}}:


عمرو بن ميمون اودى مى‏گويد: على‏ عليه السلام صاحب روز غدير خم است، آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را با نام صدا زد و ولايت او را بر امتش واجب نمود و عظمت او را به آنان شناساند و مقام او را برايشان بيان داشت و فرمود: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش. فرمود: پس هر كس كه من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۸ ح ۳۹۲. بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۶۹ ح ۱۰۴. امالى الطوسى: ج ۲ ص ۱۷۰.</ref>
عمرو بن ميمون اودى مى‏گويد: على‏ عليه السلام صاحب روز غدير خم است، آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را با نام صدا زد و ولايت او را بر امتش واجب نمود و عظمت او را به آنان شناساند و مقام او را برايشان بيان داشت و فرمود: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ گفتند: خدا و پيامبرش. فرمود: پس هر كس كه من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۸ ح ۳۹۲؛ بحار الانوار: ج ۴۰ ص ۶۹ ح ۱۰۴. امالى الطوسى: ج ۲ ص ۱۷۰.</ref>


در اين حديث اقتباس آيه به صورت سؤالى است كه پاسخ آن آيه را مجسم مى‏ كند؛ حضرت مى ‏پرسد: اولى به نفس شما كيست؟ وقتى مى‏ گويند: «اللَّه و رسول»، مجموع اين پرسش و پاسخ تداعى آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} را مى ‏نمايد كه بدين صورت در كلام حضرت تضمين شده است.
در اين حديث اقتباس آيه به صورت سؤالى است كه پاسخ آن آيه را مجسم مى‏ كند؛ حضرت مى ‏پرسد: اولى به نفس شما كيست؟ وقتى مى‏ گويند: «اللَّه و رسول»، مجموع اين پرسش و پاسخ تداعى آيه {{قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}} را مى ‏نمايد كه بدين صورت در كلام حضرت تضمين شده است.
خط ۲۳۱: خط ۲۲۹:
قيس بن سعد در اتمام حجت بر معاويه، درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام گفت: على‏ عليه السلام همان كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم منصوب نمود و فرمود:
قيس بن سعد در اتمام حجت بر معاويه، درباره اميرالمؤمنين ‏عليه السلام گفت: على‏ عليه السلام همان كسى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را در غدير خم منصوب نمود و فرمود:


هر كس كه من بر او از خودش صاحب اختيارتر بوده ‏ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۴. كتاب سليم: ص ۳۱۴.</ref>
هر كس كه من بر او از خودش صاحب اختيارتر بوده ‏ام على نسبت به او از خودش صاحب اختيارتر است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۷۴؛ كتاب سليم: ص ۳۱۴.</ref>


در اين حديث كلمه «اولى» كه در آيه آمده درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هم عيناً به كار رفته است.
در اين حديث كلمه {{متن عربی|اوْلى}} كه در آيه آمده درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام هم عيناً به كار رفته است.


از سوى ديگر آنچه در احاديث قبلى در دو قسمت بود كه يكى طرح آيه و ديگرى نتيجه گيرى براى ولايت على‏ عليه السلام، در اين حديث در يك جمله تنظيم شده، و آيه و نتيجه آن كنار هم آمده است.
از سوى ديگر آنچه در احاديث قبلى در دو قسمت بود كه يكى طرح آيه و ديگرى نتيجه گيرى براى ولايت على‏ عليه السلام، در اين حديث در يك جمله تنظيم شده، و آيه و نتيجه آن كنار هم آمده است.
خط ۲۴۵: خط ۲۴۳:
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه ‏هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است.


از جمله اين موارد است:{{متن عربی|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}:
از جمله اين موارد است:{{متن قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}:


«پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».
«پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به مؤمنين از خودشان صاحب اختيارتر است».


{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>مائده /  ۶۷ .</ref>:
{{قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>مائده/۶۷ .</ref>:


«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد» .
«اى پيامبر، آنچه از سوى پروردگارت به تو نازل شده ابلاغ كن، كه اگر انجام ندهى رسالت او را ابلاغ نكرده ‏اى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مى‏ نمايد» .
خط ۲۵۶: خط ۲۵۴:


=== متن زيارت ===
=== متن زيارت ===
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير خطاب به آن حضرت چنين مى‏ خوانيم:
در فرازى از زيارت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در روز غدير خطاب به آن حضرت چنين مى‏ خوانيم: {{متن عربی|اشْهَدُ انَّكَ اخُو رَسُولِ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله ... ، و انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما انْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: الَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى فَقالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفى بِكَ شَهيداً و حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الاقْرارِ وَ ناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ}}<ref>متن زيارت بحار الانوار: ج ۹۷ ص۳۶۰-۳۶۸.</ref>:
{{متن عربی|اشْهَدُ انَّكَ اخُو رَسُولِ اللَّهِ صلَّى اللَّه عليه و آله ... ، و انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما انْزَلَهُ فيكَ، فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ اوْجَبَ عَلى امَّتِهِ فَرْضَ طاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ. ثُمَّ اشْهَدَ اللَّهَ تَعالى عَلَيْهِمْ فَقالَ: الَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقالُوا: اللَّهُمَّ بَلى فَقالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفى بِكَ شَهيداً و حاكِماً بَيْنَ الْعِبادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الاقْرارِ وَ ناكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْميثاقِ}}<ref>متن زيارت بحار الانوار: ج ۹۷ ص۳۶۰ - ۳۶۸.</ref>:


سلام بر تواى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تواى دين محكم خداوند و راه مستقيم او.
سلام بر تواى صاحب اختيار من و صاحب اختيار مؤمنين. سلام بر تواى دين محكم خداوند و راه مستقيم او.
خط ۲۷۰: خط ۲۶۷:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:
در اين قسمت از زيارت غدير دو آيه از قرآن به صورت اشاره مطرح شده است:


يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده: «بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ» و در اينجا مى‏ فرمايد:
يكى آيه تبليغ است كه به صورت خبر از انجام آن مطرح شده است. يعنى خدا فرموده:{{متن قرآن|بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}و در اينجا مى‏ فرمايد:
 
انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما انْزَلَهُ فيكَ» . آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره مى‏ كند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه وآله فرموده: «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» .


'''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه و آله تا ولايت على‏ عليه السلام'''
{{متن عربی|انَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ ما انْزَلَهُ فيكَ}}. آيه دوم كه درباره اولى به نفس بودن پيامبر صلى الله عليه وآله است به عنوان اعلام عين آن درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مطرح شده و مى‏ گويد: {{متن عربی|جَعَلَكَ اوْلى بِالُمؤْمِنينَ مِنْ انْفُسِهِمْ كَما جَعَلَهُ اللَّهُ كَذلِكَ}}، و در واقع با جمله دوم به آيه اشاره مى‏ كند كه خدا در قرآن درباره پيامبر صلى الله عليه وآله فرموده: {{متن قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}


آنچه از اين فراز غدير استفاده مى ‏كنيم نقطه اوج آن است كه مى‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد.
==== '''الف) از ولايت محمد صلى الله عليه و آله تا ولايت على‏ عليه السلام''' ====
آنچه از اين فراز غدير استفاده مى ‏كنيم نقطه اوج آن است كه مى ‏توان به عنوان «رمز غدير» و «حساس ‏ترين نقطه غدير» نيز از آن ياد كرد.


آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.
آن نقطه ارتباط بين ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله با ولايت على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.


بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -  كه صاحب اختيارى مطلق است - كوچک ترين شكى راه ندارد.
بدين معنى كه ولايت و امامت پيامبر صلى الله عليه وآله به نص قرآن امرى مسلم است و در معناى آن -كه صاحب اختيارى مطلق است - كوچک ترين شكى راه ندارد.


غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل مى‏ شد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام مى‏ شود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على‏ عليه السلام نيز واجب است.
غدير با آن مراسم عظيمش و با آن آيات پى در پى كه نازل مى‏ شد، آمد تا بگويد همان ولايت و همان مقام و همان منصب و همان عظمت براى على‏ عليه السلام عيناً اعلام مى‏ شود، و همان گونه كه پذيرفتن اين ولايت درباره پيامبر صلى الله عليه و آله يک واجب اعتقادى است، پذيرفتن آن درباره على‏ عليه السلام نيز واجب است.


'''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى'''
==== '''ب) مسير ارتباط ولايت محمدى و علوى''' ====
 
آنچه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا درآمد. بدين معنى كه اعلام «اولى به نفس بودن» اميرالمؤمنين‏ عليه السلام همانند پيامبر صلى الله عليه و آله در يک برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:
آنچه در اين فراز دعا به صورت بسيار زيبايى ترسيم شده نشان دادن ارتباط دو آيه طبق مراسمى است كه در غدير به اجرا درآمد. بدين معنى كه اعلام «اولى به نفس بودن» اميرالمؤمنين‏ عليه السلام همانند پيامبر صلى الله عليه و آله در يک برنامه رسمى انجام شد. شكل اين برنامه مسيرى را طى كرد كه تا امروز وظيفه عظيمى را بر عهده ما گذاشته است، و آن مسير چنين است:


خداوند با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ:
خداوند با آيه{{متن قرآن|النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}:
 
پيامبر صلى الله عليه و آله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله با آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» به پيامبر صلى الله عليه وآله دستور اعلام آن را داد.


'''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت'''
پيامبر صلى الله عليه و آله را صاحب اختيار مطلق مردم قرار داد. در اواخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله با آيه {{متن قرآن|يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...}} زمينه اعلام صاحب اختيارى على‏ عليه السلام را به همان معنى كه در آيه قبل براى پيامبر صلى الله عليه و آله آمده بود آماده كرد، و با وعده{{متن قرآن|وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}} به پيامبر صلى الله عليه وآله دستور اعلام آن را داد.


==== '''ج) مراحل اجراى اعلام ولايت''' ====
اكنون نوبت آن است كه ببينيم اين دستور چگونه اجرا شد. اين فراز دعا مى‏ گويد:
اكنون نوبت آن است كه ببينيم اين دستور چگونه اجرا شد. اين فراز دعا مى‏ گويد:


۴٬۰۶۴

ویرایش