پرش به محتوا

افشاگری خداوند از توطئه منافقین در روز غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۶: خط ۸۶:
وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله بپاخاست فرمود: اى مردم، چه كسى صاحب اختيار شماست؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: خدايا، شاهد باش. سپس فرمود: آگاه باشيد، هركس كه من مولى و صاحب اختيار او بوده ‏ام على مولى و صاحب اختيار اوست. و پس از منبر بر على‏ عليه السلام به عنوان اميرالمؤمنين سلام كردند.
وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله بپاخاست فرمود: اى مردم، چه كسى صاحب اختيار شماست؟ گفتند: خدا و رسولش. فرمود: خدايا، شاهد باش. سپس فرمود: آگاه باشيد، هركس كه من مولى و صاحب اختيار او بوده ‏ام على مولى و صاحب اختيار اوست. و پس از منبر بر على‏ عليه السلام به عنوان اميرالمؤمنين سلام كردند.


خداوند جبرئيل را نازل كرد و گفتار عمر با آنان را به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داد. حضرت آنان را فرا خواند و در اين باره از آنان سؤال كرد. آنان انكار كردند و در اين باره قسم ياد كردند!! خداوند اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا...»}}:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵ ،ص ۱۳۴،بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵ و ج ۳۷ ص ۱۱۹، تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref>
خداوند جبرئيل را نازل كرد و گفتار عمر با آنان را به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داد. حضرت آنان را فرا خواند و در اين باره از آنان سؤال كرد. آنان انكار كردند و در اين باره قسم ياد كردند!! خداوند اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|«يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا...»}}:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه چنين سخنى نگفته ‏اند...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵،ص ۱۳۴؛ بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۶۳۵ و ج ۳۷ ص ۱۱۹؛ تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۷۵.</ref>


* '''حديث دوم'''
* '''حديث دوم'''
خط ۹۳: خط ۹۳:


{{متن عربی|لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله عَلِيّاًعليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً.فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه وآله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله:}}{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}}:
{{متن عربی|لَمّا نَصَبَ رَسُولُ اللَّه‏ صلى الله عليه وآله عَلِيّاًعليه السلام يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ، فَقالَ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»، ضَمَّ رَجُلانِ مِنْ قُرَيْشٍ رُؤُوسَهُما وَ قالا: وَ اللَّه لا نُسَلِّمُ لَهُ ما قالَ ابَداً.فَأُخْبِرَ النَّبِىّ‏ صلى الله عليه وآله، فَسَأَلَهُمْ عَمّا قالا، فَكَذَّبا وَ حَلَفا بِاللَّه ما قالا شَيْئاً. فَنَزَلَ جَبْرَئيلُ عَلى رَسُولِ اللَّه ‏صلى الله عليه وآله:}}{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...»}}:
هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:{{متن عربی| مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}دو نفر از قريش(ابوبكر و عمر)سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.اين سخن به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داده شد. حضرت از آنان در اين باره پرسيد، ولى آنان تكذيب كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته ‏اند. در اينجا جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و اين آيه را آورد:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه مسلّماً سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند و بعد از اسلامشان كافر شده ‏اند ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶،بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴،تفسير العياشى:ج ۲ص۱۰۰.</ref>
هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم على ‏عليه السلام را منصوب كرد و فرمود:{{متن عربی| مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ}}دو نفر از قريش(ابوبكر و عمر)سرهاى خود را به هم نزديک كردند و گفتند: به خدا قسم، هرگز در برابر آنچه مى‏ گويد تسليم نخواهيم شد.اين سخن به پيامبرصلى الله عليه وآله خبر داده شد. حضرت از آنان در اين باره پرسيد، ولى آنان تكذيب كردند و به خدا قسم ياد كردند كه چيزى نگفته ‏اند. در اينجا جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و اين آيه را آورد:«به خدا قسم ياد مى‏ كنند كه نگفته ‏اند در حالى كه مسلّماً سخن كفر را بر زبان آورده ‏اند و بعد از اسلامشان كافر شده ‏اند ...».<ref>عوالم العلوم: ج ۳/ ۱۵ ص ۱۴۰ ح ۲۰۶؛ بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۵۴؛ تفسير العياشى:ج ۲ص۱۰۰.</ref>


همين ماجرا در روايتى ديگر بدين گونه است كه ابوبكر و عمر سرهاى خود را از روى غضب و انكار تكان دادند و گفتند: هرگز تسليم او نخواهيم شد. يک نفر سخن آنان را شنيد و پيامبرصلى الله عليه وآله را آگاه ساخت. حضرت آنان را احضار كرد ولى آنان سخن خود را انكار كردند.
همين ماجرا در روايتى ديگر بدين گونه است كه ابوبكر و عمر سرهاى خود را از روى غضب و انكار تكان دادند و گفتند: هرگز تسليم او نخواهيم شد. يک نفر سخن آنان را شنيد و پيامبرصلى الله عليه وآله را آگاه ساخت. حضرت آنان را احضار كرد ولى آنان سخن خود را انكار كردند.
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:
آنان را آوردند و حضرت پرسيد: لحظاتى پيش چه گفتيد؟ گفتند: قسم به خدايى كه جز او خدايى نيست، ما چيزى نگفتيم!
آنان را آوردند و حضرت پرسيد: لحظاتى پيش چه گفتيد؟ گفتند: قسم به خدايى كه جز او خدايى نيست، ما چيزى نگفتيم!


پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: به خدا قسم اين جوان از شما راستگوتر است، و خدا هم گفته شما را به من خبر داده است، و درباره اين انكار شما آيه ‏اى از قرآن بر من نازل كرده است:{{قرآن |يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}} ....<ref>التحصين ابن طاووس؛ص ۵۳۷.</ref>
پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: به خدا قسم اين جوان از شما راستگوتر است، و خدا هم گفته شما را به من خبر داده است، و درباره اين انكار شما آيه ‏اى از قرآن بر من نازل كرده است:{{قرآن |يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ}} ....<ref>التحصين؛ص ۵۳۷.</ref>


نكته جالبى است كه خداوند همه اقدامات منافقين را به پيامبرش خبر داده بود، و حضرت از كوچك‏ترين حركات آنان آگاه بود. از آن جالب‏ تر اينكه حضرت به خود آنان اين مطلب را فرمود، و آنان به قدرى جَرىّ بودند كه با علم به خبر داشتن پيامبرصلى الله عليه وآله باز هم دست از اقدامات خود بر نمى‏ داشتند، حتى در پشت خيمه ‏اى كه حضرت در آن است و مراسم بيعت در آن انجام مى‏ شود!
نكته جالبى است كه خداوند همه اقدامات منافقين را به پيامبرش خبر داده بود، و حضرت از كوچك‏ترين حركات آنان آگاه بود. از آن جالب‏ تر اينكه حضرت به خود آنان اين مطلب را فرمود، و آنان به قدرى جَرىّ بودند كه با علم به خبر داشتن پيامبرصلى الله عليه وآله باز هم دست از اقدامات خود بر نمى‏ داشتند، حتى در پشت خيمه ‏اى كه حضرت در آن است و مراسم بيعت در آن انجام مى‏ شود!
خط ۲۰۴: خط ۲۰۴:
مى‏ توان ادعا كرد بزرگ‏ترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه ‏اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref>
مى‏ توان ادعا كرد بزرگ‏ترين اقدام ضد غدير و ولايت صحيفه ملعونه ‏اى است كه پنج نفر بعد از ايام حج و قبل از حركت به سوى غدير در مكه آن را نوشتند و امضا كردند، و در آن هم پيمان شدند كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله نگذارند خلافت به امامان برسد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۱ ،ص ۱۲۹ \۱۲۸.</ref>


وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد:{{قرآن| يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...}}.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ،ص ۱۲۲. الصراط المستقيم: ج ۳، ص ۱۵۱.</ref>
وقتى اين كار را انجام دادند حضرت آنان را فرا خواند و مورد توبيخ قرار داد، ولى آنان انكار كردند. در مقابل اين انكارشان درباره صحيفه آيه نازل شد:{{قرآن| يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ ...}}.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ،ص ۱۲۲؛ الصراط المستقيم: ج ۳، ص ۱۵۱.</ref>


در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام ‏عليه السلام مى‏ فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى ‏هاشم برسد.
در روايت ديگرى در تفسير همين آيه امام ‏عليه السلام مى‏ فرمايد: اين آيه درباره كسانى نازل شده كه در كعبه هم قسم شدند كه نگذارند امر خلافت به بنى ‏هاشم برسد.


بنابراين همان صحيفه «كلمه كفر» است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه :در آيه مى‏ فرمايد:{{قرآن|وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا}}:«قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند».<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۰۱. بحار الانوار: ج ۲۲ ،ص ۹۶ ،ص ۴۹ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۳.</ref>
بنابراين همان صحيفه «كلمه كفر» است كه در آيه ذكر شده است. سپس در قله كوه هَرشى به كمين پيامبرصلى الله عليه وآله نشستند و قصد قتل حضرت را داشتند، و اين همان كلام خداوند است كه :در آيه مى‏ فرمايد:{{قرآن|وَ هَمُّوا بِما لَمْ يَنالُوا}}:«قصد كردند چيزى را كه بدان دست نيافتند».<ref>تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۰۱؛ بحار الانوار: ج ۲۲ ،ص ۹۶ ،ص ۴۹ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۳.</ref>


در حديث ديگرى دامنه اين قسم ‏هاى دروغ را تا قيامت مى‏ كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه‏ هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى ‏شود انكار مى‏ كنند و قسم ياد مى ‏كنند. متن حديث چنين است:
در حديث ديگرى دامنه اين قسم ‏هاى دروغ را تا قيامت مى‏ كشاند كه در آنجا هم وقتى نقشه‏ هاى مخفيانه آنان نزد همه خلايق افشا مى ‏شود انكار مى‏ كنند و قسم ياد مى ‏كنند. متن حديث چنين است:
خط ۲۱۶: خط ۲۱۶:
و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى‏ هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند.
و اين زمانى بود كه قسم ياد كرده بودند ولايت به بنى‏ هاشم نرسد، و نيز قصد قتل پيامبرصلى الله عليه وآله را در كوه هرشى كرده بودند.


* وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته ‏اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...}}:«به خدا قسم ياد مى ‏كنند كه چنان سخنى نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را گفته‏ اند و بعد از اسلامشان كافر شده‏ اند، و قصد كرده‏ اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ،ص ۲۰۹، ح ۱۰۲ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۵ ،تفسير القمى: ج ۲ ،ص ۳۵۸.</ref>
* وقتى خداوند پيامبرش را مطلع ساخت و آن حضرت به آنان خبر داد براى آن حضرت قسم ياد كردند كه چنين سخنى نگفته و چنين قصدى نداشته ‏اند. اينجا بود كه خداوند بر پيامبرش اين آيه را نازل كرد:{{قرآن|يَحْلِفُونَ بِاللَّه ما قالُوا ...}}:«به خدا قسم ياد مى ‏كنند كه چنان سخنى نگفته ‏اند در حالى كه سخن كفر را گفته‏ اند و بعد از اسلامشان كافر شده‏ اند، و قصد كرده‏ اند چيزى را كه به آن نرسيدند، و از چيزى ناراضى نبودند مگر آنكه خدا و رسولش آنان را از فضل خويش مستغنى گردانيده بود. پس اگر توبه كنند براى آنان بهتر است».<ref>بحار الانوار: ج ۷ ،ص ۲۰۹، ح ۱۰۲ و ج ۳۱ ،ص ۶۳۵؛ تفسير القمى: ج ۲ ،ص ۳۵۸.</ref>


در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد.
در اين دو روايت ديديم كه توطئه قتل حضرت در عقبه هرشى نيز بيان شده است كه در مورد بعدى مفصلاً ذكر خواهد شد.
خط ۳۰۰: خط ۳۰۰:
تاريخ نشان مى ‏دهد كه نه تنها از آن اقدامات خود توبه نكردند بلكه آنها را پيگيرى كردند و بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله امور را به دست گرفتند و هزاران برابر آنچه در غدير توطئه مى‏ كردند در سقيفه و روزهاى بعد از آن بر ضد ولايت اهل‏بيت ‏عليهم السلام نقشه كشيدند و با قدرت تمام آنها را به اجرا در آوردند، و مخالفت كنندگان را نابود كردند.
تاريخ نشان مى ‏دهد كه نه تنها از آن اقدامات خود توبه نكردند بلكه آنها را پيگيرى كردند و بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله امور را به دست گرفتند و هزاران برابر آنچه در غدير توطئه مى‏ كردند در سقيفه و روزهاى بعد از آن بر ضد ولايت اهل‏بيت ‏عليهم السلام نقشه كشيدند و با قدرت تمام آنها را به اجرا در آوردند، و مخالفت كنندگان را نابود كردند.


لذا مى‏ بينيم امام صادق ‏عليه السلام در چندين حديثِ مربوط به اين آيه قسم ياد مى‏ كند و مى‏ فرمايد:{{متن عربی| وَ اللَّه! تَوَلَّيا وَ ما تابا}}: به خدا قسم آنان پشت كردند و توبه ننمودند!<ref>بحار الانوار: ج۳۷،ص ۱۵۴،الصراط المستقيم:ج ۱ ،ص ۳۱۴، الاصول الستةعشر: ص ۱۱۸، تفسير العياشى: ج ۲ ،ص ۱۰۰.</ref>
لذا مى‏ بينيم امام صادق ‏عليه السلام در چندين حديثِ مربوط به اين آيه قسم ياد مى‏ كند و مى‏ فرمايد:{{متن عربی| وَ اللَّه! تَوَلَّيا وَ ما تابا}}: به خدا قسم آنان پشت كردند و توبه ننمودند!<ref>بحار الانوار: ج۳۷،ص ۱۵۴؛الصراط المستقيم:ج ۱ ،ص ۳۱۴؛ الاصول الستةعشر: ص ۱۱۸؛ تفسير العياشى: ج ۲ ،ص ۱۰۰.</ref>


== منبع ==
== منبع ==
۴٬۰۶۴

ویرایش