خبیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ۱۰ ژوئیه
خط ۹۷: خط ۹۷:


==== تحليل اعتقادى دوم ====
==== تحليل اعتقادى دوم ====
جا دارد در اينجا دو منشأ اصيل طيب و خبيث بودن را در سايه كلام معصومين ‏عليهم السلام با ظرافت بيشترى مطرح كنيم: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»در عالم ذرّ، طيب ولادت و شرك شيطان در انعقاد نطفه، كه شامل شش بحث خواهد بود.
جا دارد در اينجا دو منشأ اصيل طيب و خبيث بودن را در سايه كلام معصومين ‏عليهم السلام با ظرافت بيشترى مطرح كنيم: {{متن قرآن|أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}در عالم ذرّ، طيب ولادت و شرك شيطان در انعقاد نطفه، كه شامل شش بحث خواهد بود.


==== بحث اول: ولايت در عالم ذرّ و روز الَسْت ====
==== بحث اول: ولايت در عالم ذرّ و روز الَسْت ====
به تصريح قرآن خداوند از همه بنى‏ آدم پيمان گرفته است، كه از آن روز ميثاق به «[[عالم ذرّ]]» و «[[روز الَست|روز الَسْت]]» تعبير مى‏ كنيم: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ...».<ref>اعراف /  ۱۷۲.</ref>
به تصريح قرآن خداوند از همه بنى‏ آدم پيمان گرفته است، كه از آن روز ميثاق به «عالم ذر» و «روز الست» تعبير مى‏ كنيم: {{متن قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ...}}.<ref>اعراف /  ۱۷۲.</ref>


نگاهى به جزئيات اين ميثاق پرده از اصالت ‏ها و ذاتيات خميره انسان‏ ها بر مى‏ دارد كه طيب و خبيث نتيجه آن است.
نگاهى به جزئيات اين ميثاق پرده از اصالت ‏ها و ذاتيات خميره انسان‏ ها بر مى‏ دارد كه طيب و خبيث نتيجه آن است.


از آنجا كه ولايت امامان‏ عليهم السلام به معناى صاحب اختيارى مطلق ايشان بر مردم است و اين ولايت همانند ولايت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] است و در غدير ولايت به همين مطابقت مطرح شده، در نهايت ولايت پيامبر و ائمه‏ عليهم السلام در سايه ولايت و صاحب اختيارى خداوند بر خلقش به يک معناى واحد باز مى ‏گردد كه اطاعت مطلق از امر و نهى اوست.
از آنجا كه ولايت امامان‏ عليهم السلام به معناى صاحب اختيارى مطلق ايشان بر مردم است و اين ولايت همانند ولايت پیامبر صلی الله علیه و آله است و در غدير ولايت به همين مطابقت مطرح شده، در نهايت ولايت پيامبر و ائمه‏ عليهم السلام در سايه ولايت و صاحب اختيارى خداوند بر خلقش به يک معناى واحد باز مى ‏گردد كه اطاعت مطلق از امر و نهى اوست.


لذا سر باز زدن از دستور [[معصومین علیهم السلام|امامان معصوم‏ علیهم السلام]] فرقى با سرپيچى از اوامر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله ندارد و اطاعت نكردن از مقام [[رسالت|نبوّت]] و [[امامت]] هيچ فرقى با سرپيچى از فرمان الهى ندارد.
لذا سر باز زدن از دستور [[معصومین علیهم السلام|امامان معصوم‏ علیهم السلام]] فرقى با سرپيچى از اوامر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله ندارد و اطاعت نكردن از مقام [[رسالت|نبوّت]] و [[امامت]] هيچ فرقى با سرپيچى از فرمان الهى ندارد.


بنابراين منكرين ولايت دوازده امام ‏عليهم السلام منكر ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله و در مرتبه بالاتر منكر ولايت و صاحب اختيارى خداوند هستند. اين انكار در آغاز خلقت در سايه امتحانى بزرگ بروز كرده و [[امام صادق ‏علیه السلام]] در حديثى ماجراى آن را مفصلاً فرموده كه ملخص آن چنين است:
بنابراين منكرين ولايت دوازده امام ‏عليهم السلام منكر ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله و در مرتبه بالاتر منكر ولايت و صاحب اختيارى خداوند هستند. اين انكار در آغاز خلقت در سايه امتحانى بزرگ بروز كرده و امام صادق علیه السلام در حديثى ماجراى آن را مفصلاً فرموده كه ملخص آن چنين است:


خداوند در آغاز خلقت (عالم ذر) مردم را امتحان نمود و اصحاب يمين و شِمال (راست و چپ) را معرفى كرد.
خداوند در آغاز خلقت (عالم ذر) مردم را امتحان نمود و اصحاب يمين و شِمال (راست و چپ) را معرفى كرد.
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:
آنگاه به اصحاب يمين دستور داد داخل آتش شوند. همگى هجوم آوردند و داخل آن شدند و خدا آتش را بر ايشان سرد و سلامت قرار داد.
آنگاه به اصحاب يمين دستور داد داخل آتش شوند. همگى هجوم آوردند و داخل آن شدند و خدا آتش را بر ايشان سرد و سلامت قرار داد.


آنگاه از همه پرسيد: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ»، آيا من پروردگار شما نيستم؟ اصحاب يمين با اختيار و ميل خويش گفتند: آرى، و اصحاب شِمال با كراهت گفتند: آرى، ولى خداوند [[میثاق الهی|پیمان]] همه را گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۴۵ و ج ۹۹ ص ۲۱۸.</ref>
آنگاه از همه پرسيد: {{متن قرآن|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}، آيا من پروردگار شما نيستم؟ اصحاب يمين با اختيار و ميل خويش گفتند: آرى، و اصحاب شِمال با كراهت گفتند: آرى، ولى خداوند [[میثاق الهی|پیمان]] همه را گرفت.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۴۵ و ج ۹۹ ص ۲۱۸.</ref>


بنابراين، مى‏ بينيم كه در آن روز هم از پذيرفتن ولايت و صاحب اختيارى خداوند و اطاعت مطلق از فرامين پروردگار برتافتند و سرباز زدند. با به خاطر سپردن كيفيت «بَلى» گفتن اصحاب يمين و شِمال، به استقبال حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ رويم كه جزئيات ديگرى از اين ماجرا را بيان مى‏ كند، آنجا كه به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود:
بنابراين، مى‏ بينيم كه در آن روز هم از پذيرفتن ولايت و صاحب اختيارى خداوند و اطاعت مطلق از فرامين پروردگار برتافتند و سرباز زدند. با به خاطر سپردن كيفيت «بَلى» گفتن اصحاب يمين و شِمال، به استقبال حديثى از پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ رويم كه جزئيات ديگرى از اين ماجرا را بيان مى‏ كند، آنجا كه به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود:


انْتَ الَّذِى احْتَجَّ اللَّه بِهِ فِى ابْتِداءِ الْخَلْقِ حَيْثُ اقامَهُمْ فَقالَ: الَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟ فَقالُوا جَميعاً: بَلى فَقالَ: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى؟ فَقالُوا جَميعاً: بَلى فَقالَ: وَ عَلِىٌّ اميرُالْمُؤْمِنينَ؟ فَقالَ الْخَلْقُ جَميعاً: لا! اسْتِكْباراً وَ عُتُوّاً عَنْ وِلايَتِكَ الاّ نَفَرٌ قَليلٌ، وَ هُمْ اقَلُّ الْقَليلِ، وَ هُمْ اصْحابُ الْيَمينِ:
{{متن عربی|انْتَ الَّذِى احْتَجَّ اللَّه بِهِ فِى ابْتِداءِ الْخَلْقِ حَيْثُ اقامَهُمْ فَقالَ}}: {{متن قرآن|الَسْتُ بِرَبِّكُمْ؟}} {{متن عربی|فَقالُوا جَميعاً: بَلى فَقالَ: وَ مُحَمَّدٌ رَسُولى؟ فَقالُوا جَميعاً: بَلى فَقالَ: وَ عَلِىٌّ اميرُالْمُؤْمِنينَ؟ فَقالَ الْخَلْقُ جَميعاً: لا! اسْتِكْباراً وَ عُتُوّاً عَنْ وِلايَتِكَ الاّ نَفَرٌ قَليلٌ، وَ هُمْ اقَلُّ الْقَليلِ، وَ هُمْ اصْحابُ الْيَمينِ}}:


تو آن كسى هستى كه خداوند در ابتداى خلقت به وسيله او بر مردم اتمام حجت كرد، آنگاه ايشان را در پيشگاه خويش قرار داد و فرمود: آيا پروردگار شما نيستم؟ همگى گفتند: بلى. فرمود: آيا محمد پيامبر من نيست؟ همگى گفتند: بلى. فرمود: آيا على اميرالمؤمنين نيست؟ همگى گفتند: نه! از روى تكبر و سرپيچى از ولايت تو، مگر عده كمى كه بسيار كم بودند و آنان اصحاب يمين ‏اند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۷۲ ، ۲۸۵ ، ۲۹۴. اليقين: ص ۲۱۳ ،۲۸۲.</ref>
تو آن كسى هستى كه خداوند در ابتداى خلقت به وسيله او بر مردم اتمام حجت كرد، آنگاه ايشان را در پيشگاه خويش قرار داد و فرمود: آيا پروردگار شما نيستم؟ همگى گفتند: بلى. فرمود: آيا محمد پيامبر من نيست؟ همگى گفتند: بلى. فرمود: آيا على اميرالمؤمنين نيست؟ همگى گفتند: نه! از روى تكبر و سرپيچى از ولايت تو، مگر عده كمى كه بسيار كم بودند و آنان اصحاب يمين ‏اند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۶ ص ۲۷۲ ، ۲۸۵ ، ۲۹۴؛ اليقين: ص ۲۱۳ ،۲۸۲.</ref>


در اين جلوه از عالم ذرّ مى‏بينيم همانان كه در حديث اول از اجابت فرمان پروردگار سر باز زدند، اينک كه همان گوينده «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» از آنان سه اقرار مى‏ خواهد: توحيد و نبوت و امامت، در مورد سوم در مقابل او قد علم مى ‏كنند و پاسخ منفى مى دهند، و عجيب اينكه عده‏ شان هم بسيار بلكه [[اکثریت]] است!
در اين جلوه از عالم ذرّ مى‏ بينيم همانان كه در حديث اول از اجابت فرمان پروردگار سر باز زدند، اينک كه همان گوينده {{متن قرآن|أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ}}از آنان سه اقرار مى‏ خواهد: توحيد و نبوت و امامت، در مورد سوم در مقابل او قد علم مى ‏كنند و پاسخ منفى مى دهند، و عجيب اينكه عده‏ شان هم بسيار بلكه [[اکثریت]] است!


همان گونه كه در اين جهان جلوه كرده و بلى گويان به على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام هميشه در اقليت بوده ‏اند، و منكرين [[جانشین|خلافت]] بلا فصل او و يازده امام ‏عليهم السلام با نشان [[توحید]] و [[رسالت|نبوت]] از پذيرفتن مقام آنان سرباز زده ‏اند. آثار عالم ذرّ در دنيا ظهور مى ‏يابد و صاحب ولايت آن را تشخيص مى‏ دهد چنانكه [[شیطان|ابلیس]] روزى با [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] رو به رو شد و اين نكته را درباره روز ميثاق براى حضرت بازگو كرد و گفت:
همان گونه كه در اين جهان جلوه كرده و بلى گويان به على بن ابى ‏طالب‏ عليه السلام هميشه در اقليت بوده ‏اند، و منكرين [[جانشین|خلافت]] بلا فصل او و يازده امام ‏عليهم السلام با نشان [[توحید]] و [[رسالت|نبوت]] از پذيرفتن مقام آنان سرباز زده ‏اند. آثار عالم ذرّ در دنيا ظهور مى ‏يابد و صاحب ولايت آن را تشخيص مى‏ دهد چنانكه ابلیس روزى با امیرالمؤمنین علیه السلام رو به رو شد و اين نكته را درباره روز ميثاق براى حضرت بازگو كرد و گفت:


آنگاه كه خداوند آدم را خلق كرد و نسل او را مانند ذراتى از صلبش بيرون آورد و از آنان پيمان گرفت: «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ» ؟ گفتند: آرى.
آنگاه كه خداوند آدم را خلق كرد و نسل او را مانند ذراتى از صلبش بيرون آورد و از آنان پيمان گرفت: {{متن قرآن|أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟}}گفتند: آرى.


خداوند آنان را بر خودشان شاهد گرفت و ميثاق محمد و تو را -  يا على -  گرفت و همه را به تو شناساند و روح همه را به تو معرفى كرد.
خداوند آنان را بر خودشان شاهد گرفت و ميثاق محمد و تو را -  يا على -  گرفت و همه را به تو شناساند و روح همه را به تو معرفى كرد.
خط ۱۴۰: خط ۱۴۰:
امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: خداوند از شيعيان ما پيمان گرفت همان گونه كه از بنى آدم پيمان گرفت، آنجا كه مى ‏فرمايد:
امام صادق‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: خداوند از شيعيان ما پيمان گرفت همان گونه كه از بنى آدم پيمان گرفت، آنجا كه مى ‏فرمايد:


«وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى».
{{متن قرآن|وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِى آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى}}


پس هر كس به ميثاق خود وفا كند خداوند نيز با بهشت به او وفا مى ‏كند، و هر كس ما را مبغوض بدارد و حق ما را ادا نكند در آتش هميشگى و دائمى خواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۹۰ ح ۲۴.</ref>
پس هر كس به ميثاق خود وفا كند خداوند نيز با بهشت به او وفا مى ‏كند، و هر كس ما را مبغوض بدارد و حق ما را ادا نكند در آتش هميشگى و دائمى خواهد بود.<ref>بحار الانوار: ج ۲ ص ۱۹۰ ح ۲۴.</ref>
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
ارتباط مستقيم اين مسئله با پذيرفتن ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام از مسلمات است و احاديث بسيارى درباره آن وارد شده و عملاً نيز به اثبات رسيده است.
ارتباط مستقيم اين مسئله با پذيرفتن ولايت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام از مسلمات است و احاديث بسيارى درباره آن وارد شده و عملاً نيز به اثبات رسيده است.


در احاديثى «طيب الولادة» آغاز نعمت‏ ها شمرده شده كه بايد به خاطر آن شكر خاصى از درگاه ايزدى نمود.
در احاديثى {{متن عربی|طيب الولادة}} آغاز نعمت‏ ها شمرده شده كه بايد به خاطر آن شكر خاصى از درگاه ايزدى نمود.


پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: مَنْ احَبَّنا اهْلَ ‏الْبَيْتِ فَلْيَحْمِدِ اللَّه عَلى اوَّلِ النِّعَمِ. قيلَ: وَ ما اوَّلُ النِّعَمِ؟ قالَ: طيبُ الْوِلادَةِ؛ لايُحِبُّنا الاّ مَنْ طابَتْ وِلادَتُهُ:  
پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: {{متن عربی|مَنْ احَبَّنا اهْلَ ‏الْبَيْتِ فَلْيَحْمِدِ اللَّه عَلى اوَّلِ النِّعَمِ. قيلَ: وَ ما اوَّلُ النِّعَمِ؟ قالَ: طيبُ الْوِلادَةِ؛ لايُحِبُّنا الاّ مَنْ طابَتْ وِلادَتُهُ}}:  


هر كس ما اهل ‏بيت را دوست دارد خدا را بر اولينِ نعمت‏ ها سپاس گويد. پرسيدند: اولين نعمت ‏ها چيست؟ فرمود: پاكىِ ولادت. سپس فرمود: ما را دوست نمى‏ دارد مگر كسى كه ولادتش پاک باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵ ح ۳، ص ۱۵۰ ح ۱۸، ص ۱۵۲ ح ۲۳.</ref>
هر كس ما اهل ‏بيت را دوست دارد خدا را بر اولينِ نعمت‏ ها سپاس گويد. پرسيدند: اولين نعمت ‏ها چيست؟ فرمود: پاكىِ ولادت. سپس فرمود: ما را دوست نمى‏ دارد مگر كسى كه ولادتش پاک باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵ ح ۳، ص ۱۵۰ ح ۱۸، ص ۱۵۲ ح ۲۳.</ref>


شكى نيست كه منظور از «طيب الولادة» و «پاكى ولادت» حلال زادگى است كه نقطه مقابل آن حرام زادگى و از زنا متولد شدن و يا در ايام حيض باردار شدن مادر است.
شكى نيست كه منظور از {{متن عربی|طيب الولادة}} و «پاكى ولادت» حلال زادگى است كه نقطه مقابل آن حرام زادگى و از زنا متولد شدن و يا در ايام حيض باردار شدن مادر است.


چنانكه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: لا يُحِبُّنا وَلَدُ زِنا اوْ مَنْ حَمَلَتْ بِهِ امُّهُ فى حَيْضِها: دوست نمى ‏دارد ما را ولدالزنا يا كسى كه مادرش در ايام حيض به او حامله شده باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۸ ح ۱۱.</ref>
چنانكه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏فرمايد: {{متن عربی|لا يُحِبُّنا وَلَدُ زِنا اوْ مَنْ حَمَلَتْ بِهِ امُّهُ فى حَيْضِها}}: دوست نمى ‏دارد ما را ولدالزنا يا كسى كه مادرش در ايام حيض به او حامله شده باشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۸ ح ۱۱.</ref>


در احاديث بعدى اين مطلب بيشتر روشن خواهد شد.
در احاديث بعدى اين مطلب بيشتر روشن خواهد شد.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
سپس فرمود: منظورم طيب الولادة و پاكى در تولد است پيداست كه حلال زادگى به معناى ازدواج صحيح پدر و مادر و خيانت نكردن مادر به پدر است كه در تمام ملل جهان معتبر است و از نظر اسلام هم ازدواج هر قومى محترم است، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:
سپس فرمود: منظورم طيب الولادة و پاكى در تولد است پيداست كه حلال زادگى به معناى ازدواج صحيح پدر و مادر و خيانت نكردن مادر به پدر است كه در تمام ملل جهان معتبر است و از نظر اسلام هم ازدواج هر قومى محترم است، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:


انَّ لِكُلِّ قَوْمٍ نِكاحاً <ref>وسائل الشيعة: ج ۱۷ ص ۲۹۹.</ref>، يعنى: هر قومى نكاحى معتبر دارند، و [[امام صادق‏ علیه السلام]] فرمود: نِكاحُ اهْلِ الشِّرْكِ جائِزٌ، يعنى: ازدواج [[مشرکین]] از نظر [[اسلام]] معتبر است.<ref>وسائل الشيعة: ج ۱۵ ص ۸۰ .</ref>
{{متن عربی|انَّ لِكُلِّ قَوْمٍ نِكاحاً}} <ref>وسائل الشيعة: ج ۱۷ ص ۲۹۹.</ref>، يعنى: هر قومى نكاحى معتبر دارند، و امام صادق علیه السلام فرمود: {{متن عربی|نِكاحُ اهْلِ الشِّرْكِ جائِزٌ}} يعنى: ازدواج [[مشرکین]] از نظر [[اسلام]] معتبر است.<ref>وسائل الشيعة: ج ۱۵ ص ۸۰ .</ref>


امام صادق ‏عليه السلام مى ‏فرمايد: مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنا عَلى قَلْبِهِ فَلْيُكْثِرِ الدُّعاءَ لامِّهِ فَانَّها لَمْ تَخُنْ اباهُ، يعنى:
امام صادق ‏عليه السلام مى ‏فرمايد: {{متن عربی|مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنا عَلى قَلْبِهِ فَلْيُكْثِرِ الدُّعاءَ لامِّهِ فَانَّها لَمْ تَخُنْ اباهُ}} يعنى:


هر كس خُنكى و لذت محبت ما را بر قلب خويش احساس كرد براى مادرش بسيار دعا كند، چرا كه اين علامت آن است كه مادرش به پدرش خيانت نكرده است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۶ ح ۶ .</ref>
هر كس خُنكى و لذت محبت ما را بر قلب خويش احساس كرد براى مادرش بسيار دعا كند، چرا كه اين علامت آن است كه مادرش به پدرش خيانت نكرده است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۶ ح ۶ .</ref>


آن قدر اين مسئله بنيادى است كه در حديث ديگر مى ‏فرمايد: انَّ افْضَلَ فَضائِلِ شيعَتِنا انَّ الْعَواهِرَ لَمْ يَلِدْنَهُمْ فى جاهِلِيَّةٍ وَ لا اسْلامٍ، يعنى: بالاترين فضيلت شيعيان ما اين است كه زناكاران آنان را به دنيا نياورده ‏اند، چه در [[جاهلیت]] و چه در اسلام.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۹.</ref>
آن قدر اين مسئله بنيادى است كه در حديث ديگر مى ‏فرمايد: {{متن عربی|انَّ افْضَلَ فَضائِلِ شيعَتِنا انَّ الْعَواهِرَ لَمْ يَلِدْنَهُمْ فى جاهِلِيَّةٍ وَ لا اسْلامٍ،}} يعنى: بالاترين فضيلت شيعيان ما اين است كه زناكاران آنان را به دنيا نياورده ‏اند، چه در [[جاهلیت]] و چه در اسلام.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۹.</ref>


شايد منظور از جاهليت كه در برابر [[اسلام]] ذكر شده، فقط زمان جاهليت عصر بعثت نباشد، بلكه قبل از مسلمان شدن شخص يا والدينش در هر زمانى منظور باشد كه در آن دوران نيز از نسل پاک و پدر و مادرى با ازدواج صحيح در قوم و ملت و دين خود به دنيا آمده ‏اند.
شايد منظور از جاهليت كه در برابر [[اسلام]] ذكر شده، فقط زمان جاهليت عصر بعثت نباشد، بلكه قبل از مسلمان شدن شخص يا والدينش در هر زمانى منظور باشد كه در آن دوران نيز از نسل پاک و پدر و مادرى با ازدواج صحيح در قوم و ملت و دين خود به دنيا آمده ‏اند.
خط ۱۸۴: خط ۱۸۴:


==== بحث سوم: ارتباط ولايت با خبث ولادت ====
==== بحث سوم: ارتباط ولايت با خبث ولادت ====
در مقابل «طيب الولادة» و آثار آن كه ذكر شد «خبث الولادة» قرار دارد كه از منشأهاى اصلى خباثت است، و در احاديث به عنوان يك ضابطه مسلَّم بدان تصريح شده است.
در مقابل {{متن عربی|طيب الولادة}} و آثار آن كه ذكر شد {{متن عربی|خبث الولادة}} قرار دارد كه از منشأهاى اصلى خباثت است، و در احاديث به عنوان يك ضابطه مسلَّم بدان تصريح شده است.


پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: تو را دوست نمى‏ دارد مگر كسى كه ولادتش پاک است و تو را دشمن نمى دارد مگر كسى كه ولادتش خبيث و ناپاک است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵ ،۱۴۶ و ج ۳۶ ص ۲۴۶ و ج ۳۸ ص ۱۰۰.</ref>
پيامبر صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين‏ عليه السلام فرمود: تو را دوست نمى‏ دارد مگر كسى كه ولادتش پاک است و تو را دشمن نمى دارد مگر كسى كه ولادتش خبيث و ناپاک است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵ ،۱۴۶ و ج ۳۶ ص ۲۴۶ و ج ۳۸ ص ۱۰۰.</ref>
خط ۱۹۰: خط ۱۹۰:
صريح ‏تر از اين فرمود: هر كس عترت مرا دوست نداشته باشد يكى از اين سه است: يا منافق است، يا زنازاده است، و يا كسى است كه مادرش در غير طهارت از حيض به او حامله شده است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۸ .</ref>  
صريح ‏تر از اين فرمود: هر كس عترت مرا دوست نداشته باشد يكى از اين سه است: يا منافق است، يا زنازاده است، و يا كسى است كه مادرش در غير طهارت از حيض به او حامله شده است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۸ .</ref>  


اميرالمؤمنين ‏عليه السلام كلمه «وَلَد حَلال» را به صراحت در حديثى چنين فرمود: دروغ مى‏ گويد كسى كه گمان مى ‏كند از حلال به دنيا آمده در حالى كه مرا و امامان از فرزندان مرا مبغوض مى ‏دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵.</ref>
اميرالمؤمنين ‏عليه السلام كلمه {{متن عربی|وَلَد حَلال}} را به صراحت در حديثى چنين فرمود: دروغ مى‏ گويد كسى كه گمان مى ‏كند از حلال به دنيا آمده در حالى كه مرا و امامان از فرزندان مرا مبغوض مى ‏دارد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵.</ref>


==== بحث چهارم: ارتباط ولايت با شرک شيطان ====
==== بحث چهارم: ارتباط ولايت با شرک شيطان ====
شركت [[شیطان|شيطان]] در عمل انسان كه به شريک بودن او در آن عمل باز مى‏ گردد از عوامل قطعى در خباثت است و در پذيرش ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام اثر يقينى دارد.
شركت شیطان در عمل انسان كه به شريک بودن او در آن عمل باز مى‏ گردد از عوامل قطعى در خباثت است و در پذيرش ولايت اهل ‏بيت ‏عليهم السلام اثر يقينى دارد.


خداوند در قرآن به صراحت مى ‏فرمايد: «وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ»<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵.</ref>، و بايد ديد آثار اين شرک شيطان در كجا ظاهر مى‏ شود.
خداوند در قرآن به صراحت مى ‏فرمايد: {{متن قرآن|وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۵.</ref>، و بايد ديد آثار اين شرک شيطان در كجا ظاهر مى‏ شود.


براى حذر از شركت شيطان از لسان خود او شنيدن بياد ماندنى‏ تر است، چرا كه او خوب از كار خود و تأثير آن آگاه است و سماجتى عجيب بر آن دارد.
براى حذر از شركت شيطان از لسان خود او شنيدن بياد ماندنى‏ تر است، چرا كه او خوب از كار خود و تأثير آن آگاه است و سماجتى عجيب بر آن دارد.
خط ۲۰۳: خط ۲۰۳:
و روزى ديگر به آن حضرت گفت: اى پسر ابی طالب، كسى نيست كه تو را مبغوض بدارد مگر اينكه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شريک بوده ‏ام.
و روزى ديگر به آن حضرت گفت: اى پسر ابی طالب، كسى نيست كه تو را مبغوض بدارد مگر اينكه با پدرش در رحم مادرش و در فرزند و مالش شريک بوده ‏ام.


كتاب خدا را خوانده ‏اى كه مى ‏فرمايد: «وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...».<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.</ref>
كتاب خدا را خوانده ‏اى كه مى ‏فرمايد:{{متن قرآن|وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ ...}}<ref>بحار الانوار: ج ۳۹ ص ۱۷۸ ح ۲۱.</ref>


از مسايل پيچيده خلقت كيفيت شركت شيطان در انعقاد نطفه است كه نتيجه‏اش خبث ولادت مى‏ شود. در اين باره دو حديث در دو جهت مى ‏آوريم:
از مسايل پيچيده خلقت كيفيت شركت شيطان در انعقاد نطفه است كه نتيجه‏اش خبث ولادت مى‏ شود. در اين باره دو حديث در دو جهت مى ‏آوريم:


[[امام باقر علیه السلام]] درباره زنا مى ‏فرمايد: وقتى مردى زنا می ‏كند شيطان هم شركت مى ‏كند و هر دو با هم عمل را انجام مى‏ دهند در حالى كه يک نطفه است و فرزند از آن به وجود مى ‏آيد و شركت شيطان مى ‏شود.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.</ref>
امام باقر علیه السلام درباره زنا مى ‏فرمايد: وقتى مردى زنا می ‏كند شيطان هم شركت مى ‏كند و هر دو با هم عمل را انجام مى‏ دهند در حالى كه يک نطفه است و فرزند از آن به وجود مى ‏آيد و شركت شيطان مى ‏شود.<ref>وسائل الشيعة: ج ۲۰ ص ۳۱۲.</ref>


[[امام صادق ‏علیه السلام]] درباره موارد غير زنا نيز از حضور شيطان بر حذر مى ‏دارد و مى ‏فرمايد: هر گاه مردى به همسرش نزديک شود و براى عمل زناشويى كنار او قرار گيرد شيطان در آنجا حاضر مى‏ شود.
امام صادق علیه السلام درباره موارد غير زنا نيز از حضور شيطان بر حذر مى ‏دارد و مى ‏فرمايد: هر گاه مردى به همسرش نزديک شود و براى عمل زناشويى كنار او قرار گيرد شيطان در آنجا حاضر مى‏ شود.


اگر نام خدا را بر زبان آورد شيطان از او دور مى ‏شود، ولى اگر بدون ذكر نام خدا كار را انجام دهد شيطان شركت مى كند، و عمل زناشويى از هر دو با هم واقع مى ‏شود در حالى كه نطفه يكى است.
اگر نام خدا را بر زبان آورد شيطان از او دور مى ‏شود، ولى اگر بدون ذكر نام خدا كار را انجام دهد شيطان شركت مى كند، و عمل زناشويى از هر دو با هم واقع مى ‏شود در حالى كه نطفه يكى است.
خط ۲۱۷: خط ۲۱۷:
نمونه ديگرى كه شركت شيطان در اموال و اولاد را با هم ترسيم مى‏ كند و ثمره شوم آن را گوشزد مى ‏نمايد، كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه مى ‏فرمايد:
نمونه ديگرى كه شركت شيطان در اموال و اولاد را با هم ترسيم مى‏ كند و ثمره شوم آن را گوشزد مى ‏نمايد، كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است كه مى ‏فرمايد:


[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] حق ما را غصب كردند و با آن كنيزانى خريدند و زن‏ها را به ازدواج در آوردند. بدانيد كه ما شيعيانمان را از جهت حقوقمان حلال قرار داديم تا ولادتشان طيب باشد. يعنى اموال اهل‏ بيت‏ عليهم السلام كه غصب شده و قيمت كنيزان و مهريه زنان قرار داده شده اين ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از اين جهت هم ناپاک ساخته است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>
[[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمرحق ما را غصب كردند و با آن كنيزانى خريدند و زن‏ها را به ازدواج در آوردند. بدانيد كه ما شيعيان مان را از جهت حقوق مان حلال قرار داديم تا ولادتشان طيب باشد. يعنى اموال اهل‏ بيت‏ عليهم السلام كه غصب شده و قيمت كنيزان و مهريه زنان قرار داده شده اين ازدواج را مشوّه ساخته و ولادت آنان را از اين جهت هم ناپاک ساخته است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>


==== بحث پنجم: آثار طهارت مولد در قيامت ====
==== بحث پنجم: آثار طهارت مولد در قيامت ====
منظور از طهارت مولد نتيجه نهايى آن در روز جزاست و اين طهارت با طهارت [[بهشت]] پيوند خورده و آن روز همه حلال زادگان علنى و شناخته مى‏شوند.
منظور از طهارت مولد نتيجه نهايى آن در روز جزاست و اين طهارت با طهارت [[بهشت]] پيوند خورده و آن روز همه حلال زادگان علنى و شناخته مى‏شوند.


[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] به [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] فرمود: روز [[قیامت]] مردم با نام مادرانشان خوانده مى ‏شوند مگر شيعيان تو كه با نام پدرانشان خوانده مى‏ شوند، و اين به خاطر پاک بودن ولادتشان و حلال زاده بودنشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۵۰ ح ۱۷، ص ۱۵۵ ح ۲۸.</ref>
پیامبر صلی الله علیه و آله به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: روز قیامت مردم با نام مادرانشان خوانده مى ‏شوند مگر شيعيان تو كه با نام پدرانشان خوانده مى‏ شوند، و اين به خاطر پاک بودن ولادتشان و حلال زاده بودنشان است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۵۰ ح ۱۷، ص ۱۵۵ ح ۲۸.</ref>


يعنى نسب صحيح باعث مى‏ شود كه روز قيامت بگويند: «فلانى پسرِ فلان مَرد»، ولى وقتى نسب صحيح نباشد و پدر معروف در دنيا پدرِ واقعىِ او نباشد -  يا از جهت باطل بودن ازدواج او يا زناكار بودن و فرزند ديگران را به شوهر ملحق نمودن -  در اين صورت پدرى ندارد تا او را با نام پدر بخوانند، و راهى نيست جز آنكه بگويند: «فلانى فرزندِ فلان زن» كه از او به دنيا آمده است.
يعنى نسب صحيح باعث مى‏ شود كه روز قيامت بگويند: «فلانى پسرِ فلان مَرد»، ولى وقتى نسب صحيح نباشد و پدر معروف در دنيا پدرِ واقعىِ او نباشد -  يا از جهت باطل بودن ازدواج او يا زناكار بودن و فرزند ديگران را به شوهر ملحق نمودن -  در اين صورت پدرى ندارد تا او را با نام پدر بخوانند، و راهى نيست جز آنكه بگويند: «فلانى فرزندِ فلان زن» كه از او به دنيا آمده است.
خط ۲۳۰: خط ۲۳۰:
بنابراين جز كسى كه ولادتش طيّب و پاک باشد وارد بهشت نمى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۸۵ ح ۴، ص ۲۸۷ ح ۱۱.</ref>
بنابراين جز كسى كه ولادتش طيّب و پاک باشد وارد بهشت نمى‏ شود.<ref>بحار الانوار: ج ۵ ص ۲۸۵ ح ۴، ص ۲۸۷ ح ۱۱.</ref>


جالب ‏تر اينكه اين افتخار را هنگام ورود به بهشت گوشزد بهشتيان مى كنند كه «سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ» يعنى ولادت شما طيب است و حلال زاده ‏ايد، چرا كه وارد بهشت نمى ‏شود مگر حلال زاده، «فَادْخُلُوها خالِدِينَ» .<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>
جالب ‏تر اينكه اين افتخار را هنگام ورود به بهشت گوشزد بهشتيان مى كنند كه {{متن قرآن|سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ}} يعنى ولادت شما طيب است و حلال زاده ‏ايد، چرا كه وارد بهشت نمى ‏شود مگر حلال زاده، {{متن قرآن|فَادْخُلُوها خالِدِينَ}}<ref>بحار الانوار: ج ۲۷ ص ۱۴۷ ح ۷.</ref>


==== بحث ششم: كثرت خبيث و قلت طيّب ====
==== بحث ششم: كثرت خبيث و قلت طيّب ====
آنچه در ابتداى نظر باعث وحشت مى ‏شود كثرت خبيثان در هر زمانى است كه مخالفان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام هستند در حالى كه خداوند صريحاً فرموده:
آنچه در ابتداى نظر باعث وحشت مى ‏شود كثرت خبيثان در هر زمانى است كه مخالفان اهل‏ بيت‏ عليهم السلام هستند در حالى كه خداوند صريحاً فرموده:


«قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ»<ref>مائده /  ۱۰۰.</ref>، يعنى: «بگو خبيث و طيب مساوى نخواهد شد اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وا دارد»!
{{متن قرآن|قُلْ لا يَسْتَوِى الْخَبِيثُ وَ الطَّيِّبُ وَ لَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ}}<ref>مائده /  ۱۰۰.</ref>، يعنى: «بگو خبيث و طيب مساوى نخواهد شد اگر چه كثرت خبيث تو را به تعجب وا دارد»!


با اين آيه قرآن كريم دل ‏ها آرام مى‏ گيرد، كه كثرت خبيث نه تعجب دارد و نه وحشت. و نيز اينكه آنچه نزد خداوند ارزش دارد همانا طيب است و بس، اگر چه طيب يک نفر باشد و آنكه نزد خدا ارزش ندارد همانا خبيث است اگر چه همه عالم باشند.
با اين آيه قرآن كريم دل ‏ها آرام مى‏ گيرد، كه كثرت خبيث نه تعجب دارد و نه وحشت. و نيز اينكه آنچه نزد خداوند ارزش دارد همانا طيب است و بس، اگر چه طيب يک نفر باشد و آنكه نزد خدا ارزش ندارد همانا خبيث است اگر چه همه عالم باشند.


لذا خداوند مرحله نهايى خبيث از طيب را چنين بيان فرموده است: «لِيَمِيزَ اللَّه الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَ يَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلى بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِى‏جَهَنَّمَ أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»<ref>انفال /  ۳۷.</ref>، يعنى:
لذا خداوند مرحله نهايى خبيث از طيب را چنين بيان فرموده است: {{متن قرآن|لِيَمِيزَ اللَّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىٰ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعًا فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>انفال /  ۳۷.</ref>، يعنى:


«تا خداوند خبيث را از طيب جدا كند و خبيث ‏ها را كنار هم قرار دهد و همه را متراكم كند و سپس در جهنم قرار دهد كه اينان زيانكارانند» .
«تا خداوند خبيث را از طيب جدا كند و خبيث ‏ها را كنار هم قرار دهد و همه را متراكم كند و سپس در جهنم قرار دهد كه اينان زيانكارانند» .
۴٬۰۶۴

ویرایش