وصایت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن و صريح تبليغ اشاره داشت؛ كه من بايد بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است.
پيامبر مكرم اسلام‏ صلى الله عليه وآله در ابتداى بخش دوم [[خطبه غدیر]]، در بيان علت نزول آيه شديد اللحن و صريح تبليغ اشاره داشت؛ كه من بايد بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است.


مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ:
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، ما قَصَّرْتُ فى تَبْليغِ ما اَنْزَلَ اللَّهُ تَعالى اِلَىَّ، وَ اَنَا اُبَيِّنُ لَكُمْ سَبَبَ هذِهِ الْآيَةِ: اِنَّ جَبْرَئيلَ هَبَطَ اِلَىَّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنى عَنِ السَّلامِ رَبّى وَ هُوَ السَّلامُ اَنْ اَقُومَ فى هذَا الْمَشْهَدِ فَاُعْلِمَ كُلَّ اَبْيَضَ وَ اَسْوَدَ: اَنَّ عَلِىَّ بْنَ اَبيطالِبٍ اَخى وَ وَصِيّى وَ خَليفَتى عَلى اُمَّتى وَ اْلاِمامُ مِنْ بَعْدى، الَّذى مَحَلُّهُ مِنّى مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسى اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى، وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ}}:


اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى ‏كنم: [[جبرئیل]] سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
اى مردم، من در رساندن آنچه خداوند بر من نازل كرده كوتاهى نكرده ‏ام، و من سبب نزول اين آيه را براى شما بيان مى ‏كنم: [[جبرئیل]] سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف خداوندِ سلام پروردگارم -  كه او سلام است -  مرا مأمور كرد كه در اين اجتماع بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهى اعلام كنم كه «على بن ابى‏ طالب برادرِ من و وصى من و جانشين من بر امتم و امام بعد از من است. نسبت او به من همانند هارون به موسى است جز اينكه پيامبرى بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است».
خط ۱۱: خط ۱۱:
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله در فراز پايانى بخش هفتم [[خطبه غدیر]] نسبت خود را با على‏ عليه السلام در چند جمله بيان فرمود. از جمله فرمود:
همچنين پيامبر صلى الله عليه و آله در فراز پايانى بخش هفتم [[خطبه غدیر]] نسبت خود را با على‏ عليه السلام در چند جمله بيان فرمود. از جمله فرمود:


مَعاشِرَ النّاسِ، اَلا وَ اِنّى نَبِىٌّ وَ علِىٌّ وَصِيّى:
{{متن عربی|مَعاشِرَ النّاسِ، اَلا وَ اِنّى نَبِىٌّ وَ علِىٌّ وَصِيّى}}:


اى مردم، من پيامبرم و على جانشين من است.
اى مردم، من پيامبرم و على جانشين من است.


== كلمه وصايت<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱.</ref> ==
== كلمه وصايت<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱.</ref> ==
به كار گرفتن كلمه «مولى» در [[حدیث]] و [[خطبه غدیر]] براى آن است كه هيچ لفظى از قبيل «[[امامت]]»، «[[خلافت]]»، «وصايت» و امثال اينها نمى ‏تواند حامل معناى دقيقى باشد كه در «[[ولایت]]» نهفته و فوق همه معانى الفاظ مذكور است.
به كار گرفتن كلمه «مولى» در [[حدیث]] و [[خطبه غدیر]] براى آن است كه هيچ لفظى از قبيل «[[امامت]]»، «[[خلافت]]»، «وصايت» و امثال اينها نمى ‏تواند حامل معناى دقيقى باشد كه در «ولایت» نهفته و فوق همه معانى الفاظ مذكور است.


پيامبر صلى الله عليه و آله نمى ‏خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى ‏خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح ‏تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏ تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.
پيامبر صلى الله عليه و آله نمى ‏خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى ‏خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح ‏تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح‏ تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.


== لزوم وصى و جانشين<ref>غدير خم و پاسخ به شبهات از كتب اهل‏ سنت (انتصارى): ج ۲ ص ۲۴ - ۳۰.</ref> ==
== لزوم وصى و جانشين<ref>غدير خم و پاسخ به شبهات از كتب اهل‏ سنت: ج ۲ ص ۲۴ - ۳۰.</ref> ==
يكى از مسائلى كه به عنوان مقدمه [[غدیر]] مى‏ توان مطرح كرد، لزوم وصايت و جانشينى براى پيامبر صلى الله عليه و آله است. اينكه چگونه مى‏ شود پيامبر صلى الله عليه و آله جانشين تعيين نفرمايند؟ پيامبرى كه هر وقت از [[مدینه]] خارج مى‏ شدند، حتى اگر براى چند روز هم مى‏ بود براى خود جانشين تعيين مى ‏نمودند. حتى نام تعدادى از آنان در [[تاریخ]] ذكر شده است، مثل ابن ام مكتوم در چند مرحله، ابوسلمه، ابولبابه، سباع بن عرفطه، محمد بن سلمه، امام على ‏عليه السلام و... .
يكى از مسائلى كه به عنوان مقدمه [[غدیر]] مى‏ توان مطرح كرد، لزوم وصايت و جانشينى براى پيامبر صلى الله عليه و آله است. اينكه چگونه مى‏ شود پيامبر صلى الله عليه و آله جانشين تعيين نفرمايند؟ پيامبرى كه هر وقت از [[مدینه]] خارج مى‏ شدند، حتى اگر براى چند روز هم مى‏ بود براى خود جانشين تعيين مى ‏نمودند. حتى نام تعدادى از آنان در [[تاریخ]] ذكر شده است، مثل ابن ام مكتوم در چند مرحله، ابوسلمه، ابولبابه، سباع بن عرفطه، محمد بن سلمه، امام على ‏عليه السلام و... .


چنين پيامبرى چگونه براى بعد از مرگ خود خليفه تعيين نفرموده است، در حالى كه در تمام مجامع بشرى قبل از اسلام تا كنون و حتى انبياى گذشته، سلاطين و حتى رؤساى قبايل و طوايف براى خود جانشين تعيين مى كردند.
چنين پيامبرى چگونه براى بعد از مرگ خود خليفه تعيين نفرموده است، در حالى كه در تمام مجامع بشرى قبل از اسلام تا كنون و حتى انبياى گذشته، سلاطين و حتى رؤساى قبايل و طوايف براى خود جانشين تعيين مى كردند.


حتى نام اوصيا و جانشينان پيامبران‏ عليهم السلام در كتب ثبت و ضبط شده است. مثل [[شیث بن آدم|شیث‏ علیه السلام]] وصى [[آدم علیه السلام|حضرت آدم‏ علیه السلام]]<ref>تفسير المظهرى: ج ۳ ص ۸۲ ، ذيل آيه «اعجزت ان اكون مثل هذا الغراب»، مائده. الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۵۴ ، ذكر شيث بن آدم.</ref>، سام وصى [[نوح علیه السلام|حضرت نوح ‏علیه السلام]]<ref>الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۷۳، ذكر الاحداث التى كان فى زمن نوح ‏عليه السلام.</ref>، [[اسماعیل‏ علیه السلام]] در وقت مرگ برادرش [[اسحاق علیه السلام|حضرت اسحاق ‏علیه السلام]] را وصى قرار داد<ref>الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۱۲۵، ذكر خبر اسماعيل.</ref>، [[یوشع بن نون]] وصى [[موسی علیه السلام|حضرت موسی‏ علیه السلام]]، [[شمعون بن صفا]] وصى [[عیسی علیه السلام|حضرت عیسی‏ علیه السلام]]، [[آصف بن برخیا]] وصى [[سلیمان علیه السلام|حضرت سلیمان ‏علیه السلام]] و... .
حتى نام اوصيا و جانشينان پيامبران‏ عليهم السلام در كتب ثبت و ضبط شده است. مثل [[شیث بن آدم|شیث‏ علیه السلام]] وصى حضرت آدم علیه السلام<ref>تفسير المظهرى: ج ۳ ص ۸۲ ، ذيل آيه «اعجزت ان اكون مثل هذا الغراب»، مائده. الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۵۴ ، ذكر شيث بن آدم.</ref>، سام وصى [[نوح علیه السلام|حضرت نوح ‏علیه السلام]]<ref>الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۷۳، ذكر الاحداث التى كان فى زمن نوح ‏عليه السلام.</ref>، اسماعیل علیه السلام در وقت مرگ برادرش حضرت اسحاق علیه السلام را وصى قرار داد<ref>الكامل فى التاريخ: ج ۱ ص ۱۲۵، ذكر خبر اسماعيل.</ref>، یوشیع بن نون وصى [[موسی علیه السلام|حضرت موسی‏ علیه السلام]]،شمعون بن صفا وصى [[عیسی علیه السلام|حضرت عیسی‏ علیه السلام]]، آصف بن برخیا وصى حضرت سلیمان و... .


عقل سليم هم اين گونه حكم مى ‏كند كه با نزديک شدن مرگ، وصى و جانشين معلوم گردد.
عقل سليم هم اين گونه حكم مى ‏كند كه با نزديک شدن مرگ، وصى و جانشين معلوم گردد.


به شهادت [[قرآن|قرآن کریم]]، [[اسلام]] دين كامل است و فرموده: «اليوم اكملت لكم دينكم...». چگونه مى ‏شود از بيان چنين حكم مهم و خطير حياتى غفلت و يا سكوت كند؟! در حالى كه مى ‏بينيم اسلام در مسائل جزئى و ظريف اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى و... دستوراتى دارد. مثلاً از انعقاد نطفه، ايام حمل، [[ولادت]]، گفتن اذان در گوش مولود، كيفيت شير دادن و... ، تا ساعت [[مرگ]] و دفن و در [[احکام]] معاشرت با هم ‏نوع و والدين و اقربا و حتى برخورد با حيوانات بيان كافى دارد.
به شهادت [[قرآن|قرآن کریم]]، [[اسلام]] دين كامل است و فرموده: «اليوم اكملت لكم دينكم...». چگونه مى ‏شود از بيان چنين حكم مهم و خطير حياتى غفلت و يا سكوت كند؟! در حالى كه مى ‏بينيم اسلام در مسائل جزئى و ظريف اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى و... دستوراتى دارد. مثلاً از انعقاد نطفه، ايام حمل، ولادت گفتن اذان در گوش مولود، كيفيت شير دادن و... ، تا ساعت [[مرگ]] و دفن و در [[احکام]] معاشرت با هم ‏نوع و والدين و اقربا و حتى برخورد با حيوانات بيان كافى دارد.


از همه مهم‏ تر اينكه در مسايل جزئى پيش پا افتاده، مثل اينكه اگر كسى يک بند كفش او پاره شود چه كند، و يا كيفيت دخول و خروج دستشويى و امثال اينها احكام و آدابى دارد. تا جايى كه جهان از عظمت اسلام به حيرت در آمده است. آيا ممكن است از بيان مهم ترين مسئله حياتى بشر؛ يعنى امر رهبرى و [[امامت]] جامعه اسلامى ساكت بماند؟ كه بعدها آن همه مشكلات و گرفتارى براى مسلمين به بار آيد، و گروه زيادى از مسلمانان تصور كنند كه اسلام در اين باره دستورى نداده و انتخاب را به عهده مسلمانان گذاشته است!
از همه مهم‏ تر اينكه در مسايل جزئى پيش پا افتاده، مثل اينكه اگر كسى يک بند كفش او پاره شود چه كند، و يا كيفيت دخول و خروج دستشويى و امثال اينها احكام و آدابى دارد. تا جايى كه جهان از عظمت اسلام به حيرت در آمده است. آيا ممكن است از بيان مهم ترين مسئله حياتى بشر؛ يعنى امر رهبرى و [[امامت]] جامعه اسلامى ساكت بماند؟ كه بعدها آن همه مشكلات و گرفتارى براى مسلمين به بار آيد، و گروه زيادى از مسلمانان تصور كنند كه اسلام در اين باره دستورى نداده و انتخاب را به عهده مسلمانان گذاشته است!


تا جايى كه مى ‏بينيم هر كس و ناكس، مثل [[یزید بن معاویه|یزید]] و [[ابن ‏زیاد]] و حجاج و [[بنی مروان]] و سفّاكانى از [[بنی ‏امیه]] و [[بنی عباس]] زمام امور مسلمين را به عهده گرفتند، و آن همه فتنه و فساد بر جان و مال مسلمين به بار آوردند، كه صفحات [[تاریخ]] از اين گونه مسايل سياه است.
تا جايى كه مى ‏بينيم هر كس و ناكس، مثل [[یزید بن معاویه|یزید]] و ابن زیاد و حجاج و بنی مروان و سفّاكانى از [[بنی ‏امیه]] و [[بنی عباس]] زمام امور مسلمين را به عهده گرفتند، و آن همه فتنه و فساد بر جان و مال مسلمين به بار آوردند، كه صفحات [[تاریخ]] از اين گونه مسايل سياه است.


حاشا و كلا كه خداوند مردم را رها كرده و اين بى ‏نظمى و آشفتگى جامعه و حكومت اسلامى را پيش ‏بينى نكرده و براى آن تدبيرى نيانديشيده باشد.
حاشا و كلا كه خداوند مردم را رها كرده و اين بى ‏نظمى و آشفتگى جامعه و حكومت اسلامى را پيش ‏بينى نكرده و براى آن تدبيرى نيانديشيده باشد.
۴٬۰۶۴

ویرایش