|
|
خط ۱۵: |
خط ۱۵: |
| }} | | }} |
|
| |
|
| درباره ارتباط آیه ۲۷ سوره حج و غدیر چنین گفته شده است: يكى از رخدادهاى مهم پيش از غدير نزول آيات حج و در پى آن سفر [[حجةالوداع]] است:{{متن قرآن|وَ اَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ}}؛ <ref>حج/ ۲۷.</ref>« و در ميان مردم براى حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريک اندام [چابک و چالاک] كه از هر راه دور مى آيند، به سوى تو آيند ».در سال نهم هجرت يعنى سال قبل از حجة الوداع، مسلمين و مشركين با هم حج به جا آوردند. در همان سال اميرالمؤمنين عليه السلام از طرف پيامبرصلى الله عليه وآله به فرمان آیه {{قرآن|وَ أَذانٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَريءٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ وَ رَسُولُهُ}}؛<ref>توبه/ ۳.</ref> «و اين اعلامى است از سوى خدا و پيامبرش به همه مردم در روز حج اكبر كه: يقيناً خدا و پيامبرش از مشركان بيزارند…» اعلام كرد: از سال آينده فقط مسلمانان حج به جا مىآورند و مشركين حق حضور در حج ندارند. <ref>معانی الاخبار، ص ۲۹۶؛ الصافی، ج ۲، ص ۳۲۱؛ علل الشرائع، ج۲، ص ۴۴۲؛ تفسیر نور الثقلین، ج ۲، ص ۱۸۴؛ کنز الدقائق، ج ۵، ص ۳۹۹؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج۹، ص ۱۴۹. </ref> | | درباره ارتباط آیه ۲۷ سوره حج و غدیر چنین گفته شده است: يكى از رخدادهاى مهم پيش از [[حجةالوداع]] و غدير نزول آيات حج از جمله آیه ۲۷ سوره حج است:{{متن قرآن|وَ اَذِّنْ فِى النّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يَأْتينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَميقٍ|ترجمه=و در ميان مردم براى حج بانگ زن تا پياده و سوار بر هر شتر باريکاندام [چابک و چالاک] كه از هر راه دور مىآيند، بهسوى تو آيند}}. |
|
| |
|
| لذا در سال دهم هجرى براى اولين بار خانه خدا از مشركين خالى مىشد و حج ابراهيمى به دور از هر گونه بدعتهاى جاهلى تحقق مىيافت. اينک مردم با دقت منتظر بودند تا ببينند فرقهاى حج جاهلى با حج ابراهيمى چيست تا جزئيات آن را از پيامبرصلى الله عليه وآله بياموزند. با نزول آيه ۲۷ سوره حج، پيامبرصلى الله عليه وآله اعلان عمومى براى اين سفر روحانى را داد، و با ورود ماه ذىالقعده دستور آمادگى مردم براى حركت به سوى حج را صادر فرمود.<ref>السیره النبویه، ج ۴، ص ۲۴۸.</ref>
| | در سال نهم هجرت، سال قبل از حجةالوداع، مسلمانان و مشرکان با هم حج بهجا آوردند. در همان سال اميرالمؤمنين عليه السلام از طرف پيامبر صلى الله عليه و آله به فرمان آیه ۳ سوره توبه اعلام كرد: از سال آينده فقط مسلمانان حج بهجا آورند و مشرکان حق حضور در حج را ندارند.<ref>معانی الاخبار، ص۲۹۶؛ علل الشرائع، ج۲، ص۴۴۲؛ الصافی، ج۲، ص۳۲۱؛ کنز الدقائق، ج۵، ص۳۹۹؛ تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۱۸۴؛ الميزان فى تفسير القرآن، ج۹، ص۱۴۹. </ref> |
|
| |
|
| آن حضرت مردم را براى حج ترغيب نموده فرمود: «هر كس قصد حج دارد عجله كند، چرا كه ممكن است مريض شود يا كارى برايش پيش آيد».<ref>مسند احمد، ج ۳ ، ص ۳۳۲، ح ۱۸۳۳ و ۱۸۳۴؛ سنن ابن ماجه، ج ۴، ص ۳۹۲. </ref>
| | بهدلیل دستور برائت، در سال دهم هجرى براى اولين بار خانه خدا از مشرکان خالى شد و حج ابراهيمى به دور از بدعتهاى جاهلى تحقق يافت. اينک مردم با دقت منتظر بودند تا ببينند فرق حج جاهلى با حج ابراهيمى چيست تا جزئيات آن را از پيامبر صلى الله عليه وآله بياموزند. با نزول آيه ۲۷ سوره حج، پيامبر صلى الله عليه وآله اعلان عمومى براى اين سفر روحانى داد و با ورود ماه ذىالقعده دستور آمادگى مردم براى حركت بهسوى حج را صادر کرد.<ref>السیرة النبویه، ج۴، ص۲۴۸.</ref> |
| | |
| از يک سو مناديانى را در مدينه و اطراف آن فرستاد تا تصميم حضرت براى اين سفر را به اطلاع همه برسانند و با صداى بلند اعلان كنند كه پيامبرصلى الله عليه وآله امسال قصد سفر حج دارد و هر كس بخواهد مىتواند همراه حضرت باشد. از سوى ديگر به مناطق دوردست از قلمرو اسلام و كسانى كه امكان نامه فرستادن به آنان بود نامهاى نوشتند كه پيامبرصلى الله عليه وآله قصد حج دارد، و براى هر كس امكان دارد در اين سفر حضور داشته باشد. با اين روش، خبر اين سفر تا اقصى نقاط قلمرو اسلام در آن روز رسيد. مردم نيز آماده سفر شدند و از آبادىهاى دور و نزديک مدينه و چادرنشينان، جمعيت بسيارى براى همراهى حضرت در اين سفر وارد مدينه شدند؛ تا اعمال حج را از نزديك ببينند و از خود حضرت بياموزند.<ref>الکافی، ج ۴ ، ص ۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج ۵، ص ۴۵۴؛ الوافی، ج ۱۲، ص ۱۷۰؛ التفسیر الاصفی، ج ۲ ، ص ۸۰۳؛ وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۱۴؛ البرهان، ج ۳، ص ۸۷۱؛ بحار الانوار، ج ۲۱، ص ۳۹۰؛ الغدیر، ج ۱، ص ۹.</ref>
| |
|
| |
|
| | آن حضرت مردم را براى حج ترغيب نمود و فرمود: «هر كس قصد حج دارد عجله كند، چرا كه ممكن است مريض شود يا كارى برايش پيش آيد».<ref>مسند احمد، ج۳، ص۳۳۲، ح۱۸۳۳ و ۱۸۳۴؛ سنن ابنماجه، ج۴، ص۳۹۲. </ref> از يک سو مناديانى را در مدينه و اطراف آن فرستاد تا تصميم حضرت براى اين سفر را به اطلاع همه برسانند. از سوى ديگر به مناطق دوردست از قلمرو اسلام نامهاى نوشتند كه پيامبر صلى الله عليه وآله قصد حج دارد و براى هر كس امكان دارد در اين سفر حضور داشته باشد. با اين روش، خبر اين سفر به همه رسید و مردم نيز آماده سفر شدند. از آبادىهاى دور و نزديک مدينه و چادرنشينان، جمعيت بسيارى براى همراهى حضرت در اين سفر وارد مدينه شدند تا اعمال حج را از نزديک ببينند و از خود حضرت بياموزند.<ref>الکافی، ج۴، ص۲۴۵؛ تهذیب الاحکام، ج۵، ص۴۵۴؛ الوافی، ج۱۲، ص۱۷۰؛ التفسیر الاصفی، ج۲، ص۸۰۳؛ وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۲۱۴؛ بحارالانوار، ج۲۱، ص۳۹۰ البرهان، ج۳، ص۸۷۱؛ الغدیر، ج۱، ص۹.</ref> |
| == پانویس == | | == پانویس == |
| {{پانویس}} | | {{پانویس}} |