پرش به محتوا

تبلیغ: تفاوت میان نسخه‌ها

۷٬۶۰۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۰۳: خط ۸۰۳:


<big>حضرت در پاسخ فرمود: به خدا قسم هرگز ترس آن نداشتم كه كسى براى خلافت خود را بالا بگيرد و با ما اهل ‏بيت در آن نزاع كند و آنچه شما انجام داديد حلال بشمارد! گمان ندارم پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم براى احدى حجتى و براى گوينده ‏اى سخنى باقى گذاشته باشد.</big>
<big>حضرت در پاسخ فرمود: به خدا قسم هرگز ترس آن نداشتم كه كسى براى خلافت خود را بالا بگيرد و با ما اهل ‏بيت در آن نزاع كند و آنچه شما انجام داديد حلال بشمارد! گمان ندارم پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم براى احدى حجتى و براى گوينده ‏اى سخنى باقى گذاشته باشد.</big>




'''<big>مورد سوم: پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از رحلت براى غدير آمد!</big>'''<big><ref>بحار الانوار: ج ۴۱ ص ۲۲۸. </ref></big>
'''<big>مورد سوم: پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از رحلت براى غدير آمد!</big>'''<big><ref>بحار الانوار: ج ۴۱ ص ۲۲۸. </ref></big>
<big>جالب‏ ترين قطعه تاريخ در اثبات محوريت پيامبر صلى الله عليه و آله در ماجراى غدير ادامه اين محوريت حتى بعد از رحلت آن حضرت است. روزى كه شاهد براى غدير لازم بود چه كسى تصور مى ‏كرد پيامبر صلى الله عليه و آله از عالم غيب حاضر شود و درباره آن شهادت دهد؟!</big>
<big>ماجرا هنگامى بود كه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به عنوان نيرنگى در توجيه غصب [[خلافت]] به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام گفت: پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير تو را صاحب اختيار ما قرار داد، ولى خليفه قرار نداد! حضرت فرمود: اگر پيامبر صلى الله عليه و آله را نشانت دهم و او به تو بگويد كه من به اين مقامى كه غصب كرده‏ اى سزاوارترم، مى ‏پذيرى؟</big>
<big>ابوبكر پذيرفت و پس از نماز مغرب با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به مسجد قبا آمدند و پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند كه در سمت قبله نشسته است! حضرت خطاب به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر، بر ضد ولايت على اقدام كرده‏اى و در جاى او نشسته ‏اى كه جاى نبوت است و جز او كسى مستحق آن نيست، زيرا او وصى و خليفه من است ...؟!</big>
'''<big>مورد چهارم: پيامبر صلى الله عليه و آله، خدا را و خودتان را شاهد گرفت</big>'''<big><ref>بحار الانوار: ج ۲۹ ص ۳۵-۳۷.</ref></big>
<big>بانى غدير به گونه ‏اى براى زحمات خود محكم ‏كارى كرد كه حتى از منافقين [[بیعت]] گرفت.</big>
<big>به اين هم اكتفا نكرد و خدا را بر آنان شاهد گرفت.</big>
<big>به اين هم اكتفا نكرد و از آنان بر شاهد بودن خدا اقرار گرفت.</big>
<big>به اين هم اكتفا نكرد و آنان را بر يكديگر شاهد قرار داد.</big>
<big>به اين هم اكتفا نكرد و از آنان قول گرفت كه به غايبين برسانند.</big>
<big>اينجاست كه محوريت پيامبر صلى الله عليه و آله براى غدير به خوبى احساس مى ‏شود كه دسترنج خود را رها نساخته تا بازيگران سقيفه آن گونه كه مى ‏خواهند آن را به نفع خود تحريف كنند.</big>
<big>روزى كه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] به اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى‏گويد: يا على، به خدا قسم اگر كسى كه به او اطمينان داشته باشم شهادت دهد كه تو به خلافت از من سزاوارترى، آن را به تو مى‏ سپارم!! حضرت به او فهمانيد كه مسئله فراتر از آن است كه كسى مثل تو اطمينان پيدا كند. آن گونه محكم ‏كارى شده كه راهى جز اعتراف ندارى! پاسخ حضرت به او چنين بود:</big>
<big>اى ابوبكر، آيا احدى را مطمئن ‏تر از پيامبر صلى الله عليه و آله سراغ دارى؟ آن حضرت در چهار مورد براى من از تو و عمر و عثمان و عده ‏اى از همراهيانت بيعت گرفت كه يكى از آنها روز غدير در بازگشت از [[حجةالوداع]] بود.</big>
<big>آن روز همه شما گفتيد: شنيديم و اطاعت خدا و رسول را پذيرفتيم. پيامبر صلى الله عليه و آله از شما پرسيد: خدا و رسولش بر شما شاهد باشند؟ همگى گفتند: آرى، شاهد باشند. حضرت فرمود: پس بر يكديگر شاهد باشيد و حاضرين شما به غايبين برسانند و آنان كه شنيدند به كسانى كه نشنيده ‏اند برسانند. و شما گفتيد: قبول كرديم يا رسول‏ اللَّه!</big>
<big>سپس همگى برخاستيد و به پيامبر صلى الله عليه و آله و به من به خاطر اين كرامت خداوند [[تبریک]] گفتيد. عمر جلو آمد و بر كتف من زد و در حضور شما گفت: خوشا به حال تو اى پسر ابوطالب كه صاحب اختيار من و مؤمنين شدى!</big>
'''<big>مورد پنجم: پيامبر صلى الله عليه و آله شخصاً غدير را تفسير كرد</big>'''<big><ref>بحار الانوار: ج ۳۱ ص ۴۱۰-۴۱۲.</ref></big>
<big>ولايتى كه در غدير براى على ‏عليه السلام اعلام شد فقط يک اطلاع رسانى ساده نبود؛ بلكه چون محور اين انتصاب الهى پيامبر صلى الله عليه و آله بود و مسئوليت اين امر عظيم را آن حضرت بر عهده داشت، در تبيين آن هم سنگ تمام گذاشت؛ و از سه جهت آن را تفسير كرد: اولاً خودِ ولايت را به امامان معصوم بعد از خود [[تفسیر]] كرد. ثانياً محدوده ولايت را به همان محدوده صاحب اختيارى خود تفسير فرمود. ثالثاً «اَكمَلتُ» و «اَتمَمتُ» را به كمال دين خدا و تمام نبوت خود با ولايت على‏ عليه السلام تفسير كرد.</big>
<big>بنابراين در تبيين و تشريح و تفسير آنچه در غدير مطرح شد پيامبر صلى الله عليه و آله محور بود و شخصاً اين بيان‏ها را بر عهده گرفت تا كسى دخالت بى‏ جا نكند. اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در اين باره مى ‏فرمايد:</big>
<big>خداوند به پيامبرش دستور داد تا واليان امرشان را معرفى كند و ولايت را مانند نماز و زكات و روزه و حج تفسير نمايد. اين بود كه در غدير خم مرا منصوب كرد و در خطابه ‏اى فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.</big>
<big>در آنجا سلمان پرسيد: ولايت او چگونه است؟ فرمود: ولايت او همچون ولايت من است. هر كس من نسبت به او صاحب اختيار بوده ‏ام على هم نسبت به او صاحب اختيار است.</big>
<big>خداوند عزوجل اين آيه را نازل فرمود: «اليَومَ اَكمَلتُ لَكُم دينَكُم وَ اَتمَمتُ عَلَيكُم نِعمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الاِسلامَ ديناً». پيامبر صلى الله عليه و آله تكبير گفت و فرمود: اللَّه اكبر، تمام نبوتم و كمال دين خدا ولايت على بعد از من است... .</big>
'''<big>مورد ششم: پيامبر صلى الله عليه و آله وظيفه دوران غربت غدير را تعيين كرد</big>'''<big><ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۱۱ ح ۴۶۵.</ref></big>


== <big>پانویس</big> ==
== <big>پانویس</big> ==