۲۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مىرساند و مىفرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستادهام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كردهام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند. كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مىكند؛ اینان راستگويانند و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند دروغگويانند. اى محمد، بازگشت تو بهسوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده و او به تو دستور مىدهد براى امتت بعد از خود على بن ابىطالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفهاى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مىگيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه بهزودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنهاى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم. خداوند عزوجل به تو دستور مىدهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و بهعنوان امانت به تو سپرده است كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶،۹۵ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref> | پيامبر صلى الله عليه و آله پرسيد: اى جبرئيل، اين فتنه كدام است؟ جبرئيل گفت: اى محمد، خداوند سلامت مىرساند و مىفرمايد: من قبل از تو پيامبرى نفرستادهام مگر آنكه هنگام سر آمدن روزگارش به او امر كردهام كسى را بر امتش خليفه قرار دهد كه قائم مقام او باشد و سنت و احكامش را براى آنان احيا كند. كسانى كه مطيع خدا باشند در آنچه پيامبر به آنان امر مىكند؛ اینان راستگويانند و كسانى كه مخالف امر او (و بر ضد او) باشند دروغگويانند. اى محمد، بازگشت تو بهسوى پروردگارت و بهشتش نزديک شده و او به تو دستور مىدهد براى امتت بعد از خود على بن ابىطالب را منصوب نمايى و سفارشات خود را به او بنمايى، كه اوست خليفهاى كه امور رعيت و امت تو را بر عهده مىگيرد، چه او را اطاعت كنند و چه عصيان نمايند؛ كه بهزودى عصيان خواهند كرد و اين همان فتنهاى است كه آيات را درباره آن برايت تلاوت كردم. خداوند عزوجل به تو دستور مىدهد كه به او بياموزى همه آنچه به تو تعليم داده و به او سفارش كنى كه حفظ كند همه آنچه خدا در حفظ تو قرار داده و بهعنوان امانت به تو سپرده است كه اوست امين و مورد اعتماد. اى محمد، من تو را از ميان بندگانم به پيامبرى برگزيدم و على را به جانشينى تو انتخاب كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶،۹۵ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref> | ||
اين وحى الهى | اين وحى الهى بهمعناى پايان واجب اول يعنى حج و آغاز واجب دوم يعنى ولايت دانسته شده كه از اين لحظه برنامههاى آن آغاز مىشد. همچنين، زمينهسازى ديگرى براى امامت دوازده امام معصوم عليهم السلام نموده و گفتند: «اين دين همچنان بر مبارزهكنندگانش غالب خواهد بود و هيچ مخالفى و جداشوندهاى به آن ضرر نمى زند مادامى كه دوازده خليفه بر امتم حكومت كند كه همه آنان از قريش هستند».<ref>مسند احمد: ج ۵، ص ۸۷.</ref> | ||
همچنين، به پیامبر صلى الله عليه و آله از طرف خداوند چنين دستور داده شد: نبوت تو به پايان رسيده و روزگارت كامل شده است. اسم اعظم و آثار علم و ميراث انبياء را به على بن ابىطالب بسپار كه اولين مؤمن است. من زمين را بدون عالمى كه اطاعت من و ولايتم با او شناخته شود و حجت بعد از پيامبرم باشد رها نخواهم كرد. در حديث ديگرى به پيامبر صلى الله عليه و آله چنين دستور داده شد: آنچه نزد تو از علم و ميراث علوم انبياى قبل از تو و اسلحه و تابوت و آنچه از نشانههاى پيامبران نزد توست، آنها را به وصى و خليفه بعد از خود تسليم نما.<ref>الاحتجاج، ج ۱، ص ۵۶؛ عوالم العلوم: ج ۱۵/۴، ص ۱۷۶. </ref> | |||
يادگارهاى انبياء عليهم السلام: صحف آدم و نوح و ابراهيم عليهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى عليه السلام و انگشتر سليمان عليه السلام و ساير ميراثهاى ارجمندى است كه فقط بايد در اختيار حجج الهى باشد. تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين ميراثهاى الهى بود و اينک به دستور الهى به اميرالمؤمنين عليه السلام منتقل مىشد. اين ودايع از اميرالمؤمنين عليه السلام به امامان بعد منتقل شده تاكنون كه در دست حضرت بقية اللَّه الاعظم عجل اللَّه فرجه است. | |||
يادگارهاى انبياء عليهم السلام: صحف آدم و نوح و ابراهيم عليهم السلام و تورات و انجيل و عصاى موسى عليه السلام و انگشتر سليمان عليه السلام و ساير | |||
تا آن روز خاتم انبياء صلى الله عليه و آله حافظ اين | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين عليه السلام سپرد، و گفته هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref> | پيامبر صلى الله عليه و آله، اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و جلسه خصوصى تشكيل دادند و بقيه روز سيزدهم ذى الحجة و شب آن صرف برنامه سپردن ودايع الهى شد، و پيامبر صلى الله عليه و آله اسم اعظم و علم و حكمت و كتب انبياء عليهم السلام و ساير يادگارهاى آنان را به اميرالمؤمنين عليه السلام سپرد، و گفته هاى جبرئيل را به آن حضرت ابلاغ فرمود.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۶ و ج ۴۰ ص ۲۱۶. </ref> |
ویرایش