۲۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
گفته شده که بهمحض نزول سوره نصر، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بهطور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود: «نُعِيَتْ الَىَّ نَفْسى بِأَنَّها مَقْبُوضَةٌ فى هذِهِ السَّنَةِ»: «نفسم به من خبر مىدهد كه در اين سال قبض روح خواهد شد».<ref>تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص ۶۸۹ ح ۱؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۱۳، ح ۶؛ الاقبال، ج ۱، ص ۴۵۴؛ تفسيرالقمى، ج ۲، ص ۴۴۶.</ref> اولين مسئلهاى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ذهن همه خطور كرد، مسئله جانشينى آن حضرت بود. این سؤال را بهترين مقدمه براى آغاز مراسم غدیر دانستهاند كه مىتوانست پاسخ به چنين سؤالى باشد. | گفته شده که بهمحض نزول سوره نصر، پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله بهطور رسمى نزديكى مرگ خويش را خبر داد و فرمود: «نُعِيَتْ الَىَّ نَفْسى بِأَنَّها مَقْبُوضَةٌ فى هذِهِ السَّنَةِ»: «نفسم به من خبر مىدهد كه در اين سال قبض روح خواهد شد».<ref>تفسير نورالثقلين، ج ۵، ص ۶۸۹ ح ۱؛ بحار الانوار، ج ۳۷، ص ۱۱۳، ح ۶؛ الاقبال، ج ۱، ص ۴۵۴؛ تفسيرالقمى، ج ۲، ص ۴۴۶.</ref> اولين مسئلهاى كه پس از نزول سوره نصر و شنيدن خبر رحلت پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله به ذهن همه خطور كرد، مسئله جانشينى آن حضرت بود. این سؤال را بهترين مقدمه براى آغاز مراسم غدیر دانستهاند كه مىتوانست پاسخ به چنين سؤالى باشد. | ||
به نقل از منابع، اصحاب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله كه از مطرحكردن مسئله رحلت آن حضرت در حضورش خجالت مىكشيدند، سراغ سلمان فارسى رفتند كه به پیامبر نزدیکتر بود. | به نقل از منابع، اصحاب پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله كه از مطرحكردن مسئله رحلت آن حضرت در حضورش خجالت مىكشيدند، سراغ سلمان فارسى رفتند كه به پیامبر نزدیکتر بود. آنها با توجه به تصريح پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله درباره رحلتش از سلمان خواستند تا از حضرت بپرسد که امورشان را به كه مىسپارد و پناه آنان پس از او چه كسى خواهد بود و محبوبترين افراد نزد او كيست. در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار پاسخ به آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساستر و نسبت به پاسخ آن تشنهتر کرد. سپس فرمود: «برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مىگذارم كه دِين مرا ادا مىكند و به وعدههاى من وفا مىنمايد، على بن ابىطالب است».<ref>تفسير فرات، ص ۶۱۳؛ شرح الاخبار، ج ۱، ص ۲۱۱، ح ۱۸۳.</ref> | ||
آنها با توجه به تصريح پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله درباره رحلتش از سلمان خواستند تا از حضرت بپرسد | |||
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساستر و نسبت به پاسخ آن تشنهتر | |||
سپس فرمود: «برادر و وزيرم و جانشينم در اهل بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مىگذارم كه دِين مرا ادا مىكند و به وعدههاى من وفا مىنمايد، على بن | |||
== '''پیامد دوم: سخنان پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با على عليه السلام درباره خلافت''' == | == '''پیامد دوم: سخنان پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله با على عليه السلام درباره خلافت''' == | ||
دومين پيامد نزول سوره نصر | دومين پيامد نزول سوره نصر این دانسته شده که پيامبر صلَّى اللَّه عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را فرا خواند و به او چنين گفت: يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم آمد: فتح آمد و مردم گروهگروه در دين خدا داخل شدند. هيچكس از تو سزاوارتر به قرار گرفتن در مقام من نيست؛ بهخاطر پيشتربودن تو در اسلام و نزديكى تو با من و دامادى تو نسبت به من و اينكه سيده زنان جهان نزد توست و بهخاطر حمايتهايى كه پدرت ابوطالب از من کرد و گرفتارىهايى كه هنگام نزول قرآن بهخاطر من متحمل شد.<ref>بحار الانوار، ج ۴۰، ص ۸۵؛ شرح نهج البلاغة، ج ۹، ص ۱۷۴. </ref> برخی محققان محتمل دانستهاند که حضرت اين سخنان را علناً در حضور مردم به على عليه السلام گفته باشد، تا افكار مردم را نسبت به مسئله خلافت آمادهتر سازد. | ||
يا على، آنچه بدان وعده داده شده بودم آمد | |||
== '''پیامد سوم: سخنرانى عمومى درباره ولايت''' == | == '''پیامد سوم: سخنرانى عمومى درباره ولايت''' == |
ویرایش